تحقیق كمال انسان از نظر دين | ویرایش نو baran

تحقیق كمال انسان از نظر دين تحقیق, كمال, انسان, از, نظر, دين

بسم الله الرحمن الرحيم

عنوان تحقيق:
كمال انسان از نظر دين

كتاب: مبادى اخلاق در قرآن، ص 51
نويسنده: آيت الله جوادى آملى
خداى سبحان كمال محض و كمال‏آفرين است؛ هر چه از او ظهور كند كامل است. عالم و آدم از او ظهور كرده و هر دو از مظاهر كمال حقند، هم كمال نفسى دارند و هم از كمال نسبى برخوردارند : «ما ترى فى خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل ترى من فطور» (1) همه ذرات عالم هستى به سوى كمال در حركتند و مسير امر الهى را طى مى‏كنند، خداى سبحان به آسمانها و زمين فرمود: خواسته يا ناخواسته به سوى من بياييد، گفتند ما خواهانيم و با طوع و رغبت مى‏آييم: «فقال لها وللأرض اتيا طوعا أو كرها قالتا أتينا طائعين» (2) . انسان نيز تافته‏اى جدا بافته از جهان خلقت نيست، از اين رو سعى مى‏كند با رسيدن به كمال مطلوب خود را با ساير مخلوقات وفق دهد وبا مجموعه جهان آفرينش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پيوسته جهان، در سير به سوى كمال مطلوب، كسب فضايل اخلاقى است. اخلاق اين توانايى را دارد كه انسان متخلق را در اين مسير با اين مجموعه هماهنگ كند، انسان نيز به طور طبيعى پذيراى چنين هماهنگى است و در مسير كمال مطلق در حركت است.
كمال در چيست؟
صاحبان علوم گوناگون، تفسيرهاى متنوع و متفاوتى از كمال انسان دارند. هر كسى كمال را در رشته علمى خاص خود مى‏داند؛ ولى آخرين سخن را كمال‏آفرين جهان هستى، خداى سبحان، مى‏گويد و چه كسى راستگوتر از اوست؟:
«و من أصدق من الله قيلا» (3) .
در علوم اعتبارى و قراردادى، صاحبان علوم ادبى، كسى را كه در علوم‏ادبى‏جامع باشد، «كامل» مى‏نامند. آنان به كسى كه لغت شناس ماهرودرفن لغت سرآمد باشد، «لغوى» و به كسى كه در علم «اعراب» سرآمدباشد «نحوى» و به كسى كه در فن شعر و قافيه و وزن شناسى ماهر باشد، «عروضى» و به كسى كه جامع بين اين رشته‏ها شده «اديب كامل» مى‏گويند.
در علوم استدلالى، به كسى كه در هندسه، رياضيات و علوم تجربى، طبيعى و منطق سرآمد و ماهر باشد و با جمع اين سه رشته بتواند در معارف الهيه، حقايق را به خوبى استنباط كند، «فيلسوف كامل» و «حكيم» مى‏گويند؛ ولى در علوم حقيقى و نزد اهل معرفت، كمال به معناى ديگرى تفسير شده است. مرحوم سيد حيدر آملى، كه از عرفاى بنام اماميه و از معتقدان به ولاى اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم‏السلام) است مى‏گويد: به كسى كه در علم شريعت، سرآمد و در علم طريقت، داراى كارآيى لازم و در علم حقيقت، صاحب بصر باشد، «شيخ» مى‏گويند. بنابراين، شيخ، انسان كاملى است كه داراى اين ويژگيهاى ياد شده باشد.
البته هر كدام از اين علوم، اصطلاح خاص خود را داراست؛ در روايات معصومين (عليهم‏السلام) نيز آمده است كه همه كمال، در امورى، مانند «تفقه در دين» است:
«الكمال كل الكمال التفقه في الدين و..» . (4) .
تفقه در دين، عبارت از دين شناسى و دين باورى است. كسى كه دين شناس نيست يا دين شناس است ولى دين باور نيست، فقيه نيست. «تفقه» در دين به معناى ماهر و ممحض بودن در دين است.

 

دانلود فایل