دریافت تحقیق اصول پايه ايمني شناسي در ارولوژي با کد 19106

تحقیق, اصول, پايه, ايمني, شناسي, در, ارولوژي

تحقیق اصول پايه ايمني شناسي در ارولوژي

اصول پايه ايمني شناسي در ارولوژي
سيستم ايمني براي تداوم سلامتي و براي مبارزه با بيماريهاي برخاسته از عوامل خارجي و داخلي ضروري است مكانيسم‌هاي مختلف ايمني در اختلالات اورولوژيك دخيل هستند كه شامل بوجود آمدن و پيشرفت كانسرهاي اورولوژيك، عفونتهاي سيستم ادراري. رد اعضاء پيوندي، ترانسفوزيون محصولات خوني و ابنور ماليتي‌هاي دستگاه توليد مثل مذكر مي‌باشند. امروزه تقسيم بنديهاي پاسخ ايمني براساس جمعيتهاي سلولي خاص، مواد مترشحه از آنها و ساختمان غشائي شان و مكانيسم‌هاي داخل سلولي آغاز كننده اين پاسخ‌ها مي‌باشد. اطلاعات بدست آمده ناشي از پيشرفت سريع ايمونولوژي مولكولي شامل ابداع آنتي باديهاي مونوكلونال، تكنيكهاي نوتركيبي ژنها و توانايي انتقال يا برداشت ژنها از حيوانات و همچنين كلون كردن جمعيتهاي سلولي مي‌باشد. با اين وجود پاسخ ايمني با خصوصيات منحصر به فرد آن در كارائي و قابليت انطباق آن در مقابل بسياري از مهاجمين خارجي شناخته مي‌شود اين خصوصيات شامل 1- توانايي شناخت خودي از بيگانه 2- ويژگي3- خاطره 4- تقويت سريع مي‌باشند.
ايمني ذاتي و اكتسابي
آنچه را كه ما بعنوان سيستم ايمني مي‌شناسيم شامل دو پاسخ بيولوژيك مجزا يعني ايمني ذاتي و ايمني اكتسابي مي‌شود. پاسخ‌هاي ذاتي مربوط به ساختمان ذاتي سلول بوده و طي تماسهاي مكرر با همان عامل مهاجم بوجود نمي آيند. مكانيسم دفاع ذاتي شامل سدهاي دفاعي غيراختصاصي عليه عوامل مهاجم است كه عمدتاً بستگي به سدهاي فيزيكي، سلولهاي فاگوسيتي، سلولهاي NK. كمپلمان، پروتئينهاي فاز حاد، ليزوزيم و اينترفرونها دارد. خط اوليه دفاعي بدن شامل سدهاي مكانيكي. شيميايي و بيولوژيك مي‌شود كه در خارج غشاء پايه پوست و غشاء مخاطي دستگاه تنفس و گوارشي و ادراري قرار دارند. تاژكها و مژكها بعنوان فيلتري كه ميكروبها را به بيرون مي‌رانند عمل مي‌كنند. پريستالتيسم‌هاي قوي و دوره اي دستگاه ادراري مانع صعود باكتريها به كليه‌ها مي‌شود. پاسخ‌هاي اكتسابي خاص از تماس مكرر با يك عامل مهاجم ناشي شده و عمدتا توسط جمعيتهاي لنفوسيتي كه هر يك عليه عامل مهاجم خاص حساس شده اند بوجود مي‌آيند. بعلاوه تكثير و گسترش كلونال جمعيتهاي خاص لنفوسيتي بعد از تماس اوليه با يك مولكول خارجي روي داده و لنفوسيتها داراي خاطره شده و درتماس بعدي با همان مولكول بيگانه پاسخ شديدتري نشان مي‌دهند. نقاط مختلف تداخلات عمل سيستم ايمني ذاتي و اكتسابي اغلب منجر به پاسخي شديدتر از مجموع عمل تك تك آنها مي‌شود.
فاگوسيتوز
فاگوسيتوز يك پاسخ غيراختصاصي و ذاتي نونروفيلها و ماکروفاژهاي در گردش است كه فعالانه ميكروبها را بلعيده و سموم ميكروب كش ترشح مي‌نمايند. فاگوسيتها همچنين شامل سلولهاي رتيكولواندوتليال مثل سلولهاي كوپفر در كبد و ماكروفاژهاي آلوئولر مي‌شود. اين پروسه توسط پروتئنهاي سيستم كمپلمان (C3b) و ايمونوگلوبولينهايي كه با ميكروبها باند شده و بعنوان اپسونين عمل نموده و از طريق رسپتورهاي سطحي خود به فاگوسيتها متصل مي‌شوند، تقويت مي‌گردد. ماكروفاژها داراي پاهاي كاذبي هستند كه بطرف ميكروبهاي اپسونيزه دراز نموده و آنها را دربرگرفته و بشكل آلوئولهاي فاگوسيتي درمياورند كه در نهايت بداخل خود رانده و با واكوئولهاي ليزوزومي خود ادغام مي‌نمايند كه در اثر اين عمل ميكروبها يا اجزاء خارجي در اثر عمل آنزيمهاي هضمي تخريب مي‌شوند. عمل كشتن سلولهاي خارجي در فاگوسيتها توسط واسطه‌هاي اكسيژني و پراكسيد هيدروژن صورت مي‌پذيرد.
كمپلمان
يك جزء اصلي ايمني ذاتي بدن مجموعه پروتئينهاي محلول (20 پروتئين) سيستم كمپلمان مي‌باشد. بمحض اينكه كمپلمان فعال شود مستقيماً موجب ليز باكتريها يا ويروسها مي‌شوند. همچنين بسياري از اجزاء سيستم كمپلمان در تنظيم پاسخ ايمني نقش مهمي دارند. فعال شدن كمپلمان منجر به يك پديده آبشاري مي‌شود يعني محصول يك واكنش بعنوان يك كاتاليزور محصول بعدي عمل مي‌كند هر جزء در كمپلمان با حرف C و يك عدد نمايش داده مي‌شود كه ترتيب اعداد برحسب كشف اجزاء مورد نظر توسط محققين است و نه ترتيب عمل اين اجزاء. زير مجموعه هر جزء كمپلمان با حروف a و b نمايش داده مي‌شود. مهم ترين جزء C3 است كه داراي وزن مولكولي 195 KD مي‌باشد. هنگامي كه سيستم كمپلمان با يك ماده هدف وارد واكنش مي‌شود. ابتدا C3 Convertase فعال مي‌شود كه C3 را به C3a و C3b تبديل مي‌كند. C3b متصل به ماده هدف خود بعنوان جزئي از آنزيم مبدل C5 عمل مي‌نمايد. تركيب C5b با اجزاء C6-C9 موجب تشكيل كمپلكس مهاجم غشايي مي‌شود كه اين كمپلكس نيز به نوبه خود با ليپيد غشايي سلول هدف ادغام شده و موجب صدمه به غشاء سلول و نهايتاً خروج پتاسيم از سلول و ورود آب و نمك به آن مي‌گردد (ليزهيپوتونيك سلول). تمام C3b توليد شده بعنوان Convertase براي C5 عمل نمي نمايد. بعضي از آنها مستقيماً به غشاء سلول متصل و بعنوان اپسونين براي فاگوسيتها (مثل نوتروفيل‌ها و ماكروفاژها) كه داراي سپتور اختصاصي براي C3b هستند عمل مي‌كنند. بعلاوه اجزاء C3a و C5a بعنوان يك آنافيلاتوكسين قوي عمل مي‌كنند كه موجب دگرانوله شدن ماست سلها و آزاد شدن هيستامين و نهايتاً افزايش نفوذ پذيري عروق و انقباض عضلات صاف مي‌شوند. جزء C5a نيز بعنوان يك فراخواننده شيميايي براي نوتروفيلها و ماكروفاژها عمل مي‌كند. مواد متعددي مي‌توانند موجب آغاز فعاليت سيستم كمپلمان شوند. سيستم كمپلمان از دو مسير فعال مي‌شود. مسير كلاسيك مكانيسمي است كه C3 را از طريق پروتئنهاي سرمي C1 و C4 و C2 فعال مي‌كند. اين پروسه وقتي كه يك كمپلكس Ag-Ab اولين جزء يعني C1b را فعال مي‌كند آغاز شده و نهايتاً آبشار C1qrs,4,2,3,5,6,7,8,9 موجب ليز مي‌گردد. براي فيكساسيون كمپلمان يك IgM و يا چندين IgG مورد نياز مي‌باشد مسير آلترنايتو غير وابسته به آنتي بادي است و نيازي به C1 و C4 و C2 براي آغاز پروسه ندارد اين مسير وابسته به محصولات باكتريايي مثل آندوتوكسين و پلي ساكاريدهاي ميكروبي و يك گلوبولين سرمي بنام پروپردين كه مستقيماً C3 را فعال مي‌كند، مي‌باشد. يك C3 convertase آلترنايتو تشكيل و موجب آغاز سكانسي مي‌گردد كه نهايتاً منجربه ليز سلولي مي‌شود. سيستم كمپلمان با مهاركننده‌هاي آندوژن كه ميزبان را در مقابل فعال شدن‌هاي مكرر كمپلمان حفاظت مي‌كنند تنظيم مي‌شود. اين پروتئينهاي تنظيمي كمپلمان مثل accelerating factor- cofactor prot., decay nembrane (MCP) و CD46 و CD56 گليكوپروتئينهايي هستند كه روي غشاء اريتروسيتها و پلاكتها و نوتروفيلها و برخي از سلولهاي اپي تليال مخاطي و اندوتليال يافت مي‌شوند. اين عوامل از طريق غيرفعال كردن C3/5 convertase عمل مي‌نمايند. جالب است بدانيد كه ژن انساني فاكتور decay-accelerating به ژنوم خوك منتقل شده تا از رد پيوند زنوگرافت Pig-to-primate توسط سيستم كمپلمان جلوگيري شود.
بافتها و ارگانهاي لنفوئيدي
در حاليكه تداخل عمل‌هاي سيستم ايمني اغلب بعنوان وقايع مستقلي تعريف مي‌شوند ولي در موجود زنده اين وقايع در داخل ساختمان ارگانيزه بافت لنفاوي بوقوع مي‌پيوندد. سلولهاي بنيادي مغز استخوان بسمت سلولهاي B و T (در ارگانهاي لنفاوي اوليه) تمايز يافته و سپس در بافتهاي لنفاوي ثانوي كلونيزه شده در اين محلها پاسخ ايمني ايجاد مي‌شود. ارگانهاي اوليه لنفوئيدي شامل تيموس كه مسئول انتخاب و آموزش T cell ومغز استخوان كه مسئول آموزش B cellها است، مي‌شود. بافتهاي لنفاوي ثانويه يامحيطي شمال طحال، لنف نودها و بافت مفروش كننده دستگاه گوارش، تنفسي و ادراري مي‌شوند. طحال خون را فيلتره مي‌كند و غدد لنفاوي مسئولي

دانلود فایل