دریافت تحقیق مدیریت کارآفرینی با کد 19016

مدیریت, کارآفرینی,تحقیق مدیریت کارآفرینی

تحقیق مدیریت کارآفرینی

مدیریت کارآفرینی :
كارآفريني به عنوان يك پديده نوين در اقتصاد نقش موُثري را در توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورها يافته است. كارآفريني در اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار امروزه داراي نقش كليدي است. به عبارت ديگر در يك اقتصاد پويا ، ايده ها ، محصولات ، و خدمات همواره در حال تغيير مي باشند و در اين ميان كارآفرين است كه الگويي براي مقابله و سازگاري با شرايط جديد را به ارمغان مي آورد.از اين رو در يك گسترده وسيع تمام عناصر فعال در صحنه اقتصاد (مصرف كنندگان ، توليد كنندگان ، سرمايه گذاران) بايد به كارآفريني بپردازند و به سهم خود كارآفرين باشند.
آنچه دراين رابطه اهميت دارد اين است كه عليرغم اهميت روزافزون اين پديده و نقش فزاينده آن در اقتصاد جهاني كمتر به اين موضوع پرداخته ميشود. وضعيت اقتصادي كشور و تركيب جمعيتي امروزه بيش از پيش مارا نيازمند يافتن زمينه هاي پيشرو در صحنه اقتصادي مي كند و در اين راستا ضرورت داشتن مدل ، الگوها و راهكارهاي مناسب جهت آموزش ، تربيت و استفاده بهينه از نيروي فعال و كارآفرين بيشتر مي شود.
در اين رابطه با استفاده از منابع موجود و تجربيات حاصله فهرستي از موضوعات قابل تحقيق در سطح كارشناسي ارشد( و بعضا ‘ در سطح دكتري) بصورت پروژه تحقيقاتي يا پايان نامه يا هر گونه تحقيق ديگري بطور خاص و در سطح مشخصي بايد مورد توجه قرار گيرد.
واژه كارآفريني(Entrepreneurship) از كلمه فرانسوي Enterprender به معناي متعهد شدن ﻧﺸﺄﺕ گرفته است و بنا بر تعريف واژه نامه دانشگاهي وبستر كارآفرين كسي است كه مخاطره هاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي اداره و تقبل نمايد.

كارآفرين و كارآفريني اولين بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و از قرن شانزدهم به نوعي كارآفريني را در نظريه هاي اقتصادي خود تشريح كرده اند در بين نظريات اقتصاددانان ميتوان به نظريه توسعه اقتصادي ژوزف شومپيتر (پدر علم كارآفريني) در سال 1934 اشاره كرد . نظريات وي مبني بر آنكه كارآفرينان را موتور محركه توسعه اقتصادي تلقي و عملكرد آنان را تخريب خلاق مي داند مورد توجه بسياري از محققين قرار گرفته است. كارآفريني از سوي روانشناسان با درك نقش كارآفرينان در اقتصاد و به منظور شناسايي ويژگيها و الگوهاي رفتاري آنها مورد توجه قرار گرفت و دانشمندان مديريت نيز به كارآفريني تشريح مديريت كارآفريني و ايجاد جو محيط كارآفرينانه در سازمانها پرداخته اند. جامعه شناسان كارآفريني را به عنوان يك پديده اجتماعي در نظر گرفته و به بررسي رابطه متقابل بين كارآفرينان و ساير قسمتها و گروههاي جامعه مي پردازند.
تعريف كارآفريني:
از آنجا كه كارآفريني واژه اي از واژه هاي مطرح در علوم انساني است و مفاهيم علوم انساني بر خلاف مفاهيم علوم تجربي از قطعيت بالايي برخوردار نمي باشند امكان ارايه تعريفي واحد براي مفهوم كارآفريني وجود ندارد و براي آن در محافل مختلف علمي تعاريف متفاوتي ارايه شده است اما با توجه به نظرات و ديدگاه هاي مختلف مي توان به تعريف زير اشاره نمود:
كارآفريني فرايندي است كه طي آن فرد كارآفرين با ايده هاي نو و خلاق و شناسايي فرصتهاي جديد و با بسيج منابع مبادرت به ايجاد كسب و كار نو سازمانهاي جديد و نوآور ورشد يابنده نموده كه توﺃم با پذيرش مخاطره و ريسك است و منجر به معرفي محصول ويا خدمت جديدي به جامعه مي گردد.

دانشگاه كارآفرين:
چشم انداز دانشگاه هاي آتي بعنوان مولد بنگاه هاي زايشي است. ايجاد درآمد و اشتغال با القاء يك سري از شركتهاي مبتني بر علوم در اقتصاد محلي منطقه اي و ملي است.
دانشگاه كارآفرين يك موسسه خود مولد مي باشد و در روند گذر از سازمان مبتني بر هدايا و وابسته به فضاي نهادهاي ديگر براي منابع اش ميباشد. انجام تحقيقات مرتبط اقتصادي دانشگاه را وادار به برقراري ارتباط با محيط بيروني مي سازد. در چنين فضايي تبديل دانش به كالاي اقتصادي از سياست دولتي بخش خصوصي و دانشگاه ها ترغيب مي شود.
كارآفريني يك علم است:(Entrepreneurship science)
علوم كارآفريني حاصل همگرايي تحقيقات بنيادي و كاربردي است كه فرصتهاي تجاري از تحقيقات بنيادي ايجاد مي كند. لذا رابطه نزديكتر بين تحقيقات بنيادي و توسعه صنعتي ظاهر ميگردد و فاصله زماني بين اين دو فرآيند كوتاهتر مي شود. يعني تاكيد بر فرآيندي كه دانش به سرمايه پول و عوامل توليد تبديل مي شود و كشفيات علمي به كاربردها و منبع در آمد منجر مي گردند. در واقع علم و تحقيقات علمي به تكنولوژي و دانش به مالكيت معنوي تبديل مي شود.
معرفي مديريت كارآفريني
1-كارآفريني يعني چه؟
به مانند ساير بحثها در علوم انساني، از كارآفريني نيز تعاريف مختلف و متعددي شده است. وجود تعاريف و تعابير مختلف و متنوع از كارآفريني، از سويي بيانگر گستردگي و اهميت موضوع بوده كه مي‌تواند از زواياي مختلف مورد بررسي قرار گيرد. و از سويي ديگر نشاندهنده پويايي آن است كه مي‌تواند زمينه ارائه مدلها، تئوري‌ها و نظرات متفاوتي را فراهم آورد. اصطلاح كارآفريني(Entrepreneurship) در معنا و مفهوم امروزي آن را، شومپيتر(Schumpeter) اطريشي‌الاصل ساكن امريكا و معروف به پدر علم كارآفريني براي اولين بار بكار برده است. وي معتقد است كه كارآفريني موتور محرك اصلي در توسعه اقتصادي كشورهاست و نقش كارآفرين عبارت است از: نوآوري و ايجاد تركيبهاي تازه از مواد.
در مجموع، بهترين تعريفي كه مي‌توان از كارآفريني ارائه كرد اين است كه كارآفريني عبارتست از: فرآيند نوآوري و بهره‌گيري از فرصتها با تلاش و پشتكار بسيار و همراه با پذيرش ريسكهاي مالي، رواني و اجتماعي، كه البته با انگيزه كسب سود مالي، توفيق طلبي، رضايت شخصي و استقلال صورت مي‌پذيرد
2- كارآفرينان چه مي‌كنند؟
كارآفرين ايده‌اي را يافته وآن را تبديل به فرصتي اقتصادي مي‌كند. در فضاي كسب‌وكار، فرصت، فكر نويني است كه قابليت تجاري شدن دارد. آگاهي از محيط بازار و نيازهاي مشتري به همراه نگرش كارآفرينانه، كارآفرين را در يافتن فرصت و پرداختن به آن ياري مي‌دهد. سپس كارآفرين طرحي تجاري مي‌نويسد كه درآن مسائلي چون بازار محصول يا خدمت، مسائل حقوقي و قانوني شركت، تامين سرمايه، راه‌اندازي و رشد، سازماندهي، مديريت كسب و كار و غيره را بررسي و پيش‌بيني مي‌نمايد. در مجموع اينكه كارآفرينان به دو صورت در جامعه ظاهر مي‌شوند كه عبارتند از: كارآفريني شركتي وكارآفريني سازماني. در كارآفريني شركتي كسب و كار(شركت) جديدي شكل مي‌گيرد و در كارآفريني سازماني نوعي نوآوري در درون سازمانها و شركتهاي موجود شكل مي‌گيرد. هدف نهايي و غايي همه كارآفرينان، شناسايي، خلق و استفاده از فرصتهاي موجود از طريق تبديل ايده‌هاي نو و جديد به واقعيتهاي سودآور و تجاري در قالب كالاها و خدمات مورد نياز جامعه است.

دانلود فایل