مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلطه گری | ویرایش نو baran

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلطه گری سلطه گر كيست ؟ سلطه پذير كيست ؟,,مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلطه گری, پیشینه تحقیق سلطه گری,مبانی نظری تحقیق سلطه گری مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلطه گری به صورت کامل و جامع در حجم  73 صفحه در فرمت word

#این مبانی نظری و پیشینه تحقیق، کامل و جامع می باشد.
#رفرنس نویسی و دارای منبع.
#با فرمت ورد و قابل ویرایش.
#از این فایل می توان برای فصل دوم پایان نامه و تحقیق، پروپوزال، پژوهش های علمی و …. استفاده نمود.

بخشی از متن:
در این بخش اصطلاحات و تعاريف مختلفي از روانشناسي اجتماعي كه درمورد سلطه گري و سلطه پذيري شده است و به روشن شدن مطلب كمك مي كند آورده شده است تا كه ما دريابيم كه يك فرد قدر طلب چگونه برديگران تسلط مي يابد و ديگر اينكه چگونه افرادي ديگر استقلال خود را از دست مي دهند و سلطه او را قبول مي كنند.

سلطه گر كيست ؟ سلطه پذير كيست ؟
سلطه گرايي يكي از خصوصيت هاي شخصيتي است كه از زمان پژوهش كلاسيك { آدورنوـ فرانكل ـ نرونشويك ـ لونيسون و سان فورد 1950} تاكنون به دفعات مورد مطالعه قرار گرفته است .مروي چري و بيرون (1977) در مطالعات مربوط به اين ميدان نشان مي دهد كه چگونه تجليات رفتاري خصوصيت شخصيتي سلطه گرا به موقعيتي مربوط كه در آن فرد در تعامل است .توصيفي كه وارلا (1971) از شخصي سلطه گر دارد را مي توان به عنوان تعريف سنتي اين شخصيت به حساب آورد . {وارلاـ 1971}
نوعي شخصيت است كه خصوصيت آن عبارت است از وجود نگرشهاي بسيلر شديد و تنبيهي در مورد اقليتهاي شخصي ، همراه با چاپلوسي از مرجع بالاتر .
فرد سلطه گر همچنين نسبت به ابهام ناشكيباست… هر چيز را بر حسب سياه و سفيد خوب يا بد مي بيند مناسبتهاي بين مردم را بيشتر بر طبق منزلت و سلسله مراتب مي بيند تا دوستي ، نسبت به ايده هاي ديگران ناشكيباست . اغلب بطور پاتولوژيك متوجه امور سكي است . اما اغلب چنين علايقي راواپس مي زند .1 وارلا نشان داده است كه يك تساوي چگونه مي تواند از ارزيابي ميزان سلطه گرايي افراد مشخص در طرح موقعيتهاي ترغيبي استفاده كند .2{استوارات ـ 1369}
توصيفي كه اريك هافر از شخص سلطه پذير دارد اين گونه است .
مردمي كه زندگي آنها بي ثمر و عاري از ايمني است . بيش از مردم خود بسنده ومتكي به نفس به فرمانبرداري تمايل نشان مي هند . از نظر افراد ناكام ، آزادي از مسئوليت ، جالب تر از آزادي از محدوديت است . آنها مشتاقانه طالب معامله پاياپاي ، تقديم استقلال خويش را در برابر آسودگي از سنگيني اراده كردن ، تصميم گرفتن و مسئول شكست محتوم بودن است .{اريك ـ1371}
آنها از روي ميل عنان زندگي خويش را به دست كساني مي سپارند كه برنامه ريزي ، فرماندهي و بر دوش كشيدن تمام مسئوليتها را مي پذيرند . چرا كه افرادي كه زندگي خود را ضايع و باطل شده مي بيند، بيش از آزادي طالب برادري و برابري هستند . شوق به برابري تا حدي با اشتياق به گمنامي يكي است به اين معني كه شخصي حكم يك تار را پيدا مي كند كه با تارهاي بي شمار ديگر پيرامون را به وجود مي آورد . تاري كه از ساير تارها قابل تميز نيست در اين صورت هيچ كس نميتواند روي ما انگشت بگذارد و ما را با سايرين مقايسه كند و پست تربودن ما را از سايرين درمعرض ديد بگذارد … { همان منبع ـ1371}
افراد بيش از حد خودخواه به ويژه مستعد ناكامي هستند . افراد ناكام بيشتر از آن جهت نسبت به رهبر خود وفا دارند كه وي آنها را از آن وجود ناخواسته خود دور مي نمايد و…
تسليم شدن را به اراده رهبران وسيله اي در راه رسيدن به هدف نيست . اما نوعي توفيق است . ناكامي ما وقتي كه بسيار داريم و بيشتر مي خواهيم افزون تر از زماني است كه هيچ نداريم و اندكي مي خواهيم . هنگامي كه براي تجملات در تلاش هستيم شجاعتي بيشتر از زماني داريم كه در پي ضروريات زندگي تكاپو مي كنيم … تهيدستاني كه در آستانه گرسنگي به سر مي برند و زندگي با هدفي كه دارند درگير شدن در تلاشي نوميدانه براي بدست آوردن خوراك و سر پناه ، هدفهايي آني وواقعي هستند .{ همان منبع ـ1371}
به خواب رفتن با نعده پر، يك پيروزي است . وقتي كه افراد از طلوع تا غروب براي بخور و نمير جان مي كنند . هيچ غمي را تسكين نمي دهند وهيچ رويايي در سر نمي پرورند …. وقتي تهيدستي قابل تحمل است ، يعني زماني كه اوضاع چنان بهبود يابد كه كمال مطلوب تقريباً دست يافتني است نارضايتي احتمالاً به اوج خود مي رسد . رنجوري انسان دردناك تر است كه با التيام نزديك شده باشد … افراد حقير و فقير هم با وحشت از جهان اطراف خود زندگي مي كنند و پذيراي تغيير نيستند . وقتي كه سرما و گرسنگي در يك قدمي ما قرار دارد ، زندگي شكل خطرناكي را به خود مي گيرد . بنابراين نوعي محافظه كاري ناشي از بيچارگي وجود دارد كه درست به اندازه محافظه كاري اغنياء در تداوم نظم اجتماع اثر دارد .1 {اريك ـ 1371}

 

دانلود فایل