ارتباط

مقاله رسانه ها ؛سياست و ارتباط بين فرهنگي | ویرایش نو baran

مقاله رسانه ها ؛سياست و ارتباط بين فرهنگي مقاله رسانه ها ,,سياست و ,ارتباط ,بين فرهنگي مقاله رسانه ها ؛سياست و ارتباط بين فرهنگي

دربررسي وسايل ارتباط جمعي معاصرچون مطبوعات وخبرگزاري ها، مي توان آنها را به عنوان مهمترين وسيله ارتباط سياسي ازقرن 19 تا اواسط قرن 20 به شمار آورد. دراين دوران، رسانه ها به ويژه مطبوعات، گزارشگر وقايع سياسي ومنعكس كننده مذاكرات مجامع سياسي ونهادهاي قانون گذار محسوب مي شوند.
دربررسي وسايل ارتباط جمعي معاصرچون مطبوعات وخبرگزاري ها، مي توان آنها را به عنوان مهمترين وسيله ارتباط سياسي ازقرن 19 تا اواسط قرن 20 به شمار آورد. دراين دوران، رسانه ها به ويژه مطبوعات، گزارشگر وقايع سياسي ومنعكس كننده مذاكرات مجامع سياسي ونهادهاي قانون گذار محسوب مي شوند. مطبوعات همچنين به عنوان سكو يا تريبون براي بيان عقايد سياسي و وسيله اي دردست احزاب وسازمانهاي سياسي براي بسيج افكارعمومي يا شكل دادن به مرام ومسلك به كار مي روند. آنها ابزاري براي ‘پروپاگاندا ‘ دركشمكش بين دولتها، و ناظر برعملكرد حكومتها و از ه

 

دانلود فایل

چهار کلید معجزه آسا برای ارتباط با دیگران | ویرایش نو baran

چهار کلید معجزه آسا برای ارتباط با دیگران ارتباط ,ارتباط با دیگران,دانلود مقاله در مورد ارتباط با دیگران,بررسی ارتباط با دیگران,تحقیق در مورد ارتباط با دیگران,نکاتی در مورد ارتباط با دیگران مطمئناً برای شما هم پیش آمده، افرادی را دیده‏اید که خیلی راحت با همه ارتباط برقرار می‏کنند، دوستان زیادی دارند و در روابط اجتماعی‏شان بسیار موفق‏اند و گاهی این موفقیت، راه را برای پیشرفت بیشتر در عرصه‏های مختلف باز می‏کند.

مطمئناً برای شما هم پیش آمده، افرادی را دیده‏اید که خیلی راحت با همه ارتباط برقرار می‏کنند، دوستان زیادی دارند و در روابط اجتماعی‏شان بسیار موفق‏اند و گاهی این موفقیت، راه را برای پیشرفت بیشتر در عرصه‏های مختلف باز می‏کند.
تصوّر کنید توی ایستگاه اتوبوس نشسته‏اید، کسی که کنارتان نشسته، خیلی زود سر صحبت را باز می‏کند، مثلاً با این سؤال: »خیلی مونده اتوبوس از راه برسه؟« و یا »چند دقیقه است شما منتظر اتوبوس هستید؟«. تا این اندازه، شاید خیلی طبیعی باشد، امّا اگر شخص با جمله دیگری مثل این: »وای … امروز هوا خیلی گرمه!«، ادامه بدهد، دو ذهنیت متفاوت برایتان پیش می‏آید: این‏که او از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است یا به دنبال مقدمه‏ای برای یک ارتباط اجتماعی است.
اگر شما، بین دوستانتان کسی را دارید که وی نیز دوستان زیادی دارد، هر جا که بروید، پیش‏بینی دیدن چهره‏ای آشنا، کاملاً طبیعی است. فراموش نکنیم که ما در عصری زندگی می‏کنیم که ارتباطات، تأثیر زیادی دارد و داشتن نفوذ در میان مردم، به ما کمک زیادی می‏کند.
حال، جای این سؤال است که: چه چیزهایی می‏تواند در ارتباطات ما مؤثر باشند؟

 

دانلود فایل

تحقیق تعریف مهارتهای زندگی | ویرایش نو baran

تحقیق تعریف مهارتهای زندگی تحقیق تعریف مهارتهای زندگی,خودآگاهی , همدلی, ارتباط , روابط بین فردی, تصمیم گیری , حل مساله, تفکر خلاق , تفکر انتقادی, مقابله با هیجانات , مقابله با استرس,تعریف مهارتهای ده گانه زندگی بخشی از متن تعریف مهارتهای زندگی
امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی در شیوه های زندگی ، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی اند.و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات ان آسیب پذیر نموده است.
مهارتهای زندگی ، توانایی های روانی،اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می سازند تا به طور موثرتری با مقتضیات و چالشهای زندگی روزمره مقابله کنند.
مهارتهای زندگی شامل ده مهارت اصلی و اساسی هستند که غالبا بصورت جفت جفت طبقه بندی می شوند ، زیرا بین هر جفت ارتباط طبیعی وجود داشته و در حقیقت به منزله دو روی سکه هستند . و این مهارتها عبارتند از:
• خودآگاهی / همدلی
• ارتباط / روابط بین فردی
• تصمیم گیری / حل مساله
• تفکر خلاق / تفکر انتقادی
مقابله با هیجانات / مقابله با استرس

تعریف مهارتهای ده گانه زندگی
خودآگاهی
خودآگاهی ، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت ، خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است.
آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.
آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.
خودآگاهی، موجب شناخت نیاز افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها می شود. همچنین اهداف زندگی را مشخص تر و واقع بینانه تر نشان می دهد و ارزش واقعی افراد و مسائل پیرامونشان را نمایان می سازد. خودآگاهی فرآیند سالم هویت یابی را برای انسان سهل تر می نماید، به زندگی او آرامش می دهد و احساس رضایت مندی اش را رونق می بخشد.
«خودآگاهی» تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.
خودآگاهی تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.
به جز موارد فوق، «خودآگاهی» شناخت و تنظیم احساسات، اهداف و برنامه زندگی، تفریحات و سرگرمی ها، توانایی ها، ضعف ها، ارزش ها، مسئولیت ها، شناخت فرهنگ، مذهب، علائق، آرزوها و استعدادها را به دنبال دارد.
کشف و درک و شناخت مهارت ها و توانایی های خود، به این دلیل مهم است که فرد قبل از ازدواجش بداند چه هدفی دارد تا برای ازدواج خود براساس هدف اصلی زندگی اش، برنامه ریزی نماید. مثلاً فردی که هدفش رسیدن به درجات عالیه کمال و معنویات است، اگر با کسی ازدواج کند که هدفش رسیدن به یک زندگی تجملی و سراسر مادیات است، به طور قطع پس از ازدواج، دچار مشکلات فراوانی در زندگی مشترک خواهد شد. امتیاز دیگری که می توان برای خودآگاهی منظور نمود آن است که موجبی قدرتمند برای شناخت و تشخیص تفاوت های بین خود و دیگران است. در این میان باید گفت شناخت تفاوت های میان زن و مرد، یکی از مهم ترین بخش های مربوط به مهارت خودآگاهی است.
همدلی
همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. همدلی به فرد کمک می کند تا بتوانند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجار رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده ، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.

 

دانلود فایل

تحقیق آشنایی با بهداشت و ارتباط با دیگر ارگانها | ویرایش نو baran

تحقیق آشنایی با بهداشت و ارتباط با دیگر ارگانها تحقیق, آشنایی, با, بهداشت, و, ارتباط, با, دیگر, ارگانها پیش گفتار:
هدف کلی این پزوهش :آشنایی با بهداشت و ارتباط آن با دیگر ارگانها است.ودر این کار سعی شده مفهوم تمیز بهداشت و رابطه صحیح آن تنظیم شودو اینکه باید بدانیم بهداشت در درجه بالایی در اقتصاد قرار دارد و برای تمامی افراد جامعه لازم وملزوم است.و باید رعایت شود.و هم چنین نقش کلیدی بهداشت در وازه های بیان شده ی کلیدی زیر:اقتصاد،کالای بهداشتی،برابری،اثر بخشی،سیاست گذاری،سازمان های نوین.انقلاب صنعتی قرن18 بزرگترین نقطه عطف تاریخ حیات بشر است.این انقلاب در عرصه های مختلف از باروری ومرگ و میر گرفته تا مهاجرت و شهرنشینیو ساختار خانواده و خکومت وروابط نسل ها و طبقات اجتماعی تأثیر چشم گیر و شگرفی داشته است.این انقلاب سرآغاز گسترش تولید ماشینی انبوه ،پیدایش بازار کالا،و ظهور علم اقتصاد بوده است.این انقلاب به شکل گیری یک جهان واحدو رشد روابط بین المللی و تأثیر گذاری همه حرکتهای اجتماعی ،تاریخی،فنی و تکنولوزیک بر یکدیگر کمک شایان نموده است .مسأله اقتصادو بهداشت نیز به عنوان پدیده های جمعی و سرنوشت ساز،دقیقا پس از گذشت دستاوردهای این انقلاب در عرصه های محتلف ،مورد توحه قرار گرفتند.

مقدمه:
در جوامع امروز بشر به این نتیحه رسیده که الگوی مدرن در پیشرفت انسانها در واقع همان الگوهای ارائه شده بزرگان وپیشکسوتان علوم و فنون ما هستند و با عنایت به اینکه ما مسلمان هستیم در واقع همان نصایح و آموزه های ینی ما بیانگر همین حقیقت است .متفق القول همه می گویند که بشر در سایه اقتصاد سالم به اجتماع سالم میرسد و عکس این قضیه می تواند درست باشد و همانابا دلیل و سند آن را ارائه داده اند.ما مسلمانان مؤاخذ و منبع گرانبهاتر از قرآن نداریم که در آن اشاره شده است که(لا معاش ولامعاد)یعنی کسی که معاش نداردمعاد ندارد.یعنی در پناه اقتصاد خوب ما به اجتماع و در نهایت به آینده خوب و درخشان رهنمود می شویم.چنانچه جامعه ای اقتصاد آن بیمارباشد.اجتماع آن بیمار خواهد شد یعنی در آن جامعه فقروناامنی بیداد خواهد کرد.

سلامت چیست؟
عبارت است ازحالت رفاه وآسایش کامل جسمی ،روحی،روانی،اجتماعی.نداشتن نقص عضووبیماری جسمی،کافی نیست زیرا نداشتن بیماری جسمی ونقص عضو برای تأمین سلامت شرط لازم است.ولی شرط کافی نیست بنابراین سه جنبه ی سلامتدر همدیگر مأثروباهم ارتبا ناگسستنی دارندبه طوری که می دانیم ذستورات بهداشتی پیشنهادی دین مبین اسلام نیز در همین سه اصل کلی خلاصه گردیده ودرتأمین سلامت کامل بشر هر سه اصل فوق رابا اهمیت می نگرد به همین لحاظ در موضوعات بهداشتی مربوط به سلامت جسم،بهداشت روان و سالم سازی اجتماعی احکام وفرامین بسیار عالی وشایان توجه تدوین شدوحتی بعضی از این احکام را به واسطه اهمیت فوق العاده در تأمین سلامتی افرادوسالم سازی مخیط واجب وفرض گردانیده است.
تعریف بهداشت:به گفته پروفسور وینسلو بهداشت عبارت از علم وفن کنترل وپیشگیری بیماریهاوبالا بردن طول عمروسلامت وتوانایی انسان با کوششهای فردی وجمعی
زیر شاخه های بهداشت :
1- عمومی: مدارس،رانی،جسمانی،تغذیه،اجتماعی،اقتصادی
2- فردی: چشم،دهان ودندان،پوشاک و….
اهداف بهداشت در تمامی جنبه ها
• به سازی محیط زیست
• کنترل بیماریهای واگیردار
• پیشگیری بیماریهای غیر واگیردار
• پیشگیری از خوادث وتصادفات وسوانح
• بهبود روش زندگی در جهت به دست آوردن رفاه کامل
• تأمین بهداشت مادران وکودکان
• تأمین خدمات درمانی
• تنظیم ابعاد خانواده وهر آنچه که مربوط به سلامت انسان می باشد
مزایای بهداشت
• پیشرفت دانش و شناخت برخی بیماریها
• دگرگونی بینش و طرز تفکر مردم نسبت به مسائل جهان واحساس مسئولیت اجتماعی آنها
• شناخت نظام علت و معلولی و نقش مهم محیط زیست در سلامتی یا بیماری
تعریف اقتصاد:
اقتصاد،مطالعه نحوه ی انتخاب وبکارگیری کمیاب مولد برای تولید کالاوخدمات و توزیع آن ها در جمع افراد و گروهای مختلف جامعه است (.wavd etur.1989) اقتصاد راعلم مبارزه بافقر،علم قوانین حاکم بر ثروت ونشان دهنده شیوه های تشکیل و توزیع مصرف آن بیان می کند.علم مطالعه دربهزیستی انسان وعلم استفاده از منابع کمیاب نیز تعریف شده.یا به گونه ای دیگرعلم اقتصادیک روش صحیح تفکروناظر به هدف است که فرد را در دستیابی به هدف راهنمایی می کند.در هر حال عناصراصلی علم اقتصاد تولید.توزیع.منابع.تکنیک (روش) می باشد.بطور خلاصه می توان گفت که علم اقتصاد علم رفتار کالا و خدمات است.همه عناصراصلی اقتصاد به نخوی در کالا گرد می آیندوفرایند شکل گیری کالا،توزیع و مصرف آن،جملگی مباحثی ازعلم اقتصاد را به خود اختصاص می دهند.کالا واحد تحلیل جامعه سرمایه داری بویژه از نقطه نظر مارکس و مارکسیست های کلاسیک است.کالا تولیدی است برای مبادله و فروش.کالا نماد جامعه سرمایه داری است و صرفا اشیاء ومواد بی جان و مصنوعات را شامل نمی شود.تولیدات انسانی در قالب کالا و برای فروش در مرحله ای خاص از تحول حیات اجتماعی و انسانی که به مطالعه آن می پردازد.متعاقب آن سامان یافته و سیستماتیزه می شود.
رابطه اقتصاد و بهداشت:(ابتدا تعاریف بازار کالا- بازار بهداشت)
اقتصاد بهداشت به عنوان یک عرصه مطالعات بینابینی (interdisciplinary) در چند دهه اخیر مورد توحه علمای اقتصاد،بهداشت،و سیاست گذاران و برنامه ریزان قرار گرفته است.اقتصاد بهداشت یا مراقبت های بهداشتی ،به کارگیری و استفاده از ابزارومفاهیم اقتصادی در مسائل مرتبط با بهداشت ومراقبت های بهداشتی است.اقتصاد دانان به دلایل مختلفی به عرصه مراقبت های بهداشتی محدود است و همانند موارد دیگر تقاضا برایخدمات بهداشتی از عرضه آنها بیشتر است .دیگر این که محدودیت و کمیابی به آسانی و با افزایش هزینه های بهداشتی از میان نمی رود زیرا اهمیت هزینه های فرصت نادیده گرفته می شود.برای افزایش اعتبارات بخش بهداشت لازم است که اعتبارات مثلا آموزش،راه وترابری،دفاع و…کاهش می یابد.ذر بسیاری از شرایط ،معیار ما برای تخصیص کالا وخدمات در بخش بهداشت ،نه میل واشتیا ق(wihhingness) یا توانمندی پرداخت(Ability to pay) بلکه نیاز (need) می باشد.لذا ما به مجموعه هایی از تکنیک های اقتصادی برای تحلیل و ارزیابی بازار مراقبت های بهداشتی نیازمندیم.نهایتا یک رابطه دو سویه بین وضعیت سلامت فرد با فعالیت اقتصادی او وجود دارد.افراد سالم تر بهره وری بیشتریدارند و یک اقتصاد مولد ،توانایی بیشتری برای خرید مراقبت های بهداشتی بیشتر دارد.سلامت کامل،یک پدیده آرمانی و غیر قابل خرید است اما مراقتبت های بهداشتی را می توان خریداری نمود.مصرف خدمات بهداشتی از یک ویژگی که اقتصاد دانان به آن نامطلوب است یا بی فایدگی(Disutility) می گویند برخوردار است.به این معنی که مصرف خدمات بهداشتی فی نفسه ناخوشایند است.از طرف دیگر مصرف کالاهای دیگر مانند میوه تازه از مطلوبیت(utihity) برخورداراست.مصرف میوه تازه تشنگی یا گرسنگی را تخفیف میدهد و ممکن است خاطراتی را از سفرهای دور و دراز نیز تداعی نماید.یک نکته بسیار مهم این است که مصرف یک انتخاب آزاد و رضایت بخش است.
تفاوت بازار کالا و بازار بهداشت:
در بسیاری از موارد،مصرف رقابتهای بهداشتی یک انتخاب آزاد نیست(بجز در موارد پیشگیری)و فی نفسه خوشایند و رضایت بخش نیز نمی باشد(clhnton and scheiwe.1995) تفاوتهای دیگری نیز بین کالا ها و خدمات بهداشتی و دیگر کالاها و خدمات وحود دارد که اقتصاد بهداشت به آن می پردازد.این تفاوتها به اختصار عبارتند از:
o ضعف آگاهی مشتری ازخدمات بهداشتی درمانی
o فقدان یا ضعف کشش تقاضا برای خدمات درمانی
o برخورداری بیماری وسلامت از عوارض خارحی(Externalities)
o امکان ایحاد تقاضا توسط عرضه کننده خدمات بهداشتی درمانی
o تصمیم گیری عرضه کننده در رابطه با نوع و حجم خدمات قابل ارائه به مشتری (بیمار)
o سلامت و بهداشت به عنوان یک نیاز اساسی و حق انسانی

 

دانلود فایل

تحقیق ارتباط بین ایدئولوژی آموزش و پرورش و پذیرش تکنولوژی در معلمان قبل از خدمت | ویرایش نو baran

تحقیق ارتباط بین ایدئولوژی آموزش و پرورش و پذیرش تکنولوژی در معلمان قبل از خدمت تحقیق, ارتباط, بین, ایدئولوژی, آموزش, و, پرورش, و, پذیرش, تکنولوژی, در, معلمان, قبل, از, خدمت ارتباط بین ایدئولوژی آموزش و پرورش و پذیرش تکنولوژی در معلمان قبل از خدمت
چکیده:
بعد از ارزیابی تعداد زیادی از برنامه های یکپارچه تکنولوژی در دانشگاه هاو مدارس مناطق مختلف ، مشخص شد که وجود تکنولوژی تضمین کننده استفاده از آن در کلاس درس نمی باشد. البته مدلها و فرضیه های مختلفی تلاش کردهاند تا عوامل دخیل در پذیرش تکنولوژیرا توضیح دهند مدلها و فرضیه ها بر عوامل مرتبط با تکنولوژی تکیه کر ده اند . بر مبنای باز بینی نوشته ها ،ما یک مدل جدید برای پذیرش تکنولوژی را فرض کرده ایم شامل ایدئولوژی آموزش و پرورش بعنوان یک عامل خارجی است. ما سعی کردایم مدلی را ایجاد کنیم که با توجه به اطلاعات گرد آوری شده از پرسشنامه های کامل شده بوسیله 320 معلم قبل از خدمت مطابق با مدل فرضی باشد .متغیرهای مورد استفاده از مراحل تحلیل مدل بخشهای از مدل اصلی پذیرش تکنولوزی وشش ایدئولوژی آموزشی مختلف هستند. نتایج نشان دادند که مدل جدید ،با مدل فرض شده مطابقت دارد. بنابراین نتایج نشان می دهد که ایدئولوژی های مختلف آموزشی ممکن است اثرات متفاوت روی پذیرش تکنولوزی توسط معامان داشته باشند.
واژه های کلیدی:ایدئولوژی های آموزشی ،پذیرش تکنولوژی ،انطباق تکنولوژی ،آموزش معلم
مقدمه:
با ظهور سریع تکنولوژی در دهه های گذشته تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT)در شرکتهای مدرن جدید همراه با دولتهای که زمینه لازم را فراهم کردند یک فرا ساختار تخصصی را ایجاد کردند .علاوه بر این تغییرات سریع در جنبه های مختلف جامعه ،آموزش و پرورشبصورت یک هنر مرسوم باقی مانده است .(پرکنیز1992ص3)براساس گفته استورمن تغییرات تکنولوژی که جامعه را تحت تاثیر قرار دادهاند ،عمدتا سیستمهای آموزشی را بدون تغییر قرار دادهاند . از آنجایی که کاربران مهم بوده ونقش عمده ای در بهینه سازی تکنولوژی دارند عواملی که استفاده از این تکنولوژی را تحت تاثیر قرار می دهند برای محققان از اهمیت خاص بر خوردار است این بدان خاطر است که مبدرت وجود تکنولوژی در کلاس درس تضمین کننده استفاده از آن تکنولوژی است. معلمان علاقه چندانی به ترکیب تکنولوزی در آموزش خود ندارند مگر اینکه آنها قبول کنند که تکنولوژی را احساس می کنند و چه عواملی باعث عدم بکار گیری آن میشود.
پذیرش تکنولوژی:
عموما پذیرفته شده است که معامهن امروزی از تکنولوژی آموزشی بنحو گستردهای بهره برداری می کنند .بنابراین ضعف در بکار گیری یا پذیرش تکنولوژی یک مسئله مهم است .از این نظر لازم است که وازه ‘پذیرش تکنولوژی’را برای تعیین عوامل اثر گذار براستفاده حقیقی از تکنولوژی آموزشی در محیط کلاس تعریف کنیم.
دیویسی ،باگوزی و وارث (1989)عوامل خاص تاثیرگذار بر پذیرش تکنولوژی را در مدل پذیرش تکنولوژی خود نشان تعریف کردند . (TAM )TAM.از تئوری رفتاری مشتق شده است ویک مدل کاملا شناخته شده است .که پس از پذیرش آن پیشرفته های قابل ملاحظه ای کرد .برای مشخص شدن استفاده از تکنولوژی عوامل متعددی به TAMاضافه شده است . با این حال فقط برخی عوامل باقی مانده اند که تاثیر عمدهای بر استفاده از تکنولوژی دارند برای درک صحیح مدل TAMلازم است تا تئوری های تایید کننده آن مشخص گردند . یکی از این تئوری ها ی رفتاری فرضیه شناخت اجتماعی (SCT)است . فرضیه SCTسه عامل متقابل فرد ؛رفتار و محیط را مشخص می کند.و روابط بین آنها را توضیح می دهد . بر اساس این تقابل عوامل فردی و محیطی رفتار را تحط تاثیر قرار می دهند و بالعکس. SCT دو کانال مختلف نتیجه مورد انتظار و خود اثری را برای دو عامل فرد و رفتار مشخص کرده است بر اساس این فرضیه افراد قبل از انجام کاری دو سوال را از خود می پرسند ‘آیا من می توانم آن را انجام دهم؟’و’آیا من باید آن را انجام دهم؟’اگر آنها بر این باور باشند که قادر به انجام آن رفتار هستند ونیز اگر آنها نتایج خوبی بعد از انجام آن بدست آورند آنها به احتمال زیاد آنرا انجام می دهند . البته مدل SCT نشان میدهد که چگونه دو عامل اصلی نتیجه مورد انتظار و خود اثری که بر رفتار اثر می گذارند عوامل گرایشی هستند که همچنان نا مشخص مانده اند . در سال 1975فیش بین وآژن با توجه به عوامل گرایشی در رفتار تئوری عملکرد استدلالی (TRA)را ایجاد کردند.TRAگرایش رفتاری را به عنوان معیار توجه فرد به انجام یک رفتار خاص معرفی کرد و پیش بینی اولیه از رفتار واقعی را نشان داد. بنابراین مطابق با TRAخود اثری و نتیجه مورد انتظار مستقیما بر روی رفتار واقعی تاثیری ندارد و تنها گرایش رفتاری را تحت تاثیر قرار می دهند در سال 1988مدلTRAاصلاح شد و تئوری به تئوری رفتار طراحی شده(TPB)تغییر کرد .براساس TPB؛رفتار به ندرت بوسیله گرایش رفتاری تحت تاثیر قرار می گیرد و در عوض گرایش رفتاری بوسیله اهداف نُرم شده و کنترل رفتاری دریافت شده و گرایش به سمت رفتار تحت تاثیر قرار می گیرد .
سرانجام در سال 1989،دیویس ،ب ا گوزیوورث و مدلی تحت نام ‘مدل پذیرش تکنولوژی’ ‘TMA’را معرفی کردند که شامل برخی عوامل شاخص تاثیر گذار بر استفاده از تکنولوژی بود . همانند TRAمدل TAMتوضیح می دهد که چگونه یک عامل اولیه گرایش رفتاری به استفاده بر کاربرد و اتمی سیستم

 

دانلود فایل

تحقیق كبد و انواع هپاتیت و ارتباط آن با کبد | ویرایش نو baran

تحقیق كبد و انواع هپاتیت و ارتباط آن با کبد تحقیق, كبد, و, انواع, هپاتیت, و, ارتباط, آن, با, کبد مقدمه
كبد شما بزرگترين عضو درون بدنتان مي باشد و از سوي ديگر پيچيده ترين آنها نيز هست. كبد نقش مهم و حياتي در تنظيم فعل و انفعالات دروني بدن دارد. اين اعمال براي حفظ حيات و انجام فعاليت هاي مناسب بدن ضروري است. وقتي غذايي خورده مي شود به همان صورت در بدن مصرف نشده و بعد از جذب و ورود به خون بايد از ميان كبد بگذرد و در اين ميان كبد در امر بسته بندي و ذخيره نمودن اين مواد نقش مهمي دارد.
ساختمان و محل كبد
كبد در داخل شكم، سمت راست و فوقاني آن در زير دنده ها قرار دارد. برخي از اعضاي حياتي بدن در اطراف كبد قرار دارند. در قسمت فوقاني كبد، ديافراگم، ريه ها و در پشت آن كليه راست و در زير آن روده كوچك و بزرگ قرار دارند. اندازه كبد در حدود يك توپ فوتبال و وزن آن حدود 5/1 تا 2 كيلوگرم (3 پوند) است. كبد به چهار قسمت (يا به اصطلاح لوب) تقسيم مي شود.
داخل كبد ميليون ها مجاري زير وجود دارند كه وظيفه آن انتقال صفراي ساخته شده در كبد مي باشد. به همين دليل به آنها «مجاري صفراوي داخل كبدي» گفته مي‌شود. اين مجاري كم كم به هم متصل شده و در نهايت به صورت دو مجرا به ضخامت 1 الي 2 ميلي متر از كبد خارج شده، محتويات خود را به داخل كيسه صفرا (كه در زير كبد قرار دارد) مي ريزند. خون رساني به كبد بسيار زياد است و به آن «جگر سياه» نيز گفته مي شود. تقريباً تمامي خوني كه از روده ها خارج مي شود، از طريق يك وريد (سياهرگ) موسوم به «وريد يا سياهرگ باب» به داخل كبد مي ريزد و از آنجا (پس از فعل و انفعالاتي كه بر روي محتويات خون به عمل مي آيد) به داخل سياهرگ اجوف تحتاني (سياهرگ زيرين) وارد شده و از طريق آن، به قلب مي رسد. سرخرگ و سياهرگ خون رساني كبد را انجام داده و مواد مغذي مورد نياز براي حفظ سلامتي كبد را تامين مي نمايند.
وظايف كبد
كبد مانند يك كارخانه بزرگ شيميايي (چند منظوره و با توليدات گوناگون) در تمام شبانه روز فعاليت مي نمايد و در تنظيم بسياري از امور داخلي بدن، سوخت و ساز مواد و سم زدايي آنها نقش مهمي را ايفاء مي نمايد.
ويروس هپاتيت
هپاتيت از نظر لغوي به معناي «التهاب و ورم كبد» مي باشد. مهم ترين عوامل ايجاد كننده آن ويروس ها هستند. ويروس ها موجودات بسيار ريزي هستند كه با چشم معمولي ديده نمي شوند و براي ديدن آنها نياز به تجهيزات پيشرفته اي از جمله ميكروسكوپ الكتروني است. ساختمان ويروس ها مجموعه اي از ماده وراثتي و پروتئين است. ويروس ها در خارج بدن زنده نمي مانند و در بدن انسان به طور سريع و در مدت چند ساعت تكثير مي يابند. تا كنون حداقل 6 نوع ويروس مسئول بروز انواع مختلف هپاتيت شناسايي شده اند كه نامگذاري آنها طبق حروف الفباي انگليسي صورت گرفته است. ويروس هپاتيت “آ” (A)، “بي” (B)، “سي” (C)، “دي” (D)، “اي” (E) و “جي” (G). هر كدام از اين ويروس ها به گروه جگداگانه اي تعلق داشته و بيماري كه ايجاد مي كنند ارتباطي با يكديگر ندارند.
به هر حال در دهه 1960 هپاتيت “B” و در سال 1973 ويروس هپاتيت “A” به درستي شناسايي شد و معماري ويروس سوم تا مدتها حل نشده بود تا اين كه در سال 1989 ويروس هپاتيت “C” نيز شناسايي شد.
هپاتيت “سي”
پس از كشف ويروس هپاتيت “آ” و “بي” در دهه 1970، محققين سالها بر روي علت بروز ساير انواع هپاتيت هاي ويروسي كه عامل بيماري آنها دو ويروس شناخته شده “بي” و “آ” نبودند، كار مي كردند. اولين مرتبه در سال 1989 آقاي
Michel Houghton و همكارانش با استفاده از روش هاي نوين بيولوژيك مولكولي با جداسازي ويروس هپاتيت “سي”، تحولي فوق العاده در علم بيماري هاي كبدي ايجاد نمودند.
يكي ديگر از انواع هپاتيت هاي شناخته شده، بيماري هپاتيت “سي” مي باشد. عامل ايجاد اين بيماري، ويروس هپاتيت “سي” است. اين بيماري به طور عمده از طريق خون منتقل مي شود. از آنجايي كه اين ويروس به راحتي توسط سيستم ايمني بدن ميزبان از بين نمي رود لذا ابتلا به ويروس هپاتيت “سي” موجب بروزعفونت ماندگار در بدن مي شود.
شيوع هپاتيت “سي”
ساليانه حدود 170 هزار مورد آلودگي جديد به اين ويروس شناسايي مي شود. 8 تا 10 هزار مورد مرگ و مير در سال ناشي از بيماري كبدي در اثر هپاتيت “سي” مي‌باشد. امروزه هپاتيت “سي” مهم ترين دليل جهت انجام پيوند كبد در آمريكا است. بيماري هپاتيت “سي” در اروپاي شرقي و آفريقا شايعتر از امريكا است. در مصر 15 تا 20 درصد مردان به هپاتيت “سي” مبتلا هستند. آمار دقيقي از ميزان ابتلا در كشور ما وجود ندارد. ولي تخمين زده مي شود كه حدود 200 تا 300 هزار نفر مبتلا در كشور داشته باشيم.
عامل بيماري
ويروس هپاتيت “سي” يك ويروس از گروه فلاويد و ويروس ها است. ويروس هپاتيت “سي” يك ويروس تك رشته اي پوشش دار بوده كه اندازه آن حدود 50 تا 60 نانومتر است. ويروس هپاتيت “سي” در سلول هاي كبدي تكثير و به آنها آسيب مي‌رساند. هپاتيت “سي” يك ويروس قابل انتقال از راه خون است. ويروس هپاتيت “سي” در سال 1989 شناسايي شده و در سال 1990 آزمايش خون جهت بررسي آنتي بادي ضد هپاتيت “سي” معرفي گرديد.
محققين اعتقاد دارند كه ويروس هپاتيت “سي” گونه هاي متعددي دارد و به دليل تنوع ژنتيكي، ويروس مي تواند از حفاظ سيستم ايمني ميزبان عبور كند و عفونتي مزمن را ايجاد نمايد. براساس مطالعات ژنتيكي، ويروس داراي 6 گونه و تعدادي زير گونه است.
تنوع جغرافيايي قابل ملاحظه اي در شيوع گونه هاي مختلف وجود دارد. علت تنوع گونه ها، ناشي از ميزان بالاي جهش در اين ويروس است. به دليل اين كه ايمني پايداري عليه عفونت هپاتيت “سي” ايجاد نمي شود، امكان ابتلاي مجدد وجود دارد.
راههاي انتقال
مهم ترين راههاي انتقال ويروس هپاتيت “سي” عبارتند از:
• انتقال از راه تزريق خون آلوده
• انتقال در بين معتادين به مواد مخدر تزريقي
• انتقال از طريق خالكوبي و…
• انتقال از راه تماس جنسي در خارج از چارچوب خانواده

 

دانلود فایل

تحقیق نقش زبان در ايجاد ارتباط | ویرایش نو baran

تحقیق نقش زبان در ايجاد ارتباط تحقیق, نقش, زبان, در, ايجاد, ارتباط
نقش زبان در ايجاد ارتباط

جامعه‌شناسي، و انسان‌شناسي بر روي شماري از موضوعات آن صورت مي‌گيرد كه بسياري از آنها را در اين مورد بررسي قرار خواهيم داد.
در اين فصل توجه خود را معطوف به كاربرد اصلي زبان ، يعني ارتباط ، خواهيم كرد. خواهيم ديد ارتباط چه مشكلاتي براي كاربرد شناسي ايجاد مي‌كند و داراي كدام ساخت است . در نهايت به برخي موضوعات ويژه در كاربرد‌شناسي خواهيم پرداخت.
طرح مسئله
شايد رايج‌ترين ويژگي تعامل انسان كه به سختي آن را قابل ملاحظه مي‌دانيم، اين است كه ما صحبت مي‌كنيم. بعضي اوقات با اشخاص خاص، بعضي اوقات با هر كس كه گوش مي‌دهد، و در زماني كه كسي را براي گوش كردن نمي‌بابيم، با خودمان صحبت مي‌كنيم. اگرچه زبان انسان، نقش‌هاي بسيار متنوعي را ايفاء ميكند- از بيدار كردن كسي در صبح زود با گفتن تا نامگذاري يك كشتي با گفتن ولي در اينجا به آن كاربرد‌‌هاي زبان خواهيم پرداخت كه براي ارتباط انسان، ابزاري است. براي مثال، متكلمين ماهرزبان انگليسي حقايقي از قبيل زير را مي‌دانند:
الف- براي سلام به كارمي‌رود.
ب- براي خداحافظي به كار مي‌رود.
ج – گروه به طور صحيح مي‌تواند توسط متكلم در يك موقعيت خاص براي اشاره به ميز خاصي بكار برود.
د – گروه به طور صحيح مي‌تواند توسط متكلم در يك موقعيت خاص براي اشاره به ميز خاصي بكار برود.
ه – براي درخواست نمك به كار مي‌رود.
و – براي پرسيدن سن شخصي به كار مي‌رود.
ز – براي بيان اينكه باران مي‌بارد، مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
ح – براي قول دادن مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
ما از اين فهرست مي‌توانيم به شمه‌اي از انواع گستردة كاربردهاي احتمالي زبان دست يابيم، ولي قبل از مرور اين كاربردهاي گوناگون، نخست بايد بين استفاده از زبان براي انجام دادن كاري، واستفاده از زبان در انجام كاري تميز قايل شويم، بدون شك يك حقيقت بسيار مهم دربارة انسان اين است كه ما زبان را در اكثر افكارمان به كار مي‌بريم. احتمال دارد كه برخي از افكار راكه به آن مي‌انديشيم، و به ويژه افكار مجرد و انتزاعي را، اگر زباني در دسترس نداشتيم، نمي‌توانستيم به آنها بيانديشيم. اين حقيقت ممكن است براي حيات شناختي ما مهم باشد ، ولي براي مفهوم كاربرد شناختي كاربرد زبان ، يعني استفاده از زبان براي انجام كارها، مهم نيست . وقتي توجه خود را بر اينكه مردم با استفاده از زبان مي خواهند چه بكنند، معطوف مي‌كنيم، در واقع توجه خود را معطوف به اين مي‌كنيم كه شخص با كلمات درمواقع خاصي چه مي‌مند ، در واقع بر نيات، مقاصد، تاورها ،و آرزوها ‌يي كه يك متكلم در صحبت كردن دارد، متمركز مي‌شويم .
صحبت كردن همواره بدون تلاش وامري عادي است، ولي كاربرد موفق زبان عملي فوق‌العاده پيچيده است، همانطور كه اين موضوع را هركس به عنوان فردي بزرگسال كه سعي كرده است تا زبان دومي را ياد بگيرد، مي‌داند. افز‌ون بر اين‌، كاربرد يك زبان بيش از دانستن آن وقادر به توليد وفهم جملات آن است. ارتباط همچنين امري اجتماعي است، كه معمولاَ در درون بافت نسبتاَ به خوبي تعريف شدة موقعيت اجتماعي صورت مي‌گيرد. در چنين بافتي ما به ديگران اتكا مي ‌كنيم تا در درك ما از اينكه آن موقعيت چيست، سهيم باشند. با مردمي كه مي‌شناسيم ، به فهميدن مشترك متكي هستيم تا ارتباط تسهيل شود. ولي اين فرايند ،چگونه فرآيندي است؟ ارتباط زباني به آساني حاصل مي‌شود ولي مسلم است كه به آساني قابل توصيح نيست، هر نظريه ارتباط زباني كه شايستگي اين عنوان را داشته باشد،بايد سعي ن‌‌مايد تا به سؤالات زير پاسخ دهد:
1- ارتباط زباني (موفق) چيست؟ 2- ارتباط (موفق) چگونه صورت مي‌گيرد؟ براي مثال ، فرض كنيد‌ كه يك متكلم قصد د ارد تا به شنونده‌اي گزارشكند كه جاده يخ زده است. چه چيزي متكلم را قادر مي‌سازد تا بتواند اين موضوع را به شنونده بگويد؟ ‌
( جاي تعجب است كه اين سوالات در پيشينه هيچ رشته اصلي بطور جامع مورد بررسي قرار نگرفته‌اند. زبان‌شناسي با توجه به ويژگي ساختاري زبان، سعي كرده است تا پديده‌هاي ارتباطي را در خارج از قلمرو اصلي آنها بداند. به همين منوال ، مي‌توان آن علايق فلسفي درباره معني، صدق، وارجاع را بدون بررسي جزئيات امر ارتباط دنبال كرد. روانشناسي سنتي توجه خود را معطوف به پردازش جمله‌ها مي‌كند، اما علاقه زيادي به ويژگي‌‌هاي پديده‌هاي ارتباطي ندارد. در نهايت، برخي جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان شروع به بررسي گفتگوها و مكالمات كرده‌‌اند، با اين وجود مسئله ماهيت خود ارتباط را ناديده گرفته‌اند (يا فرض كرده‌اند كه پاسخ آن را داده‌اند) . بنابراين، چيزي كه مورد نياز است، رويكردي منسجم به پديدة ارتباط است كه در آن مسئله ماهيت ارتباط مركز تحقيق و بررسي باشد.) فقط در سالهاي اخير شكل يك نظرية بسندة ارتباط شروع به شكل‌گيري كرده است،و.زمان و پژ وهش بيشتري مورد نياز است تا مفصلاً آن را كشف كند.
(الگوي پيام ارتباط زباني)
در چهل سال گذشته متداولترين و معروف ترين برداشت از ارتباط زباني انسان، آن چيزي بوده كه ما آن را الگوي پيام مي‌ناميم . وقتي الگوي پيام به عنوان يك « فرستنده» و شنونده به عنوان يك گيرنده فر ض مي‌شود، و مسير كلامي – گوشي( يعني موج صوتي) نيز كانال صحيح مي‌باشد الگوي پيام در ارتباط انساني در شكل 9ـ1 نشان داده شده و در (6 ) خلاصه شده است.
شكل 9ـ1 ( الگوي پيام ارتباط متكلم پيامي در مغزش دارد كه مي‌خواهد به شنونده انتقا ل دهد و بتابراين متكلم از برخي صورت‌هاي زبان براي رمزگذاري پيام به منزلة معناي آن سود مي‌جويد وآن را توليد مي‌كند. شنونده با شنيدن صحبت، شروع به تشخيص اصوات، نحو و معنا مي‌كند، و سپس با دانش رباي خود اين معاني را به صورت يك پيام رمز‌گشايي شدة‌ موفق تضنيف مي‌نمايد.
اين الگو توجيه‌گر برخي ويژگي‌هاي متداول گفتگو است: يعني اين الگو پيش‌بيني مي‌كند زماني ارتباط موفق است كه شنونده همان پيامي را رمز‌گشايي شده با پيام رمز‌گذاري شده متفاوت باشد، ارتباط مختلف مي‌شود. به همين منوال، اين الگو، زبان را به منزلة‌ پلي‌بين متكلم و شنونده مي‌داند كه انديشه‌هاي « خصوصي» توسط اصوات « همگاني» منتقلش مي‌شود، كه در نتيجه اين اصوات به عنوان وسيله‌آي براي انتقال پيام مربوطه عمل مي‌كند.
الگوي پيام گرچه داراي شماي جديدي است، ولي حداقل به سه قرن قبل و به فيلسوف معروف جان‌لاك بر مي‌‌گردد، كه در سال 1691 چنين نوشت:
بنابراين، انسان به طور طبيعي داراي چنان اندامي شد كه مناسب توليد اصوات باشد، كه آنها را كلمه مي ناميم. ولي اين به تنهايي براي توليد زبان كافي نبود. چون طوطيان و برخي پرندگان ديگر را مي‌توان آموخت تا اصوات را به اندازة كافي قابل تشخيص ادا كنند، به هيچ وجه نمي‌توان آن را زبان دانست.
پس، افزون بر اصوات صوتي، لازم آمد تا بتواند اين اصوا را به مثابه علايمي از برداشت هاي داخلي به كار برد، و آنها را به منزلة‌ نشانه‌هايي براي ايده هاي ذهني خود قرار دهد، تا بدين وسيله اين ايده‌ها ر بتوان براي ديگران نماياند و افكار اذهان انسان‌ها بتواند از فردي به ديگري منتقل شود.
جهت راحتي و سود جامعه كه بدون انتقال افكار نباشد، لازم شد كه انسان برخي نشانه هاي خارجي قابل فهم وملموس را پيدا كند، كه از طريق آن ايده‌هاي غير ملموس، كه افكارشان آنها را مي‌ساخت، براي ديگران شناخته شود.
افزون بر اين، بسياري از گفته هاي معاصر وجود دارد كه اساساً همين ايده را مي‌رسانند:
متكلم: بنابه دلايلي كه زبان شناختي نيست، پيامي را كه مايل است به شنوندگانش منتقل سازد، بر مي‌گزيند، يعني افكاري را كه مي‌خواهد آنها دريافت كنند. يا دستوراتي را كه مي‌خواهد به آنها بدهد، با سئوالاتي كه مي‌خواهد از آنها بپرسد. اين پيام به شكل نمايي آوايي از گفته‌ها به واسطة‌ نظام قواعد زباني، كه متكلم مجهز به آن است، رمز‌گذاري مي شود. پس اين رمز‌گذاري تبديل به سيگنالي براي اندام‌هاي توليد گفتار متكلم مي‌شود، و او گفته‌اي را بيان مي‌كند كه داراي صورت آ‌وايي مناسب است، در عوض، اندام‌هاي شنيداري شنونده اين صورت آوايي را دريافت مي‌كند. اصوات گفتاري كه اين اندام‌هاي توليد گفتار متكلم مي‌شود، و او گفته اي را بيان مي‌كند كه داراي صورت آوايي مناسب است.
در عوض ، اندامهاي شنيداري شنونده اين صورت آوايي را دريافت مي‌كند. اصوات گفتاري كه اين اندام‌هاي شنيداري را تحريك مي‌كنند، تبديل به سيگنال عصبي مي‌شود كه از آن يك نماي آوايي حاصي مي شود كه معادل با آن نمايي است كه متكلم پيام خود را در آن رمز‌گذاري كرده است. اين نماي آوايي، توسط نظام قواعد زباني شنونده به صورت همان پيام كه متكلم در اول براي انتقال انتخاب آوايي، توسط نظام قواعد زبا ني شنونده، همان نظام قواعد را براي رمز‌گشايي انتخاب مي‌كند كه متكلم براي رمز‌گذاري بر مي‌گزيند، پس نمونه اي از ارتباط زباني موفق ايجاد مي‌شود. ( كانز 1966 ، صص 103-104 )
ترديدي وجود ندار كه اين الگو بسياري از افراد علاقمند به پديدة‌ ارتباط در انسان را مجذوب و مسحور كرده است، و تا حدودي در زبان ما جايگير شده است. براي مثال ، ردي (1979، صص 316-311 ) فهرستي از هشتاد استعاره را ارائه داده كه براساس تصور زبان به منزلة‌ مجرايي براي انديشه ها مي باشد. در زير برخي از اين استعاره‌ها داده شده‌اند.
(3)
a. Try to get your thoughts across better.
b. You still haven’t given me any idea of what y ou mean.
c. Try to pack more thoughts in to fewer words.
d. The sentence was Fulled with emotion.
e. Let me knoe if you find any good ideas in this essay.
بنا به اظهارات ردي ( 1979 ، ص 290 ) ايده‌هاي اصلي كه اين استعاره‌ها را مي‌سازند عبارتند از:
1) زبان مانند يك مجرا عمل مي‌كند ، يعني افكار را از يك شخص به ديگري انتقال مي‌دهند، 2)در نوشتن و صحبت كردن ، مردم افكار يا احساسات خود را به كلمه منتقل مي‌كنند، 3) كلمات اين انتقال را به واسطة داشتن افكار يا احساسات انجام مي‌دهند و اين افكار با احساسات را به ديگران منتقل مي سازند، و 4) در گوش دادن يا خواندن، مردم افكار و احساسات را يك بار ديگر

 

دانلود فایل

تحقیق ارتباط اسطوره و حماسه به پايه ي شاهنامه و منابع ايراني | ویرایش نو baran

تحقیق ارتباط اسطوره و حماسه به پايه ي شاهنامه و منابع ايراني تحقیق, ارتباط, اسطوره, و, حماسه, به, پايه, ي, شاهنامه, و, منابع, ايراني ارتباط اسطوره و حماسه به پايه ي شاهنامه و منابع ايراني

مقدمه
حماسه از تركيب چند عنصر تشكيل مي شود كه يكي از آنها اسطوره و مايه هاي اساطيري است و احتمالاً به سبب تشخيص يا اهميت بيشتر اين عامل نسبت به عناصر سازنده ي ديگر ، بعضي از محققان حماسه را صورت تغيير يافته ي اسطوره و برآمده از بطن آن دانسته اند. دلايل اصلي و يكي از تبديل اسطوره به حماسه بر پايه ي روايات و منابع ايراني (بويژه شاهنامه) عبارتست از :
حركت فكري بشر از روزگار اسطوره زيستي / باوري به دوران اسطوره پيرايي و در نتيجه ي آن ، در آمدن اساطير به قالب هاي خرد پذيرند.
عصر پهلواني ملت ها و گزارش روايات و معتقدات اساطيري بر پايه ي پندها و نگرش هاي طبقه جنگجويان جابجايي مكان ، نقل يك داستان ، يا رواج يك باور و اسطوره و دگرگوني هاي ناشي از ان در داستان هاي حماسي متأخرتر تصرفات و دخالت هاي روايان به هنگام نقل از روايات.
با تأمل در زمينه هاي اساطيري داستان ها و موضوعات حماسي ايران ، به طور عموم ده نوع و روابطه زميني شدن ميان اسطوره و حماسه وجود دارد :
1- محدوديت زماني
2- حد مكاني
3- كاهش صبغه قدسي و مينوي زميني شدن
4- جابجايي يا دگرگوني
5- شكستني
6- انتقال
7- قلب يا تبديل
8- ادغام يا تلفيق
9- حذف
10- فراموشي
میان اسطوره و حماسه ارتباطی اسطوره و بنیادین وجود دارد. چنان که از یک منظر حماسه صورت ادبي و روايي مدون و منظم اسطوره تلقي مي شود، چون هم در مرحله پيدايش و هم خصوصاً تحرير و تثبيت نهايي، محصول دوراني بوده كه ذوق و ذهن انسان به روزگار باستاني اسطوره سازي و اسطوره گرايي ، پرورده تر و منتظم تر بوده است، از همين روي در حماسه غالباً با يك ساختار داستاني وحدت مند و تقريباً منطقي و متوالي روبرو هستيم، حال آنكه در اسطوره صبغه ي روايي يا اصلاً ديده نمي شود و يا بسيار ضعيف و نامنسجم است.
درباره اين نظر كه اسطوره به حماسه تبديل مي شود يا به بياني ديگر، حماسه از درون اسطوره بيرون مي آيد، به اين نكته بايد توجه داشت كه اين يك حكم كلي است و بعضي از مصداق هاي اساطيري و حماسي را در بر مي گيرد زيرا اسطوره همواره و حتماً به حماسه تبديل نمي شود. (سركارايي 1371) .
پس هرگز نمي توان لزوما]ً براي همه موضوعات ، عناصر و اشخاص حماسي، زمينه يا پيشينيه ي اساطيري جستجو كرد، بطوري كه مثلاً رستم با آن همه نامداري و اعتبار در شاهنامه و فرهنگ ايران ، صرفاً يك شخصيت حماسي است و در اسطوره هاي شناخته شده هند و ايراني نبايد در جستجوي پيش نمونه ي اساطيري وي بود. اين موضوع (يعني : بنيان اساطيري بخشي از داستان هاي حماسي) بيشتر به سبب وجود دو خاستگاه مختلف ذهني و اجتماعي براي اسطوره و حماسه است. اسطوره گزارشي از نگاره هاي ذهني انسان باستاني درباره ي جهان و موجودات است، اما حماسه ، روايت ذهن همان انسان در دوراني متأخر با نيازها و ويژگي هاي ديگر كه در عين حال، بعضي از معتقدات و مايه هاي ديرين اساطيري و گاه نيمه مقدس خود را و اغلب بصورت ناخودآگاه در ضمن سروده ها و داستان هاي حماسي نگه داشته است.
نظريه تبديل اسطوره به حماسه، به ويژه در ميان اقوام هند و اروپايي ، از

 

دانلود فایل

تحقیق پیرامون ارتباط با امام زمان(عج) | ویرایش نو baran

تحقیق پیرامون ارتباط با امام زمان(عج) تحقیق, پیرامون, ارتباط, با, امام, زمان(عج) موضوع :
فهرست
عنوان صفحه
ارتباط امام زمان ( عج ) درعصر غیبت 5
دیدار حضرت حجت ( عج ) دردوران غیبت صغری 8
ارتباط با حضرت دردوران غیبت کبری 14
دیدگاه نخست : عدم امکان ارتباط 17
اشکالات به توقیع 22
درمراسم حج دیده نمی شود 39
امتحان شیعیان دردوران غیبت 42
دیدگاه دوم : امکان ارتباط 47
دلیلهای امکان ارتباط 54
روایات 55
نقد وبررسی 57
نتیجه 62
اجماع 63
داستانها 67
توقیعات شیخ مفید 73
نگاهی به حکایات 74
خلاصه 77
مراجع .. 80

ارتباط با امام زمان (عج) در عصر غیبت
اعتقاد به وجود امام زمان و حجت حق (عج) از ضروریات مذهب شیعه است. برابر روایات و ادله، وجود امام در هر زمانی، لازم است. زمین بدون حجت باقی نمی ماند. در این زمان که حجت الهی در پرده غیب به سر می برد، این پرسشها مطرح می شود:
آیا ارتباط با آن حضرت، امکان دارد، یا خیر؟ آیا شیعیان و پیروان حضرت ، می توانند از محضر آن بزرگوار، بهره مند گردند یا خیر؟
سخن در این مقوله، از امکان عقلی نیست، بلکه سخن در این است که آیا برابر موازین و روایاتی که داریم، چنین امری می شود تحقق یابد، یا خیر. در این باره، دو دیدگاه وجود دارد :
1- دیدگاهی که امکان ارتباط را تأیید نمی کند و لزومی برای آن نمی بیند.
2- دیدگاهی که بر امکان ارتباط و وقوع آن اصرار می ورزد.
آنچه ما در این تحقیق ، به بحث خواهیم گذارد، ادله و مستندات هریک از این دو دیدگاه است. هر دو نظر، گروهی طرفدار و معتقد دارد. این نکته در خور دقت است : نه آنان که ارتباط را نمی پذیرند از اسلام و تشیع بدورند و نه کسانی که به آن عقیده دارند، از ایمان بیشتری برخوردار؛ چرا که هریک ادله ای بر ادعای خود ارائه می دهند و به روایاتی تمسک می جویند.
گر چه امروز، این از باورهای دینی عموم فرض شده است، به گونه ای که منکر آن، نزد برخی، متهم خواهد شد. ولی بزرگانی مانند : شیخ مفید، فیض کاشانی، شیخ جعفر کاشف الغطاء و نعمانی، ارتباط با امام زمان (عج) را برای شیعیان در غیبت کبری، ممکن نمی دانند.
بنابراین، موضوع، آن گونه که تصور می شود، روشن و بدیهی نیست و بحثی در خور می طلبد. آنچه ما را بر این بحث واداشته، چند نکته است.
1- دربارة ارتباط با امام زمان، کتابهایی نوشته شده و در این اواخر، رواج فوق العاده ای یافته که مشحون از حکایتها و داستانها و مطالبی است که برخی از آنها، بیقین، نادرست و برخاسته از تصورات و خیالبافیهای نویسندگان! آنهاست و در برخی، شمه ای از حقیقت وجود دارد.
2- نقل این داستانها و حکایتها، باعث می شود که یک عقیده درست و صحیح، به ناصوابهای آمیخته گردد و عقائد خرافی و ناصحیح و غیرمستدل و مستند، در میان مردم رواج یابد. وقتی که آقا و خانمی به راحتی و آسانی اهل مکاشفه شوند و آن را در کتاب خود بنویسند، چرا دیگران به چنین مقامی نرسند. زمانی که مدعی مکاشفه، پا را فراتر نهد و در بیداری حضرت رسول اکرم (ص) و برخی از معصومین (ع) را ببیند چرا دیگران از این نعمت محروم باشند.
رواج این گونه کتابها و حکایتها، باعث شده که در برخی از مناطق کشور، شاهد حوادث و اتفاقات نابخردانه و عوام فریبانه و خرافی باشیم :
کسی در منطقه ای مدعی می شود که قطره ای از خون سر امام حسین (ع) ریخته و یا سر مبارک حضرت را دیده، یا چوپانی مدعی می شود که غلام شاه چراغ است و از وی دستورهایی دریافت کرده است و خانمی که از دست شوهر فرار کرده به مسجد روستا می

 

دانلود فایل

تحقیق ارتباط بين دانش و مذهب | ویرایش نو baran

تحقیق ارتباط بين دانش و مذهب ـ, تحقیق, ارتباط, بين, دانش, و, مذهب ـ ارتباط بين دانش و مذهب
روشهاي علمي و مذهبي شناخت و آگاهي.
بصورت كلي در صحبت از مذهب و دانش از روشهاي گوناگوني در اقدامات مربوط به آنها استفاده مي‌شود تا بتوان حقيقت را اثبات كرد. روشهاي مذهبي عموماً ذهني هستند اين روشها با متن مقدس، شهودگرايي و با تجربه مرجع صلاحيتداري نظير پيامبر مرتبط هستند. روشهاي علمي عموماً بدنبال يك هدف هستند تنها برپايه مشاهده و تفسير و توضيح پديده‌ها استوار هستند. هر دو روش علمي و مذهبي تلاش مي‌كنند تا به سؤالات زير پاسخ دهند، سؤالاتي مربوط به پديده‌هاي باور نكردني و رخدادهايي كه از لحاظ توانايي عقل بشر غيرقابل انجام هستند و از لحاظ فيزيكي عموماً غيرقابل توجيه هستند. مردم 2 روش را براي پاسخگوئي به اين سوالات بكار مي‌برند. در مورد تمامي سوالات غيرقابل تصور و قابل تصور و مشاهده، روشهاي مذهبي توانايي پاسخگوئي دارند. برخلاف روشهاي مذهبي كه براي اكثر سؤالات بكار مي‌روند، روشهاي علمي براي تعدادي از سؤالات توانايي پاسخگوئي دارند. براي مثال براي اين سؤال كه آيا زمين مركز جهان است يا نه هم پاسخهاي علمي مطرح شد و هم پاسخهاي مذهبي. پاسخهاي علمي در حالي بيان شدند كه وابسته به قوانين طبيعي و قوانين فيزيكي بودند. روشهاي علمي تنها در مواردي كه موضوع سؤال قابل مشاهده باشد پاسخهاي معتبر و ارزشمندي را ارائه مي‌كنند. بر پاين قوانين و اصول مذهبي است كه مي‌توان بيان كرد خداوند ماوراء‌الطبيعه بوده و درك چگونگي ذات اقدس او براي ما امكان‌پذير نيست و اوست كه بوجود آورنده تمام پديده‌هاست.
مشكران با تكيه بر اينكه خداوند قابل مشاهده مستقيم نيست، وجود خداوند را انكار مي‌كنند. البته برخي از روشهاي علمي هم در مورد موارد قابل مشاهده و هم غيرقابل مشاهده پاسخهايي را ارائه كرده‌اند. در اين زمينه عده‌اي وجود دارند بنام پوچ‌گراها كه هيچ يك از دلايل مذهبي و نظريات اخلاقي را قبول ندارند. عده‌اي ديگر بنام هادي‌گراها تنها براين او را استدلال مي‌كنند كه هر چيزي كه از نظر علمي قابل توجيه نباشد، دلايل بر عدم وجود آن نيست، اين او از نظر فلسفي قابل توضيح است، بخشي از اين مشكل بدليل ناتواني علم در توضيح و تشريح پديده‌اي خاص است. آئين هندو هم به عقايد مذهبي و فلسفي و هم به تجربيات فرهنگي معتقد مي‌باشد و خود را تنها به اصول علمي محصور نكرده است. دين بودا بر اين باور است كه بايد در دو رنج در زندگي وجود داشته باشد تا انسان بتواند عقل و تفكر و قوه ادراك خود را از بند و حصار تمايلات پست رها كند. فلسفه كنفوسيوس بر تعليم‌هاي عشق و انسانيت براي آدمي تاكيد دارد. اين فلسفه براي آموختن، ارزش و مرتبه والايي قائل است. همين‌طور مباحثي چون صلح، عدالت بسيار ارزشمند هستند. شيوه چيني روشي فلسفي و توسعه يافته است كه بوسيله لودرزو و چوانگ مطرح شده و در آن از زندگي ساده همراه با صداقت پشتيباني شده است.
مسيحيت از اعتقادات يكتاپرستي است كه بر پايه كتاب انجيل مي‌باشد و از تعليم‌هاي حضرت عيسي پيروي مي‌شود. روش علمي را مي‌توان بدين صورت تعريف كرد كه روشي است مبتني بر تجربه و آزمايش است و بر پايه اصول و قواعد علمي بنيان نهاده شده است.
اسلام، مذهب يكتاپرستي است در قرن هفتم و بر پايه تعليمات حضرت محمد حدود 1000 سال پيش از دوران مدرن بنيان نهاده شده است. تاريخ‌نگاران

 

دانلود فایل