جامعه شناسی

دریافت مختصری بر تهاجم فرهنگی با کد 18611

تهاجم فرهنگی,دانلود مقاله در مورد تهاجم فرهنگی,تحقیقی در مورد تهاجم فرهنگی,بررسی کامل تهاجم فرهنگی,آشنایی با تهاجم فرهنگی

مختصری بر تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی: واقعيت يا ضرورت؟
دوستان گرامی، اجازه دهيد سخنانم را با يکی از پارگراف‌های مشهور نوشته شده به زبان فارسی آغاز کنم. اين يک پديده‌ی نادر است که ما در زبان فارسی پاراگراف مشهوری داشته باشيم. ابيات منظوم و برخی جملات قصار و قطعات کوتاه سعدی و خواجه عبدالله انصاری برای ما امور آشنا و روزمره‌اند اما کمتر می‌توان نوشته‌ای منثور و بخصوص معاصر را يافت که، لااقل در بين اهل نظر، شناخته شده باشد. مثل: «من اين‌ها را برای سايه‌ام که روی ديوار افتاده است می‌نويسم» به قلم صادق هدايت. باری، يکی از اين معدود پارگراف‌ها اينگونه آغاز می‌شود: «غربزدگی می‌گويم همچون وبازدگی، و اگر بمذاق خوش آيند نيست بگوئيم همچون گرمازدگی يا سرمازدگی. اما نه، دست کم چيزی ست در حدود سن زدگی. ديده‌ايد که گندم را چگونه می‌پوساند؟»
اين نخستين جملاتی ست که جلال آل احمد کتاب غربزدگی‌اش را با آن شروع کرده است. و بنظر من بيان همين کلمات است که امروز ما را دور از وطن خويش در اينجا زير يک سقف گردآورده، تا به ضرب و دنگ تحقيق و «پی پِر» و کنفرانس و سمينار بکوشيم دريابيم که چه بلائی به سر ما آمده است.
شايد آنچه گفتم بنظر شما اغراق آميز بيايد؛ اما آنانی که در دو دهه‌ی ١٣٤٠ و ١٣٥٠ جوانی خود را در جريانات روشنفکری ايران گذرانده باشند خوب می‌فهمند که من چه می‌گويم. اصلا بگذاريد در چند جمله آن جريان را خلاصه کنم و برای اين کار کمی از خود و هم‌نسلانم بگويم: در سرآغاز دهه‌ی ٤٠ ايرانی (که مصادف بود با سرآغاز دهه‌ی ٦٠ ميلادی و در مغرب زمين همراه بود با جريان هيپی‌ها، سنت شکنی‌ها، خيزش‌های دانشجوئی و راديکاليسم فرهنگی) من، همراه با يارانی همچون داريوش آشوری، بهرام بيضائی، محمدعلی سپانلو، نادر ابراهيمی، اکبر رادی، احمدرضا احمدی و چند تن ديگر، نخستين ايام بيست سالگی‌مان را آغاز می‌کرديم و سقفی که ما را بدور هم جمع می‌کرد دانشگاه تهران بود. هشت/نه سالی از کودتای ٢٨ مرداد می‌گذشت. يعنی، ما اغلب کودک بوديم وقتی که آن جريان رخ داد. پس، کينه‌ی سقوط مصدق و بازگشت شاه در دل ما چندان جائی نداشت. و اگر مشکلی هم با شاه داشتيم مشکلی مربوط به خود او بود.

دانلود فایل

دریافت مختصری در مورد رفتار اجتماعی با کد 18647

رفتار اجتماعی,برخورد اجتماعی,دانلود مقاله در مورد رفتار اجتماعی ,تحقیقی در مورد رفتار اجتماعی ,بررسی رفتار اجتماعی,پژوهشی در مورد رفتار اجتماعی

مختصری در مورد رفتار اجتماعی

انسان درون اجتماع زندگی می‌کند و لاجرم رفتارهایی که از او سر می‌زند، بخشی از آنها در ارتباط با تعاملات اجتماعی است و یا به نحوی از طرف عوامل اجتماعی تحت تاثیر قرار می‌گیرد. بطوری که رفتار یک فرد در تنهایی متفاوت از رفتاری خواهد بود که در مجمع از خود نشان می‌دهد. رفتار اجتماعی یعنی هر رفتار که متضمن کنش متقابل دو یا چند انسان باشد.
انسان به عنوان یک موجود اجتماعی از همان بدو تولد گرایشات اجتماعی از خود نشان می‌دهد. نیاز به کسب حمایت و امنیت انحراف مراقبین شاید اولین نشانه‌های نیازمندی فرد به عوامل بیرونی است. لبخند اجتماعی را که در حدود ماههای اول زندگی در نوزاد دیده می‌شود، به عنوان اولین ارتباطات او با محیط اجتماعی خویش می‌دانند. این لبخند در تمامی نوزادان دیده می‌شود که به نظر می‌رسد، کارکرد عمده آن جلب توجه اطرافیان و برقراری یک نوع ارتباط ساده با اجتماع است.
شروع زودرس چنین رفتارهایی حاکی از اهمیت روابط و رفتارهای اجتماعی برای فرد است. هر چند اینگونه رفتارها مختص انسان نبوده و در اغلب حیوانات نیز دیده می‌شود. نیاز به دوست داشته شدن ، نیاز به حمایت ، نیاز به کسب امنیت و نیاز به پیوند جویی از نیازهای اساسی انسان هستند که مازلو آنها را در سلسله مراتب نیازهای خود قرار داده است و به اهمیت آنها در خود شکوفایی فرد تاکید کرده است. روشن است در یک سوی این نیازها فرد و در سوی دیگر آن اجتماع قرار دارد. ارضاء این نیازها در ارتباط فرد با جامعه میسر خواهد بود.
رشد رفتار اجتماعی
ظهور و بروز رفتار اجتماعی شاید به همان ماههای اولیه زندگی نوزاد بر می‌گردد. زمانی که نوزاد لبخند اجتماعی‌اش را ظاهر می‌سازد و به این طریق هر چند به شیوه‌ای ساده رابطه خود را با افراد خود برقرار می‌کند. تعامل نوزاد با محیط تداوم پیدا می‌کند. هر چند در آغاز افرادی که به عنوان اجتماع برای نوزاد شناخته می‌شوند، خیلی محدود بوده و اغلب شامل پدر و مادر و نزدیکان او می‌شود. اما بتدریج این روابط گسترده‌تر شده و به افراد بیشتری عمومیت پیدا می‌کند. بطوری که در سنین خاصی کم ‌کم توجه فرد عمدتا معطوف به افرادی به غیر از افراد نزدیک خانواده او می‌شود.
در حدود ۴ – ۵ سالگی کودک توجه خاصی به همسالان خود پیدا می‌کند و علاقمند ارتباط بیشتری با آنهاست و شاید مدتهای زیاد علاقمند باشد وقت خود را با آنها بگذاراند. این روند نیز بتدریج گسترده‌تر می‌شود و در سالهای اولیه دبستان با علاقمندی بیشتری به برقراری روابط اجتماعی ظهور پیدا می‌کند. رفتارهای اجتماعی در این دوران عمدتا از طریق بازی با همسالان نمود پیدا می کند. کودک با برقراری تعاملات جدید با گروههای جدید همسالان رفتارهای جدید را می‌آموزد و در موارد زیادی آنها در رفتارهای اجتماعی خود منعکس می‌سازد.

دانلود فایل

دریافت تحقیقی درباب رابطه بین جهانگردی و جرم با کد 18642

جهانگردی,جرم و جهانگردی,جهانگردی و جرم,رابطه بین جهانگردی و جرم,دانلود مقاله در مورد رابطه بین جهانگردی و جرم,تحقیق درباره رابطه بین جهانگردی و جرم,بررسی رابطه بین جهانگردی و جرم

تحقیقی درباب رابطه بین جهانگردی و جرم

در اين مقاله نقاط مثبت صنعت جهانگردي در افزايش درآمد كشورها، كاهش تعداد بيكاران آنشا شدن بيگانگان با فرهنگ خودي و نظاير آنها مورد بحث قرار گرفته است. نكات منفي جهانگردي نيز طي چهار عنوان (جهانگران به عنوان قربانيان جرم ) ، (جهانگردان وتهديد ارزشهاي اجتماعي ) ، (جهانگردان به عنوان مجرم ) و (توريسم و تروريسم ) بررسي شده و در پايان ، در بخش نتيجه گيري ، ابراز اميدواري شده است كه كشور ما بتواند از نكات مثبت اين پديده ضمن پرهيز از نكات منفي آن بهره مند شود.
صنعت جهانگردي طي دهه هاي اخير رشد چشمگيري داشته است كه دليل آن را مي توان د رعواملي چون درآمد و وقت آزاد بيشتر مردم نسبت به گذشته ، پائين آمدن سن بازنشستگي ، تسهيل رفت وآمد بين شهرها و كشورهاي مختلف ، هم از حيث وسايل نقليه وهم از لحاظ مقررات راجع به صدور رواديد، و نظاير آنها جست. اين صنعت در بسياري از كشورها منبع درآمد اصلي براي كشور محسوب مي شود.براي مثال در كشوري مثل استراليا در سال 1997تعداد3/4 ميلوين نفر از اين كشور ديدن استراليا شده است ، كه 4/8 درصد نيروي كار اين كشور را تشكيل مي دهند. طبق تخمينهاي موجود تعداد جهانگردان بازديد كننده از استراليا تا سال 2000 ميلادي به 6/4 ميليون و تا سال 2007 به 6/7 ميليون نفر خواهد رسيد.
تاثير مثبت جهانگردي در اقتصاد بسياري از كشورهاي ديگر،مثل انگلستان ، آمريكا، تركيه ، مصر، تونس ، مراكش ، مالزي ، تايلند، هنگ كنگ و نظاير آنها حتي از اين هم بيشتر است و به طور كلي تخمين زده مي شود جهانگردي موجب ايجاد204 ميليون شغل و ده درصد توليد داخلي در سطح جهان است و اين ارقام همه ساله در حال افزايش مي باشد. در ايران نيز، به موجب يك پيش بيني ، در پايان برنامه سوم توسعه حدود چهارميليون جهانگرد وارد ايران مي شوند كه از اين تعداد حدود دو ميليارد دلار درآمد ملي تحصيل خواهدشد
عليرغم نكات مثبتي كه جهانگردي از لحاظ ازدياد درآمد،ايجاد اشتغال ، شناساندن فرهنگ به بيگانگان و نظاير آنها دارد، مثل هر پديده ديگري ، داراي مشكلاتي نيز مي باشد كه از جمله مي توان به تهديد شدن ارزشهاي اجتماعي و خانوادگي و ازدياد جرم در جوامع جهانگرد پذير اشاره كرد. هدف از اين مقاله ، كه به بهانه حادثه اخير گروگان گيري جهانگران واعمال مجرمانه مي باشد. اميد آن كه اين تحقيق در عمل بتواند در جهت حل معضلاتي كه در اين زمينه وجود دارد راهگشا بوده و كاهي در راستاي رفع موانع جهت پذيرش جهانگردان بيشتر در ايران بدون تحمل آثار زيانبار آن باشد. جهت تسهيل مطالعه ، اين مقاله به پنج بخش تقسيم شده است كه در آنها، به ترتيب ، به موضوعات جهانگردان به عنوان قربانيان جرم ، جهانگردان و تهديد ارزشهاي اجتماعي ، جهانگردان بعنوان مجرم ، توريسم وتروريسم و نتيجه گيري پرداخت شده است .
1- جهانگردان به عنون قربانيان جرم
ترديدي وجود ندارد كه در مناطق داراي جهانگردان زياداشخاصي نيز حضور پيدا مي كنند كه از اين موقعيت سوءاستفاده كرده و جرايمي را عليه جهانگردان مرتكب شوند. دلايل واضحي براي اينكه جهانگردان ، بيش از اشخاص محلي ، قرباني جرم واقع شوند وجوددارد. آنان معمولا’ مقدارزيادي پول نقد، جواهرات و وسايلي چون دوربين به همراه دارند كه سارقين ، پس از از سرقت آنها، به سهولت بيشتري قادر به فروختنشان مي باشند. جهانگردان ، براي حداكثر استفاده از وقت و امكانات ، معمولا’ تا ديروقت مشغول گشت وگذار بوده و چه بسا محلها و امكنه اي بروند كه حتي براي اشخاص محلي ناامن محسوب مي شوند. آنان معمولا’ فرصت و حوصله لازم را براي تعقيب جرايم و مجرمين و حتي اقامه دعوي ندارند.
زمينه ديگري كه ارتكاب جرم عليه جهانگردان را تقويت

دانلود فایل

دریافت پژوهشي در باب دگرگوني‌هاي اجتماعي و مسأله انتظار با کد 18639

انتظار,دگرگونی اجتماعی,دگرگونی اجتماعی و انتظار,پژوهشي در باب دگرگوني‌هاي اجتماعي و مسأله انتظار,دانلود مقاله در مورد دگرگونی های اجتماعی و مساله انتظار,تحقیق در مورد دگرگونی های اجتماعی و مساله انتظار,بررسی دگرگونی های اجتماعی و مساله انتظار

پژوهشي در باب دگرگوني‌هاي اجتماعي و مسأله انتظار

دگرگوني اجتماعي از مسائلي است كه همواره ذهن دانشمندان را به خود جلب كرده است و هر كدام به فراخور وسع علمي خويش در اين باره اظهار نظر كرده و علل و عوامل آن را با توجه به ديدگاه خود شرح و بسط داده‌اند.
در اين پژوهش با استفاده از سخنان بزرگاني همانند استاد مطهري، (به عنوان عالمي روشن انديش كه نسبت به جايگاه مسأله واقف بوده است) به بحث وبررسي درباره اين موضوع خواهيم پرداخت و نيز نظريه‌هايي را كه در اين باره مطرح شده است نقد و ارزيابي مي‌كنيم. در پايان نظر خود را طرح كرده و به تفصيل درباره آن سخن خواهيم گفت.
اين كه چه علل و عواملي باعث دگرگوني‌هاي اجتماعي است، سؤال اصلي و محوري اين نوشتار را تشكيل مي‌دهد و با توجه به بضاعت علمي و منابع موجود به آن پاسخ داده خواهد شد.
فرضيه‌اي كه در صدد بررسي آن هستيم اين است كه محتواي باطني انسان (انديشه، عقيده و ايدئولوژي) بويژه فطرت كمال جويي و تجدد خواهي انسان علت اكثر دگرگوني‌هاي اجتماعي است. اين فرضيه با توجه به اين اصل بررسي مي‌شود كه فرد و جامعه هر دو اصيل‌اند. و به تعبيري ديگر اين انسان است كه اصالت دارد، به عنوان يك موجود با شعور، آگاه، دين‌خواه و عقل‌گرا با فطرتي كه طالب كمال و تعالي است.
مفاهيم اصلي و كليدي
انتظار: در لغت يعني چشم به راه داشتن، چشم داشتن، انتظار داشتن (1) و در اصطلاح، ديده دوختن به راه تحقق امري است كه منتظر را به حالت انتظار واداشته است و هرچه آن امر در نظر او مهم‌تر باشد، براي تحقق آن كوشش و جديت بيش‌تري ـ خواه ناخواه ـ‌خواهد كرد (2).
تحول يا دگرگوني: به معناي تغيير و تبديل چيزي است به چيز ديگر.
دگرگوني و تغيير اجتماعي: اين واژه كلي و مبهم، معمولا به معني تغيير در فرايندهاي اجتماعي يا ساختار جامعه به ويژه در بحث گذر از جوامع سنتي به جوامع صنعتي و جديد مطرح مي‌شود. دگرگوني اجتماعي ممكن است مثبت يا منفي،‌ پيش‌رو يا واپس‌گرا، قهري يا دستوري، كند يا سريع، ‌جزيي يا كلي، سطحي يا عميق و موقت يا دائمي باشد. دگرگوني اجتماعي فرايند پيچيده‌اي است كه عوامل متعددي نظير اختراع، تراوشات ناشي از فرهنگ‌ها يا اشاعه ويژگي‌هاي از جوامع ديگر، افزايش يا كاهش جمعيت، تكنولوژي، شخصيت‌هاي بزرگ، جنبش‌هاي اجتماعي، آموزش و پرورش و بي‌سازماني اجتماعي و … در آن دخالت دارند. عادت،‌ ترس از گسسته شدن رشته تداوم، سنت گرايي، صاحبان منافع و مقاومت ايدئولوژيك نيز از عوامل عمده ايستادگي در برابر تغييرات اجتماعي است.(3)
علل و عوامل دگرگوني اجتماعي
دانشمندان بر اين مسأله كه عامل اصلي تحولات و دگرگوني‌ اجتماعي چيست، اتفاق نظر ندارند و هر يك عاملي را مؤثر و دخيل مي‌دانند. گروهي عوامل مادي را منشأ اثر دانسته، عده‌اي شرايط جغرافيايي و خون و نژاد را عامل تحول مي‌دانند، برخي فرهنگ و عقيده و ايدئولوژي و به طور كلي محتواي باطني انسان را مهم‌ترين عامل مي‌دانند و گروهي از نقش شخصيت‌ها و نوابغ و قهرمانان سخن به ميان آورده و آن را يگانه عامل دگرگوني مي‌دانند. در زير، نظريه‌هاي گوناگون در اين باره مطرح و مورد نقد و بررسي قرار مي‌گيرد:
1ـ خون و نژاد
طبق اين نظريه، عامل اساسي پيش برنده تاريخ، نژاد‌ها هستند، زيرا بعضي نژادها و خون‌ها استعداد فرهنگ آفريني و تمدن گستري دارند و برخي ديگر خير، بعضي مي‌توانند علم و صنعت و اخلاق توليد كنند و گروهي صرفا مصرف‌كننده‌اند.
ارسطو، برخي نژادها را مستحق برده داشتن و بعضي ديگر را مستحق برده شدن مي‌دانست. طرفدار اين نظريه كنت گوبينو، فيلسوف معروف فرانسوي است. اين نظريه به گوبينيزم نيز مشهور است. (4)
اين كه معتقد شويم تنها يك نژاد است كه تحول و تطور تاريخ به دستش صورت مي‌گيرد، يا اين كه همه انسان‌ها در آن دخيل‌اند، مشكلي را حل نمي‌كنند، زيرا معلوم نيست چرا زندگي انسان يا نژادي از انسان متحول و متطور است و زندگي حيوان چنين نيست. اين كه يك نژاد باشد يا همه نژادها، راز تحرك تاريخ را نمي‌گشايد. البته شايد نتوانيم تفاوت نژادها را به طور كلي انكار كنيم. چرا كه ممكن است در عين اين كه همه استعداد دارند، برخي نژادها داراي استعداد بيش‌تري باشند.(5)
2ـ شرايط اقليمي و جغرافيايي
بر اساس اين نظريه، عامل سازنده تمدن و به وجود آورنده فرهنگ و توليد كننده صنعت، محيط و شرايط اقليمي و جغرافيايي است. در مناطق معتدل، مزاج‌هاي معتدل و مغزهاي نيرومند ومتفكر به وجود مي‌آيد. علاوه بر اين، شرايط اقليمي و محيط جغرافيايي و منطقه‌اي بر رو

دانلود فایل

دریافت مختصری درباره اعتصاب با کد 18632

اعتصاب,درآمدی بر اعتصاب,دانلود مقاله در مورد اعتصاب,بررسی پدیده اعتصاب ,تحقیقی در مورد اعتصاب,تحقیق اعتصاب

مختصری درباره اعتصاب

در مرتبه اول بايد توضيحی برای وقوع و انتشار اعتصابها پيدا کنيم. هر کس که اعتصابهايی را، چه از تجربيات شخصی خود و چه از گزارشات ديگران، و يا روزنامه‌ها، بخاطر بياورد فورا متوجه ميشود که هر جا که کارخانه بزرگ برپا شده و بر شماره شان افزوده ميشود اعتصاب اتفاق ميافتد و بسط مييابد. بندرت ممکن است که حتی يک کارخانه بزرگ از ميان کارخانه‌هايی که صدها (و در برخی موارد هزارها) کارگر دارند پيدا کرد که در آن اعتصاب اتفاق نيفتاده باشد. زمانی که تعداد کارخانه‌های بزرگ در روسيه معدود بودند تعداد اعتصابها هم کم بود. ولی از زمانی که کارخانه‌های بزرگ چه در محلات صنعتی قديم و چه در شهرها و دهات جديد شروع به زياد شدن کردند، تعداد اعتصابها هم زيادتر شده است.
به چه دليلی توليد کارخانه‌های عمده هميشه منجر به اعتصاب ميشود؟ به اين دليل که سرمايه‌داری ناچار بايد به مبارزه کارگران بر عليه کارفرمايان منجر شود و وقتی توليد به صورت عمده است اين مبارزه ناچار صورت اعتصاب بخود ميگيرد. اين را توضيح ميدهيم.
سرمايه‌داری نام آن نظامی است که در آن زمين، کارخانه‌ها، وسائل و غيره… متعلق به تعداد کمی از ملاکين و سرمايه‌داران است، در حالی که توده مردم يا اصلا از هستی ساقط هستند يا مايملک بسيار کمی دارند و مجورند خود را به صورت کارگر کرايه بدهند.
صاحبان زمينها و کارخانه‌ها کارگران را کرايه ميکنند و آنها را به ساختن اجناس مختلف، از چه نوع فرقی نميکند، واميدارند؛ اجناسی که بعدا در بازار به فروش ميرسانند. به علاوه مزدی که صاحبان کارخانه‌ها به کارگران ميدهند آنقدری است که فقط برای ادامه يک زندگی بخور و نمير برای خودشان و خانواده‌شان کفايت ميکند در صورتی که آنچه کارگران مازاد بر اين مقدار توليد ميکنند، به صورت سود، به جيب کارخانه‌دار سرازير ميشود. بنابراين، تحت نظام سرمايه‌داری، توده مردم کارگران مزدور ديگران هستند، آنها برای خودشان کار نميکنند بلکه بخاطر دستمزد، برای کارفرمايان کار ميکنند. قرين به عقل است که کارفرمايان هميشه کوشش در کم کردن دستمزد دارند؛ هر چه به کارگران کمتر بدهند سود خودشان بيشتر است. کارگران سعی ميکنند که بيشترين دستمزد ممکن را بدست بياورند تا بتوانند برای خانواده‌شان غذای کافی و سالم تهيه کنند، در خانه‌های خوب زندگی

دانلود فایل

دریافت تحقیقی در مورد ریشه فقر و فساد با کد 18668

فقر,فساد,ریشه فقر و فساد, دانلود مقاله در مورد ریشه فقر و فساد,تحقیقی در مورد ریشه فقر و فساد,بررسی ریشه فقر و فساد

تحقیقی در مورد ریشه فقر و فساد

ريشه‌هاي فقر و فساد
براي مبارزه با فقر و فساد، يعني دو آفت بزرگ زندگي اجتماعي و اقتصادي، بايد ابتدا به علل آنها توجه كرد. تا وقتي كه اين علت‌ها از ميان نرود، فقر و فساد ناگزير به اشكال مختلف باز توليد خواهد شد. فقر از لحاظ اقتصادي عمدتا دو چهره دارد: بيكاري و درآمد ناكافي. فساد الزاما وابسته به فقر نيست، اما فقر ممكن است زمينه ساز گرايش به فساد باشد. فساد اقتصادي اساسا عبارت است از: سوء استفاده از قدرت و امتيازات ويژه و كم و بيش انحصاري در جهت كسب درآمدهاي خارج از چارچوب قانون يا عرف اقتصادي جامعه، حال بايد ديد چه عواملي اين پديده را در جامعه رشد مي‌دهند.
بيكاري يك پديده اقتصادي است كه علت‌ آن مازاد عرضه نيروي كار نسبت به تقاضا براي نيروي كار است. اين پديده نشانه وضعيت ركود يا عدم رونق اقتصادي است. به عبارت ديگر، عدم تمايل بنگاه‌هاي بالفعل و بالقوه اقتصادي براي توليد بيشتر و استخدام نيروي كار، عامل اصلي گسترش بيكاري است. بنگاه‌ها زماني توليد را افزايش مي‌دهند كه توليد سودآور باشد و زماني به استخدام نيروي كار دست مي‌يازند كه بازدهي اقتصادي نيروي كار بيش از دستمزد پرداختي باشد.
چرا افزايش توليد براي بنگاه‌ها سودآور نيست؟ از يك طرف هزينه‌هاي نامرئي توليد (هزينه‌هاي معاملاتي) بسيار بالا و از طرف ديگر نظام مالياتي و برداشت‌هاي گوناگون از درآمد و سود بنگاه‌ها به صورت عوامل مهم بازدارنده عمل مي‌كنند.
منظور از هزينه‌هاي نامرئي يا معاملاتي عبارت است از: صرف وقت و انرژي زياد، و بعضا صرف منابع مالي به صورت پول چاي يا رشوه براي اخذ مجوزهاي گوناگون از مراجع مختلف اداري براي راه‌اندازي و ادامه فعاليت اقتصادي.
تعريف نشدن حقوق مالكيت فردي، هزينه‌هاي نامرئي مشابهي را براي به اجرا گذاشتن قرادادها و استيفاي حق مالكيت به بنگاه تحميل مي‌كند مانند مشكل ناشي از امتناع برخي از مسوولان بخش‌هاي عمومي از اجراي قراردادها يا بر فرض مشكل عمومي چك هاي بلامحل در جامعه. به طور خلاصه مي‌توان گفت كه بنگاه اقتصادي در وضعيتي قرار دارد كه منافع آن عمومي شده يعني همه در آن شريك هستند يا ادعاي سهم دارند اما هزينه‌هاي آن خصوصي و به عهده خود بنگاه است.
چرا بنگاه‌ها استخدام نمي‌كنند؟ زماني كه هزينه نيروي كار بالاتر از بازدهي اقتصادي آن باشد، بنگاه از استخدام امتناع مي‌كند. قانون كار و تامين اجتماعي هزينه‌هاي مرئي و نامرئي زيادي را علاوه بر حداقل دستمزد، به طرفين قرارداد كار تحميل مي‌كند.
به طوري كه عملا، هزينه نيروي كار ديگر تناسبي با بازدهي اقتصادي ندارد. به عنوان مثال 30 درصد دستمزد تحت عنوان تامين اجتماعي از طرفين قرارداد كار گرفته مي‌شود كه نرخي مشابه به آن در هيچ جاي دنيا وجود ندارد و در عمل به معناي افزودن به هزينه نيروي كار به ميزان 30 درصد است. بوروكراسي دولتي با تحميل مقررات خود، آزادي قرارداد ميان نيروي كار و بنگاه‌ را از آنها سلب كرده و مانع از توافق آنها براي استخدام در شرايطي خارج از اين مقررات موضوعه تحميلي مي‌شود. اينجا بوروكراسي دولتي است كه به بهانه حمايت از نيروي كار مانع از ايجاد اشتغال مي‌شود و بيكاري را دامن مي‌زند.

دانلود فایل

دریافت مختصری در مورد رهبری و جوانان با کد 18667

جوانان,رهبری,رهبری و جوانان,دانلود مقاله در مورد رهبری و جوانان,تحقیق در مورد رهبری و جوانان, بررسی مقاله رهبری و جوانان,جوانان و رهبری,مختصر تحقیقی در مورد رهبری و جوانان

مختصری در مورد رهبری و جوانان

تعريف رهبري از جوان مسلمان :
تعريف شما از يك جوان مسلمان و خصوصيات او چيست؟چگونه يك جوان مي تواند مسير زندگي را طي كرده و به اهدافش برسد؟ :
من اساساَ در بين اين خصوصيات مهمي كه جوانان دارند ، سه خصوصيت را بارز مي بينم ؛ كه اگر آنها مشخص بشود و اگر آنها به سمت درستي هدايت بشود به نظر مي ايد كه مي توان به اين سوال پاسخ داد آن سه خصوصيت عبارتند از :انرژي ، اميد ،ابتكار.اينها سه خصوصيت برجسته جوان استاگر رسانه ها بتوانند اين سه خصوصيت عمده را درست هدايت كنند ، من خيال مي كنم كه مي شود يك جوان راه اسلامي را پيدا كند چون اسلام هم چيزي كه از ما م خواهد اين است كه ما استعدادهاي خودمان را به فعليت برسانيم. البته در قران يك نكته بسيار اساسي هست و آن توجه دادن به تقواست تقوا يعني مراقب خود بودن.تقوا يعني يك انسان بداند كه دارد چه كار مي كند و هر حركت خودش را با اراده و فكر و تصميم انتخاب نمايد ؛مثل انساني كه بر يك اسب رهوار سوار است دهانه اسب در دستش است و مي داند كجا مي خواهد برود تقوا اين است،آدمي كه تقوا ندارد حركات و تصميم ها و آينده اش در اختيار خودش نيست ؛ بنا براين اگر بتوانيم از ان سه خصوصيت با تقوا كار بكشيم و درست هدايت بشود خيلي خوب مي شود جوانان در شكلي كه اسلام مي پسندد ، زندگي كنند .

هجوم به هویت نسل جوان مسلمان ، پدیده ای استعماری واستمراری
– موضوع اصلی بحث چگونگی تولید اندیشه دینی مطابق مقتضیات زمان و بر اساس نیازهای جوانان -به ویژه دانشجویان وبه طور خاص دانشجویان ایرانی درغرب — درآن سال های هجوم افکار سکولار و ضد دینی است . از نکات جالب توجه ، جواب هایی است که هر کدام از متفکران شناخته شده مطرح می کنند. اما به این سوال باید عنایت داشت که چهار متفکراین نشست چه کسانی اند؟ چهار صاحب رای مسلمانی که د و تن آنان به د یار باقی شتافته اند؛ یکی در مرگی مشکوک در خارج و دیگری به تیر تروریست های گروه نفاق یعنی گروهک فرقان در داخل . گرد هم آمدن این چهارنفر نیز در زیر یک سقف، در آن زمان و برای هم ا ند یشی ، ازمنظر روابط وتاثیر متقابل صاحب نظران مسلمان اهمیت ویژه دارد.
2- موضوع جلسه نیز هنوز از اهمیت وحساسیت بسزایی برخودار است به ویژه که اینک در عصر حکومت اسلامی – درقالب جمهوری اسلامی – زندگی می کنیم وبه طور طبیعی مسائل تازه وچند وجهی به اقتضای پیشرفت دانش ، گسترش اطلاع رسانی نوین وارتباطات زود هنگام و لحظه ای مطرح است و نسل جوان، تشنه ومنتظر است تا به پرسش ها و ابهام ها یش پاسخ دقیق ،عالمانه و منطقی داده شود.
3-اولین نفر از آن چهارنفرمرحوم دکتر علی شریعتی است که با همان ملاحت کلام وزبان عاطفی وگفتار دلسوزانه ، ضمن تشریح موقعیت و وضعیت اندیشه دینی ، ازاین که جوانان درتنگنای افکار غیر دینی و ضد دینی قرارگرفته اند و امکان پاسخگویی ندارند ، اظهار نگرانی می کند. ا و معتقد است در این باره باید فکرعاجل شود و تولید اندیشه دینی مناسب مقتضیات زمان ومکان، ازضرورتهای غیرقابل تاخیراست . وی می گوید که جوانان مهمترین سرمایه جامعه اند که اگر از دست بروند، هیچ چیز دیگری برای فردا باقی نمی ماند.
4- پس ازوی، رهبر کنونی انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای ، ضمن تشکر از سخنان حساب شد ه و دلسوزانه دکترشریعتی ، به نگرانی وی پیرامون ازدست رفتن جوانان درپی هجوم مکاتب فکری وارداتی اشاره وبه تفسیر راهکارهای درمان آن می پردازند. جالب است بدا نیم، ایشان آن روز در باب رویکرد جوانان به اندیشه های دینی برنکاتی انگشت می گذارند و امید وارانه به نسل جوان کشورمی نگرند که با آن چه امروز به عنوان رهبر یک حکومت توصیه می کنند ، منطبق است. بیانات سا ل 1355 وبیانات امروزایشان درباره لزوم اعتماد به جوانان این مرز و بوم ، نشانگر شناختی عمیق از این قشر است که باور دارد برای برون رفت آنان ازخود باختگی وبی هویتی، باید اتکا به نفس ملی را در آنها تقویت کرد . سخنان ایشان ضمن این که دغدغه هجوم افکارغیربومی وغیردینی به جوانان را باز می گوید، در عین حال به رویکرد جوانان بسیاری اشاره دارد که در آن سال ها به د ین و منابع دینی، متفکران دینی ، مراکز و اماکن د ینی رجوع دارند، به قرآن و نماز روی آورده اند و با اشتیاق و توجه در پی فراگیری معارف اسلامی اند .
آیت الله خامنه ای ، آن روز به عنوان یک روحانی و عالم متفکر دینی که در مبارزه و تبلیغ اسلام اجتماعی نیز پیشرو است،از این که د ر چند سال اخیر- منظورسال های قبل از انقلاب – نسل جوان چنین توجهی به معارف دینی پیدا کرده که یافته های مطالعاتی اش به دیگران و خود وی ، آ موزه های جدید وجدی می دهد، نسبت به آینده اظهار امیدواری می کنند . گرچه در همین حال معتقدند که باید به موضوع پیشنهادی دکتر شریعتی توسط اندیشمندان مسلمان جواب مناسب داده شود. جوابی که لزوما باید تولید اندیشه های نو،اما برگرفته از منابع اصیل دینی باشد.

دانلود فایل

دریافت عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط سالم و نا سالم ميان دختر و پسر با کد 18708

عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط سالم و نا سالم ميان دختر و پسر,دانلود مقاله در مورد عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط سالم و نا سالم ميان دختر و پسر,تحقیقی در مورد عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط سالم و نا سالم ميان دختر و پسر,بررسی عوامل زمينه ساز در ,,,

عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط سالم و نا سالم ميان دختر و پسر

عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط سالم و نا سالم ميان دختر و پسر
ابتدا بايستي مراد و منظور از واژه رابطه فهميده شود و سپس معيار و ملاك ما از اينكه به مجموعه‌اي از روابط سالم و به مجموعه‌اي ديگر ناسالم مي‌گوييم چيست؟
رابطه واژه‌اي عربي است كه در معناي تماس و وصل شدن به كار مي‌رود و در گفتار روزمره به مجموعه‌اي از رفتارهايي اطلاق مي‌شود كه در تماس با يكديگر ابراز مي‌كنيم.
رابطه و برقراري آن با ديگران في نفسه محكوم به فساد و تباهي نيست و اين، هدف و مقصود نهايي و غايي طرفين است كه صفت سالم يا ناسالم بودن را به همراه خواهد داشت. اين نكته را هم بايد متذكر شد كه در جوامع مختلف، بنا به نوع فرهنگ و آداب و رسوم و آموزه‌هاي ملي، تعاريف مختلفي از روابط سالم و ناسالم ارائه مي‌شود.
در اين نوشتار سعي بر اين است تا عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط ناسالم ميان دختر و پسر مورد بررسي قرار گيرد. اين عوامل را مي‌توان در چهار بخش طبقه‌بندي كرد:
1- عوامل دروني و رواني: اين عوامل به شرط وجود ساير عوامل، مي‌تواند موجبات برقراري روابط ناسالم را فراهم نمايد. تفاوت در حالات روحي و رواني و اخلاقي دختران و پسران و علايق و خواسته‌هاي آنان مي‌تواند باعث بروز روابط ناسالم ميان اين دو شود. تفاوت دروني ديگري كه مي‌توان نام برد قوه شهوت نهفته در نهاد آدمي است كه في‌نفسه نيروي محرك مثبتي است به اين جهت كه باعث جذب دو جنس مي‌شود و دليلي است براي رابطه مثبت و زندگي مشترك؛ اما همين نيروي مثبت اگر در جهت نيل به هوسراني قرار گيرد، تبديل به بلايي خانمانسوز مي‌گردد كه نمونه آن در همه جوامع يافت مي‌شود.
2- عوامل اجتماعي: عوامل اجتماعي را به دليل اهميت خانواده به عنوان يك اجتماع كوچك و مهمترين اجتماع در رشد و تربيت افراد به دو بخش تقسيم مي كنيم: الف) عوامل خانوادگي ب) ساير عوامل اجتماعي
الف) عوامل خانوادگي: خانواده به عنوان اولين كانون رشد و تعالي جوانان در سعادت و شقاوت دختران و پسران نقش كليدي دارد. اگر خانواده داراي شرايط و احوال خوبي باشد، در امر تعليم و تربيت فرزند خود موفق خواهد بود. عواملي نظير بيسوادي، نداشتن آگاهي كافي از روشهاي تعليم و تربيت و عدم ارتباط مناسب والدين با يكديگر مي تواند
دليلي براي بروز روابط ناسالم ميان دختران و پسران باشد.
ب) ساير عوامل اجتماعي: علاوه بر عوامل خانوادگي تاثيرگذار بر روابط دختر و پسر، ساير عوامل اجتماعي نيز در سطحي فراتر بر روند رفتار و روابط آنان تاثير مي گذارد. بافت جامعه از لحاظ آداب و رسوم و عادات غالب مردم در قوميتهاي مختلف و همچنين روابط مردم در طبقات مختلف جامعه، باعث ايجاد تفاوتها و چالشهاي ميان افراد شده و زمينه ايجاد يك روابط ناسالم را بوجود مي آورد.
3- عوامل اقتصادي: عوامل اقتصادي را اگر به صورت يك طيف در نظر بگيريم، دو سر اين طيف از يك سو فقر و در سوي ديگر ثروت مي باشد. هر دوي اين اوضاع در تجربيات گوناگون نشان داده كه در بيشتر مواقع، داراي عدم روابط سالم است. البته استثنائاتي هم وجود دارد، امّا آنچه مسلّم است، اين است كه در همه جوامع، از جمله عوامل مهمي كه باعث ترويج فساد و فحشا مي شود، فقر است. و همچنين گروهي از افراد كه داراي ثروت و توانايي مالي زيادند، در صورت وجود ساير عوامل، داراي روابط ناسالمي خواهند بود.
4- عوامل فرهنگي: با دقت در فرهنگ حاكم بر جوامع مختلف در مي يابيم كه تفاوتهاي زيادي ميان اين فرهنگ ها وجود دارد و هر كدام از آنها تعريفي از رابطه سالم و ناسالم ارائه داده اند، اما آيا تعريف سالم بودن يك رابطه دليل بر عدم وجود رابطه ناسالم است؟ مثلا در جواعي كه حتي داشتن روابط جنسي ميان دختران و پسران به شرط وجود رضايت دختر، يك امر عادي و غير جرم محسوب مي شود، آيا به صرف جرم نبودن اين روابط، مي توان بر سالم بودن آن صحه گذاشت؟ از سوي ديگر جوامعي كه اين روابط در آنها جرم محسوب مي شود و قطعا از نظر فرهنگي، عملي ناشايست است، راه هاي جايگزيني را براي ايجاد رابطه صحيح و سالم ميان دختران و پسران بوجود مي آورد؟ در مجموع مي توان گفت براي اينكه بتوان از ايجاد روابط ناسالم جلوگيري كرد، بايد عوامل فرهنگي تاثيرگذار را تشخيص داده و البته بايد نوع و تفاوت فرهنگ ها را در اين راه مد نظر قرار داد.

ابتدا بايستي مراد و منظور از واژه رابطه فهميده شود و سپس معيار و ملاك ما از اينكه به مجموعه‌اي از روابط سالم و به مجموعه‌اي ديگر ناسالم مي‌گوييم چيست؟
رابطه واژه‌اي عربي است كه در معناي تماس و وصل شدن به كار مي‌رود و در گفتار روزمره به مجموعه‌اي از رفتارهايي اطلاق مي‌شود كه در تماس با يكديگر ابراز مي‌كنيم.
رابطه و برقراري آن با ديگران في نفسه محكوم به فساد و تباهي نيست و اين، هدف و مقصود نهايي و غايي طرفين است كه صفت سالم يا ناسالم بودن را به همراه خواهد داشت. اين نكته را هم بايد متذكر شد كه در جوامع مختلف، بنا به نوع فرهنگ و آداب و رسوم و آموزه‌هاي ملي، تعاريف مختلفي از روابط سالم و ناسالم ارائه مي‌شود.
در اين نوشتار سعي بر اين است تا عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط ناسالم ميان دختر و پسر مورد بررسي قرار گيرد. اين عوامل را مي‌توان در چهار بخش طبقه‌بندي كرد:
1- عوامل دروني و رواني: اين عوامل به شرط وجود ساير عوامل، مي‌تواند موجبات برقراري روابط ناسالم را فراهم نمايد. تفاوت در حالات روحي و رواني و اخلاقي دختران و پسران و علايق و خواسته‌هاي آنان مي‌تواند باعث بروز روابط ناسالم ميان اين دو شود. تفاوت دروني ديگري كه مي‌توان نام برد قوه شهوت نهفته در نهاد آدمي است كه في‌نفسه نيروي محرك مثبتي است به اين جهت كه باعث جذب دو جنس مي‌شود و دليلي است براي رابطه مثبت و زندگي مشترك؛ اما همين نيروي مثبت اگر در جهت نيل به هوسراني قرار گيرد، تبديل به بلايي خانمانسوز مي‌گردد كه نمونه آن در همه جوامع يافت مي‌شود.
2- عوامل اجتماعي: عوامل اجتماعي را به دليل اهميت خانواده به عنوان يك اجتماع كوچك و مهمترين اجتماع در رشد و تربيت افراد به دو بخش تقسيم مي كنيم: الف) عوامل خانوادگي ب) ساير عوامل اجتماعي
الف) عوامل خانوادگي: خانواده به عنوان اولين كانون رشد و تعالي جوانان در سعادت و شقاوت دختران و پسران نقش كليدي دارد. اگر خانواده داراي شرايط و احوال خوبي باشد، در امر تعليم و تربيت فرزند خود موفق خواهد بود. عواملي نظير بيسوادي، نداشتن آگاهي كافي از روشهاي تعليم و تربيت و عدم ارتباط مناسب والدين با يكديگر مي تواند
دليلي براي بروز روابط ناسالم ميان دختران و پسران باشد.
ب) ساير عوامل اجتماعي: علاوه بر عوامل خانوادگي تاثيرگذار بر روابط دختر و پسر، ساير عوامل اجتماعي نيز در سطحي فراتر بر روند رفتار و روابط آنان تاثير مي گذارد. بافت جامعه از لحاظ آداب و رسوم و عادات غالب مردم در قوميتهاي مختلف و همچنين روابط مردم در طبقات مختلف جامعه، باعث ايجاد تفاوتها و چالشهاي ميان افراد شده و زمينه ايجاد يك روابط ناسالم را بوجود مي آورد.
3- عوامل اقتصادي: عوامل اقتصادي را اگر به صورت يك طيف در نظر بگيريم، دو سر اين طيف از يك سو فقر و در سوي ديگر ثروت مي باشد. هر دوي اين اوضاع در تجربيات گوناگون نشان داده كه در بيشتر مواقع، داراي عدم روابط سالم است. البته استثنائاتي هم وجود دارد، امّا آنچه مسلّم است، اين است كه در همه جوامع، از جمله عوامل مهمي كه باعث ترويج فساد و فحشا مي شود، فقر است. و همچنين گروهي از افراد كه داراي ثروت و توانايي مالي زيادند، در صورت وجود ساير عوامل، داراي روابط ناسالمي خواهند بود.
4- عوامل فرهنگي: با دقت در فرهنگ حاكم بر جوامع مختلف در مي يابيم كه تفاوتهاي زيادي ميان اين فرهنگ ها وجود دارد و هر كدام از آنها تعريفي از رابطه سالم و ناسالم ارائه داده اند، اما آيا تعريف سالم بودن يك رابطه دليل بر عدم وجود رابطه ناسالم است؟ مثلا در جواعي كه حتي داشتن روابط جنسي ميان دختران و پسران به شرط وجود رضايت دختر، يك امر عادي و غير جرم محسوب مي شود، آيا به صرف جرم نبودن اين روابط، مي توان بر سالم بودن آن صحه گذاشت؟ از سوي ديگر جوامعي كه اين روابط در آنها جرم محسوب مي شود و قطعا از نظر فرهنگي، عملي ناشايست است، راه هاي جايگزيني را براي ايجاد رابطه صحيح و سالم ميان دختران و پسران بوجود مي آورد؟ در مجموع مي توان گفت براي اينكه بتوان از ايجاد روابط ناسالم جلوگيري كرد، بايد عوامل فرهنگي تاثيرگذار را تشخيص داده و البته بايد نوع و تفاوت فرهنگ ها را در اين راه مد نظر قرار داد.

دانلود فایل

دریافت مقاله عوامل پيشرفت فرد و جامعه با کد 18707

عوامل پيشرفت فرد و جامعه,عوامل پیشرفت فرد,عوامل پیشرفت جامعه,دانلود مقاله در مورد عوامل پيشرفت فرد و جامعه,تحقیق در مورد عوامل پيشرفت فرد و جامعه,بررسی عوامل پيشرفت فرد و جامعه

مقاله عوامل پيشرفت فرد و جامعه

عوامل پيشرفت فرد و جامعه
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمد لله ربّ العالمين والصّلاة والسّلام على رسوله محمّد وآله الطّاهرين
خداى سبحان مى فرمايد: (ليْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلاَ أَمَانِىِّ أَهْلِ الْكِتَـبِ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ…)(1)؛ «[پاداش و كيفر] به دلخواه شما و دلخواه اهل كتاب نيست؛ هر كس بدى كند، در برابر آن كيفر مى بيند».
پيشرفت فرد در جامعه و نيز پيشرفت جامعه در ميان ديگر جوامع به وجود سه عامل اساسى بستگى دارد:
1. صاحبان انديشه با انگيزه الهى و به دور از هر گونه فخر فروشى و قدرت طلبى مى توانند با توليد علم و آموزش همگانى، از طريق نگارش و بيان، سطح دانش افراد جامعه و قدرت انديشه آنان را افزايش دهند و با تربيت افراد شايسته و گسيل دادن آنها در ميان طبقات جامعه و عمومى كردن علم، استعدادهاى آنان را شكوفا كنند تا شخصيت فرد و جامعه با بروز توانايى هايشان به اثبات برسد و همه احساس شخصيت كنند.
2. قوى بودن اخلاق انسانى فرد و جامعه است، چرا كه نقش اخلاق اجتماعى در پيشرفت فرد و جامعه بسيار مهم است و اهل بيت(عليهم السلام) در سخنان خود بر رعايت آن تأكيد كرده اند، از اين رو بزرگ ترين بخش كتاب بحارالانوار كه يك مجموعه حديثى شيعى به شمار مى رود، درباره مسائل اخلاقى است.
نقل شده است كه: منصور دوانيقى براى اين كه بتواند فرزندان امام حسن مجتبى (عليه السلام) را كه با حكومت او مخالف بودند تضعيف و در نهايت سركوب كند، با استفاده از ابزار دروغ كه يك عمل ضد اخلاقى است امام حسن مجتبى(عليه السلام) را متهم به كثرت ازدواج و طلاق مى كرد تا با اين شيوه از جاذبه روحى آنان در ميان مردم بكاهد و زمينه سركوبشان را فراهم كند.
شخصى نماز جماعت پر جمعيتى داشت، اما رفته، رفته از تعداد مأمومين او كاسته شد. هنگامى كه علت آن را جويا شديم، معلوم شد او از همه لحاظ خوب بوده، اما در منزل با اعضاى خانواده اش بد اخلاقى مى كرده است كه خبر آن به مردم رسيده و مردم از گرد او پراكنده شده اند. اين داستان ها نشان دهنده جايگاه ارزشمند اخلاق در جذب افراد است.
3. داشتن انگيزه و نيت صحيح و ارائه برنامه هاى عملى و وفادار ماندن به آن، كه اين ويژگى بدون وجود احزاب آزاد ممكن نيست. كشور پاكستان كه از هنگام استقلال از هند به علت مسلمان بودن مردم آن، به اين اسم ناميده شده است، در مقابل كشور هند قرار دارد كه بيشتر مردم آن سيك، نجس (طبقه اى از مردم هند كه زندگى سختى را مى گذرانند) و بودايى و جز آن هستند، پاكستان دو حزب بزرگ دارد. يكى حزب مردم وابسته به بى نظيربوتو و ديگرى حزب مسلم ليگ، اما به اين دليل كه هرگاه حزب مردم به قدرت مى رسد، آزادى هاى اجتماعى بيشترى به مردم مى دهد، غالب مردم طرفدار آن حزب هستند، ولى حزب مسلم ليگ كه انحصار طلب است و بر خلاف آموزه هاى اسلامى به فكر قدرت خود هستند، نه به فكر منافع مردم، از حمايت كمترى برخوردار است و اين نشان مى دهد كه مردم دوستدار اخلاق بوده، گرد كسانى كه داراى اخلاق انسانى هستند جمع مى شوند.
بى اعتمادى، عامل نابودى
نقل شده است: عبدالرحمان بن عوف كه بر اساس شروطى خلافت را به عثمان واگذار كرد، هنگامى كه ديد او به تعهدات خود عمل نكرد، در قتل او نقش مهمى ايفا كرد و در توجيه عمل خود گفت: به گونه اى اعتمادم از او سلب شده است كه حاضر نيستم عقال شترى را نزد او امانت بگذارم. وى هنگام شورش مردم عليه عثمان كه به قتل او انجاميد، يكى از مخالفان سرسخت او بود.
دست پنهان استعمارگران
شخصى از قول معمارى نقل مى كرد: كسى از من خواست براى او كار كنم و من نيز پذيرفتم و هنگامى كه براى ديدن نوع كار به محل موردنظر رفتيم، ديديم سفارت انگليس است و نوع كار هم ساختن دويست دستگاه توالت بود. شگفت زده، پرسيدم: چرا اين سفارت با وجود 10 ـ 15 نفر كارمند و چند نفر ارباب رجوع مى خواهد اين تعداد توالت بسازد؟
به من گفتند: شما كار كن و مزدت را بگير. من هم مشغول كار شدم و آن تعداد توالت را ساختم. اما پس از مدت ها جريان انقلاب مشروطيت پيش آمد و مردم ضد حكومت قاجار راهپيمايى كردند، سپس به طرف سفارت انگليس رفتند و در آن متحصن شدند و در آن زمان توالت ها به كار آمد. ملاحظه مى كنيد كه بدرفتارى قاجاريه و نقشه انگليس چند سال بعد نتيجه داده است.
همچنين در طرح ديگرى، انگليسى ها با همكارى و همدستى پادشاهان سعودى، مكه و مدينه را كه محل تجمع مسلمانان و رمز وحدت و هم فكرى آنان در برابر دشمنان اسلام است با اختراع آيين وهابيت به مركز نفاق و كانون دشمنى ميان مسلمانان تبديل كردند. از اين رو وهابى ها قبور ائمه مدفون در بقيع را خراب كردند. البته هنگام تخريب حرم پيامبر(صلى الله عليه وآله) مسلمانان جهان به خصوص مسلمانان هند عليه سعودى ها تظاهرات كردند و انگليسى ها به پادشاه سعودى توصيه كردند فعلا دست نگه دارد و به مردم اعلام كند كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) را در خواب ديده كه به او فرمودند: فعلا مصلحت نيست حرم مرا خراب كنيد. به هر حال، از ترس خروش و قيام يكپارچه مسلمانان دنيا حرم پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را خراب نكردند.
اخيراً صدام نيز از طريق راديو و تلويزيون اعلام كرده است براى شما خبر مهمى دارم و آن اين كه من جدم پيامبر را در خواب ديدم كه فرمودند، فعلا مصلحت نيست كويت را اشغال كنى، فقط «بوبيان و وربه» را برگردان.
يكى از نوكران انگليس اخيراً گفته بود هفت ميليون نفر از جمعيت هفده ميليونى عراق شيعه هستند كه مظلوم هم مى باشند، اما حق آنان در حكومت به اندازه همان هفت ميليون نفر است و ما حق آنان را به همين نسبت مى دهيم و متأسفانه هيچ كس پيدا نشده است كه پاسخ سخنان نادرست او را بدهد و از حقوق شيعه كه اكثريت جمعيت عراق را تشكيل مى دهند دفاع كند. شايان توجه است كه بر اساس آمار منتشر شده، 85% جمعيت عراق را شيعيان تشكيل مى دهند. البته ممكن است اين نوكر انگليس نيز همين روزها خواب ببيند كه فعلا مصلحت نيست اين گونه سخن بگويد.

دانلود فایل

دریافت مقاله عدالت اجتماعی با کد 18706

عدالت اجتماعی,مقاله ای در مورد عدالت اجتماعی,تحقیقی در مورد عدالت اجتماعی,پژوهشی در مورد عدالت اجتماعی,بررسی عدالت اجتماعی

مقاله عدالت اجتماعی

عدالت اجتماعی
مقدمه
مسئله عدالت با وجود اينكه يك مسئله اجتماعي، سياسي و اقتصادي است، ولي از نظر مكتب شيعه آنقدر مهم است كه در كنار پنج اصل اعتقادي يعني توحيد، نبوت، معاد، عدل و امامت قرار گرفته است. به همين دليل عدالت بايد يك مسئله فراگيري باشد و نمي‌توان عدالت را فقط اختصاص به يك بعد از زندگي اجتماعي مردم تلقي كرد. اينكه در كنار اصول اعتقادي مسلمانها قرار گرفته، مانند همه اصول اعتقادي بايد فراگير باشد.
عدالت آنقدر مهم و فراگير است كه در اعتقاد شيعه، عدالت از خداوند شروع مي‌شود، در نظر شيعه رأس حكومت بايد عادل باشد، امام بايد عادل باشد، مرجع‌تقليد و قاضي بايد عادل باشند. هيچ كسي نيست كه در حكومت قرار بگيرد و از عدالت برخوردار نباشد، اگر عادل نباشد مشروعيتش را از دست مي‌دهد. پس در حقيقت اركان جامعه به عدالت بستگي دارد. عدالت فراگير شامل در دو بعد بسيار مهم است. اول عدالت سياسي و دوم عدالت اقتصادي. در ادبيات ما وقتي صحبت از عدالت اجتماعي مي‌شود، عموماً سراغ مقابله با فقر يا سراغ عدالت اقتصادي مي‌روند، در حالي كه عدالت سياسي مقدم بر عدالت اقتصادي است. اگر عدالت سياسي نباشد، عدالت اقتصادي بوجود نمي‌آيد و اگر ايجاد شود خود به خود از بين خواهد رفت. اولين انحرافي كه در صدر اسلام شروع شده است، انحراف از عدالت اقتصادي نبوده، بلكه انحراف عدالت سياسي بوده است. خليفه دوم فردي بسيار زاهد بود. زهد او به حدي بوده كه در كتب تشيع هم ذكر شده است. او مشكل عدالت اقتصادي نداشت، مشكل او عدالت سياسي بوده است. پس اولين انحراف كه شروع مي‌شود، عدالت سياسي است و دومين انحراف كه در دوران عثمان اتفاق افتاد، عدالت اقتصادي مي‌باشد. يعني عدالت اقتصادي با يك فاصله زماني از عدالت سياسي به انحراف كشيده مي‌شود.
فهم عدالت سياسي ساده و شفاف است. عدالت سياسي يعني اينكه هر كسي در جاي خودش باشد. آنهايي كه كوچكند بزرگ نشوند و آنهايي كه بزرگند كوچك نشوند. اينكه اميرالمومنين فرمود من همه را غربال مي‌كنم! آنهايي كه پايين رفته‌اند، بالا بيايند و آنهايي كه بالا هستند پايين بروند؛ يعني من از عدالت سياسي شروع مي‌كنم و ايشان از عدالت سياسي شروع كردند و بعد به زدودن فقر اقتصادي پرداختند. حضرت اميرالمومنين در سال چهارم حكومت خويش، خطاب به جمع فرمودند؛ آيا فقيري در حكومت من مي‌بينيد؟ همه اعلام مي‌كنند كه ما فقيري سراغ نداريم.
اگر كسي توانايي و شايستگي كسب جايگاه مديريتي را نداشته باشد و بخواهد عدالت اقتصادي را برقرار كند، شدني نيست. دليلش اين است كـه در اينجا عدالت سياسي مراعات نشده است. البته اگـر عـدالت سياسي باشد ولي تلاشي براي استقرار عدالت اقتصادي نشود، اين هم به معناي تحقق عدالت نيست.
يكي از ويژگيهاي عدالت فراگير اين است كه عدالت سياسي و اقتصادي توأمان در يك جامعه مستقر باشد. هم عدالت سياسي و هم عدالت اقتصادي بايد با هم توأم باشند.
تقدم عدالت سياسي به معني كم اهميت بودن عدالت اقتصادي نيست، عدالت اقتصادي در ادبيات ما بد تفسير شده است. در كشور ما عدالت اقتصادي را عمدتاً در توزيع مي‌دانند. يعني مقابله كردن با فقر. اگر عدالت اقتصادي صرفاً مقابله با فقر باشد يك گداخانه بزرگي درست مي‌شود كه اين خلاف اسلام است و با روح اسلام سازگاري ندارد.
حضرت امام مي‌فرمايد؛ شايد يكي از دلايل توجه به قرض‌الحسنه اين است كه اسلام با گداپروري مخالف است. اگر قرضي مي‌گيريد بايد آن را برگردانيد. يعني بايد كار كرد، توليد كرد تا بتوان قرض را پرداخت. پس عدالت اقتصادي تنها يك جنبه توزيعي ندارد، بلكه در توليد هم است يعني دادن فرصتهاي برابر به همه. امروز كساني در شهرهاي كوچك و روستاها هستند و علي‌رغم استعداد فوق العاده‌اي كه دارند و مي‌توانند توليد كنند؛ فرصتي براي ظهور و بروز در توليد و سرمايه‌گذاري پيدا نمي‌‌كنند و لذا يك محروميت تاريخي را در روستاها شاهد هستيم. اين وضع حتي در شهرها هم قابل مشاهده است. ميزان برخورداري يك شهروند تهراني از خدمات شهري 200 هزار تومان، يك اصفهاني 50 هزار تومان و كسي كه در اراك زندگي مي‌كند 20 هزار تومان است. حالا شما مي‌توانيد شهرها و روستاهاي خودتان را محاسبه كنيد و اين مقايسه را به دست بياوريد. ميزان برخورداري شهرها از خدمات باعث مهاجرت از روستا به شهرها مي‌شود. يعني آنجاهايي كه رفاه بيشتر است، ولو شغل هم نباشد. افراد در تهران احساس رفاه بيشتري مي‌كنند. پس عدالت اقتصادي، هم در عدالت توليدي است و هم در عدالت توزيعي. عدالت توليدي يعني دادن فرصت‌هاي برابر به كساني كه استعداد توليد دارند. چه آن كسي كه در شهر است و چه آن كسي كه در روستا زندگي مي‌كند. و عدالت توزيعي يعني بايد از صاحبان درآمدها و ثروتمندان بگيرند و به كساني كه قدرت كار، درآمد و توليد ندارند بدهند و فقر را از آنها دور كنند.
بنابراين ما با يك عدالت فراگير در اسلام روبرو هستيم. اولاً عدالت سياسي مقدم بر عدالت اقتصادي است. ثانياً عدالت اقتصادي تنها مقابله با فقر نيست.

دانلود فایل