تحقیق

تحقیق مفهوم شهود در فلسفه اسلامى | ویرایش نو baran

تحقیق مفهوم شهود در فلسفه اسلامى تحقیق, مفهوم, شهود, در, فلسفه, اسلامى مفهوم شهود در فلسفه اسلامى
مقدمه
مفهوم «شهود» (1) را مى‏توان در زمينه‏هاى مختلف بررسى كرد. اين مفهوم، در فلسفه جايگاهى رفيع داشته و در تقسيمات اوليه وجود، مباحث علم و عالم و معلوم، شناخت‏شناسى و هستى‏شناسى توسط فلاسفه به مورد بحث گذاشته شده است. (2) همچنين، مفهوم «شهود» در عرفان و تصوف منزلتى بس ارجمند يافته و عرفا مباحثى ارزشمند در خصوص «شهود» و «حضور» از خود بر جاى نهاده‏اند. در مباحث اخلاقى و فلسفه اخلاق هم برخى صاحب‏نظران به اين واژه عطف توجه كرده و مكتب شهودگرايى در اخلاق، در اواخر قرن
نوزدهم رونق خاصى يافته است. (3) همين‏طور متكلمان و دين‏شناسان به مناسبت‏هايى مفهوم شهود و پى‏آمدهاى حاصله از آن را مورد مداقه خود قرار داده و در اعتلاى نظر خود به شهود مطلق كه مختص خداى متعال است نائل شده‏اند. (4)
حال با توجه به گستردگى زمينه بحث و كنكاش علمى در اين واژه، مناسب است تنها به بحث پيرامون يك جنبه آن اكتفا كرده و در موارد ديگر تنها به اشاره‏اى گذرا بسنده كرد. هرچند به يك معنا، بررسى دقيق و موشكافانه يك مفهوم در يك جنبه خاص مستلزم پرداختن به جنبه‏هاى ديگر است. اما به لحاظ محدوديت اين مقاله، تا حد امكان از گستردگى بحث اجتناب خواهد شد. در اين نوشتار، جنبه‏هاى عقلى و يا به تعبير دقيق‏تر جنبه‏هاى فلسفى «شهود ش مورد بررسى قرار گرفته با نگاهى گذرا به سير تاريخى اين بحث و آشنايى با انديشه‏هاى فلاسفه غربى و اسلامى، به كنكاش در اين مبحث‏خواهيم پرداخت. هر چند بايد اذعان داشت تتبع عميق در اين بحث از حوصله يك مقاله خارج بوده و نيازمند مبحثى گسترده و فراگير مى‏باشد. اما اين اعتراف نمى‏بايست مانع پرداختن اجتمالى به آن شود. ابتدا، قبل از پرداختن به هرگونه بحثى، به معانى لغوى و اصطلاحى «شهود» نظر مى‏افكنيم.
واژه «شهود»
در بسيارى موارد، واژه «شهود» با واژه «حضور» به يك معنا به كار مى‏رود و بعضا به جاى يكديگر استعمال مى‏شوند. شهود از ريشه «شهد» مشتق شده كه به معناى حضور مى‏باشد. و حضور از ريشه «حضر» در مقابل غيبت‏به كاكر مى‏رود. (5) هرگاه شهود و حضور به يك معنا گرفته شوند، معناى مقابل اين دو غيبت است. اگر شى‏ء از شى‏ء ديگر غايب بود (غيبت فيزيكى يا معنوى) حضور و يا شهودى صورت نمى‏گيرد. و اگر غيبت‏برطرف شد و دو شى‏ء بدون مانع در كنار يكديگر قرار گرفتند، در اين صورت آن دو شى‏ء براى يكديگر حضور دارند. (6) در لغت معناى ديگرى براى شهود بيان داشته‏اند كه عبارتند از: وجدان، حدس، كشف، اشراق، ادراك، الهام، وجود و مانند آن. (7)
در علوم مختلف عقلى، براى اين واژه اصطلاحات متفاوتى وجود دارد. در اصطلاح فلسفى، در بحث معرفت‏شناسى، شهود غالبا به معناى حضور مى‏آيد. در تقسيم‏بندى علم، علم شهودى كه همان علم حضورى است در مقابل علم حصولى قرار مى‏گيرد. در اين‏گونه علم، معلوم در محضر عالم است و عالم به معلوم شهود دارد. در اين صورت مى‏توان گفت عالم و معلوم نسبت‏به يكديگر حضور يا شهود دارند و اتحاد عالم با معلوم صورت مى‏گيرد. (8)
در اصطلاح عرفانى، واژه شهود معنايى غير از حضور به خود گرفته است. هر چند در مرحله‏اى كه عارف هب شهود حق نايل مى‏شود، حتما حضور هم صدق خواهد كرد. حضور عرفانى در مقابل غيبت است. شهود عرفانى به معناى كشف و مكاشفه است و در اين صورت معنايى مرادف با رؤيت پيدا مى‏كند. (9)
در اصطلاح اخلاقى، شهود بر يك احساس درونى اطلاق مى‏شود. احساسى كه برخاتسه از درون است و هيچ‏گونه تجربه بيرونى در آن دخالت ندارد. اين احساس مى‏تواند بين خير و شر، حسن و قبح تميز دهد. در اين صورت شهود به يك نوع قضاوت درونى بازگشت مى‏كند كه معناى مرادف با وجدان دارد. (10)
در اصطلاح كلامى، شهود دو معناى صاعد و نازل به خود گرفته است. در معناى اوليه، شهود به معناى شهادت در مقابل غيبت است. عالم شهادت كه در اصطلاح دينى آمده، همان عالم حسوسات است كه مشهود انسان قرار مى‏گيرد. در مقابل آن عالم غيب است كه از حوسا ظاهرى انسان غايب مى‏باشد. معناى ثانوى شهود كه معناى صاعد و متعاليه‏اى است، تنها در مورد خداى متعال اطلاق مى‏گردد. به اين معنا، تنها خداى متعال شاهد بر همه موجودات بوده و بر همه چيز و همه جا شهود مطلق دارد. (11)
پس از آشنايى كوتاه با معانى و اصطلاحات عقلى مفهوم شهود، ابتدا نظرى اجمالى به اصطلاح عرفانى اخلاقى و كلامى خواهيم انداخت و آن‏گاه اصطلاح فلسفى شهود را بسط بيش‏ترى خواهيم داد.
شهود عرفانى
مفهوم شهود در عرفان و تصوف از مفاهيم اصلى به حساب مى‏آيد. شهود و يا مشاهده بر موردى اطلاق مى‏شود كه رؤيتى صورت گيرد. محل اين رؤيت قلب بوده و چنين رؤيتى تنها به دليل توحيد يعنى بالحق محقق مى‏شود. با اين خصوصيات است كه شهود عرفانى حاصل يم شود. زمانى كه مشاهده صورت گرفت، شاهد در مشهود فانى شده و خودى نمى‏بيند، در اين صورت شهود حق بالحق است. اين‏گونه شهود به تجلى ذات حق تعلق خواهد گرفت. (12)
شهود واقعى نزد عرفاء، رؤية حق به حق است. (13) و شهود ذاتى يا مشاهده ذاتيه، شهود حق تعالى است كه حاصل آن يك نوع معرفت‏يقينى خواهد بود كه به «عين اليقين‏» موسوم مى‏گردد. (14)
حضور در اصطلاح عرفانى در مقابل غيبت‏به كار مى‏رود. هر گاه قلب عارف از خلق غايب و به حق حاضر باشد، در اين صورت حضور صورت مى‏گيرد. (15) و گاه حضور در مقابل غفلت‏به كار مى‏رود، كه در اين صورت به معناى تنبه خاص است. اگر براى عارف تنبهى سبت‏به حق صورت گرفت كه نتيجه اين تنبه غيبت از ماسواى حق باشد، در اين صورت حضور نزد حق محقق شده است، (16) و به دنبال اين حضور و تنبه، عارف مى‏تواند شهودى نسبت‏به حق داشته باشد (اگر اسباب مشاهده را از قبل فراهم ساخته باشد) . در اين معنا، حضور مقدمه‏اى براى شهود است. آنچه در قلب حاضر است و ذكر و ياد انسان را به خود مشغول داشته است همان مشهود انسان بوده و عارف شاهد آن است. اگر آنچه كه در قلب غلبه حضورد ارد علم باشد، در اين صورت عارف شاهد علم است. و اگر امر غالب وجد باشد، عارف شاهد وجد است، و اگر غالب بر قلب او حق باشد (17) در اين صورت عارف به شهود واقعى دست‏يافته و شاهد حق شده است. پس اين‏گونه حضور مى‏تواند شرط شهود باشد، همچنين مى‏تواند شرط سماع هم باشد. تا حضورى صورت نگيرد. سمعى در كار نخواهد بود. (18)
در عرفان، اصطلاح كشف گاه به معناى شهود به كار رفته است، اما غالبا عرفا كشف را بر مقامى كه فوق شهود است اطلاق مى‏كنند. تشابه كشف و شهود در اين است كه هر دو طريقى براى كسب معرفت‏به حساب مى‏آيند. اما تفاوت آن‏ها از دو جهت است: يكى اين‏كه متعلق مكاشفه معانى است ولى متعلق شهود ذوات است. و ديگر اين‏كه كشف اتم و اعلى از مشاهده است. لذا مكاشفه يك نوع ادراك معنوى است كه اختصاص به معانى پيدا مى‏كند. (19)
نتيجه آن‏كه بر اساس اصطلاح عرفانى، شهود مى‏تواند طريقى براى كسب معرفت‏باشد و اگر معرفتى از اين طريق براى عارف حاصل شد، اين معرفت‏يقينى است، زيرا هيچ‏گونه واسطه‏اى در كسب اين آگاهى دخالت نداشته عارف مستقيما مشهود را رؤيت مى‏كند.
شهود اخلاقى
شهود اخلاقى به معناى يك احساس درونى است كه انسان توسط اين احساس قادر خواهد بود بين خير و شر ويا حسن و قبح تمايز ببيند. يكى از مسائل مهم فلسفله اخلاق همين نكته است كه آيا تشخيص خير و شر و يا حسن و قبح بر چه اساسى است؟ آيا مى‏توان وجود نيرويى را در انسان پذيرفت كه خود خوبى‏ها و بدى‏ها از هم متمايز سازد؟ اگر چنين نيروى درونى را بپذيريم، آيا فطرى است‏يا كسبى؟ آيا در تقويت و يا تضعيف اين احساس درونى مى‏توان كوشش كرد؟ (20)
اين‏ها مسائلى است كه از ديرزمان در فلسفه اخلاق به بحث گذاشته شده و عده‏اى را بر آن داشته است تا در درون انسان به وجود احساسى قايل شوند كه در قضاياى اخلاقى حاكم است هر چند در طول تاريخ بررسى‏هاى حكمت عملى، اين احساس و نيروى درونى نام‏هاى متفاوتى به خود گرفته، اما همگى يك معنا را دربرداشته است.
ارسطو و پيروان مشايى وى، نيروى عقل را در اين امر حاكم مى‏دانند و تعبير عقل عملى را به كار گرفته‏اند، عده‏اى ديگر، نيروى وهم را بدين قضاوت گمارده‏اند و برخى از نيرويى غير از عقل و وهم به نام وجدان و يا ضمير اخلاقى نام برده‏اند. (21) در اسلام، دو طرز تفكر نسبت‏به حسن و قبح در بين انديشمندانى كه به اين امر پرداخته‏اند، به چشم مى‏خورد. عده‏اى حسن و قبح را عقلى دانست

 

دانلود فایل

تحقیق معرفت شناسي و فلسفه | ویرایش نو baran

تحقیق معرفت شناسي و فلسفه تحقیق, معرفت, شناسي, و, فلسفه, پديده شناسي- آگاهي:
در مرحله «جان» ذهن هنوز چيزي فردي و يك گوهر [monadic] بود كه جنبه درون ذاتي محض داشت و همه دنياي خود، يعني، احساسات و تاثرات و عواطف خويش را در بر مي گرفت جهان اعيان و جهان خارج براي آن وجود نداشت و در مرحله حاضر خاصيت عمومي ذهن اين است كه از وجود عقيي خارج از خود، آگاه
مي شود و بر آن شعور مي يابد. حالت درون ذاتي محض جان از يكساني در مي آيد به دو جنبة ذهن و عين تجزيه مي شود هگل اين مرحله از ذهن را آگاهي و پژوهش در آن را پديده شناسي مي نامد.
آگاهي محض:
عين اكنون از نهانگاه ذهن بيرون آمده و در جايگاهي مستقل در برابر آن آرميده است نخستين نكته اي كه بر ذهن معلوم مي شود. همين استقلال عين است. عين چيزي جزء من و بيگانه از من است كه از هستي من بهره اي ندارد ولي هنوز ذهني من در نيافته است كه عين در حقيقت خويش فقط امتدادي از من است. عين در آغاز چيزي كاملاً خارجي و مستقل و از ذهن بيگانه و غيري مطلق در معارضه با ذهن پنداشته
مي شود اين حالت آگاهي محض است كه 3 مرحله را مي گذراند.
1. آگاهي حسي 2. ادراك حسي 3. هوش يا عقل

آگاهي حسي:
نخستين مرحله آگاهي البته بي ميانجي است كه معنايش اين است كه (1) عين خود چيزي بي ميانجي است و (2) پيوند ذهن به عين پيوندي مستقيم است بي ميانجي بودن عين مايه فردي بودن است و امكان ميدهد كه عين را و اين يا «آن» بناميم. مستقيم بودن پيوند ذهن با عين مستلزم اين است كه عين مستقيماً به آگاهي ها در آيد يعني شعور ما بي ميانجي دريابد كه عين چيزي موجود و حاضر است بر خلاف هنگاميكه ذهن وجود چيزي را به ياري دليل در مي يابد. در اينجا ميان ذهن متفكر و موضوع آن هيچ چيز ميانجي نمي شود وجود عين براي آگاهي و وجدان اينك امري اكتسابي نيست بلكه حضوري است. اين گونه ادراك بي ميانجي عين فردي، آگاهي حسي نام دارد.
تنها چيزي كه آگاهي حسي درباره عين يا موضوع خود مي داند اين است كه آن عين هست يعني فقط هستي را به عين نسبت ميد هد و بس ذهن از هيچ گونه فرق و اختلافي درون عين يا از پيوند ميان عينها خبر ندارد زيرا دانستن فرق و اختلاف و روابط نيز متضمن انديشيدن است. پس عين در نظر ذهن در انزواي مطلق به سر مي برد و با هيچ چيز رابطه ندارد.
ادراك حسي:
انتقال از آگاهي حسي به ادارك حسي به مدد همين خاصيت مجرد آگاهي حسي انجام مي پذيرد. آگاهي حسي چون مجرد است ناقص و مجازي است و همين امر مايه صعود يا لكتيكي آن به پايه ادراك حسي مي شود. زيرا آگاهي حسي داراي اين تضاد دروني است كه از يك سوي مي كوشد تا عين فردي را دريابد و از سوي ديگر اين عين فردي چيزي بي معني ناشناختني و ناموجود است.
هدف آگاهي حسي، شناخت عين فردي است كه مطلقاً بي ميانجي و از اعيان ديگر گسسته و منفرد است ولي اين عين فردي خود چيست؟ هر چه در پاسخ به اين پرسش بگوئيم به عين فردي خاصيتي كلي ميد هد و اين درست برعكس مقصود آگاهي حسي است. وفتي بگوئيم كه عين فردي «اينجا» يا «در زمان حاضر» است است بي درنگ مفاهيم يا كلياتي را بر آن حم

 

دانلود فایل

تحقیق مسیحیت در ایران باستان | ویرایش نو baran

تحقیق مسیحیت در ایران باستان تحقیق, مسیحیت, در, ایران, باستان مسیحیت در ایران باستان
اواخر دوران شاهنشاهی ساسانی از بسیاری جهات قابل توجه است. جامعۀ ایرانی در آن زمان به راستی آکنده از تضادها و چالش های بزرگ بود. ثروت و قدرت بیکران امپراتوری از یک سو مایۀ آزمندی و حسادت کشورهای همسایه بود و از سوی دیگر اختلاف طبقاتی بسیار شدید در درون جامعۀ ایرانی ، نفوذ و قدرت بی حساب موبدان زرتشتی و حضور مکتب های گوناگون فلسفی و باورهای دینی دیگر که خواهان دگرگون کردن جامعۀ به شدت طبقاتی و متعصب ایران بود ، جامعۀ ایرانی را از درون شکننده کرده بود.
ولی هرگونه دگرگونی و نوآوری که نفوذ موبدان و اربابان بزرگ را تهدید می کرد. با خشونت بسیار سرکوب می شد و برای دستیابی به این منظور ، موبدان و مالکان بزرگ حتی از به چالش کشیدن قدرت شاهنشاه نیز خودداری نمی کردند. زد و بند های درباری و فساد فزایندۀ درون دربار و دستگاه اشرافی همه و همه نشانه های یک امپراتوری بزرگ و بیمار بود.
واقعیت این است که شماری از پادشاهان ساسانی همچون یزدگرد یکم و قباد به لزوم انجام اصلاحات بنیادی در جامعۀ ایرانی پی برده بودند ولی نفوذ بیش از اندارۀ مالکان بزرک و همچنین موبدان و هیربدان که خود نیز در شمار مالکان بزرگ بودند مانع از انجام این اصلاحات می شد. و سرانجام نیز همین کارشکنی ها زمینۀ تاریخی برای شکست ایرانیان از عرب ها را فراهم کرد .

هرمزد چهارم فرزند انوشیروان و پدر خسروپرویز به مسیحیان نسطوری توجه ویژه ای داشت و گویا این سبب شده بود تا موبدان و هیربدان زرتشتی از وی برنجند . نزدیکی روابط هرمزد چهارم با مسیحیان تا «جا پیش رفت که وی در سال 585 میلادی اجازه داد تا شورای اسقف ها ی مسیحی در ایران برگزار شود و از این روست که پذیرۀ پایانی این شورا از هرمزد چهارم به عنوان شاهنشاهی نیکوکار ، پیروزمند ، آشتی پذیر و انسان دوست نام می برد . شاید ماجرای زهردادن به موبدان موبد که در شاهنامه آمده و در زیر به آن اشاره خواهیم کرد ، نشانۀ ترس هرمزد از نفوذ فزاینده روحانیون زرتشتی بوده است .
در شاهنامه آمده است که هرمزد نسبت به موبدان موبد بدگمان می شود و از این رو تصمیم می گیرد تا با خوراندن زهر او را از میان بردارد. چون موبدان موبد به پیشگاه هرمزد بار می یابد ، هرمزد او را مورد محبت قرار می دهد و می گوید تا از خوراکی که فرهم است ، بخورد . موبد که نسبت به شاه بدگمان است ، بهانه می آورد که سیر است و خوراک خورده است . هرمزد پافشاری کرده و با دست خود لقمه ای گرفته و می گوید دلم را نشکن و این لقمه را بخور
چو

 

دانلود فایل

تحقیق نگاهى به تاريخچه خبررسانى در ايران – پيك و چاپار | ویرایش نو baran

تحقیق نگاهى به تاريخچه خبررسانى در ايران – پيك و چاپار تحقیق, نگاهى, به, تاريخچه, خبررسانى, در, ايران, ,, پيك, و, چاپار نگاهى به تاريخچه خبررسانى در ايران – پيك و چاپار

اشاره: پيشرفت هاى بشر در گذشته و حال و به طور كلى هرگونه دگرگونى در اجتماع از شبكه ارتباطى، راه ها و اطلاع رسانى دقيق، به موقع و درست تاثير مستقيم مى پذيرد. حتى ممكن است كه عدم بهره گيرى صحيح از آن سير پيشرفت تاريخى يك قوم و سرزمين را محدود و كند سازد. اگر توجه كنيم كه جملگى امور حمل و نقل از گذشته از راه زمين انجام مى شده، پست به مثابه تشكيلات مهم در اين مورد سهم قابل توجهى را به خود اختصاص مى دهد و همواره در كانون توجهات دولت ها و حكومتگران بوده است. بحث اين است كه اميران از اين سيستم در جهت تحكيم و تثبيت پايه هاى قدرت و بسط محدوده حكومتى خود تقريباً در سراسر تاريخ بشرى سود جسته اند. در اين گفتار تاريخ و سير شكل گيرى و تحولات تاريخى در ساختار پست از نخستين روز هاى آن تاكنون بررسى شده است.
•••
•دوران باستان
ايرانيان به جهت تسهيل امور و درجه بالاى اهميتى كه رفاه اجتماعى آنان را به دنبال داشت و به علت مهم تر به واسطه قرار گرفتن در جريان اوضاع سياسى و اجتماعى كشور دستگاه منظم، پيشرفته و بسيار دقيق را اختراع كرده و به كار گرفتند. «پيك _ چاپار» كه امروزه به پست (Mail) تغيير ساختار داده دربرگيرنده نام سيستم اطلاع رسانى ايران عصر باستان است. يونانيان متصدى امور پيك را «افدالموس بازيلئوس» (چشم پادشاه) و ايرانيان به كارگزاران خبرى «سپسك» (Spasak) يا چشم و گوش پادشاه مى گفتند. وظيفه اصلى اين دستگاه نظارت و مراقبت در كار هاى ماموران كشورى و لشكرى و اوضاع رعيت و اجتماع و مخابره سريع رويداد ها به پايتخت بود كه موجب مى شد شاه به طور مداوم از امور كشور آگاه باشد. پيك هاى خبرى در ابتدايى ترين شكل خود در تمدن هاى ميان رودان (بين النهرين) مانند آشور، مكده، آكد و بابل ابراز وجود كرد منتها حيطه فعاليت آنها صرفاً سياسى بود و امور حكومتى را به انجام مى رساند. حتى واژه «بريد» (Barid) اصطلاحى كه در دوره اسلامى به پيك و چاپار تعلق مى گرفت ريشه در زبان و فرهنگ بين النهرين دارد. احتمال دارد كه آشوريان گسترش دهنده سازمان خبر رسانى باشند كه هخامنشيان پس از تسخير اين سرزمين آن را مورد بهره بردارى قرار داده و مطابق سليقه و ابتكار خود در آن تغيير و تحول ايجاد كرده باشند. البته هخامنشيان رسم آشور و ماد ها را در اين مورد تكميل كردند. آن عبارت بود از بر پا داشتن يك دستگاه پيك در تمامى راه هاى مواصلاتى كه مشهورترين آن

 

دانلود فایل

تحقیق نقش زبان در تمدن ايراني | ویرایش نو baran

تحقیق نقش زبان در تمدن ايراني تحقیق, نقش, زبان, در, تمدن, ايراني نقش زبان در تمدن ايراني
ايرانيان بودند كه نور(آتش) را اساس زندگي و ذره را جزء لاينفك عالم هستي بشمار آورده بودند. یعنی بدون نور زندگی ممکن نیست و نور هم چیزی تو مایه های آب میباشد. البته باید در نظر داشته باشید که آب هم از نور پدید می آید. عالم هستی هم که بدون ذره نمیتواند وجود داشته باشد، حتی کوانتم هم از یافته های ایرانیان می باشد:
دل هر ذره را که بشکافی آفتابیش در میان بینی
باز هم حكيمان ايراني بودند كه انسان را بزرگترين مخلوق عالم هستي، داراي قدرت و توانايي بي حدّ و حدود توصيف نموده بودند كه قادر است كه به تمام سر و اسرار زمين و آسمان پي برد و در سير و تكامل خود به خداي تعالي برسد و به زندگي ابدي و دائمي راه پيدا كند که همه اینها را ایرانیان در قران نبز نوشته اند.

حق نظر حق نظراف مؤلف كتاب نقش ايرانيان – تاجيكان در تاريخ و فرهنگ جهان، عضو وابسته آكادمي علوم انستيتوي شرق شناسي مي باشد. اين كتاب در ابتدا به تاريخچه ايرانيان آريايي و ایرانیان غیر آریایی و دست آوردهاي فرهنگي آنان در عهد باستان اشاره كرده و به طور مبسوط به كاميابي هاي هخامنشيان، توران، پارت ها، كوشانيان ، پیشدادیان ، بابلیان ، سومریان ، یونانیان ایرانی ، انگلوساکسونها ، ژاپنیها ، کره ایها و دولت ساسانيان پرداخته است. فصل دوم به نقش عمده ايرانيان – تاجيكان در رشد و توسعه تاريخ و فرهنگ اختصاص يافته است. نويسنده يكي از دوره هاي شكوفايي علم و معرفت ايراني را دوره حكومت سامانيان مي داند که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود و طفلی با يك نگاه مثبت سهم ايرانيان در توسعه علوم فيزيك و شيمي، نانوتکنولوژی ، فناوری ارتباطاتٍ الکترونیک، جغرافيا و طبيعت شناسي، فلسفه و تصوف مورد ارزيابي قرار مي دهد. فصل سوم كتاب در ابتدا با بررسي اجمالي علل عقب ماندگي شرق، به روند نزولي تمدن ايراني در قرون وسطي و به احيا و شكوفايي تمدن ايراني در عصر حاضر پرداخته است. اين كتاب مشتمل بر 480 صفحه به خط سريليك بوده كه با فهرست منابع و ادبيات موضوع، به اتمام مي رسد و خلاصه اي از آن به شرح ذيل مي باشد: نويسنده معتقد است، مطالعة تاريخ كشور ايران باستاني ما و مردم نجيب ، پاک ، اهورایی ، با کلاس و فرزانة آن بار ديگر اثبات مي كند كه مــا هـنوز از گذشتـه هاي بسيار دور آن یعنی قبل از ورود به ایران فعلی چنـدان آگاهـي درست نداريم زيرا پيدايش تفكر والاي اوستايي، كه سـه اصل بنيادي انساني گفتار نيك، رفتار نيك، پندار نيك ، پوشاک نیک، سیمای نیک و بهداشت نیک را در بر مي گيرد، هنوز به مثابـة يك معمّا باقي مـانده است، طبيعي است كه چنين حكمت بزرگ بشري نمــي توانست در جامعة بدوي عاري

 

دانلود فایل

تحقیق نقش ارتش صدام و آمريكا در جنگ ايران | ویرایش نو baran

تحقیق نقش ارتش صدام و آمريكا در جنگ ايران تحقیق, نقش, ارتش, صدام, و, آمريكا, در, جنگ, ايران, ارتش صدام و آمريكا
دونالد رامسفلد در نوزدهم و بيستم دسامبر سال ۱۹۸۳ با صدام ديدار داشت. رامسفلد در تاريخ ۲۴ مارس ،۱۹۸۴ درست روزي كه سازمان ملل متحد گزارشي مبني بر استفاده عراق از گاز خردل، تابون و گاز اعصاب عليه ارتش ايران منتشر كرد باز هم به عراق سفر كرد.در تاريخ ۲۹ مارس ۱۹۸۴ نيويورك تايمز از بغداد گزارش داد كه ديپلمات هاي آمريكايي از اين نشست بين عراق و آمريكا اعلام رضايت كردند و پيشنهاد كردند كه روابط عادي و كامل و همه جانبه ديپلماتيك برقرارباشد فقط نامي از آن برده نشود.
1 پنج شنبه ۳۱ شهريور ۱۳۵۹ مطابق با ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ ارتش صدام به ايران حمله كرد
2 فوريه ،۱۹۸۲ به رغم مخالفت كنگره ريگان رئيس جمهور وقت آمريكا ،عراق صدام را از سياهه كشورهاي حامي تروريسم خارج كرد.۳
3 – دسامبر ۱۹۸۲ ۶۰، فروند هلي كوپتر به عراق تحويل شد.۴
4 – در سال هاي ۸۸-۱۹۸۲ آژانس اطلاعات دفاعي آمريكا، رژيم صدام را به اطلاعات مربوط به تحرك جبهه ايران، طراحي عمليات جنگي، طراحي عمليات حملات هوايي و ارزيابي خسارات وارده هوايي مجهز كرد.۵
5 – نوامبر ،۱۹۸۳ براساس دستورالعمل شوراي امنيت ملي آمريكا، ايالات متحده بايد به هر طريق ممكن (قانوني و غيرقانوني) مانع پيروزي ايران در جنگ با عراق شود.
6 نوامبر ،۱۹۸۳ بانك ملي كار ايتاليا از شعبه آتلانتاي خود در خاك آمريكا و با رضايت ضمني دولت آمريكا مبلغ ۵ ميليارد دلار وام در اختيار صدام گذاشت. از اين پول براي خريد تجهيزات لازم براي ارتش عراق استفاده شد
7 اكتبر ،۱۹۸۳ دولت آمريكا به اردن، عربستان سعودي، كويت و مصر اجازه داد، سلاح هاي آمريكايي شامل توپ هاي هويتزر، هلي كوپتر و بمب آمريكايي در اختيار عراق قرار دهند
8 – نوامبر ،۱۹۸۳ به جرج شولتز وزير امور خارجه وقت آمريكا، رسما اطلاع داده شد كه ارتش عراق تقريبا هر روز از سلاح هاي شيميايي بر ضد ايرانيان (نظامي و غيرنظامي) استفاده مي كند.
9 دسامبر ،۱۹۸۴ دونالد رامسفلد كه در آن وقت يك غير نظامي بود و حالا وزير دفاع است، با صدام حسين ديدار كرد. در اين ديدار او به صدام از دوستي و حمايت مادي آمريكا اطمينان داد.
10 – جولاي ،۱۹۸۴ در اين وقت CIA اطلاعات مورد نياز را براي حمله شيميايي با گاز خردل به نيرو هاي ايراني را به عراق داد
11 . ژانويه ۱۹۸۴ يادداشت وزارت خارجه از حمل محموله «با استفاده دوگانه» صادرات سخت افزار و تكنولوژي توسط ايالات متحده تقدير كرد. اقلام «بااستفاده دوگانه» اقلامي هستند كه از آنها مي توان هم استفاده نظامي و هم استفاده عادي كرد: مثل ماشين آلات سنگين، آمبولانس هاي مجهز به تسليحات، لوازم ارتباطاتي و تكنولوژي صنعتي كه مي تواند براي مقاصد نظامي هم مورد استفاده قرار گيرد.
مارس،۱۹۸۶ ايالات متحده به همراه بريتانيا جلوي تمامي قطعنامه هايي را كه در آن شوراي امنيت عراق را به خاطر استفاده از سلاح هاي شيميايي محكوم كرده بود گرفت و در تاريخ ۲۱ همين ماه آمريكا تبديل به تنها كشوري شد كه از امضاء بيانيه شوراي ا

 

دانلود فایل

تحقیق نظام قضايي در ايران باستان | ویرایش نو baran

تحقیق نظام قضايي در ايران باستان تحقیق, نظام, قضايي, در, ايران, باستان, نظام قضايي در ايران باستان
دربررسي هاي تاريخي ، نقطه آغاز تحقيق متناسب و مربوط با موضوع تحقيق انتخاب مي شود و به اقتضاي موضوعات مختلف ، نقطه شروع نيز متفاوت است . فرضاً وقتي كه قصد كنگاش در خصوص صنايع دستي يا خط و زمان را داريم مي توانيم از نخستين جوامع كه به صورت قبيله اي و به شيوه كوچ نشيني زندگي مي كرده اند شروع كنيم ، زيرا علاوه بر اينكه موارد مذكور در ابتدايي ترين جوامع سابقه داشته ، در غالب موارد اسناد و مدارك كافي كه حاوي اطلاعاتي در اين زمينه باشد در دسترس مي باشد ، ولي اگر نظام سياسي يا قضايي يك كشور موضوع بررسي تاريخي باشد ،بدون شك قبايل پراكنده كه فاقد حداقل مدنيت و زندگي يكجانشيني بوده اند از حيطه تحقيق خارج مي شوند اگرچه ممكن است اين قبايل نيز داراي نظامهاي اجتماعي خاص خود باشند ولي به دليل فقدان مدارك كافي معمولاً ناشناخته هستند از طرف ديگر اين نظامات به قدري ساده و ابتدايي هستند كه معمولاً از پرداختن به آن چشم پوشي مي شود . بنا به گفته ويل دورانت تاريخ كتابي است كه هميشه بايستي از وسط آن آغاز كرد ما نيز در اين بررسي تاريخي ناچاريم به اقتضاي موضوع نقطه تاريخي مناسبي را برگزينيم .
قوم ايلامي از تمدن درخشاني برخوردار بوده اند كه در طول قرن هاي متمادي به حيات خود ادامه داده اند . با وجود اين درباره زندگي اجتماعي اين اقوام به خصوص در زمينه نظام قضايي و شيوه قضاوت و دادرسي اطلاعات بشر به قدري ناچيز است كه تحقيق در اين زمينه را عملاً غير ممكن مي سازد لذا اين مقطع از تاريخ ايران قديم از قلمرو بررسي ما خارج است
مهاجرت اقوام آريايي كه در هزاره اول قبل از ميلاد از جنوب روسيه به سمت فلات ايران صورت گرفت نقطه عطفي در تاريخ اين سرزمين محسوب مي شود . مطابق مدارك تاريخي ، بويژه كتيبه ها و نوشته هاي آشوري
)6)(7)
دادرسی در ایران باستان :

در فرهنگ های کهن ایران، یعنی تا پیش از تاسیس دولنتهای مادوپارس،مفاهیم حقوقی با باورهای دینی واعتقاد به انتقام الهی پیوند داشت. اما بعدها نظام قضایی با پیشوانه حکومت های متمرکز به صورت امری غرفی پذیرفته شد .
عیلام: قریب چهار هزار سال به تاسیس نظام حقوقی دست زدند وعاقبت پادشاه بزرگ بابل حمورابی پادشاه عیلام را شکست داد وقوانین معرف وی در عیلام هم معمول گشت، این قوانین مدون بود.
آریاییها وآئین مهر: در ابتدای دادرسی وداوری مبتنی بر باورهای مشترک دینی بود.اعتقاد به مجازات خطا کار توسط دیوان و ایزدان وآئین مهر یا میترانه یعنی پیمان بوده ومهر میشه چهره قضایی داشته است ترد آریاییان تحسین به جز سوگند به مهر ومیترا ودیگر ایزدان، آگاههای سودمند دیگری در دست نیست.
مادها: دیاکو پادشاه ماد به سبط ارصاف وگسترش داد وپرداخت آنها تهبری به اجرای قوانین پایبند بودند که قانون را لاتعییر وانعطاف ناپذیر می دانستند.
هخامنشی ها: پارسیان بی گمان از ابتدا دارای یک نظام بدوی حقوقی بودهاند بعدها شورایی هت کوه به نام ٍ،قاضیان شاهی را شاهان را به طور مادام العمر انتخاب می کردند.
پس از فتح بابل بهرسم کورش کبیر،هخامنیشان درزمینه حقوق عمومی نخستین اعلامیه حقوق بشررا منتشر کردند و در زمینه حقوق خصوصی هر قدمی را به احکام ملت مذهب خود محکوم کردند و در زمینه حقوق قردادها قانون شاهی مدون گردید.
ساسانیان: در عهد ساسانیان، قدرت قضایی در دست مویدان زردشتی بود در سراسر کشور دادگاههای متعدد زیر نظر یک موبد تحت نظر موبدان مدبر به شکایت رسیدگی می گردید.
اقرون دادرسی مذهبی که در انحصار موبدان زردشتی در موارد اضطراری نوعی محاکمه نظامی در ایران یعنی عصر ساسانیان وجود داشت.در حقوق جزایی وهر نوع مجازات وجود داشت جنایت مثل ارتراد خنایت سیاسی مثل خیانت به شاه که مجازاتش اعدام بود.
مجازات نوع سوم مثل قتل و…شکنجه وآزار بدنی وحبس ودر صورت وجود عوامل مشرد اعدام بود.
در آئین دادرسی مرز سینا، مهمترین ارائه اثبات دعوی ،شهادت شهود ویا اقرار واعتراف متهم بود .
نظام کیفری دوران اشکانیان:
هشتاد سال پس از حمله اسکندریه ایران در اثر اختلافاتی که میان سلوکیان رخ داد ارشک:با شکست سلوکیان سلسله اشکانیان را پایه گذاری کرد ورد زمان حکومت این سلسله حضرت عیسی در فلسطین برای هدایت انسانها ودعوت آنها به سوی پرستش خدای بزرگ ظهور کرد.
در خصوص قواعد جزایی حاکم در زمان اشکانیان گفته شده است که:افراد خانواده وهمه متضامناً مسئول جرم ارتکابی هر فرد از آن خانواده بودند.
در حقیقت تحت این رژیم تمام اعضاء یک خانواده در مقابل دولت ودر مقابل دیگر اعضاءاجتماع یک کالبد واحد ویک واحد حقوقی را تشکیل می دهد.
براین

 

دانلود فایل

تحقیق سلجوقیان | ویرایش نو baran

تحقیق سلجوقیان تحقیق, سلجوقیان سلجوقیان

اوج محدوده فرمانروایی سلجوقیان
سَلجوقیان یا سَلاجقه، یا آل سلجوق، نام دودمانی است که در قرن‌های پنجم و ششم هجری قمری (یازدهم و دوازدهم میلادی) بر بخش‌های بزرگی از آسیای غربی، شامل ایران کنونی، فرمانروایی داشتند.
پیشینه سلجوقیان

پیشینه سلجوقیان

تندیس سر یک شاهزاده سلجوقی. قرن دوازده میلادی. نگهداری در موزه متروپولیتن نیویورک.
سلجوقیان در اصل غزهای ترکمن بودند که در دوران سامانی در اطراف دریاچه خوارزم (آرال)، سیردریا و آمودریا می‌‌زیستند.
سلجوقیان که به اسلام رو آورده بودند، بعد از ریاست سلجوق بن دقاق، نام سلاجقه را به خود گرفتند و به سامانیان در مبارزه با دشمنانشان بسیار کمک کردند. پسر سلجوق بنام میکاییل که بعد از مرگ او ریاست این طایفه را بعهده داشت، چندین حکم جهاد برای مبارزه با (به قول مورخین) کفار صادر کرد.میکاییل سه پسر داشت به نامهای یبغو، چغری و طغرل. این قبیله که یک‌بار در زمان سلجوق بن دُقاق به دره سیحون کوچ کرده بودند، بار دگر بعد از مرگ سلجوق به سرکردگی سه پسر زاده‌اش به نزدیکی پایتخت سامانیان کوچ کردند. اما سامانیان از نزدیکی این طایفه به پایتخت احساس خطر کردند؛ بنابراین سلاجقه بار دگر از روی اجبار بار سفر بسته و به بغرا خان افراسیابی پناه بردند. این حاکم از سر احتیاط، طغرل پسر بزرگ را زندانی کرد. ولی طغرل به کمک برادر خود چغری از زندان رهایی پیدا کرد و با طایفه خود به اطراف بخارا کوچ کردند.در سال ۴۱۶ هجری ترکان سلجوقی به ریاست اسرائیل بن سلجوق برادر میکاییل دست به شورش زدند. اما سلطان محمود او را گرفت و در هند زندانی کرد. از طرف دیگر گروهی از یارانش دست به شورش زدند.
طغرل
ابتدای سلطنت سلجوقیان را باید با خطبه سلطنت برای رکن الدین ابوطالب طغرل بن میکاییل بن سلجوق در تاریخ شوال ۴۲۹ هجری در نیشابور دانست. طغرل به کمک ابوالقاسم علی بن عبدالله جوینی معروف به سالار پوژکان، که همواره در دستگاه قدرت طغرل باقی ماند، به نیشاپور وارد و سلطنت را آغاز کرد. طغرل برای خود اسم اسلامی رکن‌الدین ابوطالب محمد را انتخاب کرد و این نام و مقام مورد تأیید خلیفه عباسی قرار گرفت. طغرل وزیری با کفایت که او را هم‌رده خواجه نظام‌الملک طوسی می‌دانند به نام عمیدالملک کندری داشت و سیاست و تدبیر او به طغرل بسیار کمک کرد. طغرل بیک در سال ۴۳۳ وارد شهر ری شد و این شهر را آباد کرده به پایتختی بر گزید. او سرانجام در رمضان ۴۵۵ هجری بعد از ۲۶ سال سلطنت در سن هفتاد سالگی در ری در گذشت و در مکانی که به برج طغرل (درابن بابویه)معروف است دفن شد.
عضدالدوله محمد آلب ارسلان بن جغری (۴۵۵-۴۶۵هجری)
آلب ارسلان بعد از مرگ عمویش طغرل به سلطنت رسید و وزارت را به عمیدالملک کندری سپرد. اما بعد از مدتی آلب ارسلان به تحریک رقیب عمید الملک یعنی خواجه نظام الملک طوسی او را به قتل رساند و نفوذ ا

 

دانلود فایل

تحقیق ناصرالدین‌شاه قاجار | ویرایش نو baran

تحقیق ناصرالدین‌شاه قاجار تحقیق, ناصرالدین‌شاه, قاجار ناصرالدین شاه قاجار

ناصرالدین‌شاه قاجار

ناصرالدین‌شاه قاجار
ترتيب چهارمين شاه دودمان قاجار
زمان حکومت ۱۲۲۸ – ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵

صدراعظم‌ها امیرکبیر – میرزا آقاخان نوری – میرزا حسین خان سپهسالار – امین‌السلطان

شاه پیشین محمدشاه

شاه بعدی مظفرالدین شاه

سلسله قاجاريه
زادروز ۲۵ تیر ۱۲۱۰

درگذشت ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵

زادگاه تبريز، ایران

محل فوت شهر ری، ايران
ناصرالدین‌شاه قاجار (۲۵ تیر ۱۲۱۰ – ۱۱ اردیبهشت ۱۲۷۵)، معروف به «سلطان صاحبقران» و بعد «شاه شهید»، چهارمین شاه از دودمان قاجار ایران بود. وی طولانی‌ترین مدت شاهی را در میان دودمان قاجار دارا است. وی اولین شاه ایرانی بود که خاطرات خود را منتشر کرد. او را پیش از پادشاهی ناصرالدین میرزا می‌خواندند.

فهرست مندرجات
* ۱ زندگی
* ۲ بر تخت نشینی
* ۳ صدراعظمی امیرکبیر
* ۴ صدر اعظمی میرزا آقاخان نوری
* ۵ پیشروی روس‌ها در آسیای میانه
* ۶ صدر اعظمی میرزا حسین خان سپهسالار
* ۷ صدر اعظمی امین‌السلطان
* ۸ برپایی مجلس شورای دولتی و کوشش برای نگارش قانون
* ۹ سفرهای اروپایی
* ۱۰ ماجرای تنباکو
* ۱۱ مرگ
* ۱۲ ایران در روزگار ناصرالدین شاه
* ۱۳ فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی در زمان ناصرالدین شاه
* ۱۴ ایران و کشورهای خارجی در زمان ناصرالدین شاه
* ۱۵ فرزندان
* ۱۶ نگارستان
* ۱۷ پانویس
* ۱۸ منابع
زندگی
وی در سال ۱۲۱۰ هجری شمسی در تبریز بدنیا آمد. مادر او مهد علیا نام داشت. خبر درگذشت پدرش محمدشاه را در سال ۱۲۲۸ هجری شمسی هنگامی که در تبریز بود شنید، سپس به یاری امیرکبیر به پادشاهی رسید و بر تخت طاووس نشست.
ناصرالدین شاه برای بازپس‌گیری مناطق شرقی ایران، به‌ویژه منطقه هرات کوشش کرد ولی پس از تهدید و حمله بریتانیا به بوشهر ناچار به توقف این فعالیتها شد. فرستاده وی قرارداد پاریس را امضا کرد. [مدرک؟] وی نتوانست بدلیل شرایط نامطلوی حکومت مطلوب خود را به کمال در کشور اجرا نماید. در دوران سلطنت او به‌ویژه پس از ترور ناموفق وی توسط یک بابی، محدودیت بهائییان و بابی‌ها در ایران افزایش یافت.

قاجار

شاهان قاجار
عنوان
________________________________________
آقامحمد خان
فتحعلی شاه
محمدشاه
ناصرالدین شاه
مظفرالدین شاه
محمدعلی شاه
احمدشاه
دوره سلطنت
________________________________________
۱۱۶۱-۱۱۷۶
۱۱۷۶-۱۲۱۳
۱۲۱۳-۱۲۲۷
۱۲۲۸-۱۲۷۵
۱۲۷۵-۱۲۸۵
۱۲۸۵-۱۲۸۸
۱۲۸۸-۱۳۰۴

 

دانلود فایل

تحقیق هارون الرشید | ویرایش نو baran

تحقیق هارون الرشید تحقیق, هارون, الرشید, هارون الرشید
هارون الرشید یکی از سفّاک‌ترین و عیّاش‌ترین خلفای عباسی بود که در طول زندگی ننگین خود، چند صد نفر از فرزندان حضرت فاطمه علیهاسلام را کشت.
عیاشی‌های هارون و خرج‌های گزاف او برای به چنگ آوردن کنیزان زیبا و دلبر، مشهور است؛ از جمله آنکه عاشق کنیز برادرش شد و با ترفندی او را به‌دست آورد و در همان شب اول، صد هزار دینار طلا به وی داد.

در سفّاکی و خون‌خواری او همین بس که حمید بن قحطبه می‌گوید:
هارون در نیمه شبی مرا خواست و پس از گفتگوهایی مرا با غلامی مخصوص فرستاد و من به دستور داد، شصت نفر از ذرّیّه پاک فاطمه علیهاسلام را سر بریدم و به چاه انداختم.
قبیح‌ترین عمل هارون در زمان خلافتش، به شهادت رساندن حضرت امام موسی کاظم علیه السلام بود که در نهایت سنگ‌دلی و بی‌شرمی انجام گرفت و لعنت خدا و رسولش را برای خود تا ابد خرید.
شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در سال 183 هجری قمری رخ داد و هارون هم پس از آن، نزدیک ده سال عمر کرد.

ابوجعفر هارون بن مهدی ملقب به رشید، پس از هادی که توسط مادر هارون خَیْزُران مسموم شد، عهده دارخلافت گردید و در سن 27 سالگی میراث سنگینی بر دوش او افتاد.
تدبیرهای ظالمانه و وحشت‌انگیز هادی چنان نبود که مسأله شیعیان را حل کند. تمام ایالت‌های ایران در حالتی کاملاً هیجانی و آماده شورش قرار داشتند. مغرب پیوسته متزلزل بود و بیزانسیان مرزهای شمالی را تهدید می‏کردند. گرچه در این نواحی اوضاع اقتصادی در حال پیشرفت بود، اما افکار و عقاید متضاد به تصادم با یکدیگر آغاز کرده بود.
هارون که در رسیدن به خلافت و شاید در محفوظ ماندن جانش، به دبیر و مربی خویش یحیی پسر خالد بن برمک وام‌دار بود، تدبیر امور کشور را به او سپرد. با وزارت یحیی، دوره‏ای آغاز شد که در تاریخ به نام دوران فرمانروایی برمکیان معروف است. یحیی و دو پسرش مدت هفده سال بی‌رحمانه صاحب قدرت بودند تا این که ناگهانی دچار بدبختی شدند.
این حادثه چنان مایه شگفتی معاصران و وقایع‌نگاران شد که در آثار خود پیش از آن که به شرح مسایل اساسی آن زمان بپردازند، از جزئیات این داستان غم‌انگیز یاد کرده‏اند.
بسیاری از مورخان در قدرت و دامنه نفوذ برمکیان در دستگاه خلافت غلو کرده‏اند. بر خلاف ت

 

دانلود فایل