توبه

تحقیق در مورد توبه و بازگشت به خدا و آیات آن در قرآن | ویرایش نو baran

تحقیق در مورد توبه و بازگشت به خدا و آیات آن در قرآن تحقیق, در, مورد, توبه, و, بازگشت, به, خدا, و, آیات, آن, در, قرآن, بازگشت به حق
گنهكاران و قدرت بر توبه
هيچ مادرى در جهان هستى ، فرزند خود را گنهكار نزاييده ، و كودك رحم را عاصى و خطاكار به دنيا نياورده .
كودك در حالى قدم به عرصه گاه حيات مى گذارد كه از علم و دانش و تفكر و انديشه خالى است ، و از آنچه در اطرافش مى گذرد كاملا بى خبر است .
طفل وقتى وارد فضاى اين جهان مى شود ، جز گريه كردن و مكيدن شير چيزى نمى داند ، آن هم از گريه و مكيدن شير در لحظات اول در عين اينكه ناله مى زند و شير مى خورد غافل است . غرايز و احساسات و شهوات او به تدريج وارد ميدان فعاليت مى شود ، و آنچه را بايد براى برپا كردن خيمه ى حيات تعليم بگيرد ، از اطرافيان خود و فعل و انفعالات طبيعى ياد مى گيرد .
هم چنانكه بدن او در طول زندگى در معرض انواع بيماريها قرار مى گيرد ، فكر و روحش ، و نفس و قلبش نيز در معرض خطا و اشتباه مى رود و در عمل و اخلاق مبتلاى به گناه مى گردد ، بنابراين گناه همچون بيمارى بدن عارضى است نه ذاتى .
بيمارى بدن و جسم او با دارويى كه طبيب تجويز مى كند معالجه مى شود ، فكر و روح و نفس بيمارش نيز با اجراى دستورات حضرت حق درمان مى پذيرد .
گنهكار با عرفان به وضع خويش ، و معرفت به حلال و حرام خدا ، با رجوع به
طبيب روحانى و دستور العمل گرفتن از او ، براى توبه از گناه آماده مى شود ، و با اميد و دلگرمى به رحمت حضرت حق از عرصه ى گناه بيرون مى آيد ، و همچون روزى كه از مادر متولد شده پاك مى گردد .
گنهكار نمى تواند ادعا كند نمى توانم توبه كنم ، زيرا كسى كه قدرت بر گناه دارد ، بدون شك قدرت بر توبه هم دارد .
آرى انسانى كه توانايى بر خوردن و آشاميدن ، رفتن و آمدن ، گفتن و شنيدن ، ازدواج و كسب و كار ، ورزش و رياضت ، مسافرت و معاشرت و زور آزمايى دارد ، و اگر طبيبى به خاطر بيمارى خاصش او را از بسيارى از غذاها و نوشيدنيها پرهيز دهد ، او از ترس ريشه دار شدن بيمارى با كمال قدرت از خوردن آن غذاها و نوشيدنيها خوددارى مى كند ، مى تواند از گناهانى كه به آن دچار است بپرهيزد ، و از معصيت هايى كه به آن گرفتار است خوددارى نمايد .
عذر هيچ گنهكارى در عدم قدرت بر توبه در پيشگاه حضرت حق قابل قبول نيست ، اگر قدرت بر توبه براى اهل گناه نبود ، از جانب خداوند دعوت به توبه و انابه نمى شدند .
گنهكار بايد اين حقيقت را باور كند كه در هر شرايطى ، و در هر موقعيتى قدرت بر ترك گناه را دارد ، و بر اساس آيات قرآن خداوند مهربان و توبه پذير ، توبه اش را قبول مى كند و گناهانش را گرچه به عدد ريگ بيابان باشد ، در معرض عفو و مغفرت و رحمت قرار مى دهد ، و پرونده ى سياهش را به سپيدى چشم پوشى از همه ى گناهانش آراسته مى كند .
گنهكار بايد اين معنا را آگاه باشد كه اگر به ترك گناه و شستشوى درون و برونش برنخيزد ، و عصيان و خلافش را ادامه بدهد خداوند او را به اشد عذاب دچار مى نمايد ، و جريمه و عقوبت سنگينى را بر او بار خواهد كرد .
خداى بزرگ در قرآن مجيد بدين گونه خود را معرفى مى كند :
غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ . . . (1) .
خداوند ، بخشنده ى گناه ، و پذيرنده ى توبه ى گنهكار ، و داراى عقابى شديد است .
امام معصوم در دعاى افتتاح بدين صورت خداوند را معرفى مى نمايد :
وَاَيْقَنْتُ اَنَّكَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ ، وَاَشَدُّ المُعَاقِبِينَ فِى مَوْضِعِ النَّكالِ وَالنَّقِمَةِ
يقين و باور دارم كه تو مهربانترين مهربانانى در جاى عفو و رحمت ، و شديدترين عقاب كنندگانى در محل عقاب و انتقام .
خداوند مهربان در قرآن مجيد به گنهكاران اعلام نموده :
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (2) .
به بندگانم ، آنان كه بر خود اسراف كردند بگو از رحمت خدا نااميد نباشيد ، خداوند تمام گناهان را مى آمرزد ، همانا او آمرزنده ى مهربان است .
بنابراين با توجه به توبه پذيرى حق و قدرتى كه گنهكار بر ترك گناه دارد ، و آياتى كه در قرآن به گنهكار ، مژده ى عفو و رحمت مى دهد ، براى اهل گناه در ترك گناه هيچ عذرى باقى نيست ، به همين خاطر بر گنهكار توبه از گناه واجب فورى و واجب اخلاقى و واجب عقلى است .
گنهكارى كه به توبه برنخيزد ، و به جبران گذشته اقدام ننمايد ، و درون و برون را از گناه پاك نكند ، چنانكه در دنيا در پيشگاه پاكان و عقل و وجدان و حكمت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ غافر ( 40 ) : 3 .
2 ـ زمر ( 39 ) : 53 .
و منطق محكوم است ، در آخرت در پيشگاه حضرت حق به طريق اولى محكوم است . چنين گنهكارى در قيامت با اندوه و حسرت ، و ندامت و پشيمانى فرياد مى زند :
لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ المُـحْسِنِينَ (1) .
كاش براى من زمينه ى بازگشتى به دنيا بود تا از نيكوكاران مى شدم !
خداوند در جوابش مى گويد :
بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ (2) .
آرى ، محققاً آيات من براى دستگيرى و هدايتت به تو رسيد ، تو آنها را تكذيب نمودى و راه سركشى از دستورات من را پيش گرفتى ، و تو از ناسپاسان بودى .
در آن روز است كه براى نجات گنهكار ، عوضى به جاى دين و عمل از او قبول نمى كنند ، و بر پيشانى وجود او مهر محكوميت مى زنند .
وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الاَْرْضِ جَمِيعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ (3) .
اگر اهل ستم تمام آنچه را در زمين است و همانند آن را در اختيار داشته باشند ، هر آينه همه را فدا كنند تا از عذاب سخت قيامت برهند ، ( ولى چنين چيزى نخواهد شد ) و از جانب حق براى آنان برنامه هايى آشكار گردد كه گمان نمى بردند .
اميرالمؤمنين (عليه السلام) در دعاى كميل ، در اينكه در دنيا و آخرت گنهكار را در عدم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ زمر ( 39 ) : 58 .
2 ـ زمر ( 39 ) : 59 .
3 ـ زمر ( 39 ) : 47 .
توبه هيچ عذرى در پيشگاه حق نيست ، و خدا را نسبت به گنهكار حجت كامل و تمام است مى گويد :
فَلَكَ الحُجَّةُ عَلَىَّ فِى جَمِيعِ ذَلِكَ وَلاَ حُجَّةَ لِى فِيمَا جَرى عَلَىَّ فِيهِ قَضَاءُكَ . . .
تو را بر من در تمام آنچه از خطا و معصيت و گناه و هوا و هوس و متابعت از شيطان گذشته حجت است ، و براى من در آنچه كه قضايت بر آن جارى شده هيچ گونه حجتى نيست .
روايتى عجيب در مسأله ى حجت حق بر بندگان
عبد الاعلى مولى آل سام مى گويد از حضرت صادق (عليه السلام) شنيدم ، مى فرمودند :
در قيامت زنى زيبا چهره را كه به خاطر زيباييش در دنيا دچار فتنه شد به دادگاه الهى مى آورند ، مى گويد : پروردگارا ! مرا زيبا آفريدى تا جايى كه به خاطر زيباييم برخورد كردم به آنچه كه برخورد كردم ، در آن هنگام حضرت مريم (عليها السلام)را مى آورند و در جواب آن زن گفته مى شود : تو نيكوترى يا مريم ؟ ما مريم را نيكو آفريديم ولى خود را از فتنه حفظ كرد ! جوانى نيكو صورت را مى آورند كه در دنيا محض زيبايى چهره و اندامش دچار فتنه شد ، عرضه مى دارد : خداوندا ! به من چهره ى زيبا دادى تا جايى كه ديدم از زنان آنچه را ديدم . در آن وقت يوسف را مى آورند و در پاسخ آن جوان گفته مى شود : تو زيباترى يا يوسف ؟ ما يوسف را زيبا آفريديم ولى او به خاطر زيباييش دچار فتنه نشد . مبتلا به بلا را مى آورند كه به خاطر بلايش و صبر نكردنش گرفتار فتنه شد ، مى گويد : خداوندا ! بلا را بر من سخت گرفتى ، من هم تاب و طاقتم را از دست دادم و دچار فتنه شدم . ايوب (عليه السلام) را مى آورند و به شخص بلا كشيده مى گويند : بلاى تو شديدتر
بود يا ايوب ؟ او به بلا دچار شد ، ولى گرفتار فتنه نشد(1) !
توبه ميراث آدم و حوا
آدم به عنوان خليفه ى خداوند و نايب حضرت رب العزه آفريده شد ، و پس از اعتدال و استواء بدن ، روح خدايى در او جلوه كرد(2) ، و شايسته ى مقام علم الاسمايى گشت ، و فرشتگان به خاطر عظمت و كرامتش ، به امر حضرت حق در برابر او سجده كردند ، آنگاه به فرمان خداوند همراه با همسرش در بهشت ساكن شد(3) . تمام نعمت هاى بهشت در اختيار او قرار گرفت و استفاده از آن مجموعه براى او و همسرش بلامانع اعلام شد ، جز اينكه از هر دو خواستند به درختى معين نزديك نشوند ، كه با نزديك شدن به آن درخت از ستمكاران خواهند شد(4) . شيطان كه به خاطر سر تافتن از سجده بر آدم ، از حريم حق رانده شده بود و آثار لعنت حق او را زجر مى داد ، و تكبر و خودبينى اش نمى گذاشت به پيشگاه مقدس يار برگردد ، از باب كينه و دشمنى نسبت به آدم و همسرش ، در مقام وسوسه نمودن آنان بر آمد ، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود آشكار سازد ، و با اطاعت نمودن از او ، مقام كرامت و عظمتشان را از دست بدهند ، و از بهشت عنبر سرشت اخراج شوند ، و روى رحمت و لطف حق از آنان برگردد .
او با اين جملات به وسوسه كردن آنان براى خوردن از ميوه ى آن درخت اقدام كرد :
اى آدم و حوا ! خداوند شما را از اين درخت نهى نكرد جز به اين علت كه اگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ كافى: 8 / 228، حديث يأجوج و مأجوج، حديث 291; بحار الأنوار: 12 / 341، باب 10، حديث 2.
2 ـ كافى : 72 .
3 ـ بقره ( 2 ) : 30 ـ 35 .
4 ـ اعراف ( 7 ) : 19 ( وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَـا وَلاَ تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ ) .
از آن بخوريد فرشته مى شويد يا در اين باغ سرسبز و خرم ، تا ابد خواهيد ماند .
و براى اينكه پاى وسوسه ى خود را در قلب آن دو نفر محكم و ثابت نمايد ، براى آنان سوگند خورد كه من جز خير شما را نمى خواهم(1) . وسوسه ى پرجاذبه و قسم شيطان ، حرص آن دو نفر را شعلهور ساخت . حرص ، بين آنان و نهى حق ، حجاب شد . به وسوسه ى او فريب خوردند و مغرور شدند ، و به عرصه ى تاريك نافرمانى از خداوند درافتادند ، و بر مخالفت با خواسته ى حق جرأت يافتند ، و باطل در نظرشان زيبا آمد !
از آن درخت خوردند ، اندامشان آشكار شد ، لباس وقار و هيبت و نور و كرامت را از دست دادند ، شروع كردند به قرار دادن برگهاى بهشتى بر يكديگر تا آنان را در پوشد ، پروردگارشان آنان را مورد خطاب قرار داد كه آيا شما را از نزديك شدن به آن درخت نهى نكردم ؟ و اعلام ننمودم كه شيطان براى شما دشمنى است آشكار(2) ؟!
آدم و حوا از بهشت اخراج شدند ، مقام خلافت و علم و مسجود ملائكه بودن ، براى آنان كارى نكرد ، از آن مقامى كه به آنان داده شده بود هبوط كردند ، و براى ادامه ى حيات در زمين قرار گرفتند .
دورى از مقام قرب ، از دست دادن همنشينى با فرشتگان ، محروم شدن از بهشت ، بى توجهى به نهى حق و اطاعت از شيطان ، غمى سنگين و اندوهى سخت و حسرتى دردآور بر دوش جانشان گذاشت . از زندان مخوف و محدود خودپسندى ، و خود ديدن كه علت محروميت و ممنوعيت از رحمت و عنايت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اعراف ( 7 ) : 20 ـ 21 ( فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِىَ لَهُمَا مَا وُرِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الخَالِدِينَ * وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ) .
2 ـ اعراف ( 7 ) : 22 ( فَدَلاَّهُمَا بِغُرُور فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ ) .
محبوب ، و افتادن در دام ماسوى الله است درآمدند ، و به فضاى بيدارى و عشق و علاقه و ايمان به دوست وارد شدند ، فضايى كه منافع سرشارى در دنيا ، و سود بى نهايتى در آخرت نصيب انسان مى كند .

 

دانلود فایل

تحقیق گنهكاران و قدرت بر توبه | ویرایش نو baran

تحقیق گنهكاران و قدرت بر توبه تحقیق, گنهكاران, و, قدرت, بر, توبه گنهكاران و قدرت بر توبه
هيچ مادرى در جهان هستى ، فرزند خود را گنهكار نزاييده ، و كودك رحم را عاصى و خطاكار به دنيا نياورده .
كودك در حالى قدم به عرصه گاه حيات مى گذارد كه از علم و دانش و تفكر و انديشه خالى است ، و از آنچه در اطرافش مى گذرد كاملا بى خبر است .
طفل وقتى وارد فضاى اين جهان مى شود ، جز گريه كردن و مكيدن شير چيزى نمى داند ، آن هم از گريه و مكيدن شير در لحظات اول در عين اينكه ناله مى زند و شير مى خورد غافل است . غرايز و احساسات و شهوات او به تدريج وارد ميدان فعاليت مى شود ، و آنچه را بايد براى برپا كردن خيمه ى حيات تعليم بگيرد ، از اطرافيان خود و فعل و انفعالات طبيعى ياد مى گيرد .
هم چنانكه بدن او در طول زندگى در معرض انواع بيماريها قرار مى گيرد ، فكر و روحش ، و نفس و قلبش نيز در معرض خطا و اشتباه مى رود و در عمل و اخلاق مبتلاى به گناه مى گردد ، بنابراين گناه همچون بيمارى بدن عارضى است نه ذاتى .
بيمارى بدن و جسم او با دارويى كه طبيب تجويز مى كند معالجه مى شود ، فكر و روح و نفس بيمارش نيز با اجراى دستورات حضرت حق درمان مى پذيرد .
گنهكار با عرفان به وضع خويش ، و معرفت به حلال و حرام خدا ، با رجوع به
طبيب روحانى و دستور العمل گرفتن از او ، براى توبه از گناه آماده مى شود ، و با اميد و دلگرمى به رحمت حضرت حق از عرصه ى گناه بيرون مى آيد ، و همچون روزى كه از مادر متولد شده پاك مى گردد .
گنهكار نمى تواند ادعا كند نمى توانم توبه كنم ، زيرا كسى كه قدرت بر گناه دارد ، بدون شك قدرت بر توبه هم دارد .
آرى انسانى كه توانايى بر خوردن و آشاميدن ، رفتن و آمدن ، گفتن و شنيدن ، ازدواج و كسب و كار ، ورزش و رياضت ، مسافرت و معاشرت و زور آزمايى دارد ، و اگر طبيبى به خاطر بيمارى خاصش او را از بسيارى از غذاها و نوشيدنيها پرهيز دهد ، او از ترس ريشه دار شدن بيمارى با كمال قدرت از خوردن آن غذاها و نوشيدنيها خوددارى مى كند ، مى تواند از گناهانى كه به آن دچار است بپرهيزد ، و از معصيت هايى كه به آن گرفتار است خوددارى نمايد .
عذر هيچ گنهكارى در عدم قدرت بر توبه در پيشگاه حضرت حق قابل قبول نيست ، اگر قدرت بر توبه براى اهل گناه نبود ، از جانب خداوند دعوت به توبه و انابه نمى شدند .
گنهكار بايد اين حقيقت را باور كند كه در هر شرايطى ، و در هر موقعيتى قدرت بر ترك گناه را دارد ، و بر اساس آيات قرآن خداوند مهربان و توبه پذير ، توبه اش را قبول مى كند و گناهانش را گرچه به عدد ريگ بيابان باشد ، در معرض عفو و مغفرت و رحمت قرار مى دهد ، و پرونده ى سياهش را به سپيدى چشم پوشى از همه ى گناهانش آراسته مى كند .
گنهكار بايد اين معنا را آگاه باشد كه اگر به ترك گناه و شستشوى درون و برونش برنخيزد ، و عصيان و خلافش را ادامه بدهد خداوند او را به اشد عذاب دچار مى نمايد ، و جريمه و عقوبت سنگينى را بر او بار خواهد كرد .
خداى بزرگ در قرآن مجيد بدين گونه خود را معرفى مى كند :
غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ . . . (1) .
خداوند ، بخشنده ى گناه ، و پذيرنده ى توبه ى گنهكار ، و داراى عقابى شديد است .
امام معصوم در دعاى افتتاح بدين صورت خداوند را معرفى مى نمايد :
وَاَيْقَنْتُ اَنَّكَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ ، وَاَشَدُّ المُعَاقِبِينَ فِى مَوْضِعِ النَّكالِ وَالنَّقِمَةِ
يقين و باور دارم كه تو مهربانترين مهربانانى در جاى

 

دانلود فایل

پاورپوینت توبه | ویرایش نو baran

پاورپوینت توبه توبه,درباره توبه,پاورپوینت توبه,پاورپوینت درباره توبه,پاورپوینت در مورد توبه توبه چراغ راه انسان در تاریکی هاست و سرمایه بنده ای است که همه چیزش را بر باد داده است. در فضیلت توبه همین روایت امام باقر (ع) کافی است که می فرمایند: «خداوند متعال نسبت به توبه بنده اش شادمان تر است از مردی که در شبی تاریک، در یک بیابان، مَرکب و توشه اش را گم کرده و ناگاه پیدایش کند». توبه آنقدر اهمیت دارد که خداوند علاوه بر آنکه گناه بنده اش را می پوشاند آن را به حسنه تبدیل می کند.
خداوند متعال می فرمایند: مگر آن کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خداوند بدی هایشان را یه نیکی مبدل می کند و خداوند آمرزنده و مهربان است…

فهرست مطالب:
مقدمه
توبه در قرآن
تفاوت های اساسی استغفار و توبه
انواع توبه
توبه عوام
توبه خواص
توبه اخص
راه های توبه از انواع گناهان
فضیلت توبه
علت قبول نشدن توبه
شرایط صحت و کمال توبه
منابع

 

دانلود فایل

دریافت تحقیق در مورد توبه و بازگشت به خدا و آیات آن در قرآن با کد 20160

تحقیق, در, مورد, توبه, و, بازگشت, به, خدا, و, آیات, آن, در, قرآن,

تحقیق در مورد توبه و بازگشت به خدا و آیات آن در قرآن

بازگشت به حق
گنهكاران و قدرت بر توبه
هيچ مادرى در جهان هستى ، فرزند خود را گنهكار نزاييده ، و كودك رحم را عاصى و خطاكار به دنيا نياورده .
كودك در حالى قدم به عرصه گاه حيات مى گذارد كه از علم و دانش و تفكر و انديشه خالى است ، و از آنچه در اطرافش مى گذرد كاملا بى خبر است .
طفل وقتى وارد فضاى اين جهان مى شود ، جز گريه كردن و مكيدن شير چيزى نمى داند ، آن هم از گريه و مكيدن شير در لحظات اول در عين اينكه ناله مى زند و شير مى خورد غافل است . غرايز و احساسات و شهوات او به تدريج وارد ميدان فعاليت مى شود ، و آنچه را بايد براى برپا كردن خيمه ى حيات تعليم بگيرد ، از اطرافيان خود و فعل و انفعالات طبيعى ياد مى گيرد .
هم چنانكه بدن او در طول زندگى در معرض انواع بيماريها قرار مى گيرد ، فكر و روحش ، و نفس و قلبش نيز در معرض خطا و اشتباه مى رود و در عمل و اخلاق مبتلاى به گناه مى گردد ، بنابراين گناه همچون بيمارى بدن عارضى است نه ذاتى .
بيمارى بدن و جسم او با دارويى كه طبيب تجويز مى كند معالجه مى شود ، فكر و روح و نفس بيمارش نيز با اجراى دستورات حضرت حق درمان مى پذيرد .
گنهكار با عرفان به وضع خويش ، و معرفت به حلال و حرام خدا ، با رجوع به
طبيب روحانى و دستور العمل گرفتن از او ، براى توبه از گناه آماده مى شود ، و با اميد و دلگرمى به رحمت حضرت حق از عرصه ى گناه بيرون مى آيد ، و همچون روزى كه از مادر متولد شده پاك مى گردد .
گنهكار نمى تواند ادعا كند نمى توانم توبه كنم ، زيرا كسى كه قدرت بر گناه دارد ، بدون شك قدرت بر توبه هم دارد .
آرى انسانى كه توانايى بر خوردن و آشاميدن ، رفتن و آمدن ، گفتن و شنيدن ، ازدواج و كسب و كار ، ورزش و رياضت ، مسافرت و معاشرت و زور آزمايى دارد ، و اگر طبيبى به خاطر بيمارى خاصش او را از بسيارى از غذاها و نوشيدنيها پرهيز دهد ، او از ترس ريشه دار شدن بيمارى با كمال قدرت از خوردن آن غذاها و نوشيدنيها خوددارى مى كند ، مى تواند از گناهانى كه به آن دچار است بپرهيزد ، و از معصيت هايى كه به آن گرفتار است خوددارى نمايد .
عذر هيچ گنهكارى در عدم قدرت بر توبه در پيشگاه حضرت حق قابل قبول نيست ، اگر قدرت بر توبه براى اهل گناه نبود ، از جانب خداوند دعوت به توبه و انابه نمى شدند .
گنهكار بايد اين حقيقت را باور كند كه در هر شرايطى ، و در هر موقعيتى قدرت بر ترك گناه را دارد ، و بر اساس آيات قرآن خداوند مهربان و توبه پذير ، توبه اش را قبول مى كند و گناهانش را گرچه به عدد ريگ بيابان باشد ، در معرض عفو و مغفرت و رحمت قرار مى دهد ، و پرونده ى سياهش را به سپيدى چشم پوشى از همه ى گناهانش آراسته مى كند .
گنهكار بايد اين معنا را آگاه باشد كه اگر به ترك گناه و شستشوى درون و برونش برنخيزد ، و عصيان و خلافش را ادامه بدهد خداوند او را به اشد عذاب دچار مى نمايد ، و جريمه و عقوبت سنگينى را بر او بار خواهد كرد .
خداى بزرگ در قرآن مجيد بدين گونه خود را معرفى مى كند :
غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ . . . (1) .
خداوند ، بخشنده ى گناه ، و پذيرنده ى توبه ى گنهكار ، و داراى عقابى شديد است .
امام معصوم در دعاى افتتاح بدين صورت خداوند را معرفى مى نمايد :
وَاَيْقَنْتُ اَنَّكَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ ، وَاَشَدُّ المُعَاقِبِينَ فِى مَوْضِعِ النَّكالِ وَالنَّقِمَةِ
يقين و باور دارم كه تو مهربانترين مهربانانى در جاى عفو و رحمت ، و شديدترين عقاب كنندگانى در محل عقاب و انتقام .
خداوند مهربان در قرآن مجيد به گنهكاران اعلام نموده :
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (2) .
به بندگانم ، آنان كه بر خود اسراف كردند بگو از رحمت خدا نااميد نباشيد ، خداوند تمام گناهان را مى آمرزد ، همانا او آمرزنده ى مهربان است .
بنابراين با توجه به توبه پذيرى حق و قدرتى كه گنهكار بر ترك گناه دارد ، و آياتى كه در قرآن به گنهكار ، مژده ى عفو و رحمت مى دهد ، براى اهل گناه در ترك گناه هيچ عذرى باقى نيست ، به همين خاطر بر گنهكار توبه از گناه واجب فورى و واجب اخلاقى و واجب عقلى است .
گنهكارى كه به توبه برنخيزد ، و به جبران گذشته اقدام ننمايد ، و درون و برون را از گناه پاك نكند ، چنانكه در دنيا در پيشگاه پاكان و عقل و وجدان و حكمت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ غافر ( 40 ) : 3 .
2 ـ زمر ( 39 ) : 53 .
و منطق محكوم است ، در آخرت در پيشگاه حضرت حق به طريق اولى محكوم است . چنين گنهكارى در قيامت با اندوه و حسرت ، و ندامت و پشيمانى فرياد مى زند :
لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ المُـحْسِنِينَ (1) .
كاش براى من زمينه ى بازگشتى به دنيا بود تا از نيكوكاران مى شدم !
خداوند در جوابش مى گويد :
بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ (2) .
آرى ، محققاً آيات من براى دستگيرى و هدايتت به تو رسيد ، تو آنها را تكذيب نمودى و راه سركشى از دستورات من را پيش گرفتى ، و تو از ناسپاسان بودى .
در آن روز است كه براى نجات گنهكار ، عوضى به جاى دين و عمل از او قبول نمى كنند ، و بر پيشانى وجود او مهر محكوميت مى زنند .
وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الاَْرْضِ جَمِيعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ (3) .
اگر اهل ستم تمام آنچه را در زمين است و همانند آن را در اختيار داشته باشند ، هر آينه همه را فدا كنند تا از عذاب سخت قيامت برهند ، ( ولى چنين چيزى نخواهد شد ) و از جانب حق براى آنان برنامه هايى آشكار گردد كه گمان نمى بردند .
اميرالمؤمنين (عليه السلام) در دعاى كميل ، در اينكه در دنيا و آخرت گنهكار را در عدم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ زمر ( 39 ) : 58 .
2 ـ زمر ( 39 ) : 59 .
3 ـ زمر ( 39 ) : 47 .
توبه هيچ عذرى در پيشگاه حق نيست ، و خدا را نسبت به گنهكار حجت كامل و تمام است مى گويد :
فَلَكَ الحُجَّةُ عَلَىَّ فِى جَمِيعِ ذَلِكَ وَلاَ حُجَّةَ لِى فِيمَا جَرى عَلَىَّ فِيهِ قَضَاءُكَ . . .
تو را بر من در تمام آنچه از خطا و معصيت و گناه و هوا و هوس و متابعت از شيطان گذشته حجت است ، و براى من در آنچه كه قضايت بر آن جارى شده هيچ گونه حجتى نيست .
روايتى عجيب در مسأله ى حجت حق بر بندگان
عبد الاعلى مولى آل سام مى گويد از حضرت صادق (عليه السلام) شنيدم ، مى فرمودند :
در قيامت زنى زيبا چهره را كه به خاطر زيباييش در دنيا دچار فتنه شد به دادگاه الهى مى آورند ، مى گويد : پروردگارا ! مرا زيبا آفريدى تا جايى كه به خاطر زيباييم برخورد كردم به آنچه كه برخورد كردم ، در آن هنگام حضرت مريم (عليها السلام)را مى آورند و در جواب آن زن گفته مى شود : تو نيكوترى يا مريم ؟ ما مريم را نيكو آفريديم ولى خود را از فتنه حفظ كرد ! جوانى نيكو صورت را مى آورند كه در دنيا محض زيبايى چهره و اندامش دچار فتنه شد ، عرضه مى دارد : خداوندا ! به من چهره ى زيبا دادى تا جايى كه ديدم از زنان آنچه را ديدم . در آن وقت يوسف را مى آورند و در پاسخ آن جوان گفته مى شود : تو زيباترى يا يوسف ؟ ما يوسف را زيبا آفريديم ولى او به خاطر زيباييش دچار فتنه نشد . مبتلا به بلا را مى آورند كه به خاطر بلايش و صبر نكردنش گرفتار فتنه شد ، مى گويد : خداوندا ! بلا را بر من سخت گرفتى ، من هم تاب و طاقتم را از دست دادم و دچار فتنه شدم . ايوب (عليه السلام) را مى آورند و به شخص بلا كشيده مى گويند : بلاى تو شديدتر
بود يا ايوب ؟ او به بلا دچار شد ، ولى گرفتار فتنه نشد(1) !
توبه ميراث آدم و حوا
آدم به عنوان خليفه ى خداوند و نايب حضرت رب العزه آفريده شد ، و پس از اعتدال و استواء بدن ، روح خدايى در او جلوه كرد(2) ، و شايسته ى مقام علم الاسمايى گشت ، و فرشتگان به خاطر عظمت و كرامتش ، به امر حضرت حق در برابر او سجده كردند ، آنگاه به فرمان خداوند همراه با همسرش در بهشت ساكن شد(3) . تمام نعمت هاى بهشت در اختيار او قرار گرفت و استفاده از آن مجموعه براى او و همسرش بلامانع اعلام شد ، جز اينكه از هر دو خواستند به درختى معين نزديك نشوند ، كه با نزديك شدن به آن درخت از ستمكاران خواهند شد(4) . شيطان كه به خاطر سر تافتن از سجده بر آدم ، از حريم حق رانده شده بود و آثار لعنت حق او را زجر مى داد ، و تكبر و خودبينى اش نمى گذاشت به پيشگاه مقدس يار برگردد ، از باب كينه و دشمنى نسبت به آدم و همسرش ، در مقام وسوسه نمودن آنان بر آمد ، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود آشكار سازد ، و با اطاعت نمودن از او ، مقام كرامت و عظمتشان را از دست بدهند ، و از بهشت عنبر سرشت اخراج شوند ، و روى رحمت و لطف حق از آنان برگردد .
او با اين جملات به وسوسه كردن آنان براى خوردن از ميوه ى آن درخت اقدام كرد :
اى آدم و حوا ! خداوند شما را از اين درخت نهى نكرد جز به اين علت كه اگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ كافى: 8 / 228، حديث يأجوج و مأجوج، حديث 291; بحار الأنوار: 12 / 341، باب 10، حديث 2.
2 ـ كافى : 72 .
3 ـ بقره ( 2 ) : 30 ـ 35 .
4 ـ اعراف ( 7 ) : 19 ( وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَـا وَلاَ تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ ) .
از آن بخوريد فرشته مى شويد يا در اين باغ سرسبز و خرم ، تا ابد خواهيد ماند .
و براى اينكه پاى وسوسه ى خود را در قلب آن دو نفر محكم و ثابت نمايد ، براى آنان سوگند خورد كه من جز خير شما را نمى خواهم(1) . وسوسه ى پرجاذبه و قسم شيطان ، حرص آن دو نفر را شعلهور ساخت . حرص ، بين آنان و نهى حق ، حجاب شد . به وسوسه ى او فريب خوردند و مغرور شدند ، و به عرصه ى تاريك نافرمانى از خداوند درافتادند ، و بر مخالفت با خواسته ى حق جرأت يافتند ، و باطل در نظرشان زيبا آمد !
از آن درخت خوردند ، اندامشان آشكار شد ، لباس وقار و هيبت و نور و كرامت را از دست دادند ، شروع كردند به قرار دادن برگهاى بهشتى بر يكديگر تا آنان را در پوشد ، پروردگارشان آنان را مورد خطاب قرار داد كه آيا شما را از نزديك شدن به آن درخت نهى نكردم ؟ و اعلام ننمودم كه شيطان براى شما دشمنى است آشكار(2) ؟!
آدم و حوا از بهشت اخراج شدند ، مقام خلافت و علم و مسجود ملائكه بودن ، براى آنان كارى نكرد ، از آن مقامى كه به آنان داده شده بود هبوط كردند ، و براى ادامه ى حيات در زمين قرار گرفتند .
دورى از مقام قرب ، از دست دادن همنشينى با فرشتگان ، محروم شدن از بهشت ، بى توجهى به نهى حق و اطاعت از شيطان ، غمى سنگين و اندوهى سخت و حسرتى دردآور بر دوش جانشان گذاشت . از زندان مخوف و محدود خودپسندى ، و خود ديدن كه علت محروميت و ممنوعيت از رحمت و عنايت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اعراف ( 7 ) : 20 ـ 21 ( فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِىَ لَهُمَا مَا وُرِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الخَالِدِينَ * وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ) .
2 ـ اعراف ( 7 ) : 22 ( فَدَلاَّهُمَا بِغُرُور فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ ) .
محبوب ، و افتادن در دام ماسوى الله است درآمدند ، و به فضاى بيدارى و عشق و علاقه و ايمان به دوست وارد شدند ، فضايى كه منافع سرشارى در دنيا ، و سود بى نهايتى در آخرت نصيب انسان مى كند .

دانلود فایل

دریافت تحقیق گنهكاران و قدرت بر توبه با کد 20390

تحقیق, گنهكاران, و, قدرت, بر, توبه

تحقیق گنهكاران و قدرت بر توبه

گنهكاران و قدرت بر توبه
هيچ مادرى در جهان هستى ، فرزند خود را گنهكار نزاييده ، و كودك رحم را عاصى و خطاكار به دنيا نياورده .
كودك در حالى قدم به عرصه گاه حيات مى گذارد كه از علم و دانش و تفكر و انديشه خالى است ، و از آنچه در اطرافش مى گذرد كاملا بى خبر است .
طفل وقتى وارد فضاى اين جهان مى شود ، جز گريه كردن و مكيدن شير چيزى نمى داند ، آن هم از گريه و مكيدن شير در لحظات اول در عين اينكه ناله مى زند و شير مى خورد غافل است . غرايز و احساسات و شهوات او به تدريج وارد ميدان فعاليت مى شود ، و آنچه را بايد براى برپا كردن خيمه ى حيات تعليم بگيرد ، از اطرافيان خود و فعل و انفعالات طبيعى ياد مى گيرد .
هم چنانكه بدن او در طول زندگى در معرض انواع بيماريها قرار مى گيرد ، فكر و روحش ، و نفس و قلبش نيز در معرض خطا و اشتباه مى رود و در عمل و اخلاق مبتلاى به گناه مى گردد ، بنابراين گناه همچون بيمارى بدن عارضى است نه ذاتى .
بيمارى بدن و جسم او با دارويى كه طبيب تجويز مى كند معالجه مى شود ، فكر و روح و نفس بيمارش نيز با اجراى دستورات حضرت حق درمان مى پذيرد .
گنهكار با عرفان به وضع خويش ، و معرفت به حلال و حرام خدا ، با رجوع به
طبيب روحانى و دستور العمل گرفتن از او ، براى توبه از گناه آماده مى شود ، و با اميد و دلگرمى به رحمت حضرت حق از عرصه ى گناه بيرون مى آيد ، و همچون روزى كه از مادر متولد شده پاك مى گردد .
گنهكار نمى تواند ادعا كند نمى توانم توبه كنم ، زيرا كسى كه قدرت بر گناه دارد ، بدون شك قدرت بر توبه هم دارد .
آرى انسانى كه توانايى بر خوردن و آشاميدن ، رفتن و آمدن ، گفتن و شنيدن ، ازدواج و كسب و كار ، ورزش و رياضت ، مسافرت و معاشرت و زور آزمايى دارد ، و اگر طبيبى به خاطر بيمارى خاصش او را از بسيارى از غذاها و نوشيدنيها پرهيز دهد ، او از ترس ريشه دار شدن بيمارى با كمال قدرت از خوردن آن غذاها و نوشيدنيها خوددارى مى كند ، مى تواند از گناهانى كه به آن دچار است بپرهيزد ، و از معصيت هايى كه به آن گرفتار است خوددارى نمايد .
عذر هيچ گنهكارى در عدم قدرت بر توبه در پيشگاه حضرت حق قابل قبول نيست ، اگر قدرت بر توبه براى اهل گناه نبود ، از جانب خداوند دعوت به توبه و انابه نمى شدند .
گنهكار بايد اين حقيقت را باور كند كه در هر شرايطى ، و در هر موقعيتى قدرت بر ترك گناه را دارد ، و بر اساس آيات قرآن خداوند مهربان و توبه پذير ، توبه اش را قبول مى كند و گناهانش را گرچه به عدد ريگ بيابان باشد ، در معرض عفو و مغفرت و رحمت قرار مى دهد ، و پرونده ى سياهش را به سپيدى چشم پوشى از همه ى گناهانش آراسته مى كند .
گنهكار بايد اين معنا را آگاه باشد كه اگر به ترك گناه و شستشوى درون و برونش برنخيزد ، و عصيان و خلافش را ادامه بدهد خداوند او را به اشد عذاب دچار مى نمايد ، و جريمه و عقوبت سنگينى را بر او بار خواهد كرد .
خداى بزرگ در قرآن مجيد بدين گونه خود را معرفى مى كند :
غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ . . . (1) .
خداوند ، بخشنده ى گناه ، و پذيرنده ى توبه ى گنهكار ، و داراى عقابى شديد است .
امام معصوم در دعاى افتتاح بدين صورت خداوند را معرفى مى نمايد :
وَاَيْقَنْتُ اَنَّكَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ ، وَاَشَدُّ المُعَاقِبِينَ فِى مَوْضِعِ النَّكالِ وَالنَّقِمَةِ
يقين و باور دارم كه تو مهربانترين مهربانانى در جاى

دانلود فایل

دریافت پاورپوینت توبه با کد 27516

توبه,درباره توبه,پاورپوینت توبه,پاورپوینت درباره توبه,پاورپوینت در مورد توبه

پاورپوینت توبه

توبه چراغ راه انسان در تاریکی هاست و سرمایه بنده ای است که همه چیزش را بر باد داده است. در فضیلت توبه همین روایت امام باقر (ع) کافی است که می فرمایند: «خداوند متعال نسبت به توبه بنده اش شادمان تر است از مردی که در شبی تاریک، در یک بیابان، مَرکب و توشه اش را گم کرده و ناگاه پیدایش کند». توبه آنقدر اهمیت دارد که خداوند علاوه بر آنکه گناه بنده اش را می پوشاند آن را به حسنه تبدیل می کند.
خداوند متعال می فرمایند: مگر آن کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خداوند بدی هایشان را یه نیکی مبدل می کند و خداوند آمرزنده و مهربان است…

فهرست مطالب:
مقدمه
توبه در قرآن
تفاوت های اساسی استغفار و توبه
انواع توبه
توبه عوام
توبه خواص
توبه اخص
راه های توبه از انواع گناهان
فضیلت توبه
علت قبول نشدن توبه
شرایط صحت و کمال توبه
منابع

دانلود فایل