خمينى

تحقیق اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى | ویرایش نو baran

تحقیق اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى تحقیق, اسلامى, شدن, دانشگاهها, در, نگاه, امام, خمينى اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى
يكى از مهمترين عوامل اسلامى شدن دانشگاهها تدوين صحيح علوم انسانى بر اساس علوم اسلامى، هماهنگ با آخرين پيشرفتهاى علوم انسانى در مغرب زمين مى‏باشد. اما در اينجا بايد نكاتى را در تحقق اين امر بنيادين و سرنوشت‏ساز در عرصه دانشگاهها و مراكز آموزشى مورد توجه جدى قرار داد و آن اينكه در اسلام بعد از تاريخ صدر آن با عدم فعليت تاريخى و سياسى نظام ولايت در زمان حيات ائمه خصوصا بعد از شهادت امام حسن (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ايران، جنبه سياسى و اجتماعى اسلام كه در عرصه حكومت در انحصار خلفاى بنى‏اميه و بنى‏عباس و بعدا سلاطين مستبد قرار گرفت، از جنبه فكرى، اعتقادى و معنوى آن جدا گشت و در نتيجه با وجود رشد علوم الهى و حتى طبيعى و رياضى در تاريخ و تمدن اسلامى، علوم انسانى از جامعه شناسى تا علم سياست و اقتصاد به علت عدم وجود آزاديهاى سياسى به انحطاط كامل گراييد تا بعد از نهضت مشروطه، با روى كار آمدن حكومت وابسته پهلوى، با وجود طرفدارى اين رژيم در غربى كردن جامعه اسلامى مجددا به علت فقدان استقلال و آزاديهاى ملى و سياسى، علوم اجتماعى و انسانى عليرغم تاثيرپذيرى سطحى و صورى از تفكر و تمدن غرب مجال رشد و نضج كافى نيافت. تا با ظهور انقلاب اسلامى و تشكيل نظام مقدس مبتنى بر ولايت و رهبرى حضرت امام‏خمينى (ره)، مسائل معنوى و علوم دينى با جنبه‏هاى سياسى، اجتماعى و مادى، پيوندى مستحكم يافت كه بعدا مى‏بايست در انقلابى فرهنگى با تبيين و تفسير علمى اين پيوند مقدس به صورتى علمى و دانشگاهى در عرصه تدوين علوم انسانى بر اساس مبانى اصيل اسلامى كه بعد از شهادت امام حسن مجتبى (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ايران به علت ظهور و حاكميت‏حكومتهاى غير دينى و مستبد مسكوت ماند، صورت مى‏پذيرفت. اما متاسفانه عدم تحقق اين امر اساسى بعد از وقوع انقلاب اسلامى بتدريج موجب ازدياد فقر فرهنگى در زمينه علوم انسانى و تجربى جديد و در نتيجه باعث تشديد وابستگى فكرى برخى از اساتيد دانشگاهى ايران به غرب گرديد و اين امر نيز تاكنون موجب ظهور برخى بحرانهاى فكرى، سياسى و دانشگاهى در اين سرزمين گرديده است و امروز بعد از تحقق نظام ولايت در اين كشور با تهاجم و شبيخون فرهنگى غرب، دانشگاههاى ايران عرصه تاخت و تازانديشه‏هاى ضد اسلامى و ضد ولائى گشته است تا به حدى كه برخى از مراكز پژوهشى علمى و فكرى كشور نيز متاسفانه تحت تاثير اين امواج سهمگين غير اسلامى قرار گرفته‏اند. تا به آنجا كه مقام معظم رهبرى درباره اين امر خطير و حساس با صراحت هشدار داده و مكررا فرموده‏اند ‘آينده نظام وابسته به اسلامى كردن دانشگاهها مى‏باشد’ زيرا مى‏دانيم كه همه مسوولين نظام بدون استثناء درآينده همانند گذشته با تحصيل رسمى در دانشگاهها و يا در خارج از آن تحت تاثير وضعيت فكرى و اجتماعى آن مى‏باشند. آنچه در اين مورد ذكر آن بسيار سرنوشت‏ساز مى‏باشد اين است كه از آنجا كه بزرگترين پيام فرهنگى حضرت امام خمينى (ره) در ارتباط با نحوه تدوين علوم انسانى دانشگاهها بر اساس حقايق و تعاليم معنوى اسلامى در اين فرموده موجز اما بسيار عميق ايشان خلاصه مى‏شود كه ‘تمام علوم چه علوم طبيعى باشد و چه علوم غيرطبيعى باشد، آنكه اسلام مى‏خواهد، آن مقصدى كه اسلام دارد اين است كه تمام اينها مهار بشود به علوم الهى و به توحيد بازگردد’ (1) .انديشمندان و اساتيد متفكر و متعهد دانشگاهى و حوزوى مى‏بايست‏با نوعى وحدت فكرى و با نوعى همفكرى علمى به تدوين علوم انسانى جديد با استفاده از برخى دستاوردهاى علوم جديد در غرب براساس مبانى فكرى و علمى علوم اسلامى و حقايق مكتب بزرگ اسلام مبادرت ورزند تا قادر به ايجاد تحول و تحقق انقلاب فرهنگى مورد نياز كشورمان گردند تا به اين وسيله هم برخى معضلات عميق فرهنگى كشورمان مرتفع گردد و هم رسالت جهانى و فرهنگى عميق انقلاب بزرگ اسلامى در سطح جهان بحران زده معاصر محقق گردد.
در اينجا لازم است‏براى فهم عميق جمله مذكور حضرت امام كه در دنياى علمى و فكرى امروز جهان غرب و معاصر مورد توجه برخى بزرگترين متفكران معاصر قرن حاضر مى‏باشد اشاراتى كنيم (تا مشخص گردد كه امر تدوين علوم انسانى جديد بر اساس حقايق دين اسلام كه يكى از مهمترين اركان اسلامى شدن دانشگاهها و همه مراكز فكرى و آموزشى كشور است‏خود نياز به كارى فكرى و نظرى در سطح همه علوم اسلامى و بشرى با حضور همه‏انديشمندان اصيل اسلامى و عالم به معارف جديد بشرى دارد و به همين علت جز با تفكر و اجتهادى زنده و همه جانبه و جديد ممكن نمى‏باشد به عبارت ديگر تحقق اين امر اساسى نيازمند يك جهاد فرهنگى و علمى بزرگ مى‏باشد كه تنها با صدور چند بخشنامه عملى و يا نصيحت واندرز اخلاقى در سطح دانشگاهها هرگز ممكن نمى‏باشد.
در اينجا براى اينكه به ژرفاى سخن بزرگ معظم‏له وقوف كامل يابيم نظر يكى از بزرگترين فيزيكدانان و جهان‏شناسان تمام تاريخ علم مغرب زمين يعنى’ماكس پلانگ’ را در نيمه اول قرن حاضر متذكر مى‏گرديم ‘به اين ترتيب به جايى مى‏رسيم كه علم حدودى را كه از آنها نمى‏تواند تجاوز كند معين مى‏نمايد و در عين حال نواحى ديگرى را نشان مى‏دهد كه از حوزه فعاليت وى خارج است… نقطه عزيمت ما از سرزمين يك علم خصوصى بود و در ضمن به يك رشته مسائل رسيديم كه همه جنبه فيزيكى خالص داشتند ولى در پايان كار از جهانى كه فقط جنبه حسى داشت‏به يك جهان واقعى متافيزيكى رسيديم. (2)
‘برخى موانع اسلامى شدن دانشگاهها’
البته تحقق سخن حضرت امام (قدس سره) مبنى بر لزوم بازگشت همه علوم به علم شريف توحيد نيازمند تحقق ‘انقلاب فرهنگى’ بزرگى است كه متاسفانه تاكنون در عرصه دانشگاهها و مراكز پژوهشى تحقق نيافته است زيرا غالب اساتيد رشته‏هاى فلسفه و الهيات و عرفان كه مى‏بايست تاكنون به تدوين چارچوب و تعريف دقيقى از نگرش اسلام در خصوص جهان بينى فلسفى متناسب با تفكر و تمدن معاصر جهان براى هدايت علوم انسانى پايه و فنى اهتمام مى‏ورزيدند با بى‏تفاوتى و سكوت از اهتمام به چنين مساله سرنوشت‏سازى خوددارى نمودند و حتى برخى از آنها با وجود اعتقادات دينى و آشنايى با تفكر جهان غرب، حضور در چنين عرصه حياتى و ارتباط غير مستقيم و علمى با عرصه حكومت و سياست كشور اسلامى را نوعى كار ‘ايدئولوژيك’ و سياسى صرف تلقى كردند. از سوى ديگر با وجود چنين خلاء و فقر فرهنگى، بعضى از اساتيد علوم اجتماعى، اقتصادى و سياسى كه فاقد فهم عميق نسبت‏به مبانى فلسفى براى ايجاد چارچوب مورد نياز انقلاب فرهنگى در اين سرزمين الهى مى‏باشند، تحت تاثير مكاتب اجتماعى و سياسى غرب با طرفدارى ازبينش و فرهنگ علوم انسانى غرب، مروج غربگرايى در عرصه علوم انسانى و سياسى مى‏باشند و در اين ميان برخى از متخصصان علوم پايه و فنى كه مطالعاتى آزاد در مباحث فلسفى و دينى دارند با تلاش در ‘عصرى كردن معرفت دينى’ سعى در انطباق اسلام با مكتب ‘نئوپوزيتوسيم’ غرب كه در واقع مروج مكتب ‘ماترياليسم جديد و علمى’ مى‏باشد دارند و در اين جهت گروه كثيرى از عالمان علوم پايه و فنى به صورت سطحى و شخصى معتقدند كه علوم مذكور هيچ ارتباطى با رشته‏هايى چون فلسفه و خصوصا عرفان و الهيات و دين ندارند و بلكه در تباين و تخالف باعلوم مذكور هستند و خود داراى قلمروى كاملا مستقل مى‏باشند. چنين بينش مادى و حسى هم اكنون در ميان بسيارى از دانشجويان و برخى اساتيد علوم پايه و فنى و همچنين علوم اجتماعى و سياسى به علت فقدان و حضور يك جريان نيرومند و مترقى فرهنگ اسلامى كه درگذشته با متفكران و بزرگانى چون علامه طباطبايى، استاد شهيد مطهرى و… چنين بينش اصيل و بنيادين براى نسل گذشته را فراهم نمودند و اين تلاش عظيم فرهنگى در انطباق متعادل تعاليم عاليه اسلام با مقتضيات عصرجديد خود زمينه فرهنگى مورد نياز را براى تاسيس حكومت و انقلاب اسلامى در دو دهه گذشته بوجود آورد، نداى اقتباس كامل تفكر و تمدن غرب از جمله توسعه فرهنگى، اقتصادى و سياسى و همچنين كسب علوم جديد و حتى بينش برخى مكاتب فلسفى و الحادى و اومانيستى مغرب زمين را در برخى مراكز دانشگاهى و پژوهشى سر داده‏اند

 

دانلود فایل

تحقیق امام خمينى از ولادت تا رحلت | ویرایش نو baran

تحقیق امام خمينى از ولادت تا رحلت تحقیق, امام, خمينى, از, ولادت, تا, رحلت, امام خمينى از ولادت تا رحلت
در روز بيستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهريـور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 ميلادى) در شهرستان خمين از توابع استان مركزى ايران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله عليها, روح الـلـه المـوسـوى الخمينـى پـاى بـر خـاكدان طبيعت نهاد .او وارث سجاياى آباء و اجدادى بـود كه نسل در نسل در كار هـدايـت مردم وكسب مـعارف الهى كـوشيـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمينـى مرحوم آيه الـله سيد مصطفى مـوسـوى از معاصريـن مرحـوم آيه الـلـه العظمـى ميرزاى شيـرازى (رض), پـس از آنكه ساليانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نايل آمـده بـود بـه ايـران بازگشت و در خمـيـن ملجاء مردم و هادى آنان در امـور دينـى بـود. در حـالـيكه بيـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتيان و خوانين تحت حمايت عمال حكومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را كه در برابر زورگـوئـيهايشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسير خمـيـن به اراك وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهيـد بـراى اجراى حكـم الهى قصاص به .تهران (دار الحكـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزيدند تا قاتل قصاص گرديد
بديـن ترتبيب امام خـميـنى از اوان كـودكى با رنج يـتـيـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گرديد. وى دوران كـودكـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) كه خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آيـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانيف ) بوده است. همچنيـن نزد عمه مـكـرمه اش ( صاحبـه خانم ) كه بانـويى شجاع و حقجـو بـود سپرى كرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزيز نيز محـروم گـرديد .
هجرت به قـم, تحصيل دروس تكميلى وتدريس علوم اسلامى
اندكـى پـس از هجرت آيه الله العظمـى حاج شيخ عبد الكريـم حايرى يزدى ـ رحـمه الله عليه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمينى نيز رهـسپار حـوزه علميه قـم گرديد و به سرعت مراحل تحصيلات تكميلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتيد حـوزه قـم طـى كرد. كه مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معانى و بيان ) نزد مرحوم آقا مـيـرزا محمـد علـى اديب تهرانـى و تكميل دروس سطح نزد مرحـوم آيه الـله سيد محمد تقـى خـوانسارى, و بيشتر نزد مرحـوم آيه الـله سـيـد عـلى يثربى كاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعيـم حـوزه قـم آيـه الـله العظمى حاج شيخ عبدالكريـم حايرى يزدى ـ رضـوان الـلـه عليهـم نام برد .
پـس از رحلت آيه الله العظمـى حـايـرى يزدى تلاش امـام خمينـى به همراه جمعى ديگر از مجتهديـن حـوزه علميه قـم به نـتيچـه رسـيـد و آيه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعـيـم حـوزه عـلمـيـه عازم قـــم گـرديـد. در اين زمان, امام خمينـى به عـنـوان يـكـى از مـدرسيـن و مجتهديـن صـاحب راءى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علميه قـم به تدريـس چنديـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فيضيه, مسجـد اعظم, مسجـد محمـديه, مـدرسه حـاج ملاصـادق, مسجد سلماسى, و … همت گماشت و در حـوزه علميه نجف نيز قريب 14 سال در مسجـد شيخ اعطـم انصــــارى (ره) معارف اهل بـيت و فـقـه را در عاليترين سطـوح تدريـس نمود و در نجف بـود كه بـراى نخـستـيـن بار .مبانـى نظرى حكـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولايت فـقيه بازگـو نمود.

امـام خمينـى در سنگـر مبـارزه و قيــام
روحيه مبارزه و جهاد در راه خـدا ريـشـه در بينـش اعـتـقـادى و تربـيت و محيط خانـوادگى و شرايط سـيـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ايـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـيـر تكاملى آن به مـوازات تكـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ايـشان از يكـسـو و اوضاع و احـوال سياسـى و اجتماعى ايـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى ديگـر در اشكـال مخـتـلف ادامـه يـافـته است و در ســـال 1340 و 41 ماجراى انجمـنهاى ايالـتى و ولايـتى فرصـتـى پـديـد آورد تا ايـشان در رهبـريت قـيام و روحـانيـت ايـفاى نقـش كنـد و بـديـن تـرتـيـب

 

دانلود فایل

دریافت تحقیق اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى با کد 19961

تحقیق, اسلامى, شدن, دانشگاهها, در, نگاه, امام, خمينى

تحقیق اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى

اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى
يكى از مهمترين عوامل اسلامى شدن دانشگاهها تدوين صحيح علوم انسانى بر اساس علوم اسلامى، هماهنگ با آخرين پيشرفتهاى علوم انسانى در مغرب زمين مى‏باشد. اما در اينجا بايد نكاتى را در تحقق اين امر بنيادين و سرنوشت‏ساز در عرصه دانشگاهها و مراكز آموزشى مورد توجه جدى قرار داد و آن اينكه در اسلام بعد از تاريخ صدر آن با عدم فعليت تاريخى و سياسى نظام ولايت در زمان حيات ائمه خصوصا بعد از شهادت امام حسن (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ايران، جنبه سياسى و اجتماعى اسلام كه در عرصه حكومت در انحصار خلفاى بنى‏اميه و بنى‏عباس و بعدا سلاطين مستبد قرار گرفت، از جنبه فكرى، اعتقادى و معنوى آن جدا گشت و در نتيجه با وجود رشد علوم الهى و حتى طبيعى و رياضى در تاريخ و تمدن اسلامى، علوم انسانى از جامعه شناسى تا علم سياست و اقتصاد به علت عدم وجود آزاديهاى سياسى به انحطاط كامل گراييد تا بعد از نهضت مشروطه، با روى كار آمدن حكومت وابسته پهلوى، با وجود طرفدارى اين رژيم در غربى كردن جامعه اسلامى مجددا به علت فقدان استقلال و آزاديهاى ملى و سياسى، علوم اجتماعى و انسانى عليرغم تاثيرپذيرى سطحى و صورى از تفكر و تمدن غرب مجال رشد و نضج كافى نيافت. تا با ظهور انقلاب اسلامى و تشكيل نظام مقدس مبتنى بر ولايت و رهبرى حضرت امام‏خمينى (ره)، مسائل معنوى و علوم دينى با جنبه‏هاى سياسى، اجتماعى و مادى، پيوندى مستحكم يافت كه بعدا مى‏بايست در انقلابى فرهنگى با تبيين و تفسير علمى اين پيوند مقدس به صورتى علمى و دانشگاهى در عرصه تدوين علوم انسانى بر اساس مبانى اصيل اسلامى كه بعد از شهادت امام حسن مجتبى (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ايران به علت ظهور و حاكميت‏حكومتهاى غير دينى و مستبد مسكوت ماند، صورت مى‏پذيرفت. اما متاسفانه عدم تحقق اين امر اساسى بعد از وقوع انقلاب اسلامى بتدريج موجب ازدياد فقر فرهنگى در زمينه علوم انسانى و تجربى جديد و در نتيجه باعث تشديد وابستگى فكرى برخى از اساتيد دانشگاهى ايران به غرب گرديد و اين امر نيز تاكنون موجب ظهور برخى بحرانهاى فكرى، سياسى و دانشگاهى در اين سرزمين گرديده است و امروز بعد از تحقق نظام ولايت در اين كشور با تهاجم و شبيخون فرهنگى غرب، دانشگاههاى ايران عرصه تاخت و تازانديشه‏هاى ضد اسلامى و ضد ولائى گشته است تا به حدى كه برخى از مراكز پژوهشى علمى و فكرى كشور نيز متاسفانه تحت تاثير اين امواج سهمگين غير اسلامى قرار گرفته‏اند. تا به آنجا كه مقام معظم رهبرى درباره اين امر خطير و حساس با صراحت هشدار داده و مكررا فرموده‏اند ‘آينده نظام وابسته به اسلامى كردن دانشگاهها مى‏باشد’ زيرا مى‏دانيم كه همه مسوولين نظام بدون استثناء درآينده همانند گذشته با تحصيل رسمى در دانشگاهها و يا در خارج از آن تحت تاثير وضعيت فكرى و اجتماعى آن مى‏باشند. آنچه در اين مورد ذكر آن بسيار سرنوشت‏ساز مى‏باشد اين است كه از آنجا كه بزرگترين پيام فرهنگى حضرت امام خمينى (ره) در ارتباط با نحوه تدوين علوم انسانى دانشگاهها بر اساس حقايق و تعاليم معنوى اسلامى در اين فرموده موجز اما بسيار عميق ايشان خلاصه مى‏شود كه ‘تمام علوم چه علوم طبيعى باشد و چه علوم غيرطبيعى باشد، آنكه اسلام مى‏خواهد، آن مقصدى كه اسلام دارد اين است كه تمام اينها مهار بشود به علوم الهى و به توحيد بازگردد’ (1) .انديشمندان و اساتيد متفكر و متعهد دانشگاهى و حوزوى مى‏بايست‏با نوعى وحدت فكرى و با نوعى همفكرى علمى به تدوين علوم انسانى جديد با استفاده از برخى دستاوردهاى علوم جديد در غرب براساس مبانى فكرى و علمى علوم اسلامى و حقايق مكتب بزرگ اسلام مبادرت ورزند تا قادر به ايجاد تحول و تحقق انقلاب فرهنگى مورد نياز كشورمان گردند تا به اين وسيله هم برخى معضلات عميق فرهنگى كشورمان مرتفع گردد و هم رسالت جهانى و فرهنگى عميق انقلاب بزرگ اسلامى در سطح جهان بحران زده معاصر محقق گردد.
در اينجا لازم است‏براى فهم عميق جمله مذكور حضرت امام كه در دنياى علمى و فكرى امروز جهان غرب و معاصر مورد توجه برخى بزرگترين متفكران معاصر قرن حاضر مى‏باشد اشاراتى كنيم (تا مشخص گردد كه امر تدوين علوم انسانى جديد بر اساس حقايق دين اسلام كه يكى از مهمترين اركان اسلامى شدن دانشگاهها و همه مراكز فكرى و آموزشى كشور است‏خود نياز به كارى فكرى و نظرى در سطح همه علوم اسلامى و بشرى با حضور همه‏انديشمندان اصيل اسلامى و عالم به معارف جديد بشرى دارد و به همين علت جز با تفكر و اجتهادى زنده و همه جانبه و جديد ممكن نمى‏باشد به عبارت ديگر تحقق اين امر اساسى نيازمند يك جهاد فرهنگى و علمى بزرگ مى‏باشد كه تنها با صدور چند بخشنامه عملى و يا نصيحت واندرز اخلاقى در سطح دانشگاهها هرگز ممكن نمى‏باشد.
در اينجا براى اينكه به ژرفاى سخن بزرگ معظم‏له وقوف كامل يابيم نظر يكى از بزرگترين فيزيكدانان و جهان‏شناسان تمام تاريخ علم مغرب زمين يعنى’ماكس پلانگ’ را در نيمه اول قرن حاضر متذكر مى‏گرديم ‘به اين ترتيب به جايى مى‏رسيم كه علم حدودى را كه از آنها نمى‏تواند تجاوز كند معين مى‏نمايد و در عين حال نواحى ديگرى را نشان مى‏دهد كه از حوزه فعاليت وى خارج است… نقطه عزيمت ما از سرزمين يك علم خصوصى بود و در ضمن به يك رشته مسائل رسيديم كه همه جنبه فيزيكى خالص داشتند ولى در پايان كار از جهانى كه فقط جنبه حسى داشت‏به يك جهان واقعى متافيزيكى رسيديم. (2)
‘برخى موانع اسلامى شدن دانشگاهها’
البته تحقق سخن حضرت امام (قدس سره) مبنى بر لزوم بازگشت همه علوم به علم شريف توحيد نيازمند تحقق ‘انقلاب فرهنگى’ بزرگى است كه متاسفانه تاكنون در عرصه دانشگاهها و مراكز پژوهشى تحقق نيافته است زيرا غالب اساتيد رشته‏هاى فلسفه و الهيات و عرفان كه مى‏بايست تاكنون به تدوين چارچوب و تعريف دقيقى از نگرش اسلام در خصوص جهان بينى فلسفى متناسب با تفكر و تمدن معاصر جهان براى هدايت علوم انسانى پايه و فنى اهتمام مى‏ورزيدند با بى‏تفاوتى و سكوت از اهتمام به چنين مساله سرنوشت‏سازى خوددارى نمودند و حتى برخى از آنها با وجود اعتقادات دينى و آشنايى با تفكر جهان غرب، حضور در چنين عرصه حياتى و ارتباط غير مستقيم و علمى با عرصه حكومت و سياست كشور اسلامى را نوعى كار ‘ايدئولوژيك’ و سياسى صرف تلقى كردند. از سوى ديگر با وجود چنين خلاء و فقر فرهنگى، بعضى از اساتيد علوم اجتماعى، اقتصادى و سياسى كه فاقد فهم عميق نسبت‏به مبانى فلسفى براى ايجاد چارچوب مورد نياز انقلاب فرهنگى در اين سرزمين الهى مى‏باشند، تحت تاثير مكاتب اجتماعى و سياسى غرب با طرفدارى ازبينش و فرهنگ علوم انسانى غرب، مروج غربگرايى در عرصه علوم انسانى و سياسى مى‏باشند و در اين ميان برخى از متخصصان علوم پايه و فنى كه مطالعاتى آزاد در مباحث فلسفى و دينى دارند با تلاش در ‘عصرى كردن معرفت دينى’ سعى در انطباق اسلام با مكتب ‘نئوپوزيتوسيم’ غرب كه در واقع مروج مكتب ‘ماترياليسم جديد و علمى’ مى‏باشد دارند و در اين جهت گروه كثيرى از عالمان علوم پايه و فنى به صورت سطحى و شخصى معتقدند كه علوم مذكور هيچ ارتباطى با رشته‏هايى چون فلسفه و خصوصا عرفان و الهيات و دين ندارند و بلكه در تباين و تخالف باعلوم مذكور هستند و خود داراى قلمروى كاملا مستقل مى‏باشند. چنين بينش مادى و حسى هم اكنون در ميان بسيارى از دانشجويان و برخى اساتيد علوم پايه و فنى و همچنين علوم اجتماعى و سياسى به علت فقدان و حضور يك جريان نيرومند و مترقى فرهنگ اسلامى كه درگذشته با متفكران و بزرگانى چون علامه طباطبايى، استاد شهيد مطهرى و… چنين بينش اصيل و بنيادين براى نسل گذشته را فراهم نمودند و اين تلاش عظيم فرهنگى در انطباق متعادل تعاليم عاليه اسلام با مقتضيات عصرجديد خود زمينه فرهنگى مورد نياز را براى تاسيس حكومت و انقلاب اسلامى در دو دهه گذشته بوجود آورد، نداى اقتباس كامل تفكر و تمدن غرب از جمله توسعه فرهنگى، اقتصادى و سياسى و همچنين كسب علوم جديد و حتى بينش برخى مكاتب فلسفى و الحادى و اومانيستى مغرب زمين را در برخى مراكز دانشگاهى و پژوهشى سر داده‏اند

دانلود فایل

دریافت تحقیق امام خمينى از ولادت تا رحلت با کد 20003

تحقیق, امام, خمينى, از, ولادت, تا, رحلت,

تحقیق امام خمينى از ولادت تا رحلت

امام خمينى از ولادت تا رحلت
در روز بيستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهريـور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 ميلادى) در شهرستان خمين از توابع استان مركزى ايران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله عليها, روح الـلـه المـوسـوى الخمينـى پـاى بـر خـاكدان طبيعت نهاد .او وارث سجاياى آباء و اجدادى بـود كه نسل در نسل در كار هـدايـت مردم وكسب مـعارف الهى كـوشيـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمينـى مرحوم آيه الـله سيد مصطفى مـوسـوى از معاصريـن مرحـوم آيه الـلـه العظمـى ميرزاى شيـرازى (رض), پـس از آنكه ساليانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نايل آمـده بـود بـه ايـران بازگشت و در خمـيـن ملجاء مردم و هادى آنان در امـور دينـى بـود. در حـالـيكه بيـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتيان و خوانين تحت حمايت عمال حكومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را كه در برابر زورگـوئـيهايشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسير خمـيـن به اراك وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهيـد بـراى اجراى حكـم الهى قصاص به .تهران (دار الحكـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزيدند تا قاتل قصاص گرديد
بديـن ترتبيب امام خـميـنى از اوان كـودكى با رنج يـتـيـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گرديد. وى دوران كـودكـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) كه خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آيـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانيف ) بوده است. همچنيـن نزد عمه مـكـرمه اش ( صاحبـه خانم ) كه بانـويى شجاع و حقجـو بـود سپرى كرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزيز نيز محـروم گـرديد .
هجرت به قـم, تحصيل دروس تكميلى وتدريس علوم اسلامى
اندكـى پـس از هجرت آيه الله العظمـى حاج شيخ عبد الكريـم حايرى يزدى ـ رحـمه الله عليه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمينى نيز رهـسپار حـوزه علميه قـم گرديد و به سرعت مراحل تحصيلات تكميلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتيد حـوزه قـم طـى كرد. كه مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معانى و بيان ) نزد مرحوم آقا مـيـرزا محمـد علـى اديب تهرانـى و تكميل دروس سطح نزد مرحـوم آيه الـله سيد محمد تقـى خـوانسارى, و بيشتر نزد مرحـوم آيه الـله سـيـد عـلى يثربى كاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعيـم حـوزه قـم آيـه الـله العظمى حاج شيخ عبدالكريـم حايرى يزدى ـ رضـوان الـلـه عليهـم نام برد .
پـس از رحلت آيه الله العظمـى حـايـرى يزدى تلاش امـام خمينـى به همراه جمعى ديگر از مجتهديـن حـوزه علميه قـم به نـتيچـه رسـيـد و آيه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعـيـم حـوزه عـلمـيـه عازم قـــم گـرديـد. در اين زمان, امام خمينـى به عـنـوان يـكـى از مـدرسيـن و مجتهديـن صـاحب راءى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علميه قـم به تدريـس چنديـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فيضيه, مسجـد اعظم, مسجـد محمـديه, مـدرسه حـاج ملاصـادق, مسجد سلماسى, و … همت گماشت و در حـوزه علميه نجف نيز قريب 14 سال در مسجـد شيخ اعطـم انصــــارى (ره) معارف اهل بـيت و فـقـه را در عاليترين سطـوح تدريـس نمود و در نجف بـود كه بـراى نخـستـيـن بار .مبانـى نظرى حكـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولايت فـقيه بازگـو نمود.

امـام خمينـى در سنگـر مبـارزه و قيــام
روحيه مبارزه و جهاد در راه خـدا ريـشـه در بينـش اعـتـقـادى و تربـيت و محيط خانـوادگى و شرايط سـيـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ايـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـيـر تكاملى آن به مـوازات تكـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ايـشان از يكـسـو و اوضاع و احـوال سياسـى و اجتماعى ايـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى ديگـر در اشكـال مخـتـلف ادامـه يـافـته است و در ســـال 1340 و 41 ماجراى انجمـنهاى ايالـتى و ولايـتى فرصـتـى پـديـد آورد تا ايـشان در رهبـريت قـيام و روحـانيـت ايـفاى نقـش كنـد و بـديـن تـرتـيـب

دانلود فایل