برآمدن و تکوین تاریخنگاری اقتصادی تاریخ, تاریخ نگاری, تاریخ نگاری اقتصادی, کنش جمعی آدمیان در ادوار گذشته بهعنوان تاریخ، وجوه مختلفی دارد که یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین این وجوه، وجه اقتصادی آن است. در این معنا، اگر علم تاریخ را علم شناخت و تحلیل کنشهای جمعی در پرتو بینش و نگرش مورخ تعریف کنیم و البته ساز و کار پیدایش آن را از منظری گفتمانی که در پرتو آن افقهای حال و گذشته درهم میپیوندد به تفسیر بنشینیم؛ «تاریخ نگاری اقتصادی»، شناخت و تحلیل بخشی از کنشهای جمعی انسان هاست که در راستای تأمین معیشت ایشان صورت گرفته است. مورخین، از گذشتههای دور به وجه اقتصادی حیات انسانی توجه داشته اما عنوان مستقلی که بتوان آن را تاریخ نگاری اقتصادی نام نهاد برای کار خود به کار نبردهاند. با در نظر داشتن سیر تحول علوم اجتماعی و اهتمام به جایگاه مطالعات اقتصادی در حوزه تاریخ می توان چنین گفت که تاریخنگاری اقتصادی، نه بهعنوان یک رشته مستقل بلکه در یک برداشت بین رشتهای موضوعیت پیدا میکند. چنین برداشتی از قرون 17 و 18 م تاریخ اروپا، در یک حالت مبهم به لحاظ تعیین جایگاه آغاز شد و با در نظر داشتن نوع رابطه مورخین و دیگر اندیشمندان علوم اجتماعی و خاصه جامعهشناسان و اقتصاددانان(بویژه اقتصاددانان مکتب تاریخی)، راه خود را پیموده و درپناه پیوند هرچه بیشتر علوم اجتماعی و انسانی در قرن بیستم نمودهای پر رنگتری یافته است. در همین جهت مقاله حاضر درپی آن است که با بررسی سیر تحول مطالعات تاریخی که رویکرد اقتصادی به موضوع داشته و زمینههای تکوین چنین رهیافتی را فراهم کردهاند، به تاریخنگاری اقتصادی و سهم آن در ارتقای سطوح کیفی و معرفتی دانش تاریخ بپردازد.