دین

تحقیق اصول دین در اسلام و تشریح یک به یک آنها | ویرایش نو baran

تحقیق اصول دین در اسلام و تشریح یک به یک آنها تحقیق, اصول, دین, در, اسلام, , و, تشریح, یک, به, یک, آنها
توحيد

« چرا درباره ي خدا به بحث و تحقيق بپردازيم »
انتاژ مكتبهاي مقعود و گوناگون فلسفي ، و گسترش مكتب « ماترياليسم » در ميان جوانان و دانش پژوهان گروهي را بر آن داشته است كه از خود چنين سؤال كنند.
چرا بشر درباره خدا و مذهب و مسائل ماوراء طبيعت به بحث و تحقيق بپردازد ؟
اصولاً بحث و بررسي پيرامون موجود يا موجوداتي كه از قلمرو حس و تجربه بيرون است ، بود و نبود آنها در زندگي بشر تأثير ندارد ، جز اتلاف وقت ، نتيجه ديگري ندارد.
يك متفكر اجتماعي ، يك فيلسوف بلند فكر ، بايد به دنبال موضوعاتي برود كه در متن زندگي بشر قرار گيرد ، و مسائلي را مطرح سازد كه هر نوع گره گشائي دربارة آنها ، در بهبود وضع زندگي وي تأثير بسزائي داشته باشد . در صورتي كه بحث و بررسي درباره ي مسائل دور از ماده و طبيعت كه زندگي بشر به آن بستگي دارد ، حائز اهميت نيست ، پس چه بهتر از طرح اين مسائل بگذريم ، و فكر خود را روي مسائلي متمركز سازيم كه با زندگي ما كاملاً پيوند داشته باشد .
اين منطق گروهي از شكاكان مادي ها است كه روي عللي خود را از تحمل و رنج بحث و بررسي راحت ساخته اند و گروهي را از بررسي اين مسائل بازداشته اند.
در نخستين فصل اين كتاب كوشش شده است كه به اين پرسش ، پاسخ منطقي داده شود و روشن شود كه « ايده مذهبي » از تنها در وضع زندگي مادي و معنوي ما تأثير بسزائي دارد بلكه اعتقاد به جهان ماوراء طبيعت و ايمان به خدا و زندگي پس از مرگ ، سرچشمه يك رشته فضائل اخلاقي و گسترش عدالت اجتماعي و تأمين ثبات و آرامش رواني است كه هيچ جامعه اي از آن بي نياز نيست ، گذشته از اين اعتقاد به خدا آفريننده علوم و موجب گسترش دانشهاست ( چنانكه به طور روشن همه را ثابت خواهيم نمود . )
بنابراين روي اين آثاري كه مي توان براي خداشناسي تصور نمود ، بايد درباره ي آن به بحث وتحقيق بپردازيم تا در صورت ثبوت و صحت ، از منافع بهره مند گرديم .
اينك بيان علل و عواملي كه ماوراء به بحث و كنجكاوي وا دار مي كند و براي خاطر همين آثار ارزنده اي كه فكر « خداشناسي » در ما بوجود مي آرود ، بايد رنج بحث و تحقيق را برخود هموار سازيم .
عواملي كه ما را به بحث وادار مي كند :
1ـ بحث و بررسي مايه آرامش روان است .
تاريخ مدون جهان ، حاكي است كه بشر در تمام ادوار زندگي به وجود مبداي براي جهان ، اعتقاد داشته ، و عقيده به وجود مانع ، از عقائد كهن و راسخ او بوده است كه هيچ گاه در صحت و استواري آن به خود شك راه نمي داده است ، و همواره گروه مادي كه فكر دخالت علم و شعور در پيدايش جهان مي باشند ، در ميان افراد بشر بسيار نارد و انگشت شمار بوده اند .
در ميان اين طبيعت بيشمار ، دانشمندان عاليقدري ، و فلاسفه ي گرانمايه ي ، محققان و كاشفان و مخترعان بزرگواري ، كه رد پي ريزي تمدن و پديد آوردن علوم و آراء بشري ، سهم بسزائي دارند ، و دانش و بينش فوق العاده ي آنها مورد پذيرش همه مردم جهان ميباشد . چنين مي گويند : نظامات كاخ آفرينش ، اثر يك انديشه بزرگ و آفريننده اي توانا ، زيباي طبيعت و رنگ آميزي حيرت آور و نقش و نگار ظاهر جهان ، اثر نقاش چيده دستي است كه از روي علم و دانش بيكران خود ، به جهان ، هستي بخشيده و هر جزئي از اجزاء بيكران ، آن را روي نقشه و اندازه گيري خاصي آفريده است . آنان به اين اندازه اكتفا نكرده و مي گويند : كه آفريدگار جهان بشر را براي هدف و مقصد خاصي آفريده و هدف از آفرينش او را وسيله سفراء و پيامبران مخصوص خود بيان نموده است ، و براي تحصيل اين هدف يك رشته تكاليف و وظائفي براي او مقرر نموده و براي افراد فرمانبر پاداشهايي و براي مشركان كيفرهايي معين كرده است .
از طرف ديگر مشاهده مي كنم كه در طول تاريخ مرداني پاك و دور از هر نوع آلودگي ، با سوابقي درخشان خود را سفيران و پيامبران الهي معرفي نموده اند ، و در انجام رسالت خود از هر نوع فداكاري و جانبازي دريغ نكرده اند ، تا آنجا كه گروهي جان و زندگي خود را در راه اهداف خود ( ارشاد مردم ) از دست داده اند ، و يك چنين فداكاري همه جانبه ، حاكي از اعتقاد راسخ آنان بصدق گفتار خود ميباشد .
آيا اتفاق يك چنين جمعيت هاي مختلف كه در ميان آنها متفكران بزرگ ، و پي افكنان علوم ، و مرداني صالح و پاك وجود دارد ، كافي نيست كه ما را ملزم كنند كه در اين باره به بحث و تحقيق بپردازيم ، زيرا بعيدات كه يك چنين جمعيت بي شمار ، راه خطا بروند و در تشخيص خود اشتباه كنند .
حقيقت اين است كه چنين راي همگاني از يك جمعيت بي طرف و بي غرض ، ما را به صحت ادعاي آنان معتقد مي سازد .
زيرا در ميان آنان هزاران دانشمند و متخصص در علوم و صنايع وجود دارد ، و اگر بشر عصر فضا نسبت به افكار و نظرات استادان علوم و پايه گذاران ديرينه تمدن ،بدبين و بدگمان باشد ولي هرگز نميتواند انكار كند كه حداقل اتحاد آنان بر اين نظر باعث احتمال در مغز و دماغ او مي شود .
آيا در اين صورت كه احتمال مي دهيم كه براي اين جهان خالقي باشد . و بشر را براي هدفي آفريده است و رشته حيات او را پس از مرگ قطع نميكند و تكاليفي وظايفي متوجه او ساخته است ، و هر فردي را به پاداش و كيفر اعمال خود مي رساند ، صحيح است كه بشر در همه چيز بينديشد درباره دين نينديشد ؟ همه چيز را بشناسد و مبداء و منشاء جهان را نشاسند ؟ و خود را از درد و الم ، شك و ترديد برهاند ؟
آيا عقل و خرد اجازه ميدهد كه ما موضوع خدا و مذهب ـ را كه در صورت ثبوت در سرنوشت ما تأثر عظيمي دارد ناديده بگيريم و دنبال آن نرويم ؟ و اين ضرر را كه براي گروهي مقطوع و براي گروه ديگر محتمل است ، بدست فراموشي بسپاريم ؟
هيچ فردي پيش از تحقيق و بررسي ، نميتواند ادعاء كند كه خداپرستي و موضوع رستاخيز و پاداشها و كيفرها پنداري بيش نيست و اگر در زبان بگويد در دل خلاف آن را پذيرفته است در اين صورت وظيفه ما در برابر يك چنين موضوع مهم كه محتمل است راست و پاي برجا باشد ، جز تحقيق و بررسي بيطرفانه چيزي نيست ؟
و كسي كه حاضر نيست درباره ي اين مسأله مهم بحث و بررسي كند ميتوان نام او را يك انسان عادي نهاد . مي گويند اجتناب از هر نوع ضرر ، قطعي و محتمل براي بشر يك امر فطري است و لذا گاهي انسان به گزارش يك كودك ، يك فرد عادي ، تربيت اثر مي دهد و به فكر تحقيق و بررسي مي افتد چطور اين انسان به يك چنين گزارش بزرگ كه بر فرض صحت ضرر آن قابل جبران نيست ، به اندازه يك موضوع كوچك اهميت نمي دهد. اينجاست كه دانشمندان عقايد و مذاهب موضوع لزوم خداشناسي (معرفّه الله ) را يك امر مهم تلقي كرده و بررسي آنرا بر اساس برهان «لزوم دفع ضرر محتمل » لازم مي دانند . و مي گويند برهر فردي لازم و واجب است كه در اين مسأله به فراخور استعداد فكري خود عفور كند ، و مسأله را از نظر فني و اثبات قطعي سازد .
عواملي كه ما را به بحث و بررسي وادار مي كند .
2ـ اعتقاد به خدا آفريننده ي علوم و پديد آورنده هاي دانشهاي بشريت
ايمان به خداي دانا كه اين جهان را روي نقشه و نظام ، و بر طبق قوانيني و سنن خاصي آفريده است ، تحرك خاصي به حس كنجكاوي و حقيقت جوئي بشر مي بخشد . در صورتي كه تفكر مادي در آفرينش جهان ، نه تنها از

 

دانلود فایل

منجی در دین زرتشت و شباهت آن با منجی در دین اسلام | ویرایش نو baran

منجی در دین زرتشت و شباهت آن با منجی در دین اسلام منجی, در, دین, زرتشت, و, شباهت, آن, با, منجی, در, دین, اسلام منجي در دين زرتشت

اهميت‏بررسي نجاتبخشي در اديان، به دليل افزايش گرايش بشر معاصر به پديده دين است. يكي از علل اصلي اين گرايش، ارائه تصويري اميد بخش و نوراني از آينده بشر، توسط اديان آسماني است.
محور اصلي بحث در مقاله حاضر، ظهور منجي آخر الزمان است كه در متون كهن زرتشتي از آن به سوشيانس، يعني سود دهنده و خير خواه، تعبير مي‏شود. اين برگزيده الهي، زماني كه جهان آكنده از تباهي ها شود، در بخش مركزی زمين ظهور خواهد كرد. سوشيانس از فرزندان زرتشت است كه نطفه‏اش به شيوه معجزه‏آسايی در درياچه نگهداری می‏شود و مادر او دوشيزه‏ای است از نژاد زرتشت پيامبر. اين شخصيت‏الهی‏درصفات‏و ويژگيها شباهت‏خاصی به زرتشت پيامبر خواهد داشت.
در پايان مقاله به شباهتهايی اشاره شده است كه در متون دينی اسلام و زرتشت، ميان حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشريف‏» و سوشيانس وجود دارد.
كليد واژه‏ها: اديان، اسلام، زرتشت، منجی آخر الزمان، مهدی، سوشيانس.
دل‏بستن به جهانی روشن و نورانی و خالی از هرگونه ظلم و ستم، تشكيل اجتماعی كه معيارهای معنوی و انسانی بر آن حاكم باشد و رسيدن به جامعه‏ای كه در آن ستمگری‏وستمديدگی‏و زور و زورمداری بر مردم و سرنوشت آنان معنا و مفهومی نداشته باشد، در پس اين جهان پر هرج و مرج و آكنده از ظلم و استثمار، از آمال و آرزوهای ديرينه انسان بوده و هست.
انديشه جامعه آرمانی در آثار انديشمندان و فلاسفه بزرگ نيز مشهود است. از زمانی كه افلاطون مدينه فاضله را پايه‏گذاری كرد، تا قرنها بعد كه مساله مسيانيسم، (اصل اعتقاد جامعه به موعود و اينكه هر جامعه‏ای در نهاد خويش، اين اعتقاد را به عنوان عكس‏العمل طبيعی و فطری دارد.)
مطرح گرديد، جلوه‏های گوناگون اعتقاد به مساله نجاتبخشی و ظهور منجی در دوره پايانی زندگی بشر، نزد متفكران نمودار گشت.
انديشه نجاتبخشی و ظهور نجات دهنده‏ای كه در دوره پايانی اين جهان، نظامی منطبق با قانونهای الهی برقرار سازد، در اديان وجود داشته است و نه تنها جنبه خيالی ندارد، بلكه وجه‏مشترك همه اديان الهی است و به تصريح اديان، تحقق اين نظام، ثمره كوشش برگزيدگان خدا و مردان حقی است كه به زندگی بشر سرگشته و وامانده، رنگی نو می‏بخشند.
در دين مبين اسلام تصريح شده است كه آينده از آن مستضفان است و به عقيده شيعيان، حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشريف‏» برای استقرار جهانی آراسته به همه فضايل و عاری از هرگونه زشتی و پليدی پيكار می‏كند تا به وعده الهی تحقق عينی بخشد كه جاء الحق و ذهق‏الباطل.
در آيين زرتشت نيز سوشيانسها رسالت تحقق بخشی عدالت در جهان آينده را برعهده دارند؛ زرتشت، نويد آمدن منجی در دوره پايانی جهان را داده است. دين زرتشت‏يكی از اديان الهی است. قرآن كريم و نيز فرموده‏های پيامبراكرم‏«صلی الله عليه وآله‏» مؤيد اين مطلب است. در آيه شريفه ان الذين آمنوا و الذين هادوا و الصابئين و النصارى و المجوس و الذين اشركوا ان الله يفصل بينهم يوم القيامه ؛ منظور از مجوس زرتشتيان می‏باشند؛ خداوند تكليف ايمان آورندگان و پيروان را از كسانی كه مشرك هستند، جدا می‏داند.
پيامبر اكرم‏«صلی الله عليه وآله‏» نيز زرتشت (مجوس)را اهل كتاب‏دانسته و فرموده‏اند: «ايشان پيامبری داشتند كه او را كشتند و كتابی نيز داشتند كه آن را سوزاندند.»
پورداوود, زنده كننده زبانهای ايران باستان كه كتاب يشت‏ها را نيز به رشته تحرير درآورده در مقدمه گاتها و سروده‏های زرتشت آورده است:
تحقيقا نمی‏دانيم محل ولادت و زمان زندگی زرتشت‏كجا و كی بوده است؟ برای اينكه، زرتشت متعلق به زمان بسيار قديم است كه دست تاريخ به آستان بلند آن نمی‏رسد.
درباره عصر زرتشت، اختلاف آرا و روايات تاريخی بسيار زياد است‏بطوری كه اقوال بين سال 600 تا 6000 قبل از ميلاد مسيح در نوسان است.
موافق روايات عاميانه زرتشتيان، زرتشت در حدود 660 ق.م به دنيا آمد و در سال 583 ق.م در سن هفتاد سالگی بهنگام هجوم لشگر «ارجاسب تورانی‏» در آتشكده بلخ كشته شد.
در ميان كتب زرتشتيان، گاتها يا سروده‏های زرتشت، قديمی‏ترين و معتبرترين آنهاست و بعد از آن، اوستا شامل دستورها و فرمانهای زندگی است. كتاب بندهش كه در قرن سوم هجری نوشته شده، در مورد مساله «منجی‏»، نظريه‏هايی چون نظريات شيعه دارد، در حالی كه در اوستا اين موارد به چشم نمی‏خورد.
بعد از گسترش اسلام در ايران، گروهی به دين زرتشت‏باقی ماندند كه عده‏ای از آنان به هندوستان مهاجرت كردند و عده‏ای ديگر تحت‏حكومت اسلامی ماندند و جزيه پرداختند. به مرور زمان آداب و رسوم و خط و زبان اوستا به سبب دشواری رو به فراموشی گذاشت تا جايی كه فقط چند نفر به راز و رمز و خط اوستا آگاهی داشتند. با اوج هضت‏خاورشناسی ، «انكتيل دو پرون‏» فرانسوی به هند رفت و با زحمت فراوان و خط اوستا و پهلوی را آموخت ؛ حدود دويست‏سال پيش، او نخستين ترجمه اوستا را در سه جلد بزرگ به زبان فرانسه نوشت و از آن پس زرتشتيان هم شروع به تحقيق كردند.
اوستا شامل دو بخش اوستای گاهانی و اوستای جديد می‏باشد ؛ لذا تحقيق پيرامون منجی در دين زرتشت از هر دو بخش اوستا و نيز ديگر كتب معتبر زرتشتيان انجام شده است.
مسلم اين است كه اعتقاد به ظهور نجات بخش در دين زرتشت وجود دارد, نجات دهنده از خاندان نبوت و از فرزندان زرتشت است و اصولا شخصيتی الهی و آسمانی دارد و در صفات و ويژگيها به پيامبر و دين آور آغازين شبيه و جامع همه خصوصيات اوست. در اوستا می‏خوانيم كه: «فروهرهای نيك توانای پرهيزگاران را كه 99999 تای آنها از نطفه زرتشت پاسبانی می‏كنند، می‏ستاييم.»
هرمزد، سرور جهان هستی منتظران را به نجات دهنده‏ای كه خواهد فرستاد، چنين نويد می‏دهد: «كسی كه در اين راه با ديوان و مردمان، كه به نوبه خود با او (زرتشت) مخالفت می‏كنند، ستيز كرده است ؛ يعنی از آن مردمی است كه به او (زرتشت) وفا دارند چنين كسی با دينش (وجدانش) تو را دوست، برادر يا پدر است، اهورامزدا سرور خانه، ما را نجات خواهد داد.»
نام منجی دين زرتشت، سوشيانس يا سوشيانت است. اين واژه در اوستای گاهانی و اوستای جديد، بصورت مفرد و جمع به كار رفته است كه سودمند يا رهانندگان آيين خير يا

 

دانلود فایل

تحقیق در مورد آیین های دین زردشت | ویرایش نو baran

تحقیق در مورد آیین های دین زردشت تحقیق, در, مورد, آیین, های, دین, زردشت 1ـ آيين ها و رسم هاي ديني
آيين سدره پوشي
برابر با يك روش كهن و پذيرفته شده باستاني، همه جوانان دختر و پسر بايد آيين سدره پوشي را انجام دهند تا زرتشتي شناخته شوند. درباره سني كه آيين بايد انجام شود، ديدگاه هاي چندي وجود دارد. برخي انجام آن را هنگامي كه جوان به سن بلوغ رسيده و توانايي شناخت خوب از بد را دارد، سفارش مي كنند و برخي ديگر انجام آن را پيش از رسيدن به سن بلوغ لازم مي دانند. امروز در ايران كودكان را بين سنيني هفت و يازده سدره پوش مي كنند.
سدره پوشي به منزله زايش نوين است در دين. اين آيين را «نوزاد» و «نوزات» هم مي خوانند. نوزاد يعني دوباره متولد شدن و نوزات يعني افزوده شدن يك پرستنده دين، «زات» از يسن به چم پرستش است.
اهميت سدره پوشي از پيوكاني (ازدواج) كمتر نيست. آيين ديني بايد در بامداد انجام شود ولي امروز در ايران، به دلايل عملي، پس از نيمروز برگزار مي شود.
سدره و كشتي بايد به رنگ سفيد باشد، و دگمه و فلز در آن كار نرود. سدره از پارچه نخي نازك فراهم شده و نخستين جامه اي است كه بدن را مي پوشاند.
سدره پيراهني است گشاد و بي يقه و با آستين هاي كوتاه و داراي دو كيسه بسيار كوچك است يكي در جلو سينه و نزديك قلب است كه «گريبان» خوانده مي شود و ديگري در پشت كه «گُرده» ناميده مي شود. اين ها نمادي «سمبليك» هستند.
«گُرده» نشانه مسئوليت ها و وظيفه هايي است كه هر كس به عهده دارد و بايد به درستي انجام دهد، و «گريبان» كه «كنسه كرفه» يا كيسه «كارنيك» هم خوانده مي شود. يادآور است كه همه كردارهاي خوب رويهم انباشته شده و آدمي را به خوشبختي مي رساند. نزديك به قلب بودن آن، نشانه ايست كه كارهاي نيك بايد از روي بارو، و با صفا انجام شود. سفيدي و نبودن هيچ چيز خارجي در آن، نشانه پاكي و سادگي اخلاق است. سدره نُه دَرز دارد. دو درز دو طرف كه جاي دوخت دو بخش جامه (بخش سينه و بخش پشت) به هم است، نشانه يگانگي ميان پدر و مادر.‌نياكان (پشت آدمي) و فرزندان با يگانگي ميان پيران و جوانان است. دو درزي كه آستين ها را به پيراهن مي دوزد، يادآور كار و كوششي است كه بايد با هر دو دست و با همه نيرو انجام گيرد. دو درزي كه گريبان و گرده را به سدره مي چسباند نشانه وظايف و اعمال انسان است. دو درز كوچك در پايين و در كنار دو درزي كه پشت و سينه را با هم يكي مي كند نشانه همبستگي برتران و كهتران، و چيزداران و بي چيزان است و يادآور آن است كه هر كس بايد هميشه به ياد كهتران و ضعيفان باشد. سرانجام درزي كه در پايين سدره به شكل دايره گرداگر جامه هست، نشانه آن است كه ما از سوي اهورامزدا به اين جهان آمده ايم و سرانجام به او برمي گرديم. هستي يك مدار بسته و فراگير است.
كُشتي از پشم بره سفيد فراهم آمده و اشاره به آن است كه آدمي بايد چون بره سودمند، بي گناه و بي آزار باشد. كشتي از هفتاد و دو نخ بافته شده كه نماينده 72 بخش گات هاست. هر دوازده نخ به هم بافته شده كه نماينده دوازده ماه سال است و شش دسته حاصل از آن، نمادي است از شش امشاسپندان كه بايد الگوي رفتاري ما باشند. هر دو دسته دوازده نخ در انتهاي كشتي با هم جمع شده و در هر انتها، سه منگوله درست مي شود كه نماينده انديشه و گفتار و كردار نيك است. بستن كشتي به كمر يادآور اينست كه زرتشتي بايد هميشه آماده خدمت به مردمان و آفرينش باشد كه همان خدمت به خداست. در هنگام بستن كشتي به كمر نماز «يَتااَهو» (گره زدن در هنگام زمزمه جمله دوم نماز «يَتااَهو» انجام مي شود) و «اَشِم وُهو» (گره زدن در هنگام زمزمه جمله دوم صورت مي گيرد) زمزمه مي شود. كشتي سه بار به نشانه انديشه و گفتار و كردار نيك دور كمر مي گردد. در دور دوم، دو گره در جلو ضمن خواندن «يَتااَهو» و در دوره سوم، دو گره در پشت در ضمن خواندن «اَشِم وُهو» بسته مي شود. گره ها نشان استواري در پيمان دين است. هر زرتشتي در هنگام بستن كشتي، پيمان خود را با اهورامزدا به ياد آورده و آن را تجديد مي كند.
كودكي كه مي خواهد سدره پوش شود، بايد به موبد نشان دهد كه نمازهاي «سروش باج»، «كشتي»، گواهي پذيرش دين «تندرستي»، «برساد» و به ويژه بخش هاي «اشم وهو»، «يتااهووئريو»، «كيم نامزدا»، و … را مي تواند از حفظ بخواند.
آيين سدره پوشي وسيله موبدان انجام مي گيرد. پيش از آغاز آيين، داوطلب بايد همه بدن خود را به خوبي شستشو داده و در آغاز آيين با خواندن نماز كوتاه «پذيرش دين» آمادگي خود را براي پذيرش مسئوليت هاي ديني به آگاهي حاضرين برساند. پس از آن موبد در حالي كه نماز اَهونَوَد (يتااهو ويريو) را مي خواند، سدره را به داوطلب مي پوشاند. در اين مراسم داوطلب و پدر و مادر او و همه كساني كه در آيين حضور دارند نماز يتااهو را با موبد مي خوانند. پس از آن داوطلب همراه با موبد نماز «نيرنگ كشتي» را خوانده و موبد كشتي را به كمر داوطلب مي بندد. پس از پايان مراسم داوطلب نماز كوتاه «جَسه مي اَوَنگَهِه مَزدا» را مي خواند، معني آن اين است: «اي اهورامزدا به ياري من آ. من پرستنده يك خدا، اهورامزدا، هستم. من زرتشتي ام و با باور كامل آن دين را مي پذيرم. من انديشه و گفتار و كردار نيك را مي ستايم. من دين زرتشتي را كه استواركننده هم آهنگي و آشتي و دوركننده ناهم آهنگي و دشمني است مي پذيرم. ديني كه از همه اديان و روش هاي زندگي چه آنان كه در گذشته بوده و چه آن ها، كه در آينده آيد بهتر و والاتر است. ديني كه زرتشت آورنده آن است.» و خواندن اين نماز نشانه آن است كه داوطلب رسماً زرتشتي شده و پذيرش مسئوليت كرده است. او پيمان مي

 

دانلود فایل

معاد در دین اسلام | ویرایش نو baran

معاد در دین اسلام معاد, در, دین, اسلام, معاد واژه‌ایست عربی به معنای رستاخیز یعنی دوباره برخاستن (پس از مرگ).
معاد در دین اسلام :
باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. معاد هم روحانی وهم جسمانی است. معاد یکی از اصول دین اسلام و یکی از مهم‌ترین آن‌هاست . زیرا نوشته شده است: ‘امّا در حقيقت مسيح پس از مرگ زنده شد و اولين كسی است كه از ميان مردگان برخاسته است. زيرا چنانكه مرگ بوسيلهء يک انسان(آدم) آمد، همانطور قيامت از مردگان نيز بوسيلهء يک انسان ديگر(مسیح) فرا رسيد. (ماخذ از انجیل )
معاد در دین بهائی :
معاد یا جهان پس از مرگ یکی از عقاید اصلی بهائیان می باشد. بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح می‌دانند. بر طبق تعالیم بهائی روح انسانی مستقل از جسم بوده و پس از مرگ و فنای جسم، باقی و برقرار می‌ماند و در عوالم روحانی و الهی داخل گشته و به حیات و تکامل خود ادامه می دهد.
معاد از ديدگاه قرآن :
• از ديدگاه قرآن باطن هر کس در این دنیا، عین ظاهر اوست در آخرت- یوم تبلی السرائر؛ روزی که درون ها آشکار می شود؛ سوره طارق آیه 10
• مطابق آيات قرآن در روز قيامت نفس را مؤاخذه مي كنند نه قواي نفس را. به همين خاطر نفس به قواي خود مي گويد: وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا – چرا بر عليه من شهادت مي دهيد. اعضاي بدن مي گويند: قالُوا أَنْطَقَنَا اللّهُ الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ – خدايی كه هر چيزی را به سخن در آورده است ما را به نطق واداشته است.(سوره فصلت- آيه 22)

 

دانلود فایل

جامعه شناسی دینی | ویرایش نو baran

جامعه شناسی دینی جامعه, دین, جامعه شناسی دینی, افول سکولاریزاسیون (عرفی شدن) به عنوان نظریه غالب در جامعه‌شناسی قرن‌ بیستم‌ و چـرخش‌ بـه سـوی نظریاتی که بتواند از نقش روزافزون دین در جوامع بشری تبیین درستی ارائه‌ کند، یکی از مهم‌ترین پدیـده‌های علمی در دهه‌های اخیر است. در این پژوهش ناگارنده ضمن بیان رابطه دین و جامعه از نگاه جامعه شناسی دینی به بررسی آراء و نظریات دانشمندان این حوزه می پردازد. روش در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده که با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.

 

دانلود فایل

دریافت منجی در دین زرتشت و شباهت آن با منجی در دین اسلام با کد 19957

منجی, در, دین, زرتشت, و, شباهت, آن, با, منجی, در, دین, اسلام

منجی در دین زرتشت و شباهت آن با منجی در دین اسلام

منجي در دين زرتشت

اهميت‏بررسي نجاتبخشي در اديان، به دليل افزايش گرايش بشر معاصر به پديده دين است. يكي از علل اصلي اين گرايش، ارائه تصويري اميد بخش و نوراني از آينده بشر، توسط اديان آسماني است.
محور اصلي بحث در مقاله حاضر، ظهور منجي آخر الزمان است كه در متون كهن زرتشتي از آن به سوشيانس، يعني سود دهنده و خير خواه، تعبير مي‏شود. اين برگزيده الهي، زماني كه جهان آكنده از تباهي ها شود، در بخش مركزی زمين ظهور خواهد كرد. سوشيانس از فرزندان زرتشت است كه نطفه‏اش به شيوه معجزه‏آسايی در درياچه نگهداری می‏شود و مادر او دوشيزه‏ای است از نژاد زرتشت پيامبر. اين شخصيت‏الهی‏درصفات‏و ويژگيها شباهت‏خاصی به زرتشت پيامبر خواهد داشت.
در پايان مقاله به شباهتهايی اشاره شده است كه در متون دينی اسلام و زرتشت، ميان حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشريف‏» و سوشيانس وجود دارد.
كليد واژه‏ها: اديان، اسلام، زرتشت، منجی آخر الزمان، مهدی، سوشيانس.
دل‏بستن به جهانی روشن و نورانی و خالی از هرگونه ظلم و ستم، تشكيل اجتماعی كه معيارهای معنوی و انسانی بر آن حاكم باشد و رسيدن به جامعه‏ای كه در آن ستمگری‏وستمديدگی‏و زور و زورمداری بر مردم و سرنوشت آنان معنا و مفهومی نداشته باشد، در پس اين جهان پر هرج و مرج و آكنده از ظلم و استثمار، از آمال و آرزوهای ديرينه انسان بوده و هست.
انديشه جامعه آرمانی در آثار انديشمندان و فلاسفه بزرگ نيز مشهود است. از زمانی كه افلاطون مدينه فاضله را پايه‏گذاری كرد، تا قرنها بعد كه مساله مسيانيسم، (اصل اعتقاد جامعه به موعود و اينكه هر جامعه‏ای در نهاد خويش، اين اعتقاد را به عنوان عكس‏العمل طبيعی و فطری دارد.)
مطرح گرديد، جلوه‏های گوناگون اعتقاد به مساله نجاتبخشی و ظهور منجی در دوره پايانی زندگی بشر، نزد متفكران نمودار گشت.
انديشه نجاتبخشی و ظهور نجات دهنده‏ای كه در دوره پايانی اين جهان، نظامی منطبق با قانونهای الهی برقرار سازد، در اديان وجود داشته است و نه تنها جنبه خيالی ندارد، بلكه وجه‏مشترك همه اديان الهی است و به تصريح اديان، تحقق اين نظام، ثمره كوشش برگزيدگان خدا و مردان حقی است كه به زندگی بشر سرگشته و وامانده، رنگی نو می‏بخشند.
در دين مبين اسلام تصريح شده است كه آينده از آن مستضفان است و به عقيده شيعيان، حضرت مهدی‏«عجل‏الله تعالی فرجه‏الشريف‏» برای استقرار جهانی آراسته به همه فضايل و عاری از هرگونه زشتی و پليدی پيكار می‏كند تا به وعده الهی تحقق عينی بخشد كه جاء الحق و ذهق‏الباطل.
در آيين زرتشت نيز سوشيانسها رسالت تحقق بخشی عدالت در جهان آينده را برعهده دارند؛ زرتشت، نويد آمدن منجی در دوره پايانی جهان را داده است. دين زرتشت‏يكی از اديان الهی است. قرآن كريم و نيز فرموده‏های پيامبراكرم‏«صلی الله عليه وآله‏» مؤيد اين مطلب است. در آيه شريفه ان الذين آمنوا و الذين هادوا و الصابئين و النصارى و المجوس و الذين اشركوا ان الله يفصل بينهم يوم القيامه ؛ منظور از مجوس زرتشتيان می‏باشند؛ خداوند تكليف ايمان آورندگان و پيروان را از كسانی كه مشرك هستند، جدا می‏داند.
پيامبر اكرم‏«صلی الله عليه وآله‏» نيز زرتشت (مجوس)را اهل كتاب‏دانسته و فرموده‏اند: «ايشان پيامبری داشتند كه او را كشتند و كتابی نيز داشتند كه آن را سوزاندند.»
پورداوود, زنده كننده زبانهای ايران باستان كه كتاب يشت‏ها را نيز به رشته تحرير درآورده در مقدمه گاتها و سروده‏های زرتشت آورده است:
تحقيقا نمی‏دانيم محل ولادت و زمان زندگی زرتشت‏كجا و كی بوده است؟ برای اينكه، زرتشت متعلق به زمان بسيار قديم است كه دست تاريخ به آستان بلند آن نمی‏رسد.
درباره عصر زرتشت، اختلاف آرا و روايات تاريخی بسيار زياد است‏بطوری كه اقوال بين سال 600 تا 6000 قبل از ميلاد مسيح در نوسان است.
موافق روايات عاميانه زرتشتيان، زرتشت در حدود 660 ق.م به دنيا آمد و در سال 583 ق.م در سن هفتاد سالگی بهنگام هجوم لشگر «ارجاسب تورانی‏» در آتشكده بلخ كشته شد.
در ميان كتب زرتشتيان، گاتها يا سروده‏های زرتشت، قديمی‏ترين و معتبرترين آنهاست و بعد از آن، اوستا شامل دستورها و فرمانهای زندگی است. كتاب بندهش كه در قرن سوم هجری نوشته شده، در مورد مساله «منجی‏»، نظريه‏هايی چون نظريات شيعه دارد، در حالی كه در اوستا اين موارد به چشم نمی‏خورد.
بعد از گسترش اسلام در ايران، گروهی به دين زرتشت‏باقی ماندند كه عده‏ای از آنان به هندوستان مهاجرت كردند و عده‏ای ديگر تحت‏حكومت اسلامی ماندند و جزيه پرداختند. به مرور زمان آداب و رسوم و خط و زبان اوستا به سبب دشواری رو به فراموشی گذاشت تا جايی كه فقط چند نفر به راز و رمز و خط اوستا آگاهی داشتند. با اوج هضت‏خاورشناسی ، «انكتيل دو پرون‏» فرانسوی به هند رفت و با زحمت فراوان و خط اوستا و پهلوی را آموخت ؛ حدود دويست‏سال پيش، او نخستين ترجمه اوستا را در سه جلد بزرگ به زبان فرانسه نوشت و از آن پس زرتشتيان هم شروع به تحقيق كردند.
اوستا شامل دو بخش اوستای گاهانی و اوستای جديد می‏باشد ؛ لذا تحقيق پيرامون منجی در دين زرتشت از هر دو بخش اوستا و نيز ديگر كتب معتبر زرتشتيان انجام شده است.
مسلم اين است كه اعتقاد به ظهور نجات بخش در دين زرتشت وجود دارد, نجات دهنده از خاندان نبوت و از فرزندان زرتشت است و اصولا شخصيتی الهی و آسمانی دارد و در صفات و ويژگيها به پيامبر و دين آور آغازين شبيه و جامع همه خصوصيات اوست. در اوستا می‏خوانيم كه: «فروهرهای نيك توانای پرهيزگاران را كه 99999 تای آنها از نطفه زرتشت پاسبانی می‏كنند، می‏ستاييم.»
هرمزد، سرور جهان هستی منتظران را به نجات دهنده‏ای كه خواهد فرستاد، چنين نويد می‏دهد: «كسی كه در اين راه با ديوان و مردمان، كه به نوبه خود با او (زرتشت) مخالفت می‏كنند، ستيز كرده است ؛ يعنی از آن مردمی است كه به او (زرتشت) وفا دارند چنين كسی با دينش (وجدانش) تو را دوست، برادر يا پدر است، اهورامزدا سرور خانه، ما را نجات خواهد داد.»
نام منجی دين زرتشت، سوشيانس يا سوشيانت است. اين واژه در اوستای گاهانی و اوستای جديد، بصورت مفرد و جمع به كار رفته است كه سودمند يا رهانندگان آيين خير يا

دانلود فایل

دریافت تحقیق اصول دین در اسلام و تشریح یک به یک آنها با کد 19968

تحقیق, اصول, دین, در, اسلام, , و, تشریح, یک, به, یک, آنها

تحقیق اصول دین در اسلام و تشریح یک به یک آنها

توحيد

« چرا درباره ي خدا به بحث و تحقيق بپردازيم »
انتاژ مكتبهاي مقعود و گوناگون فلسفي ، و گسترش مكتب « ماترياليسم » در ميان جوانان و دانش پژوهان گروهي را بر آن داشته است كه از خود چنين سؤال كنند.
چرا بشر درباره خدا و مذهب و مسائل ماوراء طبيعت به بحث و تحقيق بپردازد ؟
اصولاً بحث و بررسي پيرامون موجود يا موجوداتي كه از قلمرو حس و تجربه بيرون است ، بود و نبود آنها در زندگي بشر تأثير ندارد ، جز اتلاف وقت ، نتيجه ديگري ندارد.
يك متفكر اجتماعي ، يك فيلسوف بلند فكر ، بايد به دنبال موضوعاتي برود كه در متن زندگي بشر قرار گيرد ، و مسائلي را مطرح سازد كه هر نوع گره گشائي دربارة آنها ، در بهبود وضع زندگي وي تأثير بسزائي داشته باشد . در صورتي كه بحث و بررسي درباره ي مسائل دور از ماده و طبيعت كه زندگي بشر به آن بستگي دارد ، حائز اهميت نيست ، پس چه بهتر از طرح اين مسائل بگذريم ، و فكر خود را روي مسائلي متمركز سازيم كه با زندگي ما كاملاً پيوند داشته باشد .
اين منطق گروهي از شكاكان مادي ها است كه روي عللي خود را از تحمل و رنج بحث و بررسي راحت ساخته اند و گروهي را از بررسي اين مسائل بازداشته اند.
در نخستين فصل اين كتاب كوشش شده است كه به اين پرسش ، پاسخ منطقي داده شود و روشن شود كه « ايده مذهبي » از تنها در وضع زندگي مادي و معنوي ما تأثير بسزائي دارد بلكه اعتقاد به جهان ماوراء طبيعت و ايمان به خدا و زندگي پس از مرگ ، سرچشمه يك رشته فضائل اخلاقي و گسترش عدالت اجتماعي و تأمين ثبات و آرامش رواني است كه هيچ جامعه اي از آن بي نياز نيست ، گذشته از اين اعتقاد به خدا آفريننده علوم و موجب گسترش دانشهاست ( چنانكه به طور روشن همه را ثابت خواهيم نمود . )
بنابراين روي اين آثاري كه مي توان براي خداشناسي تصور نمود ، بايد درباره ي آن به بحث وتحقيق بپردازيم تا در صورت ثبوت و صحت ، از منافع بهره مند گرديم .
اينك بيان علل و عواملي كه ماوراء به بحث و كنجكاوي وا دار مي كند و براي خاطر همين آثار ارزنده اي كه فكر « خداشناسي » در ما بوجود مي آرود ، بايد رنج بحث و تحقيق را برخود هموار سازيم .
عواملي كه ما را به بحث وادار مي كند :
1ـ بحث و بررسي مايه آرامش روان است .
تاريخ مدون جهان ، حاكي است كه بشر در تمام ادوار زندگي به وجود مبداي براي جهان ، اعتقاد داشته ، و عقيده به وجود مانع ، از عقائد كهن و راسخ او بوده است كه هيچ گاه در صحت و استواري آن به خود شك راه نمي داده است ، و همواره گروه مادي كه فكر دخالت علم و شعور در پيدايش جهان مي باشند ، در ميان افراد بشر بسيار نارد و انگشت شمار بوده اند .
در ميان اين طبيعت بيشمار ، دانشمندان عاليقدري ، و فلاسفه ي گرانمايه ي ، محققان و كاشفان و مخترعان بزرگواري ، كه رد پي ريزي تمدن و پديد آوردن علوم و آراء بشري ، سهم بسزائي دارند ، و دانش و بينش فوق العاده ي آنها مورد پذيرش همه مردم جهان ميباشد . چنين مي گويند : نظامات كاخ آفرينش ، اثر يك انديشه بزرگ و آفريننده اي توانا ، زيباي طبيعت و رنگ آميزي حيرت آور و نقش و نگار ظاهر جهان ، اثر نقاش چيده دستي است كه از روي علم و دانش بيكران خود ، به جهان ، هستي بخشيده و هر جزئي از اجزاء بيكران ، آن را روي نقشه و اندازه گيري خاصي آفريده است . آنان به اين اندازه اكتفا نكرده و مي گويند : كه آفريدگار جهان بشر را براي هدف و مقصد خاصي آفريده و هدف از آفرينش او را وسيله سفراء و پيامبران مخصوص خود بيان نموده است ، و براي تحصيل اين هدف يك رشته تكاليف و وظائفي براي او مقرر نموده و براي افراد فرمانبر پاداشهايي و براي مشركان كيفرهايي معين كرده است .
از طرف ديگر مشاهده مي كنم كه در طول تاريخ مرداني پاك و دور از هر نوع آلودگي ، با سوابقي درخشان خود را سفيران و پيامبران الهي معرفي نموده اند ، و در انجام رسالت خود از هر نوع فداكاري و جانبازي دريغ نكرده اند ، تا آنجا كه گروهي جان و زندگي خود را در راه اهداف خود ( ارشاد مردم ) از دست داده اند ، و يك چنين فداكاري همه جانبه ، حاكي از اعتقاد راسخ آنان بصدق گفتار خود ميباشد .
آيا اتفاق يك چنين جمعيت هاي مختلف كه در ميان آنها متفكران بزرگ ، و پي افكنان علوم ، و مرداني صالح و پاك وجود دارد ، كافي نيست كه ما را ملزم كنند كه در اين باره به بحث و تحقيق بپردازيم ، زيرا بعيدات كه يك چنين جمعيت بي شمار ، راه خطا بروند و در تشخيص خود اشتباه كنند .
حقيقت اين است كه چنين راي همگاني از يك جمعيت بي طرف و بي غرض ، ما را به صحت ادعاي آنان معتقد مي سازد .
زيرا در ميان آنان هزاران دانشمند و متخصص در علوم و صنايع وجود دارد ، و اگر بشر عصر فضا نسبت به افكار و نظرات استادان علوم و پايه گذاران ديرينه تمدن ،بدبين و بدگمان باشد ولي هرگز نميتواند انكار كند كه حداقل اتحاد آنان بر اين نظر باعث احتمال در مغز و دماغ او مي شود .
آيا در اين صورت كه احتمال مي دهيم كه براي اين جهان خالقي باشد . و بشر را براي هدفي آفريده است و رشته حيات او را پس از مرگ قطع نميكند و تكاليفي وظايفي متوجه او ساخته است ، و هر فردي را به پاداش و كيفر اعمال خود مي رساند ، صحيح است كه بشر در همه چيز بينديشد درباره دين نينديشد ؟ همه چيز را بشناسد و مبداء و منشاء جهان را نشاسند ؟ و خود را از درد و الم ، شك و ترديد برهاند ؟
آيا عقل و خرد اجازه ميدهد كه ما موضوع خدا و مذهب ـ را كه در صورت ثبوت در سرنوشت ما تأثر عظيمي دارد ناديده بگيريم و دنبال آن نرويم ؟ و اين ضرر را كه براي گروهي مقطوع و براي گروه ديگر محتمل است ، بدست فراموشي بسپاريم ؟
هيچ فردي پيش از تحقيق و بررسي ، نميتواند ادعاء كند كه خداپرستي و موضوع رستاخيز و پاداشها و كيفرها پنداري بيش نيست و اگر در زبان بگويد در دل خلاف آن را پذيرفته است در اين صورت وظيفه ما در برابر يك چنين موضوع مهم كه محتمل است راست و پاي برجا باشد ، جز تحقيق و بررسي بيطرفانه چيزي نيست ؟
و كسي كه حاضر نيست درباره ي اين مسأله مهم بحث و بررسي كند ميتوان نام او را يك انسان عادي نهاد . مي گويند اجتناب از هر نوع ضرر ، قطعي و محتمل براي بشر يك امر فطري است و لذا گاهي انسان به گزارش يك كودك ، يك فرد عادي ، تربيت اثر مي دهد و به فكر تحقيق و بررسي مي افتد چطور اين انسان به يك چنين گزارش بزرگ كه بر فرض صحت ضرر آن قابل جبران نيست ، به اندازه يك موضوع كوچك اهميت نمي دهد. اينجاست كه دانشمندان عقايد و مذاهب موضوع لزوم خداشناسي (معرفّه الله ) را يك امر مهم تلقي كرده و بررسي آنرا بر اساس برهان «لزوم دفع ضرر محتمل » لازم مي دانند . و مي گويند برهر فردي لازم و واجب است كه در اين مسأله به فراخور استعداد فكري خود عفور كند ، و مسأله را از نظر فني و اثبات قطعي سازد .
عواملي كه ما را به بحث و بررسي وادار مي كند .
2ـ اعتقاد به خدا آفريننده ي علوم و پديد آورنده هاي دانشهاي بشريت
ايمان به خداي دانا كه اين جهان را روي نقشه و نظام ، و بر طبق قوانيني و سنن خاصي آفريده است ، تحرك خاصي به حس كنجكاوي و حقيقت جوئي بشر مي بخشد . در صورتي كه تفكر مادي در آفرينش جهان ، نه تنها از

دانلود فایل

دریافت تحقیق در مورد آیین های دین زردشت با کد 20159

تحقیق, در, مورد, آیین, های, دین, زردشت

تحقیق در مورد آیین های دین زردشت

1ـ آيين ها و رسم هاي ديني
آيين سدره پوشي
برابر با يك روش كهن و پذيرفته شده باستاني، همه جوانان دختر و پسر بايد آيين سدره پوشي را انجام دهند تا زرتشتي شناخته شوند. درباره سني كه آيين بايد انجام شود، ديدگاه هاي چندي وجود دارد. برخي انجام آن را هنگامي كه جوان به سن بلوغ رسيده و توانايي شناخت خوب از بد را دارد، سفارش مي كنند و برخي ديگر انجام آن را پيش از رسيدن به سن بلوغ لازم مي دانند. امروز در ايران كودكان را بين سنيني هفت و يازده سدره پوش مي كنند.
سدره پوشي به منزله زايش نوين است در دين. اين آيين را «نوزاد» و «نوزات» هم مي خوانند. نوزاد يعني دوباره متولد شدن و نوزات يعني افزوده شدن يك پرستنده دين، «زات» از يسن به چم پرستش است.
اهميت سدره پوشي از پيوكاني (ازدواج) كمتر نيست. آيين ديني بايد در بامداد انجام شود ولي امروز در ايران، به دلايل عملي، پس از نيمروز برگزار مي شود.
سدره و كشتي بايد به رنگ سفيد باشد، و دگمه و فلز در آن كار نرود. سدره از پارچه نخي نازك فراهم شده و نخستين جامه اي است كه بدن را مي پوشاند.
سدره پيراهني است گشاد و بي يقه و با آستين هاي كوتاه و داراي دو كيسه بسيار كوچك است يكي در جلو سينه و نزديك قلب است كه «گريبان» خوانده مي شود و ديگري در پشت كه «گُرده» ناميده مي شود. اين ها نمادي «سمبليك» هستند.
«گُرده» نشانه مسئوليت ها و وظيفه هايي است كه هر كس به عهده دارد و بايد به درستي انجام دهد، و «گريبان» كه «كنسه كرفه» يا كيسه «كارنيك» هم خوانده مي شود. يادآور است كه همه كردارهاي خوب رويهم انباشته شده و آدمي را به خوشبختي مي رساند. نزديك به قلب بودن آن، نشانه ايست كه كارهاي نيك بايد از روي بارو، و با صفا انجام شود. سفيدي و نبودن هيچ چيز خارجي در آن، نشانه پاكي و سادگي اخلاق است. سدره نُه دَرز دارد. دو درز دو طرف كه جاي دوخت دو بخش جامه (بخش سينه و بخش پشت) به هم است، نشانه يگانگي ميان پدر و مادر.‌نياكان (پشت آدمي) و فرزندان با يگانگي ميان پيران و جوانان است. دو درزي كه آستين ها را به پيراهن مي دوزد، يادآور كار و كوششي است كه بايد با هر دو دست و با همه نيرو انجام گيرد. دو درزي كه گريبان و گرده را به سدره مي چسباند نشانه وظايف و اعمال انسان است. دو درز كوچك در پايين و در كنار دو درزي كه پشت و سينه را با هم يكي مي كند نشانه همبستگي برتران و كهتران، و چيزداران و بي چيزان است و يادآور آن است كه هر كس بايد هميشه به ياد كهتران و ضعيفان باشد. سرانجام درزي كه در پايين سدره به شكل دايره گرداگر جامه هست، نشانه آن است كه ما از سوي اهورامزدا به اين جهان آمده ايم و سرانجام به او برمي گرديم. هستي يك مدار بسته و فراگير است.
كُشتي از پشم بره سفيد فراهم آمده و اشاره به آن است كه آدمي بايد چون بره سودمند، بي گناه و بي آزار باشد. كشتي از هفتاد و دو نخ بافته شده كه نماينده 72 بخش گات هاست. هر دوازده نخ به هم بافته شده كه نماينده دوازده ماه سال است و شش دسته حاصل از آن، نمادي است از شش امشاسپندان كه بايد الگوي رفتاري ما باشند. هر دو دسته دوازده نخ در انتهاي كشتي با هم جمع شده و در هر انتها، سه منگوله درست مي شود كه نماينده انديشه و گفتار و كردار نيك است. بستن كشتي به كمر يادآور اينست كه زرتشتي بايد هميشه آماده خدمت به مردمان و آفرينش باشد كه همان خدمت به خداست. در هنگام بستن كشتي به كمر نماز «يَتااَهو» (گره زدن در هنگام زمزمه جمله دوم نماز «يَتااَهو» انجام مي شود) و «اَشِم وُهو» (گره زدن در هنگام زمزمه جمله دوم صورت مي گيرد) زمزمه مي شود. كشتي سه بار به نشانه انديشه و گفتار و كردار نيك دور كمر مي گردد. در دور دوم، دو گره در جلو ضمن خواندن «يَتااَهو» و در دوره سوم، دو گره در پشت در ضمن خواندن «اَشِم وُهو» بسته مي شود. گره ها نشان استواري در پيمان دين است. هر زرتشتي در هنگام بستن كشتي، پيمان خود را با اهورامزدا به ياد آورده و آن را تجديد مي كند.
كودكي كه مي خواهد سدره پوش شود، بايد به موبد نشان دهد كه نمازهاي «سروش باج»، «كشتي»، گواهي پذيرش دين «تندرستي»، «برساد» و به ويژه بخش هاي «اشم وهو»، «يتااهووئريو»، «كيم نامزدا»، و … را مي تواند از حفظ بخواند.
آيين سدره پوشي وسيله موبدان انجام مي گيرد. پيش از آغاز آيين، داوطلب بايد همه بدن خود را به خوبي شستشو داده و در آغاز آيين با خواندن نماز كوتاه «پذيرش دين» آمادگي خود را براي پذيرش مسئوليت هاي ديني به آگاهي حاضرين برساند. پس از آن موبد در حالي كه نماز اَهونَوَد (يتااهو ويريو) را مي خواند، سدره را به داوطلب مي پوشاند. در اين مراسم داوطلب و پدر و مادر او و همه كساني كه در آيين حضور دارند نماز يتااهو را با موبد مي خوانند. پس از آن داوطلب همراه با موبد نماز «نيرنگ كشتي» را خوانده و موبد كشتي را به كمر داوطلب مي بندد. پس از پايان مراسم داوطلب نماز كوتاه «جَسه مي اَوَنگَهِه مَزدا» را مي خواند، معني آن اين است: «اي اهورامزدا به ياري من آ. من پرستنده يك خدا، اهورامزدا، هستم. من زرتشتي ام و با باور كامل آن دين را مي پذيرم. من انديشه و گفتار و كردار نيك را مي ستايم. من دين زرتشتي را كه استواركننده هم آهنگي و آشتي و دوركننده ناهم آهنگي و دشمني است مي پذيرم. ديني كه از همه اديان و روش هاي زندگي چه آنان كه در گذشته بوده و چه آن ها، كه در آينده آيد بهتر و والاتر است. ديني كه زرتشت آورنده آن است.» و خواندن اين نماز نشانه آن است كه داوطلب رسماً زرتشتي شده و پذيرش مسئوليت كرده است. او پيمان مي

دانلود فایل

دریافت معاد در دین اسلام با کد 20435

معاد, در, دین, اسلام,

معاد در دین اسلام

معاد واژه‌ایست عربی به معنای رستاخیز یعنی دوباره برخاستن (پس از مرگ).
معاد در دین اسلام :
باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. معاد هم روحانی وهم جسمانی است. معاد یکی از اصول دین اسلام و یکی از مهم‌ترین آن‌هاست . زیرا نوشته شده است: ‘امّا در حقيقت مسيح پس از مرگ زنده شد و اولين كسی است كه از ميان مردگان برخاسته است. زيرا چنانكه مرگ بوسيلهء يک انسان(آدم) آمد، همانطور قيامت از مردگان نيز بوسيلهء يک انسان ديگر(مسیح) فرا رسيد. (ماخذ از انجیل )
معاد در دین بهائی :
معاد یا جهان پس از مرگ یکی از عقاید اصلی بهائیان می باشد. بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح می‌دانند. بر طبق تعالیم بهائی روح انسانی مستقل از جسم بوده و پس از مرگ و فنای جسم، باقی و برقرار می‌ماند و در عوالم روحانی و الهی داخل گشته و به حیات و تکامل خود ادامه می دهد.
معاد از ديدگاه قرآن :
• از ديدگاه قرآن باطن هر کس در این دنیا، عین ظاهر اوست در آخرت- یوم تبلی السرائر؛ روزی که درون ها آشکار می شود؛ سوره طارق آیه 10
• مطابق آيات قرآن در روز قيامت نفس را مؤاخذه مي كنند نه قواي نفس را. به همين خاطر نفس به قواي خود مي گويد: وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا – چرا بر عليه من شهادت مي دهيد. اعضاي بدن مي گويند: قالُوا أَنْطَقَنَا اللّهُ الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ – خدايی كه هر چيزی را به سخن در آورده است ما را به نطق واداشته است.(سوره فصلت- آيه 22)

دانلود فایل

دریافت جامعه شناسی دینی با کد 23274

جامعه, دین, جامعه شناسی دینی,

جامعه شناسی دینی

افول سکولاریزاسیون (عرفی شدن) به عنوان نظریه غالب در جامعه‌شناسی قرن‌ بیستم‌ و چـرخش‌ بـه سـوی نظریاتی که بتواند از نقش روزافزون دین در جوامع بشری تبیین درستی ارائه‌ کند، یکی از مهم‌ترین پدیـده‌های علمی در دهه‌های اخیر است. در این پژوهش ناگارنده ضمن بیان رابطه دین و جامعه از نگاه جامعه شناسی دینی به بررسی آراء و نظریات دانشمندان این حوزه می پردازد. روش در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده که با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.

دانلود فایل