روانشناسي

تاریخچه علم روانشناسي | ویرایش نو baran

تاریخچه علم روانشناسي تاریخچه, , علم, روانشناسي تاریخچه

علم روانشناسي

فهرست مطالب

عنوان صفحه
مقدمــــــه 2
تحول روانشناسي نوين 4
تأسيس رسمي روانشناسي 6
مكتب‌هاي فكري در تكامل روانشناسي نوين 7
خدمت‌هاي تجربه‌گرايي به روانشناسي 10
پيشرفت‌هايي در فيزيولوژي اوليه 11
پژوهش درباره كاركردهاي مغز 11
آغاز روانشناسي آزمايشي 12
روانشناسي باليني 12
مفاهيم شخصيت‌گرايانه و طبيعت‌گرايانه تاريخ علمي 14
نظريه شخصيت‌گرايانه تاريخ علمي 14
نظريه طبيعت‌گرايانه تاريخ علمي 15
آغاز علم نوين 18
فرضيه تغييرپذيري و افسانه برتري مردانه 19
مراجع 21

مقدمــــــه :
روانشناسی یعنی : ‘ مطالعه رفتار’ یا ‘ مطالعه علمی رفتار موجود زنده’ ،’ مطالعه علمی رفتار و فرایند های روانی ‘ ، علمی که رفتار و زیرساختهای آن، یعنی فرایندهای فیزیولوژیکی و شناختی را مطالعه می کند و در عین حال حرفه ای است که در آن از دانش حاصل برای حل عملی مسائل انسانی ، استفاده میشود’ .
هر چند سابقه علمی روانشناسی بسیار کوتاه است ، اما در همین دوران کوتاه نیز رویدادهای بسیار و در عین حال مهم باعث گردیده است روانشناسی تا بدین حد در ابعاد مختلف حیات آدمی ، بکار گرفته شود.
در سال 1875 ویلیام جیمز ( بطور مستقل و تقریبأ همزمان با وونت) اولین آزمایشگاه را برای مطالعه در زمینه درون نگری یا مشاهده دقیق و نظام دار تجربه آگاه آزمودنیها به وسیله خویشتن در آمریکا تاسیس کرد.
در سال 1879 وونت اولین آزمایشگاه را برای انجام گرفتن تحقیقات روانشناسی در لایپزیک (آلمان) تاسیس کرد.
در سال 1881 وونت اولین مجله را برای معرفی نتیجه تحقیقات روانشناسی ، منتشر ساخت.
در سال 1890 ویلیام جیمز کتاب اصول روانشناسی را به چاپ رسانید.
در سال 1892 استانلی هال ، انجمن روانشناسی آمریکا را تاسیس کرد.
در سال 1904 ایوان پاولف نشان داد که چگونه می توان پاسخهای شرطی شده را ایجاد کرد
بدین وسیله مسیر یا راه را برای پیدایش روانشناسی محرک- پاسخ ، هموار ساخت.
در سال 1905 آلفرد بینه اولین آزمون هوش را با موفقیت در فرانسه تهیه کرد .
در سال 1909 استانلی هال از فروید جهت سخنرانی در دانشگاه کلارک در امریکا دعوت به عمل آورد و در نتیجه باعث گردید شهرت رو به گسترش فروید به طور رسمی و خاصه در امریکا نیز پذیرفته شود.
در سال1913 جان بی . واتسون بیانیه رفتارگرایی کلاسیک را نوشت و طی آن اعلام کرد که روانشناسی تنها باید به مطالعه’ رفتار قابل مشاهده موجود زنده ‘ بپردازد.
در بین سالهای 1914 و 1918 و در طی سالهای جنگ جهانی اول ، به کارگیری آزمون هوش به طور گسترده آغاز گردید.
در دهه 1920 روانشناسی گشتالت به حداکثر نفوذ خود در بین روانشناسان و نیز در علم روانشناسی نزدیک شد ، در سال 1933 نفوذ نظریه های فروید نا انتشار ‘ سخنرانیهای مقدماتی ولی جدید در زمینه روانکاوی ‘ ، بیشتر تحکیم پیدا کرد.
در طی سالهای 1941 تا 1945 رشد سریع روانشناسی بالینی در پاسخ به تقاضای بسیار زیاد و فزاینده برای دریافت خدمات بالینی ( ناشی از صدمات حاصل از جنگ جهانی دوم ) ، آغاز شد.
در سال 1943 کلارک هال از رفتارگرایی اصلاح شده که طی آن استنباط های دقیق درباره حالتهای غیر قابل مشاهده درونی مجاز شمرده می شد ، دفاع کرد.
در سال 1951 کارل راجرز با انتشار کتاب خود تحت عنوان ‘ درمان متمرکز بر مددجو’ باعث شد’ نهضت بشر دوستانه ‘ در روانشناسی آغاز گردد.
در سال 1953 بی. اف. اسکینر کتاب معروف خود به نام ‘ علم و رفتار آدمی’ را منتشر ساخت و از نهضت رفتارگرایی همانند واتسون پشتیبانی کرد.
در سال 1954 آبراهام مزلو کتاب انگیزش و شخصیت را منتشر ساخت و باعث گردید ‘ نهضت بشر دوستانه ‘ بیشتر تقویت شود.
در طی دو ده 1950 و1960 ، جرقه های تحقیقات جدید باعث گردید علاقه نسبت به شناخت اساس فیزیولوژیکی رفتار و فرایندهای شناختی مجددأ ایجاد گردد.
در سال 1971 اسکینر با انتشار کتاب مجادله انگیز خود تحت عنوان ‘فراسوی آزاذی و حرمت’ ، خشممردم را نسبت به ‘ رفتارگرایی بنیادگرا’ برانگیخت.
در سال 1978 هربرت سیمون به خاطر تحقیقات با ارزشی که در زمینه ‘ شناخت’ انجام داده بود ، برنده جایزه نوبل گردید.
در دهه 1980 نیاز به استقلال جمعی و از طرف دیگر تنوع و گوناگونی فرهنگی در جوامع غربی باعث گردید علاقه برای پاسخ دادن به این سوال که ‘ چگونه عوامل فرهنگی رفتار آدمی را شکل میدهند ‘ بطور فزاینده افزایش یابد.
در سال 1981 راجر اسپری به خاطر تحقیقات خود در زمینه دو پاره مخ برنده جایزه نوبل ( در فیزیو لوژی و پزشکی) گردید و …

***
به هر حال ، مروری بر تاریخچه روانشناسی – پس از پذیرش آن به عنوان یک علم – نشان میدهد که در طی 119سال، به پیشرفتهای زیادی نائل آمده است و در دهه اخیر ، روانشناسان( خاصه در کشورهای پیشرفته صنعتی) در ابعاد گوناگون حیات آ دمی به انجام دادن فعالیتهای پژوهشی، آموزشی و مشاوره ای اتغال دارند. بر اساس گزارش انجمن روانشناسی آمریکا که در سال 1993 انتشار یافته است، رشته های اصلی مورد علاقه ‘ محققان’ روانشناسی و درصد روانشناسانی که در هر یک از این رشته ها به فعالیت اشتغال دارند ، عبارتند از : روانشناسی رشد (1/25 درصد)، روانشناسی اجتماعی (6/21 درصد) ، روانشناسی آزمایشی( 18/15 درصد)، روانشناسی فیزیولوژیکی ( 4/8 درصد) ، روانشناسی شناختی ( 4/5درصد ) ، شخصیت (3/5 درصد ) ، و روانسنجی (8/4 درصد). از طرف دیگر ، بیشتر روانشناسانی که خدمات حرفه ای خود را در اختیار جامعه قرار داده اند، در یکی از چهار زمینه : روانشناسی بالینی (6/67 درصد) ، روانشناسی مشاوره ( 1/15 درصد) ، روانشناسی تربیت و مدرسه( 8/9 درصد) ، روانشناسی صنعتی – سازمانی

 

دانلود فایل

ترجمه فصلي از کتاب روش هاي تحقيق در روانشناسي | ویرایش نو baran

ترجمه فصلي از کتاب روش هاي تحقيق در روانشناسي ترجمه, فصلي, از, کتاب, روش, هاي, تحقيق, در, روانشناسي ترجمه فصلي از کتاب روش هاي تحقيق در روانشناسي

RESERCH METHODS
IN PSYCHOLOGY
SECOND EDITION

2.3.27 : برآورد کردن ارزش عامل
کارکردن در مورد ارزش ها از اين جهت که شاخص هايي براي مجموع (زيگما) ، در تعدادي از راه ها مي تواند انجام داده شود . استفاده کردن از بيشترين احتمال (ML) خيلي رايج است ، مجذور کمترين وزن (ULS) مجذورهاي کمترين کليت و مجذورهاي کمترين وزن ها (WLS) اينها مواردي هستند که براي زمان شروع انجام خواهند شد . هر کدام از اين مدل ها (الگوريتم ها ) عملکرد متناسبي را توليد مي کنند . هر کدام از معادله ها يک ارزش کلي هستند براي نشان دادن زگماهاي مختلف از اشکال و اريانس .
نگه داشتن انجام کار و رويه برآورد کننده آن هيچ وقت نمي تواند ارزش عملکرد متناسب را کاهش دهد .
راه اين کار و دلايل انتخاب يک مدل از مدل هاي بيشمار ديگر مافوق فرصت اين فصل است (ببينيد يولمان 1996 ، برنامه کتابهاي راهنما). اما اينها يک واحدي از خطر پنهاني رايج در همه الگوريتم ها هستند . اولين خطر اينکهدانستن پيدا کردن (تمايل داشتن) به بيشترين موضع . در اينجا برنامه انجام شده يک ارزش براي تناسب عملکرد است که کوچک ساخته نمي شود t نمي تواند کوچک شود ) به وسيله ساخته شدن کمترين تعديل به شاخص هاي برآورد کننده . هر چند شروع کردن تحقيق براي کمترين تناسب عملکرد ارزشمند تر است اما اين بايد واقعاً وجود داشته باشد ، يافتن تناسب بهتري مطابق با شاخص ها گفتن اينکه اين يک اتفاق آسان نيست طبقه دعاهاي اين فکر طولاني (1903) ممکن نيست که يک مشکل رايج تمريني باشد .
نوع دوم مشکل پارامترهاي برآورد کننده مربوط به پارامترهاي احمقانه است . برخي اوقات ، خوب يک اندازه بودن مي تواند به دست آمده باشد اما ارزش هاي يک پارامتر مسي را توليد نکنيد . براي نمونه بدست آوردن متغير هاي منفي يا رتبه ها يا ارتباط هاي ارزشي کاملي بيشتر از 1 امکان پذير است و هر فکري مثل اين ترکيبات در مورد آنها بي معني است . اگر اين اتفاقات براي شما مدل خاصي باشد به همين سادگي امکان دارد غلط باشد و يا ممکن است برخي متغيرهاي شما فرضيات را تائيد نکند و اين مهم است زماني که از يافتن الگوريتم هاي برآورد کننده استفاده مي شود) . اين همچنين مي تواند زماني اتفاق افتد که حجم نمونه خيلي کوچک است و يا مجانب باشد (در نمونه بزرگ ). فرضياتي که شکل مي دهند الگوريتم هاي برآورد کننده را ممکن است توجيح کننده نباشند .
علت اصلي ديگر از برآورد کننده هاي احمقانه داده هاي اشتباه هستند . محققان مرجعي براي ارتباط استفاده شده (ياکوداريانس) قرار مي دهند که قالبهايي کلي (تعميم شده ) هستند با جفت کردن دو وجه حذف شده از ارزش هاي علمي ، اين اشتباه بيشترين علت نوشته شده براي هر ارتباطي است . به هر حال معناي اينکه قسمتهاي مختلف قالب s کلي هستند به وسيله نمونه هايي از حجم هاي مختلف يک قالب مهمي که ممکن است باطناً سازگار نباشد با خودش برخي اوقات اين مشکل آشکار خواهد شد ، زماني نيز اين چنين نخواهد شد . به ندرت ، ترجمه ها ، از بسته هاي نرم افزاري بهترند براي آشکار کردن اين اشتباغه و هشدار دادن به کاربر .
27. 3.3 : اصلاح متون (MIS) و تحقيقات ويژه
اگر شما مدلي را پيدا کنيد که مناسب نباشد چگونه مي توان آن را تغيير داد ؟ کوشش کردن براي تغيير يک مدل يا بدست آوردن يک مدل مناسب بهتر يک تحقيق ويژه ناميده مي شود . يک راه براي انجام آن نگاه کردن (توجه کردن ) به متون اصلاح شده (MIS) است . (برخي اوقات آزمون هاي چند وجهي لاگرلانگ ناميده مي شود ).
اين متون به شما مي گويند آنچه را که بايد انتظار داشته باشيد تا اتفاق افتد . ارزش X2 از متن مناسبي خوب است اگر که شما آزاد به برآورده کردن يک مسير اجباري قبلي بوديد .
رها کردن يک مسير اجباري ( نه تخمين زدن) برآورد يک درجه آزادي را کمتر مي کند (MI) قبل تراز يک آزمون کردن از فرضياتي که پارامتر آزاد شده اي باشند و اين براي ارزش هاي ثابت شده گذشته ناکافي است که آيا اگر اين مهم باشد مدل مي تواند مناسبت بهتري داشته باشد از مدل قبلي پارامترهاي آزاد (مجاز) و اين احتمالاً براي ارزش هاي ثابت شده گذشته نا

 

دانلود فایل

مقاله روانشناسی در ورزش | ویرایش نو baran

مقاله روانشناسی در ورزش روانشناسي, ورزش,مقاله روانشناسی ورزش,روانشناسي در ورزش,نقش ورزش درسلامت روان, روان‌شناسی ورزش چیست؟,روان‌شناس ورزش چه کاری انجام می‌دهد؟,بیماری ms

روانشناسي در ورزش

در روانشناسي ورزشي مراحل
رواني و روحي استعمال‌ ميشود که به ما راهنمايي و مجموعه دستورالعمل قابل لمس
ارائه ميدهد که چطور ما در موقعيتهاي رقابتي
و مسابقه بهترين استراتژيهاي روحي را
به دست بياريم. ما در اين بخش در طول زمان
در بخش هاي مختلف به مربي هايي که رسيدگي
به
ورزشکنان ميکنند تکنيکهايي را آموزش ميدهيم که بتوانند با کمک اين علم تيم ها و
ورزشکنان تکي را آموزش و تمرين دهند.
استراتژيهاي ارطباتي ويژه ورزش کاران و
متخصصين را به طور ظاهري تدريس ميدهد
روانشناس ورزشي
نه فقط براي يک مسابقه
تعليم ميدهد بلکه براي همه موقعيتها و
خواستهاي زندگي هيجان و استرس در ورزش و رفع آن با ورزش.
در دنياي امروز دانستن راه و روش زندگي و پيشرفت عملاً بدون استرس امكان پذير نيست
و در بين جوامع بشر بصورت قانون درآمده است.

ترس و هيجان استرس
آيا استرس منفي ،
مثبت ، يا هر دو آن است؟ ترس و هيجان و
استرس چه معني در يک مسابقه ورزشي دارد؟

نقش ورزش درسلامت روان.
بسيار سخن و حديث از تأثير و اهميت تربيت بدني و ورزش بر ابعاد مختلف رشدي چون جسم
و روان شنيده ايم يا خوانده ايم.

جادوي موسيقي در ورزش.
تحقيقات بسياري در زمينه بررسي اثرات موسيقي بر ورزش و تمرينات بدني صورت گرفته كه
اين مقاله به برخي از مهم ترين آنها اشاره دارد و توصيه هايي را جهت استفاده مؤثر
از اثرات روح بخش موسيقي ارائه خواهد داد.

روان‌شناسی ورزش

1- روان‌شناسی ورزش چیست؟
روان‌شناسی ورزش، محدوده‌ای از موضوعات شامل «انگیزه پایداری و موفقیت، ملاحظات
روان‌شناختی در صدمات ورزشی و توان‌بخشی، روش‌های مشاوره با ورزشکاران، ارزیابی
استعدادها، پیگیری تمرینات، خودباوری برای موفقیت، مهارت ورزشی، ورزش جوانان و روش‌های
بالا بردن کارایی و خود تنظیمی» را در بر می‌گیرد.
هر چند غالبا برداشت عمومی چنین است که روان‌شناسی ورزش تنها مربوط به ورزشکاران
حرفه‌ای است اما این حوزه تخصصی دربرگیرنده محدوده وسیعی از موضوعات علمی، کلینیکی
و کاربردی مربوط به ورزش و تمرینات است. دو زمینه اصلی در روان‌شناسی ورزش وجود
دارد: یکی کاربرد روان‌شناسی در بالا بردن انگیزه و کارآیی و دیگری تاثیر ورزش در
بهبود سلامت روانی و عمومی.

2 – روان‌شناس ورزش چه کاری انجام می‌دهد؟

روان‌شناس ورزش، روان‌شناسی است که در حوزه‌های زیر تخصص دارد:

  • بهبود کارآیی از طریق به‌کارگیری مهارت‌های
    روان‌شناسی
  • موضوعات مربوط به سلامت روانی ورزشکاران
  • همکاری با سازمان‌ها و نهادهای متولی ورزش
  • عوامل رشدی و اجتماعی مؤثر بر مشارکت ورزشی

با وجودی که روان‌شناسی ورزش
یکی از رشته‌های روان‌شناسی محسوب می‌گردد اما معمولا دوره‌های آموزشی آن در
دانشکده‌های تربیت‌بدنی و ورزش ارائه می‌شود نه در دانشکده‌های روان‌شناسی. البته
در اکثر دانشکده‌های روان‌شناسی، درسی با عنوان روان‌شناسی ورزش ارائه می‌شود.

3 – این حرفه برای چه کسانی مناسب است؟

هر فرد تنها بر اساس تناسب با نیازها، علائق، استعداد و اهدافش می‌تواند در مورد
یک حرفه تصمیم بگیرد. اگر کسی به ورزش یا تمرینات ورزشی علاقه‌مند نباشد احتمالا
این حرفه مناسب او نیست. اما اگر فردی از کمک به دیگران برای رسیدن به حداکثر
توانائیشان، حل مسائل پیچیده و کار کردن در قالب یک تیم لذت می‌برد احتمالا روان‌شناسی
ورزش می‌تواند شغل مناسبی برای او باشد.

4 – مزایا و معایب این حرفه

روان‌شناسی ورزش نیز مثل تمامی حرفه‌ها دارای مزایا و معایب خاص خود است. از جمله
مزایای آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • کار به صورت مشارکتی و تیمی
  • فرصت‌های تخصصی گسترده و متنوع (مثل آموزش،
    ورزش جوانان، آموزش ورزشکاران حرفه‌ای)

به‌عنوان معایب این حرفه می‌توان
به موارد زیر اشاره کرد:

  • تاکید بر کار گروهی برای افرادی که دارای ذهن
    مستقلی هستند می‌تواند مشکل باشد
  • نیار به آموزش، تمرین و تجربه زیاد

 

بیماری ms
مولتيپل اسكلروز (
M.S) از بيماريهاي
شايع سيستم عصبي مركزي در انسان است.
M.S  اغلب، بالغين جوان را مبتلا مي‌سازد و در جنس مؤنث دو تا سه
برابر بيشتر رخ مي‌دهد. در
M.S ميلين راههاي عصبي دچار تخريب مي‌شود. مشخصه اين بيماري، متعدد
بودن ضايعات از نظر زماني و مكاني و رخداد علايم به صورت رفت و برگشتي است، يعني
يك علامت عصبي پس از مدتي بهبود يافته و در زمان ديگر همان علامت يا علائم ديگري
مجدداً رخ مي‌دهند. علائم هر حمله بهبودي نسبي يافته ولي ممكن است عودهاي مكرر
بيماري سبب ناتواني تدريجي بيمار گردد. در
M.S علائم باليني بستگي به محل و وسعت ضايعه دارد و تخريب ميلين
معمولاً در نواحي خاصي نظير عصب بينايي، ساقة مغز، مخچه و ماده سفيد نيمكره‌هاي
مغز منجر به بروز مجموعه‌اي از علائم باليني به صورت تاري ديد ناگهاني، ناتواني در
حركت اندامها، عدم تعادل، دوبيني و اختلالات حسي به صورت احساس خواب رفتگي در
اندامها و علائم متنوع ديگر مي‌گردد. سير علايم باليني بيماري
M.S در هر بيماري متفاوت بوده
و مي‌تواند به صورت يك بيماري كاملاً خوش‌خيم رخ دهد و بيمار سالها عاري از علائم
عصبي باشد و يا اينكه يك حالت پيشرونده سريع در علائم باليني همراه با ناتواني
اتفاق مي‌افتد.

سبب شناسي و همه گير شناسي:

با وجود مطالعات و پژوهشهاي مدرن، در ارتباط با جنبه‌هاي همه گيرشناسي،
علت، روش‌هاي تشخيصي و درماني جديد در بيماري
M.S در سالهاي اخير انجام شده است.
ليكن هنوز علت واقعي بيماري مشخص نشده و در نتيجه هنوز يك درمان قطعي براي اين
بيماري وجود ندارد. قابل قبول‌ترين تئوري در مورد علت بيماري
M.S را يك

 

دانلود فایل

تحقیق راههاي موفقيت (روانشناسي فردي) | ویرایش نو baran

تحقیق راههاي موفقيت (روانشناسي فردي) تحقیق, راههاي, موفقيت, , (روانشناسي, فردي) راههاي موفقيت
(روانشناسي فردي)

به گفته روان شناسان موفقيت يك امر دروني و برداشت فردي مي باشد كه هر كس برداشت خاصي از موفقيت دارد بطور مثال: شايد كساني باشند كه تمام امكانات زندگي برايشان مهيا شده و احتياجاتشان برطرف ولي احساس خوشبختي نمي كنند.
موفقيت از ديد فرد با توجه به سابقه شخصيتي و تيپ خانوادگي آن متفاوت مي باشد ممكن است شخصي احساس خاصي راجع به نوعي نگرش داشته باشد( واقعيت مهم نيست بلكه اين برداشت از واقعيت است كه مهم مي نمايد.)
موفقيت معناي گسترده تري هم دارد. براي اينكه از خودمان بپرسيم كه آيا موفق هستيم يا نه بايد دلايلي را براي خود ارزيابي كنيم بدين صورت كه موفق بودن يا نبودن ما را اثبات كند. البته موفقيت معناي گسترده تري هم دارد كه رضايتمندي و سازگاري از آن جمله اند. همين كه انسان بتواند با محيط خود سازگار شود به موفقيت نسبي رسيده است براي آنكه بهتر در جريان امور مربوط به موفقيت قرار بگيريم لحظاتي را به پاي صحبتهاي استاتيد برجستة رشته ارتباطات مي نشينيم مي خواهيم بدانيم حميد رضا پور دهقان كارشناس پزشك روانشناسي و يكي از موفقيت احساس دائم و پايدار مي باشد و اگر ما هدفي را كه در نظر گرفتيم به آن رسيده باشيم موفق خواهيم بود چه زمان موفق هستيم؟
و اگر به آن نرسيم خود را موفق احساس نمي كنيم البته در اينجا مدت زمان و اهدافي كه فرد براي خودش در نظر مي گيرد بسيار مهم است زيرا اگر اين اهداف خيلي دشوار باشد ما سعي نمي كنيم به آن برسيم و اگر خيلي آسان باشد براي ما راضي كننده نخواهد بود و اگر هم ما به هدفمان نرسيم دچار ناگامي خواهيم شد.
براي رسيدن به موفقيت چه مولفه هايي را در نظر داشته باشيم؟
عوامل شخصي و فردي:
اگر كسي خود را بشناسد يعني بداند كه در چه جايگاهي قرار دارد و به هويت خود پي برده باشد مي توان گام اول در موفق شدن را بردارد بدين صورت كه اگر ما خود را بشناسيم براي رسيدن به موفقيت عيب دروني خود را اصلاح مي كنيم كه اين عمل از طريق اطرافيان ما صورت مي گيرد كه خيلي موارد و ايرادها را به ما گوشزد مي كنند
2- شخص درون گرايي نباشيم كه فقط به ارتباط با خود بسنده كنيم. بلكه ارتباطات اجتماعي خوبي داشته باشيم.
3- هدفي براي خود تعيين كنيم و براي رسيدن به هدفمان تمام سعي و تلاش خود را بكار گيريم
4- بوجود آمدن انگيزه مي باشد كه متأسفانه بسياري از ما تا محدوديتي برايمان بوجود نيايد به سراغ انگيزه نمي رويم.

 

دانلود فایل

تحقیق درباره روانشناسي و شخصیت | ویرایش نو baran

تحقیق درباره روانشناسي و شخصیت تحقیق,روانشناسي,شخصیت,ماهیت شخصیت و انسان این محصول درقالب ورد(WORD) و قابل ویرایش در 29 صفحه تهیه شده است. در بخش زیر برای اطلاع بیشتر از محتویات این فایل و اطمینان از خرید، مطالب چند صفحه آورده شده است. با مطالعه این بخش با اطمینان بیشتر خرید کنید.

لینک دانلود پایین صفحه

نگاه اجمالی

«شخصیت» یک «مفهوم انتزاعی» است، یعنی آن چیزی مثل انرژی در فیزیک است که قابل مشاهده نیست، بلکه آن از طریق ترکیب رفتار (Behavior) ، افکار (Thoughts) ، انگیزش (Motivation) ، هیجان (Emotion) و … استنباط می‌شود. شخصیت باعث تفاوت (Difference) کل افراد (انسانها) از همدیگر می‌شود. اما این تفاوتها فقط در بعضی «ویژگیها و خصوصیات» است. به عبارت دیگر افراد در خیلی از ویژگیهای شخصیتی به همدیگر شباهت دارند بنابراین شخصیت را می‌توان از این جهت که «چگونه مردم با هم متفاوت هستند؟» و از جهت این که «در چه چیزی به همدیگر شباهت دارند؟» مورد مطالعه قرار داد.
از طرف دیگر «شخصیت» یک موضوع پیچیده است ولی از زمانهای قدیم برای شناخت آن کوششهای فراوانی شده است که برخی از آنها «غیرعملی» ، بعضی دیگر «خرافاتی» و تعداد کمی «علمی و معتبر» هستند. این تنوع در دیدگاهها به تفاوت در«تعریف و نگرش از انسان و ماهیت او» مربوط می‌شود. هر جامعه برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی زندگی کرده ، ارتباط متقابل و موفقیت آمیزی داشته باشد، گونه‌های شخصیتی خاصی را که با فرهنگش هماهنگی داشته باشد، پرورش می‌دهد. در حالی که برخی تجربه‌ها بین همه فرهنگها مشترک است، بعید نیست که تجربیات خاص یک فرهنگ در دسترس فرهنگ دیگر نباشد.

شخصیت از دیدگاه مردم

واژه «شخصیت» در زبان روزمره مردم معانی گوناگونی دارد. یکی از معانی آن مربوط به هر نوع «صفت اخلاقی یا برجسته» است که سبب تمایز و برتری فردی نسبت به افراد دیگر می‌شود مثلا وقتی گفته نمی‌شود «او با شخصیت است» یعنی «او» فردی با ویژگیهایی است که می‌تواند افراد دیگر را با «کارآیی و جاذبه اجتماعی خود» تحت تأثیر قرار دهد. در درسهایی که با عنوان «پرورش شخصیت» تبلیغ و دایر می‌شود، سعی بر این است که به افراد مهارتهای اجتماعی بخصوصی یاد داده ، وضع ظاهر و شیوه سخن گفتن را بهبود بخشند با آنها واکنش مطبوعی در دیگران ایجاد کنند همچنین در برابر این کلمه ، کلمه «بی‌شخصیت» قرار دارد که به معنی داشتن «ویژگیهای منفی» است که البته به هم دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما در جهت منفی.
در اجتماع گاهی به جای این کلمات از مترادف آنها «شخصیت خوب یا بد» صحبت می‌شود که هر یک ویژگیهایی را می‌رسانند و گاهی از کلمه شخصیت به منظور توصیف بارزترین ویژگی افراد استفاده می‌شود مثلا وقتی گفته می‌شود«او پرخاشگر است» یعنی ویژگی و خصوصیت غالب «او» پرخاشگری است. در کنار این موضوعات گاهی کلمه شخصیت جهت «احترام» به چهره‌های مشهور و صاحب صلاحیت «علمی ، اخلاقی یا سیاسی» بکار می‌رود نظیر «شخصیت سیاسی ، شخصیت مذهبی و شخصیت هنری و …

شخصیت از دیدگاه روانشناسی

دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاههای «مردم و جامعه» است در روانشناسی افراد به گروههای «با شخصیت و بی‌شخصیت» یا«شخصیت خوب و شخصیت بد» تقسیم نمی‌شوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه به«شخصیت و انسان» باعث پیدایش نظریه‌های متعددی از جمله : «نظریه روانکاوی کلاسیک (Classical Psychoanaly Theory) ، نظریه روانکاوی نوین (Neopsychoanalytic Theory) ، نظریه انسان گرایی (Humanistis Theory) ، نظریه شناختی (Cognitive Theory) ، نظریه یادگیری اجتماعی (Social-learning Theory) و … » در حوزه مطالعه این گرایش از علم روانشناسی شده است.

 

دانلود فایل

دریافت تاریخچه علم روانشناسي با کد 18082

تاریخچه, , علم, روانشناسي

تاریخچه علم روانشناسي

تاریخچه

علم روانشناسي

فهرست مطالب

عنوان صفحه
مقدمــــــه 2
تحول روانشناسي نوين 4
تأسيس رسمي روانشناسي 6
مكتب‌هاي فكري در تكامل روانشناسي نوين 7
خدمت‌هاي تجربه‌گرايي به روانشناسي 10
پيشرفت‌هايي در فيزيولوژي اوليه 11
پژوهش درباره كاركردهاي مغز 11
آغاز روانشناسي آزمايشي 12
روانشناسي باليني 12
مفاهيم شخصيت‌گرايانه و طبيعت‌گرايانه تاريخ علمي 14
نظريه شخصيت‌گرايانه تاريخ علمي 14
نظريه طبيعت‌گرايانه تاريخ علمي 15
آغاز علم نوين 18
فرضيه تغييرپذيري و افسانه برتري مردانه 19
مراجع 21

مقدمــــــه :
روانشناسی یعنی : ‘ مطالعه رفتار’ یا ‘ مطالعه علمی رفتار موجود زنده’ ،’ مطالعه علمی رفتار و فرایند های روانی ‘ ، علمی که رفتار و زیرساختهای آن، یعنی فرایندهای فیزیولوژیکی و شناختی را مطالعه می کند و در عین حال حرفه ای است که در آن از دانش حاصل برای حل عملی مسائل انسانی ، استفاده میشود’ .
هر چند سابقه علمی روانشناسی بسیار کوتاه است ، اما در همین دوران کوتاه نیز رویدادهای بسیار و در عین حال مهم باعث گردیده است روانشناسی تا بدین حد در ابعاد مختلف حیات آدمی ، بکار گرفته شود.
در سال 1875 ویلیام جیمز ( بطور مستقل و تقریبأ همزمان با وونت) اولین آزمایشگاه را برای مطالعه در زمینه درون نگری یا مشاهده دقیق و نظام دار تجربه آگاه آزمودنیها به وسیله خویشتن در آمریکا تاسیس کرد.
در سال 1879 وونت اولین آزمایشگاه را برای انجام گرفتن تحقیقات روانشناسی در لایپزیک (آلمان) تاسیس کرد.
در سال 1881 وونت اولین مجله را برای معرفی نتیجه تحقیقات روانشناسی ، منتشر ساخت.
در سال 1890 ویلیام جیمز کتاب اصول روانشناسی را به چاپ رسانید.
در سال 1892 استانلی هال ، انجمن روانشناسی آمریکا را تاسیس کرد.
در سال 1904 ایوان پاولف نشان داد که چگونه می توان پاسخهای شرطی شده را ایجاد کرد
بدین وسیله مسیر یا راه را برای پیدایش روانشناسی محرک- پاسخ ، هموار ساخت.
در سال 1905 آلفرد بینه اولین آزمون هوش را با موفقیت در فرانسه تهیه کرد .
در سال 1909 استانلی هال از فروید جهت سخنرانی در دانشگاه کلارک در امریکا دعوت به عمل آورد و در نتیجه باعث گردید شهرت رو به گسترش فروید به طور رسمی و خاصه در امریکا نیز پذیرفته شود.
در سال1913 جان بی . واتسون بیانیه رفتارگرایی کلاسیک را نوشت و طی آن اعلام کرد که روانشناسی تنها باید به مطالعه’ رفتار قابل مشاهده موجود زنده ‘ بپردازد.
در بین سالهای 1914 و 1918 و در طی سالهای جنگ جهانی اول ، به کارگیری آزمون هوش به طور گسترده آغاز گردید.
در دهه 1920 روانشناسی گشتالت به حداکثر نفوذ خود در بین روانشناسان و نیز در علم روانشناسی نزدیک شد ، در سال 1933 نفوذ نظریه های فروید نا انتشار ‘ سخنرانیهای مقدماتی ولی جدید در زمینه روانکاوی ‘ ، بیشتر تحکیم پیدا کرد.
در طی سالهای 1941 تا 1945 رشد سریع روانشناسی بالینی در پاسخ به تقاضای بسیار زیاد و فزاینده برای دریافت خدمات بالینی ( ناشی از صدمات حاصل از جنگ جهانی دوم ) ، آغاز شد.
در سال 1943 کلارک هال از رفتارگرایی اصلاح شده که طی آن استنباط های دقیق درباره حالتهای غیر قابل مشاهده درونی مجاز شمرده می شد ، دفاع کرد.
در سال 1951 کارل راجرز با انتشار کتاب خود تحت عنوان ‘ درمان متمرکز بر مددجو’ باعث شد’ نهضت بشر دوستانه ‘ در روانشناسی آغاز گردد.
در سال 1953 بی. اف. اسکینر کتاب معروف خود به نام ‘ علم و رفتار آدمی’ را منتشر ساخت و از نهضت رفتارگرایی همانند واتسون پشتیبانی کرد.
در سال 1954 آبراهام مزلو کتاب انگیزش و شخصیت را منتشر ساخت و باعث گردید ‘ نهضت بشر دوستانه ‘ بیشتر تقویت شود.
در طی دو ده 1950 و1960 ، جرقه های تحقیقات جدید باعث گردید علاقه نسبت به شناخت اساس فیزیولوژیکی رفتار و فرایندهای شناختی مجددأ ایجاد گردد.
در سال 1971 اسکینر با انتشار کتاب مجادله انگیز خود تحت عنوان ‘فراسوی آزاذی و حرمت’ ، خشممردم را نسبت به ‘ رفتارگرایی بنیادگرا’ برانگیخت.
در سال 1978 هربرت سیمون به خاطر تحقیقات با ارزشی که در زمینه ‘ شناخت’ انجام داده بود ، برنده جایزه نوبل گردید.
در دهه 1980 نیاز به استقلال جمعی و از طرف دیگر تنوع و گوناگونی فرهنگی در جوامع غربی باعث گردید علاقه برای پاسخ دادن به این سوال که ‘ چگونه عوامل فرهنگی رفتار آدمی را شکل میدهند ‘ بطور فزاینده افزایش یابد.
در سال 1981 راجر اسپری به خاطر تحقیقات خود در زمینه دو پاره مخ برنده جایزه نوبل ( در فیزیو لوژی و پزشکی) گردید و …

***
به هر حال ، مروری بر تاریخچه روانشناسی – پس از پذیرش آن به عنوان یک علم – نشان میدهد که در طی 119سال، به پیشرفتهای زیادی نائل آمده است و در دهه اخیر ، روانشناسان( خاصه در کشورهای پیشرفته صنعتی) در ابعاد گوناگون حیات آ دمی به انجام دادن فعالیتهای پژوهشی، آموزشی و مشاوره ای اتغال دارند. بر اساس گزارش انجمن روانشناسی آمریکا که در سال 1993 انتشار یافته است، رشته های اصلی مورد علاقه ‘ محققان’ روانشناسی و درصد روانشناسانی که در هر یک از این رشته ها به فعالیت اشتغال دارند ، عبارتند از : روانشناسی رشد (1/25 درصد)، روانشناسی اجتماعی (6/21 درصد) ، روانشناسی آزمایشی( 18/15 درصد)، روانشناسی فیزیولوژیکی ( 4/8 درصد) ، روانشناسی شناختی ( 4/5درصد ) ، شخصیت (3/5 درصد ) ، و روانسنجی (8/4 درصد). از طرف دیگر ، بیشتر روانشناسانی که خدمات حرفه ای خود را در اختیار جامعه قرار داده اند، در یکی از چهار زمینه : روانشناسی بالینی (6/67 درصد) ، روانشناسی مشاوره ( 1/15 درصد) ، روانشناسی تربیت و مدرسه( 8/9 درصد) ، روانشناسی صنعتی – سازمانی

دانلود فایل

دریافت ترجمه فصلي از کتاب روش هاي تحقيق در روانشناسي با کد 18099

ترجمه, فصلي, از, کتاب, روش, هاي, تحقيق, در, روانشناسي

ترجمه فصلي از کتاب روش هاي تحقيق در روانشناسي

ترجمه فصلي از کتاب روش هاي تحقيق در روانشناسي

RESERCH METHODS
IN PSYCHOLOGY
SECOND EDITION

2.3.27 : برآورد کردن ارزش عامل
کارکردن در مورد ارزش ها از اين جهت که شاخص هايي براي مجموع (زيگما) ، در تعدادي از راه ها مي تواند انجام داده شود . استفاده کردن از بيشترين احتمال (ML) خيلي رايج است ، مجذور کمترين وزن (ULS) مجذورهاي کمترين کليت و مجذورهاي کمترين وزن ها (WLS) اينها مواردي هستند که براي زمان شروع انجام خواهند شد . هر کدام از اين مدل ها (الگوريتم ها ) عملکرد متناسبي را توليد مي کنند . هر کدام از معادله ها يک ارزش کلي هستند براي نشان دادن زگماهاي مختلف از اشکال و اريانس .
نگه داشتن انجام کار و رويه برآورد کننده آن هيچ وقت نمي تواند ارزش عملکرد متناسب را کاهش دهد .
راه اين کار و دلايل انتخاب يک مدل از مدل هاي بيشمار ديگر مافوق فرصت اين فصل است (ببينيد يولمان 1996 ، برنامه کتابهاي راهنما). اما اينها يک واحدي از خطر پنهاني رايج در همه الگوريتم ها هستند . اولين خطر اينکهدانستن پيدا کردن (تمايل داشتن) به بيشترين موضع . در اينجا برنامه انجام شده يک ارزش براي تناسب عملکرد است که کوچک ساخته نمي شود t نمي تواند کوچک شود ) به وسيله ساخته شدن کمترين تعديل به شاخص هاي برآورد کننده . هر چند شروع کردن تحقيق براي کمترين تناسب عملکرد ارزشمند تر است اما اين بايد واقعاً وجود داشته باشد ، يافتن تناسب بهتري مطابق با شاخص ها گفتن اينکه اين يک اتفاق آسان نيست طبقه دعاهاي اين فکر طولاني (1903) ممکن نيست که يک مشکل رايج تمريني باشد .
نوع دوم مشکل پارامترهاي برآورد کننده مربوط به پارامترهاي احمقانه است . برخي اوقات ، خوب يک اندازه بودن مي تواند به دست آمده باشد اما ارزش هاي يک پارامتر مسي را توليد نکنيد . براي نمونه بدست آوردن متغير هاي منفي يا رتبه ها يا ارتباط هاي ارزشي کاملي بيشتر از 1 امکان پذير است و هر فکري مثل اين ترکيبات در مورد آنها بي معني است . اگر اين اتفاقات براي شما مدل خاصي باشد به همين سادگي امکان دارد غلط باشد و يا ممکن است برخي متغيرهاي شما فرضيات را تائيد نکند و اين مهم است زماني که از يافتن الگوريتم هاي برآورد کننده استفاده مي شود) . اين همچنين مي تواند زماني اتفاق افتد که حجم نمونه خيلي کوچک است و يا مجانب باشد (در نمونه بزرگ ). فرضياتي که شکل مي دهند الگوريتم هاي برآورد کننده را ممکن است توجيح کننده نباشند .
علت اصلي ديگر از برآورد کننده هاي احمقانه داده هاي اشتباه هستند . محققان مرجعي براي ارتباط استفاده شده (ياکوداريانس) قرار مي دهند که قالبهايي کلي (تعميم شده ) هستند با جفت کردن دو وجه حذف شده از ارزش هاي علمي ، اين اشتباه بيشترين علت نوشته شده براي هر ارتباطي است . به هر حال معناي اينکه قسمتهاي مختلف قالب s کلي هستند به وسيله نمونه هايي از حجم هاي مختلف يک قالب مهمي که ممکن است باطناً سازگار نباشد با خودش برخي اوقات اين مشکل آشکار خواهد شد ، زماني نيز اين چنين نخواهد شد . به ندرت ، ترجمه ها ، از بسته هاي نرم افزاري بهترند براي آشکار کردن اين اشتباغه و هشدار دادن به کاربر .
27. 3.3 : اصلاح متون (MIS) و تحقيقات ويژه
اگر شما مدلي را پيدا کنيد که مناسب نباشد چگونه مي توان آن را تغيير داد ؟ کوشش کردن براي تغيير يک مدل يا بدست آوردن يک مدل مناسب بهتر يک تحقيق ويژه ناميده مي شود . يک راه براي انجام آن نگاه کردن (توجه کردن ) به متون اصلاح شده (MIS) است . (برخي اوقات آزمون هاي چند وجهي لاگرلانگ ناميده مي شود ).
اين متون به شما مي گويند آنچه را که بايد انتظار داشته باشيد تا اتفاق افتد . ارزش X2 از متن مناسبي خوب است اگر که شما آزاد به برآورده کردن يک مسير اجباري قبلي بوديد .
رها کردن يک مسير اجباري ( نه تخمين زدن) برآورد يک درجه آزادي را کمتر مي کند (MI) قبل تراز يک آزمون کردن از فرضياتي که پارامتر آزاد شده اي باشند و اين براي ارزش هاي ثابت شده گذشته ناکافي است که آيا اگر اين مهم باشد مدل مي تواند مناسبت بهتري داشته باشد از مدل قبلي پارامترهاي آزاد (مجاز) و اين احتمالاً براي ارزش هاي ثابت شده گذشته نا

دانلود فایل

دریافت مقاله روانشناسی در ورزش با کد 18412

روانشناسي, ورزش,مقاله روانشناسی ورزش,روانشناسي در ورزش,نقش ورزش درسلامت روان, روان‌شناسی ورزش چیست؟,روان‌شناس ورزش چه کاری انجام می‌دهد؟,بیماری ms

مقاله روانشناسی در ورزش

روانشناسي در ورزش

در روانشناسي ورزشي مراحل
رواني و روحي استعمال‌ ميشود که به ما راهنمايي و مجموعه دستورالعمل قابل لمس
ارائه ميدهد که چطور ما در موقعيتهاي رقابتي
و مسابقه بهترين استراتژيهاي روحي را
به دست بياريم. ما در اين بخش در طول زمان
در بخش هاي مختلف به مربي هايي که رسيدگي
به
ورزشکنان ميکنند تکنيکهايي را آموزش ميدهيم که بتوانند با کمک اين علم تيم ها و
ورزشکنان تکي را آموزش و تمرين دهند.
استراتژيهاي ارطباتي ويژه ورزش کاران و
متخصصين را به طور ظاهري تدريس ميدهد
روانشناس ورزشي
نه فقط براي يک مسابقه
تعليم ميدهد بلکه براي همه موقعيتها و
خواستهاي زندگي هيجان و استرس در ورزش و رفع آن با ورزش.
در دنياي امروز دانستن راه و روش زندگي و پيشرفت عملاً بدون استرس امكان پذير نيست
و در بين جوامع بشر بصورت قانون درآمده است.

ترس و هيجان استرس
آيا استرس منفي ،
مثبت ، يا هر دو آن است؟ ترس و هيجان و
استرس چه معني در يک مسابقه ورزشي دارد؟

نقش ورزش درسلامت روان.
بسيار سخن و حديث از تأثير و اهميت تربيت بدني و ورزش بر ابعاد مختلف رشدي چون جسم
و روان شنيده ايم يا خوانده ايم.

جادوي موسيقي در ورزش.
تحقيقات بسياري در زمينه بررسي اثرات موسيقي بر ورزش و تمرينات بدني صورت گرفته كه
اين مقاله به برخي از مهم ترين آنها اشاره دارد و توصيه هايي را جهت استفاده مؤثر
از اثرات روح بخش موسيقي ارائه خواهد داد.

روان‌شناسی ورزش

1- روان‌شناسی ورزش چیست؟
روان‌شناسی ورزش، محدوده‌ای از موضوعات شامل «انگیزه پایداری و موفقیت، ملاحظات
روان‌شناختی در صدمات ورزشی و توان‌بخشی، روش‌های مشاوره با ورزشکاران، ارزیابی
استعدادها، پیگیری تمرینات، خودباوری برای موفقیت، مهارت ورزشی، ورزش جوانان و روش‌های
بالا بردن کارایی و خود تنظیمی» را در بر می‌گیرد.
هر چند غالبا برداشت عمومی چنین است که روان‌شناسی ورزش تنها مربوط به ورزشکاران
حرفه‌ای است اما این حوزه تخصصی دربرگیرنده محدوده وسیعی از موضوعات علمی، کلینیکی
و کاربردی مربوط به ورزش و تمرینات است. دو زمینه اصلی در روان‌شناسی ورزش وجود
دارد: یکی کاربرد روان‌شناسی در بالا بردن انگیزه و کارآیی و دیگری تاثیر ورزش در
بهبود سلامت روانی و عمومی.

2 – روان‌شناس ورزش چه کاری انجام می‌دهد؟

روان‌شناس ورزش، روان‌شناسی است که در حوزه‌های زیر تخصص دارد:

  • بهبود کارآیی از طریق به‌کارگیری مهارت‌های
    روان‌شناسی
  • موضوعات مربوط به سلامت روانی ورزشکاران
  • همکاری با سازمان‌ها و نهادهای متولی ورزش
  • عوامل رشدی و اجتماعی مؤثر بر مشارکت ورزشی

با وجودی که روان‌شناسی ورزش
یکی از رشته‌های روان‌شناسی محسوب می‌گردد اما معمولا دوره‌های آموزشی آن در
دانشکده‌های تربیت‌بدنی و ورزش ارائه می‌شود نه در دانشکده‌های روان‌شناسی. البته
در اکثر دانشکده‌های روان‌شناسی، درسی با عنوان روان‌شناسی ورزش ارائه می‌شود.

3 – این حرفه برای چه کسانی مناسب است؟

هر فرد تنها بر اساس تناسب با نیازها، علائق، استعداد و اهدافش می‌تواند در مورد
یک حرفه تصمیم بگیرد. اگر کسی به ورزش یا تمرینات ورزشی علاقه‌مند نباشد احتمالا
این حرفه مناسب او نیست. اما اگر فردی از کمک به دیگران برای رسیدن به حداکثر
توانائیشان، حل مسائل پیچیده و کار کردن در قالب یک تیم لذت می‌برد احتمالا روان‌شناسی
ورزش می‌تواند شغل مناسبی برای او باشد.

4 – مزایا و معایب این حرفه

روان‌شناسی ورزش نیز مثل تمامی حرفه‌ها دارای مزایا و معایب خاص خود است. از جمله
مزایای آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • کار به صورت مشارکتی و تیمی
  • فرصت‌های تخصصی گسترده و متنوع (مثل آموزش،
    ورزش جوانان، آموزش ورزشکاران حرفه‌ای)

به‌عنوان معایب این حرفه می‌توان
به موارد زیر اشاره کرد:

  • تاکید بر کار گروهی برای افرادی که دارای ذهن
    مستقلی هستند می‌تواند مشکل باشد
  • نیار به آموزش، تمرین و تجربه زیاد

 

بیماری ms
مولتيپل اسكلروز (
M.S) از بيماريهاي
شايع سيستم عصبي مركزي در انسان است.
M.S  اغلب، بالغين جوان را مبتلا مي‌سازد و در جنس مؤنث دو تا سه
برابر بيشتر رخ مي‌دهد. در
M.S ميلين راههاي عصبي دچار تخريب مي‌شود. مشخصه اين بيماري، متعدد
بودن ضايعات از نظر زماني و مكاني و رخداد علايم به صورت رفت و برگشتي است، يعني
يك علامت عصبي پس از مدتي بهبود يافته و در زمان ديگر همان علامت يا علائم ديگري
مجدداً رخ مي‌دهند. علائم هر حمله بهبودي نسبي يافته ولي ممكن است عودهاي مكرر
بيماري سبب ناتواني تدريجي بيمار گردد. در
M.S علائم باليني بستگي به محل و وسعت ضايعه دارد و تخريب ميلين
معمولاً در نواحي خاصي نظير عصب بينايي، ساقة مغز، مخچه و ماده سفيد نيمكره‌هاي
مغز منجر به بروز مجموعه‌اي از علائم باليني به صورت تاري ديد ناگهاني، ناتواني در
حركت اندامها، عدم تعادل، دوبيني و اختلالات حسي به صورت احساس خواب رفتگي در
اندامها و علائم متنوع ديگر مي‌گردد. سير علايم باليني بيماري
M.S در هر بيماري متفاوت بوده
و مي‌تواند به صورت يك بيماري كاملاً خوش‌خيم رخ دهد و بيمار سالها عاري از علائم
عصبي باشد و يا اينكه يك حالت پيشرونده سريع در علائم باليني همراه با ناتواني
اتفاق مي‌افتد.

سبب شناسي و همه گير شناسي:

با وجود مطالعات و پژوهشهاي مدرن، در ارتباط با جنبه‌هاي همه گيرشناسي،
علت، روش‌هاي تشخيصي و درماني جديد در بيماري
M.S در سالهاي اخير انجام شده است.
ليكن هنوز علت واقعي بيماري مشخص نشده و در نتيجه هنوز يك درمان قطعي براي اين
بيماري وجود ندارد. قابل قبول‌ترين تئوري در مورد علت بيماري
M.S را يك

دانلود فایل

دریافت تحقیق راههاي موفقيت (روانشناسي فردي) با کد 19738

تحقیق, راههاي, موفقيت, , (روانشناسي, فردي)

تحقیق راههاي موفقيت (روانشناسي فردي)

راههاي موفقيت
(روانشناسي فردي)

به گفته روان شناسان موفقيت يك امر دروني و برداشت فردي مي باشد كه هر كس برداشت خاصي از موفقيت دارد بطور مثال: شايد كساني باشند كه تمام امكانات زندگي برايشان مهيا شده و احتياجاتشان برطرف ولي احساس خوشبختي نمي كنند.
موفقيت از ديد فرد با توجه به سابقه شخصيتي و تيپ خانوادگي آن متفاوت مي باشد ممكن است شخصي احساس خاصي راجع به نوعي نگرش داشته باشد( واقعيت مهم نيست بلكه اين برداشت از واقعيت است كه مهم مي نمايد.)
موفقيت معناي گسترده تري هم دارد. براي اينكه از خودمان بپرسيم كه آيا موفق هستيم يا نه بايد دلايلي را براي خود ارزيابي كنيم بدين صورت كه موفق بودن يا نبودن ما را اثبات كند. البته موفقيت معناي گسترده تري هم دارد كه رضايتمندي و سازگاري از آن جمله اند. همين كه انسان بتواند با محيط خود سازگار شود به موفقيت نسبي رسيده است براي آنكه بهتر در جريان امور مربوط به موفقيت قرار بگيريم لحظاتي را به پاي صحبتهاي استاتيد برجستة رشته ارتباطات مي نشينيم مي خواهيم بدانيم حميد رضا پور دهقان كارشناس پزشك روانشناسي و يكي از موفقيت احساس دائم و پايدار مي باشد و اگر ما هدفي را كه در نظر گرفتيم به آن رسيده باشيم موفق خواهيم بود چه زمان موفق هستيم؟
و اگر به آن نرسيم خود را موفق احساس نمي كنيم البته در اينجا مدت زمان و اهدافي كه فرد براي خودش در نظر مي گيرد بسيار مهم است زيرا اگر اين اهداف خيلي دشوار باشد ما سعي نمي كنيم به آن برسيم و اگر خيلي آسان باشد براي ما راضي كننده نخواهد بود و اگر هم ما به هدفمان نرسيم دچار ناگامي خواهيم شد.
براي رسيدن به موفقيت چه مولفه هايي را در نظر داشته باشيم؟
عوامل شخصي و فردي:
اگر كسي خود را بشناسد يعني بداند كه در چه جايگاهي قرار دارد و به هويت خود پي برده باشد مي توان گام اول در موفق شدن را بردارد بدين صورت كه اگر ما خود را بشناسيم براي رسيدن به موفقيت عيب دروني خود را اصلاح مي كنيم كه اين عمل از طريق اطرافيان ما صورت مي گيرد كه خيلي موارد و ايرادها را به ما گوشزد مي كنند
2- شخص درون گرايي نباشيم كه فقط به ارتباط با خود بسنده كنيم. بلكه ارتباطات اجتماعي خوبي داشته باشيم.
3- هدفي براي خود تعيين كنيم و براي رسيدن به هدفمان تمام سعي و تلاش خود را بكار گيريم
4- بوجود آمدن انگيزه مي باشد كه متأسفانه بسياري از ما تا محدوديتي برايمان بوجود نيايد به سراغ انگيزه نمي رويم.

دانلود فایل

دریافت تحقیق درباره روانشناسي و شخصیت با کد 23158

تحقیق,روانشناسي,شخصیت,ماهیت شخصیت و انسان

تحقیق درباره روانشناسي و شخصیت

این محصول درقالب ورد(WORD) و قابل ویرایش در 29 صفحه تهیه شده است. در بخش زیر برای اطلاع بیشتر از محتویات این فایل و اطمینان از خرید، مطالب چند صفحه آورده شده است. با مطالعه این بخش با اطمینان بیشتر خرید کنید.

لینک دانلود پایین صفحه

نگاه اجمالی

«شخصیت» یک «مفهوم انتزاعی» است، یعنی آن چیزی مثل انرژی در فیزیک است که قابل مشاهده نیست، بلکه آن از طریق ترکیب رفتار (Behavior) ، افکار (Thoughts) ، انگیزش (Motivation) ، هیجان (Emotion) و … استنباط می‌شود. شخصیت باعث تفاوت (Difference) کل افراد (انسانها) از همدیگر می‌شود. اما این تفاوتها فقط در بعضی «ویژگیها و خصوصیات» است. به عبارت دیگر افراد در خیلی از ویژگیهای شخصیتی به همدیگر شباهت دارند بنابراین شخصیت را می‌توان از این جهت که «چگونه مردم با هم متفاوت هستند؟» و از جهت این که «در چه چیزی به همدیگر شباهت دارند؟» مورد مطالعه قرار داد.
از طرف دیگر «شخصیت» یک موضوع پیچیده است ولی از زمانهای قدیم برای شناخت آن کوششهای فراوانی شده است که برخی از آنها «غیرعملی» ، بعضی دیگر «خرافاتی» و تعداد کمی «علمی و معتبر» هستند. این تنوع در دیدگاهها به تفاوت در«تعریف و نگرش از انسان و ماهیت او» مربوط می‌شود. هر جامعه برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی زندگی کرده ، ارتباط متقابل و موفقیت آمیزی داشته باشد، گونه‌های شخصیتی خاصی را که با فرهنگش هماهنگی داشته باشد، پرورش می‌دهد. در حالی که برخی تجربه‌ها بین همه فرهنگها مشترک است، بعید نیست که تجربیات خاص یک فرهنگ در دسترس فرهنگ دیگر نباشد.

شخصیت از دیدگاه مردم

واژه «شخصیت» در زبان روزمره مردم معانی گوناگونی دارد. یکی از معانی آن مربوط به هر نوع «صفت اخلاقی یا برجسته» است که سبب تمایز و برتری فردی نسبت به افراد دیگر می‌شود مثلا وقتی گفته نمی‌شود «او با شخصیت است» یعنی «او» فردی با ویژگیهایی است که می‌تواند افراد دیگر را با «کارآیی و جاذبه اجتماعی خود» تحت تأثیر قرار دهد. در درسهایی که با عنوان «پرورش شخصیت» تبلیغ و دایر می‌شود، سعی بر این است که به افراد مهارتهای اجتماعی بخصوصی یاد داده ، وضع ظاهر و شیوه سخن گفتن را بهبود بخشند با آنها واکنش مطبوعی در دیگران ایجاد کنند همچنین در برابر این کلمه ، کلمه «بی‌شخصیت» قرار دارد که به معنی داشتن «ویژگیهای منفی» است که البته به هم دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما در جهت منفی.
در اجتماع گاهی به جای این کلمات از مترادف آنها «شخصیت خوب یا بد» صحبت می‌شود که هر یک ویژگیهایی را می‌رسانند و گاهی از کلمه شخصیت به منظور توصیف بارزترین ویژگی افراد استفاده می‌شود مثلا وقتی گفته می‌شود«او پرخاشگر است» یعنی ویژگی و خصوصیت غالب «او» پرخاشگری است. در کنار این موضوعات گاهی کلمه شخصیت جهت «احترام» به چهره‌های مشهور و صاحب صلاحیت «علمی ، اخلاقی یا سیاسی» بکار می‌رود نظیر «شخصیت سیاسی ، شخصیت مذهبی و شخصیت هنری و …

شخصیت از دیدگاه روانشناسی

دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاههای «مردم و جامعه» است در روانشناسی افراد به گروههای «با شخصیت و بی‌شخصیت» یا«شخصیت خوب و شخصیت بد» تقسیم نمی‌شوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه به«شخصیت و انسان» باعث پیدایش نظریه‌های متعددی از جمله : «نظریه روانکاوی کلاسیک (Classical Psychoanaly Theory) ، نظریه روانکاوی نوین (Neopsychoanalytic Theory) ، نظریه انسان گرایی (Humanistis Theory) ، نظریه شناختی (Cognitive Theory) ، نظریه یادگیری اجتماعی (Social-learning Theory) و … » در حوزه مطالعه این گرایش از علم روانشناسی شده است.

دانلود فایل