قرآن

تحقیق قرآن و قرآن پژوهى | ویرایش نو baran

تحقیق قرآن و قرآن پژوهى تحقیق, قرآن, و, قرآن, پژوهى قرآن و قرآن پژوهى

تعريف قرآن
در فـرهـنـگ اسلام و تشيع قرآن را همواره با صفت كريم به صورت قرآن كريم ( اهل سنت ) با صفت مجيد , به صورت قرآن مجيد ( اهل تشيع ) مى نامند و اين دو صفت منشا قرآنى دارد. از قرآن مجيد دوگونه تعريف مى توان به دست داد. نـخـسـت تـعريف ساده و عرفى كه قرآن را كتاب مقدس و آسمانى اسلام و وحى الهى بر حضرت محمد (ص ) مى داند. دوم تـعريف علمى كه قرآن را وحى نامه اعجازآميز الهى مى داند كه به زبان عربى , به عين الفاظ توسط فرشته امين وحى , جبرئيل , از جانب خداوند و از لوح محفوظ , بر قلب و زبان پيامبر اسلام (ص ) هـم اجمالا يكباره و هم تفصيلا در مدت بيست و سه سال نازل شده و حضرت (ص ) آن را بر گـروهـى از اصـحـاب خـود خوانده و كاتبان وحى ( از ميان اصحاب ) آن را با نظارت مستقيم و مـسـتـمر حضرت (ع ) نوشته اند و حافظان بسيار , هم از ميان اصحاب , آن را حفظ و به تواتر نقل كـرده انـد و در عـصـر پـيامبر (ص ) هم مكتوب بوده ولى مدون نبوده است , و در عصر عثمان با نظارت او طى چند سال , منتهى به حدود سال 28 هجرى , مدون بين الدفتين ,از سوره فاتحه تا ناس , در 114 سوره , مى گردد. و متن آن مقدس و متواتر و قطعى الصدور است و تلاوت آن مستحب مؤكد است . ايـمـان بـه قـرآن مـجـيد به توصيفى كه گفته شد و نيز معجزه الهى و سند نبوت دانستن آن و مـحـفوظ بودنش از خطا و هرگونه افزود و كاست ( تحريف ) , از ضروريات اسلام و مذهب تشيع است . قـرآن به زبان عربى بسيار شيوايى كه مايه اعجاب فصحاى عرب ( و بعدها اقوام ديگر ) گرديده و در تـاريـخ زبـان عـربى , سابقه و همانندى نداشته , در طى مدت بيست و سه سال , يعنى سراسر زمـانـى كـه حـضـرت رسـول (ص ) به وظيفه رسالت و ابلاغ پيام الهى و دعوت به اسلام اشتغال داشـتـه انـد , بـه صورت بخش بخش ( منجما يا نجوما ) بر حضرت رسول (ص ) وحى شده است و چنانچه اشاره شد حافظان , حفظش كرده و كاتبان با نوشت افزارهاى بسيار ابتدايى , با خطى كه هـنـوز نـقـطـه و نـشان و علائم اعراب نداشته است , و كوفى نام داشته است , در چندين نسخه بازنويس شده است .
اندازه و حجم و تقسيمات قرآن
قرآن كتابى است كه در مقايسه با ساير كتابها , كتابى است متوسط الحجم و مى توان گفت حجم آن برابر است با عهد جديد يا ديوان حافظ. طبق دقيقترين آمار تعداد كل كلمات قرآن 77807 كلمه است. قرآن داراى 114 سوره و كلا 30 جزء است . هر جزئى چهار ( يا دو ) حزب است . نيز هر پنج آيه را خمس [ خ ] و هر ده آيه را عشر [ ع , و اين عمل را تعشير ] ناميده اند تقسيم درونى و تفصيلى ديگر قرآن , تقسيم آن به ركوعات است . منظور از ركوع , بخشى و گروهى از آيات است كه در يك موضوع آمده و اتحاد مضمونى دارد كه با شروع آن موضوع , ركوع آغاز مى گردد و با تغيير و تحول كلام به موضوعى ديگر , ختم مى شود. پيداست كه شماره آيات مندرج در هر ركوع , كم و زياد است , به خلاف جزوها و حزبها كه به طور مساوى تقسيم شده است . وجـه تـسـميه ركوع را مى توان از آنجا دانست كه در نمازهاى شبانه روزى , پس از خواندن سوره حمد در ركعت اول و دوم , مى توان به خواندن سوره هاى ديگر , يا لااقل چند آيه اكتفا كرد. پيرو اين عقيده , بعضى كه قرآن شناس بوده اند , اوايل هر چند آيه اى را كه يك عنوان و موضوع را تـشـكـيـل مـى دهد , معين ساختند و از آن جهت كه بعد از قرائت آن بخش , نمازگزار به ركوع مى رود , نام هر بخش را ركوع گذارده اند. عدد ركوعات قرآن طبق مشهور 540 ركوع است ( به طور متوسط و تقريبى هر صفحه از قرآن يك ركـوع دارد ) .گفتنى است كه در قرون جديد , ابتدا خوشنويسان قرآن نويس در امپراتورى عثمانى و سپس در مـصـر و لبنان و سوريه , كوشيده اند و توانسته اند كه قرآن مجيد را با رعايت قواعدى از جمله آغاز هـر صـفحه با اول آيه , و پايان صفحه به پايان يك آيه , بنويسند و هر جزء را در بيست صفحه و لذا كل قرآن را در 604 كتابت كنند .در

 

دانلود فایل

تحقیق قرآن و علم الهی | ویرایش نو baran

تحقیق قرآن و علم الهی تحقیق, قرآن, و, علم, الهی, قرآن و علم الهی

قالَ رَبّی يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِی السَّماء ِوَ الأَرْضِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ.
‘گفت پروردگارم میداند سخن را، در آسمان و زمین ، و او شنوا و داناست.’
قرآن کریم ـ سوره ۲۱ آیه ۴

عالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ.
‘او از غیب و شهود آگاه و بزرگ و متعالی است’
قرآن کریم ـ سوره ۱۳ آیه ۹
قرآن کریم به ما میگوید که علم خداوند، لایتناهی بوده و از کوچکترین ذره تا به کهکشانها در زمین و آسمان را فرا گرفته است.
عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلّا فِی كِتابٍ مُبيـنٍ.
‘ خداوندی که از غیب آگاه است. و به اندازه سنگینی ذره ای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند. نيز چيزى كوچكتر از اين و نه بزرگتر نيست مگر آنكه در کتابی آشکار ثبت است.’ قرآن کریم ـ سوره 34 آیه ۳
خداوند در سوره بقره آیات 29 تا 33 میفرماید که علم الهی در انسان مستتر میباشد و خداوند آدم را جانشین خود در روی زمین قرار داده و به او علم اسماء را آموخت:

هو الذي خلق لكم ما في الارض جميعا ثم استوى الى السماء فسواهن سبع سماوات و هو بكل شي‏ء عليم (29)
و اذ قال ربك للملائكة اني جاعل في الارض خليفة قالوا ا تجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك قال اني اعلم ما لا تعلمون (30)
و علم آدم الاسماء كلها ثم عرضهم على الملائكة فقال انبئوني باسماء هؤلاء ان كنتم صادقين (31)
قالوا سبحانك لا علم لنا الا ما علمتنا انك انت العليم الحكيم (32)
قال يا آدم انبئهم باسمائهم فلما انباهم باسمائهم قال ا لم اقل لكم اني اعلم غيب السماوات و الارض و اعلم ما تبدون و ما كنتم تكتمون (33).
‘او خدایی است که همه آنچه را در زمین وجود دارد برای شما آفرید، سپس به آسمان پرداخت و آن را به صورت هفت آسمان برافراشت و اوست به هر چیز دانا.
و هنگامی که گفت پروردگار تو به فرشتگان که خواهم قرار داد در زمین جانشینی، گفتند آیا قرار میدهی در زمین آن را که فساد جوید در آن و خون ریزد، حالی که ما ستایش و سپاس تو گوییم و تو را تقدیس کنیم؟ گفت من می دانم آنچه را که نمیدانید
و آموخت به آدم نامها را همگی. سپس عرضشان کرد بر

 

دانلود فایل

تحقیق قرآن و ضرورتهای آن | ویرایش نو baran

تحقیق قرآن و ضرورتهای آن تحقیق, قرآن, و, ضرورتهای, آن, فصل اول
جدايي مسلمانان از قرآن كريم

غفلت مسلمانان از توصية حكيمانه و آينده نگرانه پيامبر اكرم (ص) – لزوم تمسك و اعتصام به قرآن كريم و اهل بيت (ع) – سبب شد تا سالهاي سال ، طواغيت و مستكبران ، با سلطة بر مسلمانان ، آنان را از پيشرفت هاي مادي و معنوي باز دارند و نيازمند غرب سازند . قرآن ، آنچه براي هدايت ، عزت و پيشرفت فردي و جمعي ، مادي و معنوي ، اساس و زيربنا محسوب مي شود ، با وضوح در اختيار مسلمانان قرار داده است . حيله هاي شياطين سبب شد تا قرآن از متن زندگي و جامعه و اداره امور ملتهاي مسلمانان خارج ، و به حاشيه رانده شود . در سالهاي اخير ، كمونيستها با سر دادن «دين افيون ملتهاست» و ليبرال هاي غرب با تلقين «جدايي دين از سياست» و «ناكارآمدي دين در اداره كشورها در عصر تكنولوژي و صنعت» ، مسلمانان را از اين گوهر ناب و يكي از دو ثقل عظيمي كه نبي اكرم (ص) به انس با آن توصيه فرموده بودند ، محروم نمود .
اقدام آن سياستمدار انگليسي در بلند كردن قرآن در مجلس عوام آن كشور و اعلام اين كه تا قرآن در ميان مسلمانان زنده است و حضور دارد تسلط بر آنان ممكن نيست ، دقيقاً بر اين مسأله تأكيد دارد كه قرآن ، كتاب زندگي و عزت است و برترين و ماندگارترين آثار حيات مادي و معنوي را در جوامع مسلمانان بر جاي مي گذارد .
«سالها غفلت مسلمين و مهجور ماندن قرآن سبب شد كه دستهاي تحريف بتوانند به نام دين ، هر سخن باطلي را در اذهان جاي داده و بديهيترين اصل دين خدا را منكر شوند و شرك را جامه‌ي توحيد پوشانده و مضمون آيات قرآن را بي دغدغه انكار كنند، و در حالي كه قرآن اقامه‌ي قسط را هدف از ارسال رسل مي داند ؛ «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط» ، و در حالي كه با خطاب «كونوا قوامين بالقسط شهداء لله» ، همه‌ي مؤمنين را موظف به تلاش براي اقامة قسط مي كند ، و در حالي كه آيات كريمه‌ي قرآن ، اعتماد به ستمگران را ممنوع مي سازد و به پيروان خود مي فرمايد :«و لاتركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار» ، و گردن نهادن به ظلم طاغوت را منافي با ايمان مي شمرد و مي گويد «الم تر الي الذين يزعمون انهم امنوا بما انزل اليك و ما انزل من قبلك يريدون ان يتحاكموا الي الطاغوت و قد امروا ان يكفروا به» ، و كفر به طاغوت را در كنار ايمان به خدا قرار مي دهد ؛ «فمن يكفر بالطاغوت و يومن بالله فقداستمسك بالعروه الوثقي» ، و در حالي كه نخستين شعار اسلام ، توحيد ، يعني نفي همة قدرتهاي مادي و سياسي و همة بتهاي بي جان و باجان بود ، و در حالي كه اولين اقدام پيامبر (ص) پس از هجرت ، تشكيل حكومت و ادارة سياسي جامعه بود ، و يا دلايل و شواهد فراوان ديگري كه بر پيوند دين و سياست حكم مي كند ، باز كساني پيدا مي شوند كه بگويند دين از سياست جداست ، و كساني هم پيدا شدند كه اين سخن ضد اسلامي را از آنها بپذيرند .
سياستمداراني كه دائماً دم ا جدايي دين و سياست مي زنند و كساني كه از مدعيان دينداري كه به كمك آنان شتافته و همين سخن را تكرار مي كنند ، آيا هرگز در آيات قرآن و تاريخ اسلام و احكام شريعت انديشيده اند؟ آيا فكر كرده اند كه اگر دين جدا از سياست است‌ ، پس چرا قرآن همة امور سياسي را‌، يعني حكومت را ، قانون را ، صف بنديهاي زندگي را ، جنگ و صلح را ، تعيين دوست و دشمن را و ديگر مظاهر سياست را ، همه و همه را به خدا و دين خدا و اولياي خدا مرتبط مي‌كند؟
آيا در آية «يا ايها الذين امنوا لاتتخذوا عدوي و عدوكم اولياء» و «لاتطيعوا امرالمسرفين الذين يفسدون في الارض و لايصلحون» ، آيا آيات معرفي حزب‌اللهو حزب الشيطان ، يا آيات ولايت الله ، يا آيات حكم به غير ما انزل الله ، انديشيده و در آن تأمل كرده اند؟
آيا اعمال و رفتار سياسي و اجتماعي انسانها كه بيشترين بخش زندگي آنهاست ، بدون جزاست ؟ پس «و وجدوا ما عملوا حاضراً» و «وفيت كل نفس ما عملت» چيست و با كدامين ميزان سنجيده مي شود؟ آيا مي توان گفت اسلام در دنيا به خوب و بد اين گونه اعمال كاري ندارد و وظيفه اي مقرر نمي كند ؛ ولي در آخرت جزاي آن داده مي شود؟
آيا جهاد اسلامي كه در صدها آية قرآن و حديث مسلم ، در زمرة برترين فرايض ديني قرار گرفته و ترك آن ماية ذلت و شقاوت دنيا و‌آخرت شناخته شده ، براي به دست آوردن چه چيز و دفاع از كدامين ارزش است ؟ آيا حيات طيبه‌اي كه براي تحصيل آن بايد جهاد كرد ، زندگي در زير ساية شوم ولايت غيرخداست ؟ بر خاك مذلت نشستن و حاكميت جباران و ارزشهاي غيرالهي را تماشا كردن و تن به ذلت دادن است ؟ و اگر چنين نيست و جهاد براي تحصيل حاكميت الله و خروج از ولايت طاغوت به ولايت الله است ، پس چگونه مي توان نقش و ارزش سياست را در دين و در هدفهاي تعيين شده‌ي دين ، دست كم يا ناديده گرفت؟»

اگر ما هم مثل شما عمل مي كرديم ، يك شاخة ايمان سبز نمي شد!‌
«قرنها گذشت ، مسلمانان قرآن را فراموش كردند؛ خطوط روشن قرآن در زندگيها محو شد ؛ يا بد فهميدند ، يا عمداً تحريف كردند ؛ يا فهميدند ، اما جرأت و شجاعت اقدام نداشتند ؛ يا اقدام هم كردند ، محصولي هم به دست آمد ، اما براي دفاع و نگهداري محصول ، فداكاري نكردند . اگر در صدر اسلام هم كلام پيامبر را نمي‌فهميدند ، يا جرأت نمي كردند به آن اقدام كنند و مي ترسيدند – همچنان كه به بعضي از اين گونه افراد در قرآن اشاره شده است :«يقولون ان بيوتنا عوره و ما هي بعوره ان يريدون الا فراراً» – يا آنچه را كه به دست آمد ، اگر براي آن فداكاري نمي‌كردند ، نمي ماند .
اميرالمومنين (ع) صريحاً بيان مي كند : « و لعمري لوكنا نأتي ما اتيتم ما قام للدين عمود و لا اخضر للايمان عود» ؛ يعني اگر در صدر اول در كنار پيامبر ، ما هم مثل شما – آن كساني كه مخاطبان آن بزرگوار بودند – عمل مي كرديم ، يك شاخه‌ي ايمان سبز نمي شد و يك عمود دين بر پا داشته نمي شد پس ، اين چيزها لازم است.»

حذف قرآن از زندگي يعني چه؟
«سالهاي متمادي در اين كشور تلاش شد تا بين ملت و قرآن فاصله بيندازند . براي ايجاد فاصله ، عمداً تلاش كردند ؛ سعي كردند تا قرآن را از زندگي ما بكلي حذف كنند . حذف قرآن از زندگي يعني چه؟ يعني قطع رابطة ملتهاي مسلمان با اسلام ؛ چون قرآن مشعل اسلام و مشعل هدايت

 

دانلود فایل

تحقیق قرآن و رويداد غدير | ویرایش نو baran

تحقیق قرآن و رويداد غدير تحقیق, قرآن, و, رويداد, غدير قرآن و رويداد غدير
در رويداد «غدير» گذشته بر آيه «تبليغ» يعنى آيه: «يا اَيّها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك» دو آيه ديگر نازل شده و به حادثه رنگ ابدى و جاودانى بخشيده است اين دو آيه عبارتنداز:
1- آيه اكمال دين .
2- آيه سؤال عذاب.
اينك پيرامون هر دو آيه به بحث و گفتگو مى‏پردازيم :
«اليوم بئس الذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم و اخشون اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً» 1
«امروز كافران از (نابودى) دين شما نوميد شدند از آنان مترسيد و از من بترسيد، امروز دين شما را تكميل كردم و نعمت خود را به پايان رسانيدم و اسلام را به (عنوان) دين، براى شما برگزيدم».
دقت در مضمون آيه اكمال دين، مى‏رساند كه روز نزول آيه حادثه بسيار مهمى رخ داد، كه مايه نوميدى دشمنان از پيروزى براسلام و موجب كمال دين و به پايان رسيدن نعمتهاى معنوى خدا شده است اكنون بايد ديد چه روزى مى‏تواند حامل چنين نويدهائى باشد، و با اين خصوصيات و نشانه‏ها خود را در عرصه تاريخ نشان دهد؟
1- آيا روز فتح مكه مى‏تواند داراى چنين خصوصياتى باشد؟ به طور مسلم نه، زيرا در آن روز پيمانهاى مسلمانان با مشركان به قوت خود باقى بود و هنوز مراسم حج بسان عصر جاهلى برگزار مى‏شد،و قسمتى از احكام اسلام پس از آن فرود آمده است از اين جهت نه يأسى بركافران منطقه مستولى شده بود ونه آئين به معنى بيان فروع و نه به معنى تحكيم پايه‏هاى آن، تكميل گرديده بود.
2- آيا روز اعلام بيزارى از مشركان مى‏تواند مظهر چنين روزى باشد، به تصور اينكه يأس و نوميدى در چنين روزى بر مشركان مستولى گرديد؟ باز مى‏گوئيم نه، زيرا بيان دين به معنى احكام در آن روز پايان نيافته بود به گواه اينكه قسمتى از «حدود» و «قصاص» و احكام مربوط به «كلاله» پس از اعلام بيزارى نازل گرديده است. بنابراين تنها مسأله يأس نشانه آن روز نيست، بلكه يأس توأم با تكميل آئين؛ و هرگز در روز اعلام بيزارى اين دو نويد، به صورت توأم، در آن روز تحقق نپذيرفته

 

دانلود فایل

تحقیق قرآن وحرکت منظومه شمسي | ویرایش نو baran

تحقیق قرآن وحرکت منظومه شمسي تحقیق, قرآن, وحرکت, منظومه, شمسي قرآن وحرکت منظومه شمسي
والشمس تجري لمستقرلها ذلک تقديرالعزيز العليم لا الشمس ينبغي لها ان تدرک القمر ولا الليل سابق النهار وکل فلک يسبحون
وخورشيد که پيوسته به سوي قرارگاهش درحرکت است،اين تقدير خداوند قادر ودانااست ونه براي خورشيد سزاوار است که به ماه برسد و نه شب بر روز پيشي مي گيرد و هر کدام از آنها در مسير خود شناورند.1

دليل ديگر بر قدرت کامله ما آفتاب است که مي رود وحرکت مي کند براي قرارگاهي که او رااست يعني هميشه حرکت مي کند تا هنگام انقضاي دنيا ويا براي حد معيني که هر شبانه روز دور به آن منتهي مي شود وقرائت ائمه (عليهم السلام) است که مستقرلها،به نصب يعني آفتاب هميشه متحرک است ونيست آنرا سکوني. در کتاب توحيد از ابوذر غفاري رحمه الله نقل کرده که روزي من دست مبارک حضرت رسالت پناه را گرفته پياده به راهي مي رفتيم ونظر بر آفتاب داشتيم تا آنکه غروب کرد،پس من گفتم اي رسول خدا آفتاب به کجا فرود مي رود؟ حضرت فرمودند: درآسمان بلند مي شود از سمائي به سمائي ديگر تا آنکه به آسمان هفتم در زيرعرش مي رسد ودر آنجا سجده مي کند وفرشتگاني که موکل برآنند آنها نيز به سجده در مي آيند. پس آفتاب مي گويداي پروردگار من به کجا امر مي کني که طلوع کنم ا زمحل غروب من يااز

 

دانلود فایل

تحقیق معناي سبز زندگي از نگاه قرآن | ویرایش نو baran

تحقیق معناي سبز زندگي از نگاه قرآن تحقیق, معناي, سبز, زندگي, از, نگاه, قرآن معناي سبز زندگي از نگاه قرآن
و الشمس والضحيها والقمراذا تليها و النهاراذاجليها و اليل اذا يغشيهاو…وقدافلح من زكيهاو قد خاب من دسيها(1)
به راستي كه رستگار شد كسي كه نفس خويش را از آلودگي ها پاك كردوزيانكار شد كسي كه خودراآلوده ساخت.

خداوند متعال با اين كه نيازي به سوگند ندارد براي اين كه مارا از اهميت تزكيه نفس آگاه كند دراين سوره11 قسم خورده است.ودرجاي ديگر از قرآن، فلسفه بعثت پيامبر(صلي الله عليه و اله) را تعليم وتزكيه انسان ها بيان فرموده:«…و يزكيهم ويعلمهم الكتاب و الحكمه»(2)

همچنان كه خود پيامبر(صلي الله عليه و اله) درمورد فلسفه بعثت خودفرمودند:«اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق»

همان طوركه درآيه شريفه مي بينيم براي تهذيب نفس از لفظ «يزكيهم» (تزكيه) استفاده شده است.تزكيه گرچه از تطهيربه معناي پاك كردن روح گرفته مي شود ولي از نظر معنا عميق تر است.در تطهير رشد بعدي در نظر گرفته نشده ولي درتزكيه رشدو كمال بعدي شيء تزكيه شده در نظرگرفته شده است.مريضي كه در اثر مرض قواي او تحليل رفته هنگامي كه ميكروب مرض رادرنهاد اوازبين ببرند به طور طبيعي قواي ازدست رفته خود را باز يافته وسلامت ونيرومند مي گردد.

رسالت پيامبر اكرم(صلي الله عليه و اله)اين بود كه اول ميكروبها را بخشكاند وخارو خاشاك را برطرف كندوراه رشدوتعالي راهمواركند .سپس بذر حكمت وعلم رادر قلوب بيفشاند. پيامبر(صلي الله عليه و اله) مبعوث شدتا عقيده انسان هارااز كفر وشرك وجهل وتعصبات ورسومات غلط و…روح آنهارااز خبائث وهوي پرستي وضعف وترس وحسدو…وگفتارورفتارشان راازتهمت ونفاق ورياكاري وزورگويي و… وجامعه وفرهنگ واقتصادوسياست وزندگي شان رااز باطل ومنكر،جنايت وعقب ماندگي وبردگي وبي سوادي نجات بخشد. با توجه به اين مقدمه واينكه پيامبر فلسفه بعثت را تمام كردن مكارم اخلاق بيان فرمودند: ببينيم منظوراز اخلاق چيست؟

اخلاق جمع خلق به معناي شكل دروني انساني وغرايز وصفات روحي او مي باشد. علم اخلاق

 

دانلود فایل

تحقیق ويژگي هاي استاد ومعلم ايده آل و نمونه از ديدگاه قرآن كريم و احاديث | ویرایش نو baran

تحقیق ويژگي هاي استاد ومعلم ايده آل و نمونه از ديدگاه قرآن كريم و احاديث تحقیق, ويژگي, هاي, استاد, ومعلم, ايده, آل, و, نمونه, از, ديدگاه, قرآن, كريم, و, احاديث ويژگي هاي استاد ومعلم ايده آل و نمونه از ديدگاه قرآن كريم و احاديث
1. مقام استاد و معلم نمونه از ديدگاه قرآن كريم :
استاد از لسان وسايط فيض الهي ، در ملكوت عظيم آسمانها ، عظيم خوانده مي شود و او را به عظيم ندا مي كنند .
استاد از نظر قرآن كريم شأن و منزلت والايي دارد و بايد شأن و منزلت خود را بشناسد كه خود را ارزان نفروشد و اگر خود را شناخت احساس مسئوليت مي كند . براي اينكه هر چه منزلت بالاتر برود مسئوليت سنگين تر مي شود .
از نظر قرآن يا پروردگار عالم كار استاد ، كار خداست ، نقش او در جامعه ، نقش انبياء است . قرآن كريم در اين باره چنين اظهار نظر مي نمايد :
‹‹ بسم الله الرحمن الرحيم
اقرأ باسم ربك الذي خلق . خلق الانسان من علق . اِقرأ و ربك الاكرم . الذي علم بالقلم . علم الانسان مالم يعلم . . . . ›› 1
مراد ما در اين آيات بيشتر آيات سه ‍‍‍، چهار ، پنج است . خداوند مي فرمايد :‌
‹‹ بخوان قرآن را و ( بدان كه ) پروردگار تو كه بهترين ، كريمان عالمست (3) آن
خدايي كه بشر را علم نوشتن به قلم آموخت (4) و به آدم آنچه را كه نمي دانست بالهام خود تعليم داد (5) ›› 2
اين آياتي است كه طبق قول مشهور در همان وهلة اول بر پيامبر اكرم نازل شد و در اين آيات پروردگار عالم خود را يك معلم قلمداد مي كند .
در جايي ديگر قرآن كريم هدف از بعثت رسول اكرم (ص) را و فرستادن همة كتاب هاي آسماني را ، آموزش و پرورش مي داند . قرآن در اين باره چنين اظهار نظر مي نمايد :
‹‹ هو الذي بعث في الامين رسولا منهم يتلو عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه ›› 3 .
آسماني را آموزش و پرورش مي داند . قرآن در اين باره چنين اظهار نظر مي نمايد :
با توجه به اين آيه و آيات ديگر 2 ، كار يك معلم آموزش و پرورش است كه هر رديف با كار پيامبران بر شمرده شده است .
مطلبي ديگر كه از اين آيات مي توان فهميد اين است كه شايد هدف بعثت يكي تهذيب نفوس ( تربيت ) و ديگري بالا بردن سطح معلومات انسان ( آموزش ) است و اينها همه حاكي از نقش والاي معلم و استاد است و كسي نبايد آن را سبك بشمارد .
در جايي ديگر قرآن كريم درجه و مقامي به استاد و معلم مي دهد كه اگر شبانه روز هم به آن افتخار كند باز هم كم است ‍، قرآن كريم در اين باره مي فرمايد :
‹‹ . . . وَمن احياها فكانما احيا الناس جميعا ›› 3
‹‹ . . . كسي كه ديگري را احياء كند ، گويي همه مردم را احياء كرده است ›› .
تفسيري كه از اين آيه شده است در مجمع البيان به نقل از مجاهد و زجاج و مختار بن انباري و مروي از امام باقر (ع) بيان شده است : ‹‹ اما كسي كه انساني را از غرق يا سوختن يا آوار يا هر عامل كشنده اي نجات دهد يا او را از سرگشتگي حفظ كند ، مثل اين است كه همة انسانها را زنده كرده است و خداوند اجر احياء كنندة همة انسانها را به او مي دهد ، زيرا وي به خاطر اينكه برادر مؤمنشان را حفظ كرده ، گويا همة آنها را حفظ كرده است . امام در دنباله بيان خودش فرمود :‌
از آن بهتر اين است كه انساني را از گمراهي حفظ و او را به راه راست هدايت كند 4 ›› قرآن كريم در آيه ديگر دربارة مقام استادان چنين مي فرمايد :
‹‹ يرفعُ‌ اللهُ الذين آمنوا منكمٌ و الذين اوٌتٌو العلمَ‌ درجاتِ ››‌ 5
خدا به آنان كه در جمع شما جامعة بشري ، به حق ايمان آوردند . نيز به آنانكه از علم و دانش بهره مند هستند ، رفعت مقام اعطا مي كند { تا در ظل چنين مقام رفيعي از ساير مردم ، ممتاز باشند } . ابن عباس گويد :‌ خداوند بلند نموده كساني را كه با ايشان علم داده از مؤمنين بر كساني كه علم نداده درجه ها و مرتبه هايي . 1
به نقل از شهيد ثاني ( ره ) ، در قرآن كريم علما و دانشمندان با پنج امتياز برجسته از ساير گروه ها ممتازند . 2
1 . ايمان ، قرآن در اين باره مي فرمايد :
‹‹ و الراسخونَ فِي العلم يقولٌونَ آمَنا ›› 3
آنانكه گام هاي راسخ و نافذي را در پهنة علم برداشتند و به درون فضا و محيط علمي راه يافتند مي گويند ما سرا پاي قرآن را باور مي داريم .
2 . اعتقاد به توحيد و يگانگي خداوند ، قرآن دربارة اين مطلب مي فرمايد :
‹‹ شَهِدَ اللهُ اَنَهُ لا اِلهَ اِلا هُوَ و المَلئِِكَهُ و َ اُولٌوا العلم ››‌4
خدا بر وحدا نيت و يگانگي خود گواهي مي دهد . و نيز فرشتگان و دانشمندان گواهند كه جز خداوند معبودي دگر نيست .
3 . اندوه و تأثر و گريستن از بيم پروردگار :
‹‹ اِن الذين اوتو العلم مِن قَبلهِ اِذا يُتلي عَلَيهم . . . و يَخروُن للاذ قان و يبكون و يزيدهم خشوعا ››‌ 5
‹‹ حتما مردمي كه پيش از آن ، از علم بهره مند گشتند ، آنگاه كه آيات خداوند بر آنان خوانده شود . سر طاعت بر حكم آن فرود آورند و گريستن را آ‌غاز كنند و خواندن قرآن بر خشوع و زاري و انعطاف آنها بيفزايد ›› .

 

دانلود فایل

تحقیق معرفی فاسقان در قرآن کریم | ویرایش نو baran

تحقیق معرفی فاسقان در قرآن کریم تحقیق, معرفی, فاسقان, در, قرآن, کریم معرفی فاسقان در قرآن کریم

گروه دیگری را که خداوند در قرآن کریم به توصیفشان می‌پردازد فاسقان هستند. فسق به معنای خروج از حق می‌باشد.
(1) پس به کسی که از راه حق خارج شده باشد، فاسق گویند.
«… الفاسقین. الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ)بقره/27) ؛ کسانی که پیمان خدا را پس از بستن آن می‌شکنند و آنچه را که خدا به پیوستن آن فرمان داده، می‌گسلند و در زمین فساد می‌کنند، زیانکارانند .»
در آخر آیه گذشته، سخن از اضلال فاسقان است و در این آیه خداوند با ذكر سه صفت، فاسقان را كاملا معرفى مى‌كند:
«الذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه؛ فاسقان كسانى هستند كه پیمان خدا را پس از آن كه محكم ساختند مى‌شكنند.»
كسانى كه به مقتضاى مفهوم فسق از حوزه اطاعت خداوند بیرون رفته‌اند چه سرنوشتى غیر از خسران، مى‌توانند داشته باشند.
انسان‌ پیمان‌هاى مختلفى با خدا بسته است؛ از جمله پیمان توحید و خداشناسى، پیمان عدم تبعیت از شیطان و هواى نفس، … ولی فاسقان همه این پیمان‌ها را شكسته و سر از فرمان حق برتافته، و از خواسته‌هاى دل و شیطان پیروى مى‌كنند .
این پیمان كجا و چگونه بسته شد؟
در اینجا این سؤال پیش مى‌آید كه ما هرگز به خاطر نداریم كه پیمانى با پروردگارمان در گذشته در این زمینه‌ها بسته باشیم؟ ولى با توجه به یك نكته، پاس

 

دانلود فایل

مقاله آيات قرآن و شرط اسلام در ذبح كننده | ویرایش نو baran

مقاله آيات قرآن و شرط اسلام در ذبح كننده مقاله, آيات, قرآن, و, شرط, اسلام, در, ذبح, , كننده آيات قرآن و شرط اسلام در ذبح كننده
براى اين كه روشن شود آيا در آيات قرآن مجيد يادى از لزوم مسلمان بودن ذبح كننده به ميان آمده است يا نه, بايد آياتى را كه در مورد گوشتهاى حرام و حلال بحث كرده اند ياد كنيم و مقدار دلالت آنها را بررسى كنيم.
به طور اجمال بايد دانست كه اين آيات, بعضى در مكّه نازل شده اند و بعضى در مدينه, بعضى در آغاز بعثت و بعضى در اواخر عمر نبى اكرم(ص) ولى با اين حال, لحن آيات و انواع حرامها در اين آيات ثابت است و نشان مى دهد كه حكم گوشتهاى خوردنى در طول دوره رسالت پيامبر اكرم(ص) تغيير نكرده است.
سوره هايى كه در آنها درباره حرام و حلال بودن گوشتها بحث شده است عبارتند از:
* سوره نحل كه در مكه مكرمه نازل شده است.
* سوره انعام كه در مكه نازل شده و از لحاظ زمانى پس از سوره نحل نازل شده است.
* سوره بقره كه در مدينه و در آغاز هجرت نازل شده است.
* سوره مائده كه در مدينه و در اواخر عمر پيامبر اكرم(ص) نازل شده است.
ما هم به ترتيبى كه اين سوره ها نازل شده اند راجع به آيات مربوط به گونه هاى گوشت و ذبح بحث مى كنيم:
بررسى آيات سوره هاى مكى
* ( فكلوا مما رزقكم اللّه حلالاً طيبا و اشكروا نعمت اللّه ان كنتم اياه تعبدون * انما حرم عليكم الميتة و الدم و لحم الخنزير و ما اهل لغير اللّه به فمن اضطر غير باغ و لاعاد فان اللّه غفور رحيم)57
از آنچه خدا روزيتان كرده است, حلال و پاكيزه, بخوريد و شكر نعمت خدا را به جاى آوريد, اگر او را مى پرستيد .خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را با نام غير خدا سر بريده ايد بر شما تحريم كرده است, اما كسانى كه ناگزير شوند در حالى كه تجاوز و تعدى از حد ننمايند ….
اين آيات, حرامها را در چهار چيز محصور كرده است و فرموده اند غير از اينها چيزى حرام نيست. اكنون ما كارى نداريم كه فلسفه تحريم اين چيزها چيست و آيا حرامها در اين چهار چيز منحصرند يا حرامهاى ديگرى هم در روايات ذكر شده اند بلكه نكته ٌ مورد نظر ما, شرايط ذبح است كه آيه مى گويد از آنچه نام غير خدا بر آن برده شده است, نخوريد; امّا ذبح كننده مسلمان باشد يا كافر, بحثى نكرده همان گونه كه درباره واجب بودن بردن نام خدا واجب نبودن آن هم بحثى نكرده است.
* ( ان ربك هو اعلم من يضلّ عن سبيله و هو اعلم بالمهتدين* فكلوا مما ذكر اسم اللّه عليه ان كنتم باياته مومنين* و ما لكم الا تاكلوا مما ذكر اسم اللّه عليه و قد فصّل لكم ما حرم عليكم الا ما اضطررتم اليه … و لا تاكلوا مما لم يذكر اسم اللّه

 

دانلود فایل

تحقیق محبت در اسلام و قرآن | ویرایش نو baran

تحقیق محبت در اسلام و قرآن تحقیق, محبت, در, اسلام, و, قرآن, تحقیق محبت در اسلام و قرآن
معناي لغوي محبت
محبت را از نظر لغوي به معناي ميل به كار برده اند . البته بعضي ديگر قبودي را بر اين تعريف افزوده اند به عنوان مثال راغب اصفهاني محبت را به اين صورت تعريف مي‌كند: ميل به چيزي كه درست يا غلط او را خير مي داني به دليل لذت، نفع يا كمالي كه در آن مي بيني .
ملاحظه مي كنيد كه در اينجا نيز محبت به ميل معنا شده جز اين كه دليل اين ميل و حالات گوناگون آن نيز بيان شده است.
تعريف فلسفي محبت نيازمند دو مقدمه است كه هر كدام جدگانه قابل اثبات هستند:
مقدمه اول:
هر شئ در خلقت خويش هدفي را دنبال مي كند. دليل اين امر اين است كه خداوند متعال حكيم است و هيچ گاه خالق حكيم كار بيهوده‌اي انجام نمي‌دهد چرا كه آفريدن يك موجود كه هدف مشخصي را دنبال نمي‌كند، مصداق بارز كار لغو و بيهوده است.
خلاصه مقدمه اول اين است كه هر موجودي داراي يك هدف نهايي است كه براي آن آفريده شده است و آن موجود به دنبال رسيدن به هدف مزبور مي باشد.

مقدمه دوم:
اسباب و مقدمات رسيدن به هدف نهايي و كمال نهايي براي هر موجود فراهم شده است. دليل مقدمه فوق اين است كه اگر خداوند متعال موجود هدفمند را بيافريند اما اسباب وسايل و مقدمات رسيدن به هدف مزبور را براي آن، خلق نفرمايد به يكي از سه دليل زير مربوط مي شود كه هر سه دليل باطل هستند:
1- اولين دليل اين است خداوند متعال- نعوذ بالله- نمي‌دانسته موجود مزبور به چه وسايلي نيازمند است به عبارات ديگر اين قول مستلزم نسبت دادن جهل به خداوند است در حالي كه دلايل عقلي و نقلي بر خلاف آن گواهي مي دهند و بر عكس خداوند متعال را عليم مطلق مي دانند.
2- اگر خالق حكيم از اسباب مزبور آگاهي داشته باشد، اما توانايي ايجاد اين اسباب را نداشته باشد باز هم مي توان تصور كرد كه خالق مزبور در عين اينكه يك موجود هدفمند را آفريده از آفريدن اسباب و وسايل مال وي عاجز باشد. به بيان ديگر يكي از لوازم فاسد اين قول نسبت دادن عجز به خدوندي است كه بر طبق دلايل عقلي و نقلي بر همه امور توانا است.
3- در اين ميان فرض ديگري وجود دارد و آن اين است كه خداوند متعال درعين علم و قدرت بر آفريدن اسباب مزبور باز هم از فراهم نمودن آن اسباب،خودداري مي‌فرمايد. اين فرض نيز مستلزم نسبت دادن صفاتي- همانند بخل، تنگ نظري و… _ به خداوند است، درصورتي كه به گواهي عقل و نقل خداوند متعال داراي اسماء و نيكويي است كه هر گونه صفت منفي را از ساحت مقدس وي طرد مي نمايد. نتيجه اين كه هر شي داراي يك هدف نهايي است كه فلسفه خلقت آن را تشكيل مي دهد و اسباب رسيدن به هدف مزبور نيز براي وي فراهم شده است. البته منافاتي ندارد يك شئ به دلايل ديگري از رسيدن به هدف نهايي خويش باز بماند. به عنوان مثال يك جنين پيش از تولد بر اثر يك بيماري سقط شود و از ادامه مسير باز بماند ونيز سخن ما بهاي معني نيست كه همه اشياء الزاما به هدف مزبور نايل مي شوند چرا كه اين امر صرفا يكي از امور و قوانيني فراواني عالم هستي بر اساس آن‌ها اداره مي شود و ممكن است در برخورد با قوانين و سنن برتري در عمل رنگ ببازد اما اجمالا هر نوع از انواع موجودات داراي هدفي است واسباب رسيدن به هدف مزبور براي وي فراهم شده است و اگر مانعي پيش نيايد به آن هدف نايل مي شود و همين مقدار براي پيش برد بحث ما كفايت مي كند.

 

دانلود فایل