نگاه

تحقیق آثار مهر و محبت به ديگران (( از نگاه احاديث و روايات )) | ویرایش نو baran

تحقیق آثار مهر و محبت به ديگران (( از نگاه احاديث و روايات )) تحقیق, آثار, مهر, و, محبت, به, ديگران, , , ((, از, نگاه, احاديث, و, روايات, ))
آثار مهر و محبت به ديگران
(( از نگاه احاديث و روايات ))

از امام باقر (عليه السلام) از پدرانش، از علي (عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: همنشيني با بدان موجب سوء ظن به نيكان مي شود و همنشيني با خوبان بدان را به خوبان مي پيوندد و همنشيني فجار با نيكوكاران فجار را به نيكان ملحق مي كند پس كسي كه وضع او بر شما مشتبه باشد و دين و روش او را نشناسيد به معاشرين او نگاه كنيد. پس اگر معاشرين او اهل دين خدا بودند او نيز بر دين خدا است و اگر بر دين خدا نبودند پس هيچ بهره در دين خدا براي هيچيك از آنان نيست همانا رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي فرمود:
كسي كه ايمان به خدا و روز آخرت دارد پس با كافر برادري نمي كند و با فاجر رفت و آمد نمي نمايد و كسي كه با كافري پيوند برادري ايجاد كند يا با قاجري رفت و آمد نمايد فاجر و كافر بوده است.
بي مهري در اسلام
اصولاً مردمي كه مهر و محبت ندارند و جاذبه ندارند افراد ناقصي هستند. امير مومنان علي (عليه السلام) مي فرمايد: ناتوان ترين مردم كسي است كه از دوست يافتن ناتوان باشد و از او ناتوانتر آنكه دوستان را از دست بدهد و تنها بماند.

محبت در بنيان تشيع
يكي از بزرگترين امتيازات مذهب تشيع بر ساير مذاهب اين است كه پايه و زير بناي اصل آن بر محبت بنا نهاده شده است، از اولين روز دعوت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) كه اين مذهب پايه گذاري شد زمزمه محبت و دوستي علي (عليه السلام) در كار بود و دوستي امير مومنان (عليه السلام) امتياز شيعيان بود و بقدري شيعيان در محبت امير مومنان ثابت قدم و استوار بودند كه آن حضرت (عليه السلام) مي فرمود:
اگر با اين شمشيرم بيني مومن را بزنم كه با من دشمن شود، هرگز دشمني نخواهد كرد. و اگر همه دنيا را بر سر منافق بريزم كه مرا دوست بدارد، هرگز مرا دوست نخواهد داشت. زيرا كه اين مطلبي است ثابت و بر زبان پيامبراني جاري گشته كه گفت:
يا علي: مومن تو را دشمن ندارد و منافق تو را دوست نمي دارد. از اين رو وقتي يكي از دوستان اميرالمومنين (عليه السلام) كه مردي با فضيلت و ايمان بود، متاسفانه از روي لغزشي كه از وي انجام گرفت و مي بايست حد بر او جاري شود اميرالمومنين (عليه السلام) به عنوان حد دزدي، پنجه راستش را بريد و به دست چپش داد. او در حالي كه قطرات خون از دستش مي چكيد مي رفت. در بين راه ابن الكواء خارجي آشوبگر، خواست از اين جريان به نفع خوارج و عليه علي )عليه السلام) استفاده كند، با قيافه اي ترحم آميز جلو رفت و گفت كي دستت را بريد؟! او به جاي اينكه ازعلي (عليه‌السلام) مذمت و يا شكوه كند گفت:
دستم را بريد آن كس كه آقاي جانشينان پيامبران، پيشواي سفيدرويان قيامت، ذي حق ترين مردم نسبت به مومنان، علي بن ابي طالب، مبارز شجاعان، انتقام گيرنده از جهالت پيشگان، بخشنده زكات،… .
رهبر راه رشد و كمال گوينده گفتار راستين و صواب شجاع مكي او بزرگوار باوفا…
ابن الكوء گفت: واي بر تو، دستت را مي برد و اين چنين ثنايش مي گوئي؟
گفت: چرا ثنايش نگويم و حال آنكه دوستيش با گوشت و خونم در آميخته است و به خدا سوگند كه نبريد دستم را جز به حقي كه خداوند قرار داده است.
روش پيامبر با مردم
پيامبر اسلام در عين اينكه در مقام اجراء قوانين كيفري و مجازات گناهكاران بسيار جدي بود، ولي در معاشرتهاي اجتماعي، پدري رووف و مهربان بود، هيچ كس از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نمي ترسيد و اگر اتفاقاً ابهت پيامبر (صلي الله عليه و آله) كسي را مي گرفت خود حضرت آن را در هم مي شكست.
عن ابن مسعود مي گويد: مردي خدمت رسول اكرم رسيد خواست سخن بگويد ترسيد، حضرت فرمود: نترس من شاه نيستم.
خداوند در قرآن كريم، اين فضيلت اخلاقي و سجيه روحاني رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) را از مراتب رحمت خود مي شمارد و مي فرمايد:
با رحمتي از جانب خداوند با مردم ملايمت و مهرباني نمودي.
پيامبر با همين خصلت صفا و صميميت بود كه هيچگاه نمي خواست با اصحاب خويش كدورت و رنجشي داشته باشد و از اين جهت مي فرمود:
كسي درباره اصحاب من مطلبي كه موجب دلسردي و رنجش خاطر است به من نگويد، دوست دارم با دلي پاك و سالم به جمع اصحاب بپيوندم. برخورد پيامبر اسلام با مردم به قدري گرم و محبت آميز بود كه اشخاص با حضرت شوخيهائي مي كردند كه با ديگران مشكل بود. چنان كه ابوهريره از شوخي كردن با عرب از جانب رسول خدا (صلي الله عليه و آله) نهي شده بود ولي در عين حال روزي كفشهاي پيامبر را دزديد و در مقابل قيمت مقداري خرما نزد خرما فروش گرو گذاشته بود حضرت فرمود: يا ابا هريره ما تا كل؟
فقال: نعل رسول الله، اي ابا هريره چه مي خوري؟ عرض كرد: كفش پيامبر را.
محبت و عطوفت و احترام به مردم يكي از برنامه هاي قطعي زندگي رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) بود و بدون مبالغه مي توان گفت اين خصلت از بزرگترين عوامل موفقيت آن حضرت بود پيامبر اسلام به تمام دقائق رواني مردم توجه داشت و آنها را مراعات مي كرد و از كوچكترين وظيفه شانه خالي نمي كرد.
پيامبر (صلي الله عليه و آله) چنين بود كه هر كس بر او وارد مي شد به او احترام مي گذاشت چه بسا عباي خود را به جاي فرش زير پاي او پهن مي كرد و بالشي كه تكيه گاه خودش بود به او مي داد.
وقتي يكي از اصحاب به ديدن آن حضرت مي آمد به احترام او آنقدر مي نشست تا وقتي كه آن مرد از مجلس برخيزد و چون كسي به ملاقات پيامبر مي آمد و مي‌خواست مصافحه كند، به او دست مي داد و دست خود را نمي كشيد تا وقتي كه آن مرد دست خود را بكشد.
پيامبر اسلام براي پاسخگويي و جلب عواطف و محبت تمام اصحبا، در مجالس عمومي نگاه هاي مودت آميز خود را بالسويه متوجه كليه حضار مي فرمود.
اگر پيامبر اسلام سوار بر مركب بود، اجازه نمي داد كسي پياده در ركابش راه رود، او را بر مركب خود سوار مي كرد و اگر از سوار شدن امتناع مي كرد به او مي فرمود تو جلو برو و در فلان مكان مرا ملاقات كن.
ترميم عواطف انصار
گاهي اتفاق مي افتاد كه رفتار صحيح و مصلحت آميز پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، عكس العمل نامطلوبي در قلوب بعضي از مردم ايجاد مي كرد و كساني آن كار را بي مهري و اهانت تعبير مي كردند. ولي پيامبر اسلام فوراً در صدد رفع سوء تفاهم بر مي آمد و محبت آنان را آشكار، ويژگي را برطرف مي نمود.
از جمله اينكه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) روي مصالحي غنائم جنگ حنين را تنها بين قريش تقسيم نمود و به انصار سهمي نداد. بعضي از انصار كه در پيشرفت اسلام سهم بزرگي داشته و خدمات درخشاني كرده بودند، از آن حضرت رنجيده شدند و آن را بي مهري و تحقير نسبت به خود تلقي كردند.
اين خبر به رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) رسيد، دستور داد انصار در يك جا جمع شوند و جز انصار، كسي در آن مجلس شركت نكند، پيامبر به اتفاق علي (عليه‌السلام) به مجلس آمد و در وسط جمعيت نشستند. پيامبر رو به انصار كرد و فرمود: من از شما پرسشهائي مي كنم به من پاسخ دهيد. فرمود: آيا شما گمراه نبوديد و خداوند به وسيله من شما را هدايت نكرد؟ عرض كردند بلي. آيا شما در پرتگاه نبوديد و خداوند به وسيله من شما را خلاص نكرد؟ عرض كردند‌ آري. آيا شما دشمن يكديگر نبوديد و خداوند به وسيله من شما را با هم مهربان نكرد؟ عرض كردند آري. سپس پيامبر (صلي الله عليه و آله) چند لحظه سكوت كرد و فرمود: چرا شما كارهاي خود را در جواب من نمي گوئيد؟
عرض كردند چه چيز را بگوئيم؟ فرمود:

 

دانلود فایل

تحقیق اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى | ویرایش نو baran

تحقیق اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى تحقیق, اسلامى, شدن, دانشگاهها, در, نگاه, امام, خمينى اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمينى
يكى از مهمترين عوامل اسلامى شدن دانشگاهها تدوين صحيح علوم انسانى بر اساس علوم اسلامى، هماهنگ با آخرين پيشرفتهاى علوم انسانى در مغرب زمين مى‏باشد. اما در اينجا بايد نكاتى را در تحقق اين امر بنيادين و سرنوشت‏ساز در عرصه دانشگاهها و مراكز آموزشى مورد توجه جدى قرار داد و آن اينكه در اسلام بعد از تاريخ صدر آن با عدم فعليت تاريخى و سياسى نظام ولايت در زمان حيات ائمه خصوصا بعد از شهادت امام حسن (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ايران، جنبه سياسى و اجتماعى اسلام كه در عرصه حكومت در انحصار خلفاى بنى‏اميه و بنى‏عباس و بعدا سلاطين مستبد قرار گرفت، از جنبه فكرى، اعتقادى و معنوى آن جدا گشت و در نتيجه با وجود رشد علوم الهى و حتى طبيعى و رياضى در تاريخ و تمدن اسلامى، علوم انسانى از جامعه شناسى تا علم سياست و اقتصاد به علت عدم وجود آزاديهاى سياسى به انحطاط كامل گراييد تا بعد از نهضت مشروطه، با روى كار آمدن حكومت وابسته پهلوى، با وجود طرفدارى اين رژيم در غربى كردن جامعه اسلامى مجددا به علت فقدان استقلال و آزاديهاى ملى و سياسى، علوم اجتماعى و انسانى عليرغم تاثيرپذيرى سطحى و صورى از تفكر و تمدن غرب مجال رشد و نضج كافى نيافت. تا با ظهور انقلاب اسلامى و تشكيل نظام مقدس مبتنى بر ولايت و رهبرى حضرت امام‏خمينى (ره)، مسائل معنوى و علوم دينى با جنبه‏هاى سياسى، اجتماعى و مادى، پيوندى مستحكم يافت كه بعدا مى‏بايست در انقلابى فرهنگى با تبيين و تفسير علمى اين پيوند مقدس به صورتى علمى و دانشگاهى در عرصه تدوين علوم انسانى بر اساس مبانى اصيل اسلامى كه بعد از شهادت امام حسن مجتبى (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ايران به علت ظهور و حاكميت‏حكومتهاى غير دينى و مستبد مسكوت ماند، صورت مى‏پذيرفت. اما متاسفانه عدم تحقق اين امر اساسى بعد از وقوع انقلاب اسلامى بتدريج موجب ازدياد فقر فرهنگى در زمينه علوم انسانى و تجربى جديد و در نتيجه باعث تشديد وابستگى فكرى برخى از اساتيد دانشگاهى ايران به غرب گرديد و اين امر نيز تاكنون موجب ظهور برخى بحرانهاى فكرى، سياسى و دانشگاهى در اين سرزمين گرديده است و امروز بعد از تحقق نظام ولايت در اين كشور با تهاجم و شبيخون فرهنگى غرب، دانشگاههاى ايران عرصه تاخت و تازانديشه‏هاى ضد اسلامى و ضد ولائى گشته است تا به حدى كه برخى از مراكز پژوهشى علمى و فكرى كشور نيز متاسفانه تحت تاثير اين امواج سهمگين غير اسلامى قرار گرفته‏اند. تا به آنجا كه مقام معظم رهبرى درباره اين امر خطير و حساس با صراحت هشدار داده و مكررا فرموده‏اند ‘آينده نظام وابسته به اسلامى كردن دانشگاهها مى‏باشد’ زيرا مى‏دانيم كه همه مسوولين نظام بدون استثناء درآينده همانند گذشته با تحصيل رسمى در دانشگاهها و يا در خارج از آن تحت تاثير وضعيت فكرى و اجتماعى آن مى‏باشند. آنچه در اين مورد ذكر آن بسيار سرنوشت‏ساز مى‏باشد اين است كه از آنجا كه بزرگترين پيام فرهنگى حضرت امام خمينى (ره) در ارتباط با نحوه تدوين علوم انسانى دانشگاهها بر اساس حقايق و تعاليم معنوى اسلامى در اين فرموده موجز اما بسيار عميق ايشان خلاصه مى‏شود كه ‘تمام علوم چه علوم طبيعى باشد و چه علوم غيرطبيعى باشد، آنكه اسلام مى‏خواهد، آن مقصدى كه اسلام دارد اين است كه تمام اينها مهار بشود به علوم الهى و به توحيد بازگردد’ (1) .انديشمندان و اساتيد متفكر و متعهد دانشگاهى و حوزوى مى‏بايست‏با نوعى وحدت فكرى و با نوعى همفكرى علمى به تدوين علوم انسانى جديد با استفاده از برخى دستاوردهاى علوم جديد در غرب براساس مبانى فكرى و علمى علوم اسلامى و حقايق مكتب بزرگ اسلام مبادرت ورزند تا قادر به ايجاد تحول و تحقق انقلاب فرهنگى مورد نياز كشورمان گردند تا به اين وسيله هم برخى معضلات عميق فرهنگى كشورمان مرتفع گردد و هم رسالت جهانى و فرهنگى عميق انقلاب بزرگ اسلامى در سطح جهان بحران زده معاصر محقق گردد.
در اينجا لازم است‏براى فهم عميق جمله مذكور حضرت امام كه در دنياى علمى و فكرى امروز جهان غرب و معاصر مورد توجه برخى بزرگترين متفكران معاصر قرن حاضر مى‏باشد اشاراتى كنيم (تا مشخص گردد كه امر تدوين علوم انسانى جديد بر اساس حقايق دين اسلام كه يكى از مهمترين اركان اسلامى شدن دانشگاهها و همه مراكز فكرى و آموزشى كشور است‏خود نياز به كارى فكرى و نظرى در سطح همه علوم اسلامى و بشرى با حضور همه‏انديشمندان اصيل اسلامى و عالم به معارف جديد بشرى دارد و به همين علت جز با تفكر و اجتهادى زنده و همه جانبه و جديد ممكن نمى‏باشد به عبارت ديگر تحقق اين امر اساسى نيازمند يك جهاد فرهنگى و علمى بزرگ مى‏باشد كه تنها با صدور چند بخشنامه عملى و يا نصيحت واندرز اخلاقى در سطح دانشگاهها هرگز ممكن نمى‏باشد.
در اينجا براى اينكه به ژرفاى سخن بزرگ معظم‏له وقوف كامل يابيم نظر يكى از بزرگترين فيزيكدانان و جهان‏شناسان تمام تاريخ علم مغرب زمين يعنى’ماكس پلانگ’ را در نيمه اول قرن حاضر متذكر مى‏گرديم ‘به اين ترتيب به جايى مى‏رسيم كه علم حدودى را كه از آنها نمى‏تواند تجاوز كند معين مى‏نمايد و در عين حال نواحى ديگرى را نشان مى‏دهد كه از حوزه فعاليت وى خارج است… نقطه عزيمت ما از سرزمين يك علم خصوصى بود و در ضمن به يك رشته مسائل رسيديم كه همه جنبه فيزيكى خالص داشتند ولى در پايان كار از جهانى كه فقط جنبه حسى داشت‏به يك جهان واقعى متافيزيكى رسيديم. (2)
‘برخى موانع اسلامى شدن دانشگاهها’
البته تحقق سخن حضرت امام (قدس سره) مبنى بر لزوم بازگشت همه علوم به علم شريف توحيد نيازمند تحقق ‘انقلاب فرهنگى’ بزرگى است كه متاسفانه تاكنون در عرصه دانشگاهها و مراكز پژوهشى تحقق نيافته است زيرا غالب اساتيد رشته‏هاى فلسفه و الهيات و عرفان كه مى‏بايست تاكنون به تدوين چارچوب و تعريف دقيقى از نگرش اسلام در خصوص جهان بينى فلسفى متناسب با تفكر و تمدن معاصر جهان براى هدايت علوم انسانى پايه و فنى اهتمام مى‏ورزيدند با بى‏تفاوتى و سكوت از اهتمام به چنين مساله سرنوشت‏سازى خوددارى نمودند و حتى برخى از آنها با وجود اعتقادات دينى و آشنايى با تفكر جهان غرب، حضور در چنين عرصه حياتى و ارتباط غير مستقيم و علمى با عرصه حكومت و سياست كشور اسلامى را نوعى كار ‘ايدئولوژيك’ و سياسى صرف تلقى كردند. از سوى ديگر با وجود چنين خلاء و فقر فرهنگى، بعضى از اساتيد علوم اجتماعى، اقتصادى و سياسى كه فاقد فهم عميق نسبت‏به مبانى فلسفى براى ايجاد چارچوب مورد نياز انقلاب فرهنگى در اين سرزمين الهى مى‏باشند، تحت تاثير مكاتب اجتماعى و سياسى غرب با طرفدارى ازبينش و فرهنگ علوم انسانى غرب، مروج غربگرايى در عرصه علوم انسانى و سياسى مى‏باشند و در اين ميان برخى از متخصصان علوم پايه و فنى كه مطالعاتى آزاد در مباحث فلسفى و دينى دارند با تلاش در ‘عصرى كردن معرفت دينى’ سعى در انطباق اسلام با مكتب ‘نئوپوزيتوسيم’ غرب كه در واقع مروج مكتب ‘ماترياليسم جديد و علمى’ مى‏باشد دارند و در اين جهت گروه كثيرى از عالمان علوم پايه و فنى به صورت سطحى و شخصى معتقدند كه علوم مذكور هيچ ارتباطى با رشته‏هايى چون فلسفه و خصوصا عرفان و الهيات و دين ندارند و بلكه در تباين و تخالف باعلوم مذكور هستند و خود داراى قلمروى كاملا مستقل مى‏باشند. چنين بينش مادى و حسى هم اكنون در ميان بسيارى از دانشجويان و برخى اساتيد علوم پايه و فنى و همچنين علوم اجتماعى و سياسى به علت فقدان و حضور يك جريان نيرومند و مترقى فرهنگ اسلامى كه درگذشته با متفكران و بزرگانى چون علامه طباطبايى، استاد شهيد مطهرى و… چنين بينش اصيل و بنيادين براى نسل گذشته را فراهم نمودند و اين تلاش عظيم فرهنگى در انطباق متعادل تعاليم عاليه اسلام با مقتضيات عصرجديد خود زمينه فرهنگى مورد نياز را براى تاسيس حكومت و انقلاب اسلامى در دو دهه گذشته بوجود آورد، نداى اقتباس كامل تفكر و تمدن غرب از جمله توسعه فرهنگى، اقتصادى و سياسى و همچنين كسب علوم جديد و حتى بينش برخى مكاتب فلسفى و الحادى و اومانيستى مغرب زمين را در برخى مراكز دانشگاهى و پژوهشى سر داده‏اند

 

دانلود فایل

تحقیق امام علي از نگاه ديگران | ویرایش نو baran

تحقیق امام علي از نگاه ديگران تحقیق, امام, علي, از, نگاه, ديگران امام علي از نگاه ديگران
ولادت مولي الموحدين…امام عاشقان….راد مرد عالم….امير مومنان…حضرت علي بن ابي طالب بر همه دوستان مبارك باد…اين بار به جاي اينكه قلم ناتوانمان را براي توصيف و تعريف اماممان به تقلا بيندازيم و در آخر شرمنده دلمان و آن حضرت شويم، از كلام و نگاه ديگران علي (ع) را مي بينيم و مي خوانيم….از نگاه آنان كه با او هم دين و هم آيين نيستند…اما حقيقت را يافته اند.شايد ما هم اماممان را بهتر بشناسيم
‘جرج جرداق’
جرج جرداق’مسيحي، نويسنده معروف لبناني در کتاب ‘ صوت العدالة الانسانية ‘ درباره علي ( ع) چنين مي نويسد: اي دنيا چه مي شد اگر همه نيروهايت را در هم مي فشردي و دوباره شخصيتي مانند علي با آن عقل، قلب ، زبان و شمشير نمودار مي کردي؟’
– ‘ اما علي، ما را نمي رسد جز آن که او را دوست بداريم و به او عشق بورزيم، چه او جوانمردي بس عاليقدر و بزرگ نفس بود، از سرچشمه وجدانش خير و نيکي مي جوشيد، از دلش شعله هاي شور و حماسه زبانه مي زد، شجاع تر از شير ژيان بود ولي شجاعتي ممزوج با لطف و رحمت و عواطف رقيق و رافت…
آيا از فرمانروايى خبر دارى كه خود نان سير نخورد زيرا كه در كشور او كسانى يافت مى‏شدند كه با شكم سير نمى‏خوابيدند و جامه نرم نمى‏پوشيدند؟! (زيرا در ميان ملت كسانى بودند كه لباس خشن و درشت مى‏پوشيدند ) و درهمى را اندوخته خود نساخت؟ و به فرزندان و ياران خود هم وصيت كرد كه غير از اين راه و روش نپيمايند. برادر خود را به خاطر يك دينار – كه بدون حق از بيت المال طلب مى‏كرد – مورد بازخواست قرار داد و پيروان و فرمانداران خود را به خاطر يك گرده نان كه به عنوان رشوه از ثروتمندى گرفته و خورده بودند، تهديد كرد و به محاكمه و دادگاه كشانيد.
نزد حقيقت و تاريخ يكسان است او را بشناسى يا نشناسى. تاريخ و حقيقت گواهى مى‏دهند كه او وجدان بيدار و قهار، شهيد نامى، پدر و بزرگ شهيدان، على بن ابى طالب، صوت عدالت انسانى، شخصيت جاويدان شرق است ! اى جهان چه مى‏شد اگر هر چه قدرت و قوه دارى به كار مى‏بردى و در هر زمان عليى با آن عقلش، با آن قلبش، با آن زبانش، و با آن ذوالفقارش، به عالم مى‏بخشيدى؟ !
در کوفه غافلگير و کشته شد، شدت عدلش موجب اين جنايت گرديد!… پيش از مرگش درباره قاتل خود گفت:’ اگر زنده ماندم خود مي دانم و اگر درگذشتم کار به دست شماست، اگر درگذريد به تقوا نزديک تر است!…’
‘ جبران خليل جبران’
که از علماي بزرگ مسيحيت، مرد هنر و صاحب ذوق بديعي است لب به ستايش علي گشوده و چنين مي گويد:’ به عقيده من علي بن ابيطالب ( پس از پيامبر) نخستين مرد از قوم عرب است که وجودش، همه فضائل کامل بودن را در قوم خويش دميد و آهنگ آن را به گوش مردمي رسانيد که پيش از آن مانند آن را نشنيده بودند و در بين تاريکي هاي جاهليت از روش روشن او متحير ماندند؛ پس کسي که طريق علي را پسنديد به فطرت سليم بازگشت و آن که از باب خصومت وارد شد جاهيلت را ترجيح داد.’جبران معتقد بود که:’ دو طايفه شيفته روش علي بودند يکي خردمندان پاکدل و ديگري نيکو سرشتان با ذوق، علي بن ابيطالب شهيد عظمت خويش گشت او از دنيا رفت در حالي که نماز بر زبانش جاري و دلش از شوق خدا لبريز بود. مردم عرب، حقيقت مقام او را درک نکردند تا گروهي از مردم کشور همسايه آنها( ايران) برخاسته، اين گوهر گرانبها را از سنگ تشخيص داده و او را شناختند.’

 

دانلود فایل

تحقیق آزادي و جايگاه آن در حکومت از نگاه قرآن | ویرایش نو baran

تحقیق آزادي و جايگاه آن در حکومت از نگاه قرآن تحقیق, آزادي, و, جايگاه, آن, در, حکومت, از, نگاه, قرآن آزادي و جايگاه آن در حکومت از نگاه قرآن
تعريف آزادي : در اين باره تعريف هاي بسياري وجود دارد ولي ساده ترين تعريفي که شده اين است : « آزادي فقدان مانع و جلوگيري است»1
اين تعريف اگرچه ساده است اما مبهم و چند پهلوست و بر اساس آن قضاوت در باب خوب يا بد بودن آزادي نيز بسيار مشکل خواهد شد . در تعريف ديگري گفته شده است : « آزادي قدرت داشتن براي انجام دادن هر کاريست که به ديگران زيان نمي رساند. » 2 طبق اين تعريف حدود آزادي بايد بوسيله قانون معين شود تا مشخص شود چه کاري به ديگران زيان مي رساند و چه کاري به ديگران زيان نمي رساند .
لازم به ذکر است در بررسي مسئله آزادي توجه عمده پژوهش معطوف به آراء متفکران شيعه و معاصر بوده است و بر اين مبني انواع آزادي را مي توان اين گونه بيان کرد :
1. آزادي تکويني : انسان از نظر خلقت موجودي با شعور و اراده است و اختيار دارد ، يعني اينکه وقتي انسان در برابر هر کاري که انجام آن امکان پذير است قرار مي گيرد به حسب طبيعت وجوديش نسبت به آن کار در نقطه اي قرار مي گيرد که محل تلاقي دو راه است : انجام دادن و ترک کردن. پس انسان به حسب فطرت خود نسبت به انجام دادن يا ترک کردن کارها آزادي است و اين همان « آزادي » است 3
2. آزادي تشريعي : به طور في الجمله لازمه آزادي تکويني آزادي ديگري است که « آزادي تشريعي » نام دارد . ( هر چند ميزان اين ملازمه را به طور دقيق نمي توان بيان کرد. ) به اين معني هيچ يک از افراد بشر حق ندارند مالک اراده و عمل ديگران بشود و آنها را را بنده خود سازد و انسان ها بايد در تصميم گيري هايشان آزاد باشند . 4 خداوند متعال مي فرمايد :
قل تعالوا الي کلمه سواء … و لا يتخذ بعضنا اربابامن دون الله ( آل عمران ، 3/64)

در جاي ديگر آمده است :
ما کان بشر … يقول للناس کونوا عبادا لي من دون الله ( آل عمران ، /79)
هيچ بشري حق ندارد بگويد به جاي خداوند بندگان من باشيد .

نگرشي ديگر به انواع ازادي ، تقسيم آن به دو نوع ازادي معنوي و آزادي اجتماعي است . لازم به ذکر است که اين دو نوع مورد توجه ويژه قران کريم قرار گرفته و به عنوان اساسي ترين اهداف انبياء در قرآن ذکر شده است و لذا نقطه کليدي توجه ما نيز در اين پژوهش به آن دو خواهد بود .

آزادي اجتماعي خود به انواع مختلف آزادي سياسي ، آزادي بيان ، عقيده و … تقسيم مي شود .
الف ) آزادي اجتماعي :
در تعريف اين نوع آزادي گفته شده است : آزادي اجتماعي يعني {اينکه} بشر بايد در اجتماع از ناحيه ساير افراد اجتماع آزادي داشته باشد . ديگران مانعي در راه رشد و تکمل او نباشند . او را محبوس نکنند . به حالت يک زنداني در نياورند که جلوي فعاليتش گرفته شود . ديگران او را استثمار نکنند ، استخدام نکنند ، استبعاد

 

دانلود فایل

تحقیق آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام | ویرایش نو baran

تحقیق آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام تحقیق, آسیب, شناسی, حکومت, دینی, از, نگاه, امیر, مومنان, علیه, السلام, آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام
مقدمه :
1- ابتدا باید مقصود خود را از مفهوم حکومت یا دولت که در اینجا به کار می بریم ، روشن کنیم . دست کم آنچه در اینجا ، در این باره می توان گفت، این است که مراد ما از حکومت چیزی وسیع تر از اصلاح دولت ، آن هم به معنای امروزی آن است.
حکومت عبارت از نوعی نظام حکومتی است که در گذشته ، در قالب های خلافت یا سلطنت شکل گرفته و در دوران آن شاهان و خلفای متعدد از یک نسل و در یک قالب و فرم ، فرمانروایی می‌کرده اند. در حال حاضر ، نظام جمهوری به عنوان یکی از اشکال اصلی نظام سیاسی در دنیا ، قالب وجودی حکومت اسلامی است. در کنار آن و به عبارتی در دل حکومت جمهوری اسلامی ، دولت ، به معنای به قدرت رسیدن یک فرد در درون این نظام حکومتی دانست؛ در آنجا، دولت، همان به قدرت رسیدن امین یا مامون یا فردی دیگری از سلسله است که ممکن است به دلایلی سقوط کند اما در اصل خلافت بر جا بماند .
درباره هر حکومت دیگری هم ، به همین ترتیب می توان از حکومت یا دولت سخن گفت. بر این اساس، نظام جمهوری اسلامی نوعی نظام حکومتی است که در درون آن، دولت های متعددی تا به حال به قدرت رسیده اند.
طبعا بحث از زوال و آسیب شناسی ، در اصل حکومت یا دولت ، قواعد مستقل خود را دارد؛ درست همان طور که میان اسباب و علل ضعف و فتور حکومت و دولت ، گاه ارتباط استواری برقرار است.
2- به طور طبیعی می توان آسیب شناسی در یک حکومت را از دو زاویه بررسی کرد. نخست آسیب شناسی کلی یک حکومت ، منهای آن که به چه دینی و آیینی و فلسفه ای اعتقاد دارد و آن را مبنای تصمیم گیری های خود قرار داده ، هدفش را در راستای آن دین تنظیم می کند.
در اینجا، آسیب شناسی مرز خاصی را نمی شناسد و به قواعد کلی مربوط به ساختار دولت و حکومت و ارتباط آن با مردم توجه دارد. به عبارت دیگر، در اینجا، قواعد کلی تغییر و تحول که در چارچوب اصول انسانی و اخلاقی اهمیت دارد، حاکم است. به عنوان مثال، عدالت و ظلم ، دو مفهوم کلیدی برای حفظ ثبات و امنیت در جامعه است که طبعا یک طرف آن ثبات حکومت و طرف دیگر آن آرامش میان مردم است. مفهوم فساد نیز تا آن مقدار که اصول اخلاقی و انسانی در میان همه ملل بر آن اتفاق نظر دارد، همین نقش را عهده دار است.
در همین زمینه ، باید به قواعد کلی تغییر و تطور در جامعه انسانی نیز توجه داشت . برای نمونه، به قدرت رسیدن یک فرد یا خاندان یا حزب، تابع نوعی ضوابط اجتماعی است، ضوابطی که همزمان برای تحول جوامع ابتدایی به جوامع پیشرفته و نیز بسط قدرت سیاسی متمرکز ، در درون جامعه اسنانی وجود دارد. نمونه ای از این قواعد را در متون سیاسی ، اعم از میراث یونانی و اسلامی و حتی متون ادبی مانند کلیله و دمنه و قصه ها و حکایات سیاسی مربوط به ملوک می توان یافت . شکول علمی بحث از این قواعد ، نخستین بار توسط ابن خلدون مطرح شد و بعدها و تا امروز ، کارهای بیشتری روی آن صورت گرفته است.
در این زمینه ، مطالبی هم در فرمایشات امام علی علیه السلام دیده می شود که به طور عمده در قالب کلمات کوتاهی است که از ایشان در نهج البلاغه یا غرر و درر آمدی ، وارد شده است . برای مثال به چند مورد اشاره می کنیم :
من دلایل اقبال الدوله ، قله الغفله
من علامات الاقبال ، سداد الاقوال و الرفق فی الافعال
افه الملک ضعف الحمایه
افه العمران جور السطان
افه العدل ، الظالم القادر
من ساء تدبیره تعجل تدمیره

 

دانلود فایل

تحقیق پلوراليزم دینی در نگاه شهید مطهری | ویرایش نو baran

تحقیق پلوراليزم دینی در نگاه شهید مطهری تحقیق, پلوراليزم, دینی, در, نگاه, شهید, مطهری مقدمه
‏مـانـدگـاري, پـويـايـي و پيوستگي اديان در جاري زمان, بسته به دلـبـسـتـگـي و پـاي بـنـدي پيروان و گروندگان به ‏آنهاست. زيرا ديـنـداري, سـعادت و رستگاري و كاميابي خويش را در باورمندي به آمـوزه هـاي ديـني خود مي داند ‏و با چنين انگاره اي, خود را از درون پـاي بند به پشتيباني و دفاع از آن مي بيند.
بر همين اساس شـخـص ديـنـدار ‏حـاضـر اسـت براي دست يابي به سعادت و رستگاري, هـرگـونـه پـشتيباني مادي و معنوي را در جهت تواناسازي و ‏نشر و گسترش دين مورد نظر خود انجام دهد. بي گمان, اگر اديان از چنين پاي بندي و پشتيبانيهايي كه گاه تا مـرز ‏فـداكاري و از جان گذشتگي نيز پيش مي رود, بي بهره بودند, دوران حـيـات و ماندگاري آنان ديري نمي پاييد و هر ‏ديني به طور طـبـيـعـي اندكي پس از ظهور, از ميان مي رفت, همان گونه كه اگر اديـان بـاطل مي بودند و دور نمايه ‏اي تهي از آموزه هاي كارآمد داشـتـند نيز, دوام نمي آوردند
بر اين اساس, پايندگي اديان, با چـشـم پـوشـي از ‏دورنـمايه و رسالت آنها, بيش از هر عامل ديگري بـسـتـه بـه پـيـروي جدي و پشتيبانيهاي بي دريغ گروندگان به آن ‏اديـان است. طبيعي است كه پيروان هر دين و آييني, تنها باورهاي خـود را بـر حـق و صحيح بدانند و اديان و مذاهب ‏ديگر را باطل و نارسا بينگارند. اين گونه اختلافها و فرقها و ناسانيها و مرزبنديها, تنها در بين اديـان نـيـسـت, بـلكه در ‏داخل هر ديني نيز ممكن است گرايشها و مـذهـبـهـاي گـوناگوني وجود داشته باشد و پيروان هر يك از آنها تـنـهـا ‏مذهب خود را بر حق بدانند و مذاهب ديگر را باطل.
البته روشـن اسـت كه در نظر گروندگان, هيچ گاه اديان و ‏مذاهب ديگر با هـم يـكسان نيستند, ممكن است پاره اي را نزديك تر و پاره اي را دورتـر از حـق بـدانند و يا پاره اي ‏را باطل و پاره اي نارسا و نـاتمام بدانند. اكنون اين پرسش مورد گفت وگوست كه آيا رستگاري و سـعـادت مـندي ‏انسان, ويژه پيروي و عمل به يك دين است و تنها پـيـروان هـمان دين اهل نجات و رهاييند؟ يا اين كه دين حق تنها ‏يـك آيـيـن نـيـست دينهاي حق بسيارند و انسانها از هر يك پيروي كـنـنـد, درست است؟ در صورتي كه پذيرفتيم ‏كه دين حق همواره يكي بـيـش نـيـست و ممكن نيست همه اديان بر حق باشند, اگر كسي بدون داشـتـن ديـن حق و ‏باور درست, كارهاي نيك و شايسته مورد پسند و خواست شرع انجام دهد, آيا كار او پاداش خواهد داشت؟ ‏
پـرسـشهايي از اين دست, مدتهاست كه محققان و انديشه وران را به انديشه وا داشته و بحثهايي هم ارأه شده است. ‏
شـهـيـد مرتضي مطهري از طرح كنندگان نخستين اين بحث به شمار مي رود كه مي نويسد: ‏
‏(… آيـا ديـني غير دين اسلام مقبول است و يا دين مقبول, منحصر بـه اسـلام است؟ و به عبارت ديگر, آيا آنچه لازم ‏است فقط اين است كه انسان يك ديني داشته باشد و حداكثر اين است كه آن دين منتسب بـه يـكـي از پيغمبران ‏آسماني باشد و ديگر فرق نمي كند كه كدام يـك از اديان آسماني باشد, مثلا مسلمان يا مسيحي يا يهودي و حتي ‏مجوسي باشد؟ يا اين كه در هر زمان دين حق يكي بيش نيست؟)
اسـتـاد شهيد در كنار اين بحث, مساله كارهاي نيك ‏نامسلمانان را بـه شـرح بـحث كرده است: اگر كسي بدون باور به دين حق, كار نيك پـذيـرفـتـه شده و مورد امضاي ‏دين حق را انجام دهد, آيا كار او پـاداش خـواهـد داشـت, يـا نـه؟ و آيـا شرط پاداش داشتن كارهاي شايسته, ايمان ‏به دين حق است يا نه؟ در دو, سـه دهـه اخير, بويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي, شماري, بـا تـرجـمـه آثار ‏متكلمان و فيلسوفان غربي در اين باب و بازگو كـردن انـديـشه هاي آنان, به اين گونه بحثها در محفلهاي علمي و ‏دانـشـگـاهـي دامـن زده اند. به نظر مي رسد, دست كم, شماري از ايـنـان بـه انـگيزه هاي سياسي و با هدف شبهه ‏افكني و سست كردن پـايـه هـاي ايمان اسلامي در جوانان وارد اين ميدان شده و مسأل كـهـنـه و چند دهه پيش اروپا ‏را با تفسيرها و تحليل و بررسيهاي نـادرسـت و در قـالـبـهـاي جـديد قرار داده اند و مي خواهند با دسـتاويزهاي ‏سست به متون ديني و بهره گيري از سروده هاي شاعران و قـطـعـه هاي ادبي و عرفاني آن را با معيارها و ترازهاي ‏اسلامي نـيـز سازوار جلوه دهند, حتي شماري از مدعيان روشنفكري به دروغ بـه عـالماني پيرايه بسته اند كه آنان حق ‏را ويژه يك شريعت نمي دانند.
در ايـن نوشتار, برآنيم گذري و نظري بر انديشه هاي انديشه ور و فـيـلـسـوف بـزرگ ‏دنياي اسلام, شهيد مرتضي مطهري و بهره گيري از ديـدگاههاي وي در اين زمينه, داشته باشيم و درستي و يا ‏نادرستي پـلـورالـيـزم ديـنـي و تـكـثـرگرايي را به بوته بحث بگذاريم و پـيـامـدهاي تكثرگرايي ديني را از نظر ‏بگذرانيم ولي پيش از آن, بـايـسـتـه اسـت بـه مـعناي پلوراليزم در فرهنگ غرب و كاربرد و قـرأـتـهـاي گـونـاگون ‏آن اشاره كنيم و گونه هاي پلوراليزم را يادآور شويم.‏

معناي پلوراليزم
پـلوراليزم از ريشه Plural به معناي جمع, فزوني و پرشمار است و در فـرهـنـگ هـاي ‏انـگـليسي به معناي جمع گرايي, چند گانگي و تـكثرگرايي به كار رفته است. همچنين به حكومتهاي أتلافي كه از ‏چـند حزب, گاه مخالف هم به وجود مي آيند و كساني كه چندين همسر دارنـد و مـشـركان و چند خدا باوران, از ‏باب اين كه چندگانگي و فزوني در آنها وجود دارد اطلاق مي گردد. بـر همين اساس, در فرهنگ غرب, ابتدا به ‏كساني كه چند مقام ديني را در كـلـيساي كاتوليك عهده دار بوده و از اين رهگذر درآمدهاي بـسـيـاري داشـته اند, ‏پلوراليست Pluralist گفته مي شده است. ولـي سپسها, اين مفهوم گسترش يافته و به همه كساني كه درآمدهاي گـونـاگـون و بـسـيار داشته و از چند جا درآمد به دست مي آورده انـد, چـه دسـت اندركار كليسا و پستهاي كليساي ‏كاتوليك باشند و چـه نـباشند پلوراليست, گفته شده است و كم كم در هر مقوله و هر چـيزي كه, به گونه اي ‏چندگانگي در آن راه داشته اين واژه در آن به كار رفته است كه در مقوله هاي ديني, فرهنگي و سياسي, كاربرد ويژه ‏خود را دارد.

 

دانلود فایل

تحقیق ليلة القدر در نگاه علامه طباطبايى (رحمه الله) | ویرایش نو baran

تحقیق ليلة القدر در نگاه علامه طباطبايى (رحمه الله) تحقیق, ليلة, القدر, در, نگاه, علامه, طباطبايى, (رحمه, الله) ليلة القدر در نگاه علامه طباطبايى (رحمه الله)
اشاره:
مهم‏ترين مناسبت ماه مبارك رمضان، شب قدر است كه هماره مورد توجه مؤمنين بوده و خواهد بود. آنچه در پيش روى داريد بحثى پيرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم علامه طباطبايى رحمه الله در تفسير شريف الميزان است كه در دو سوره «قدر» و «دخان‏» مطرح گرديده است. اميد كمورد توجه مبلغان ارجمند واقع شده و راهنماى خوبى براى معرفى اين شب در شب‏هاى احياء باشد.

شب قدر يعنى چه؟
مراد از قدر، تقدير و اندازه ‏گيرى است و شب قدر شب اندازه ‏گيرى است و خداوند متعال در اين شب حوادث يك سال را تقدير مى ‏كند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و امورى از اين قبيل را در اين شب مقدر مى ‏گردان

شب قدر كدام شب است؟
در قرآن كريم آيه ه‏اى كه به صراحت ‏بيان كند شب قدر چه شبى است ديده نمى‏ شود. ولى از جمع ‏بندى چند آيه از قرآن كريم مى‏ توان فهميد كه شب قدر يكى از شب‏هاى ماه مبارك رمضان است. قرآن كريم از يك سو مى ‏فر

«انا انزلناه فى ليلة مباركة‏»1

اين آيه گوياى اين مطلب است كه قرآن يكپارچه

 

دانلود فایل

تحقیق معناي سبز زندگي از نگاه قرآن | ویرایش نو baran

تحقیق معناي سبز زندگي از نگاه قرآن تحقیق, معناي, سبز, زندگي, از, نگاه, قرآن معناي سبز زندگي از نگاه قرآن
و الشمس والضحيها والقمراذا تليها و النهاراذاجليها و اليل اذا يغشيهاو…وقدافلح من زكيهاو قد خاب من دسيها(1)
به راستي كه رستگار شد كسي كه نفس خويش را از آلودگي ها پاك كردوزيانكار شد كسي كه خودراآلوده ساخت.

خداوند متعال با اين كه نيازي به سوگند ندارد براي اين كه مارا از اهميت تزكيه نفس آگاه كند دراين سوره11 قسم خورده است.ودرجاي ديگر از قرآن، فلسفه بعثت پيامبر(صلي الله عليه و اله) را تعليم وتزكيه انسان ها بيان فرموده:«…و يزكيهم ويعلمهم الكتاب و الحكمه»(2)

همچنان كه خود پيامبر(صلي الله عليه و اله) درمورد فلسفه بعثت خودفرمودند:«اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق»

همان طوركه درآيه شريفه مي بينيم براي تهذيب نفس از لفظ «يزكيهم» (تزكيه) استفاده شده است.تزكيه گرچه از تطهيربه معناي پاك كردن روح گرفته مي شود ولي از نظر معنا عميق تر است.در تطهير رشد بعدي در نظر گرفته نشده ولي درتزكيه رشدو كمال بعدي شيء تزكيه شده در نظرگرفته شده است.مريضي كه در اثر مرض قواي او تحليل رفته هنگامي كه ميكروب مرض رادرنهاد اوازبين ببرند به طور طبيعي قواي ازدست رفته خود را باز يافته وسلامت ونيرومند مي گردد.

رسالت پيامبر اكرم(صلي الله عليه و اله)اين بود كه اول ميكروبها را بخشكاند وخارو خاشاك را برطرف كندوراه رشدوتعالي راهمواركند .سپس بذر حكمت وعلم رادر قلوب بيفشاند. پيامبر(صلي الله عليه و اله) مبعوث شدتا عقيده انسان هارااز كفر وشرك وجهل وتعصبات ورسومات غلط و…روح آنهارااز خبائث وهوي پرستي وضعف وترس وحسدو…وگفتارورفتارشان راازتهمت ونفاق ورياكاري وزورگويي و… وجامعه وفرهنگ واقتصادوسياست وزندگي شان رااز باطل ومنكر،جنايت وعقب ماندگي وبردگي وبي سوادي نجات بخشد. با توجه به اين مقدمه واينكه پيامبر فلسفه بعثت را تمام كردن مكارم اخلاق بيان فرمودند: ببينيم منظوراز اخلاق چيست؟

اخلاق جمع خلق به معناي شكل دروني انساني وغرايز وصفات روحي او مي باشد. علم اخلاق

 

دانلود فایل

تحقیق درباره بيمارستان فوق تخصصي رضوي در يك نگاه | ویرایش نو baran

تحقیق درباره بيمارستان فوق تخصصي رضوي در يك نگاه تحقیق, درباره, بيمارستان, فوق, تخصصي, رضوي, در, يك, نگاه, بيمارستان فوق تخصصي رضوي در يك نگاه
افزايش روزافزون زائران بارگاه منور علي بن موسي الرضا(ع) و لزوم ارائه‌ي صحيح و بهتر خدمات فرهنگي اجتماعي و توسعه و تداوم اين امر و نيز محبوبيت جهاني اين مركز، باعث شد كه افق نگاه آستان قدس رضوي اين بار خدمات درماني را مورد توجه خويش قرار داده و به منظور فراهم آوردن امكانات مناسب درماني براي زائران، مجاوران و ارادتمندان حضرت در اقصي نقاط دنيا، پروژه ساخت بيمارستان فوق تخصصي رضوي را از سال 1375 آغاز كرد.
در اجراي اين پروژه، از نظرات فني مشاوران داخلي و خارجي كمك گرفته شده و ساختمان بيمارستان با بهترين سازه‌ها و مطابق با استانداردهاي ملي در سطح بالا ساخته شده و نسبت به حوادث طبيعي از ايمني كامل برخوردار است. زيربناي اين بيمارستان بالغ بر 56 هزار مترمربع و در پنج طبقه احداث شده كه با داشتن اساسنامه‌اي مستقل به ثبت شركتها رسيده است. اين بيمارستان از بهمن‌ماه سال 1384 با مجوز و نظارت مستمر اداره نظارت بر درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي فعاليت خود را آغاز كرد.
آستان قدس رضوي با اين هدف كه هموطنان عزيز ايراني و مسلمانان منطقه بتوانند نيازهاي درماني خود را با اطمينان خاطر نسبت به رعايت ضوابط شرعي و همچنين مطابق با استانداردهاي پزشكي از اين مركز برآورده سازند و جهت معالجه، از عزيمت به كشورهاي غربي بي‌نياز شوند، امكانات و تجهيزاتي پيشرفته و كادر درماني مجرب و متخصص را فراهم كرده است.
بيمارستان رضوي كه به نام حضرت امام علي بن موسي الرضا(ع) متبرك مي‌باشد و در خراسان رضوي واقع شده، با ارائه پيشرفته‌ترين خدمات تشخيصي و درماني براي بيماران داخل و خارج كشور و با استفاده از پزشكان برجسته و محققان نخبه علوم پزشكي داخل و خارج كشور به عنوان برترين بيمارستان خاورميانه مطرح است. همچنين فعاليت در عرصه‌هاي علمي پژوهشي و آموزشي نيز در صدر برنامه‌هاي اين بيمارستان قرار دارد تا با بهره‌

 

دانلود فایل

بررسی سقط جنین : انواع سقط جنین ، اهمیت ، خطرات ، نگاه اجتماعی و .. | ویرایش نو baran

بررسی سقط جنین : انواع سقط جنین ، اهمیت ، خطرات ، نگاه اجتماعی و .. بررسی, سقط, جنین, :, انواع, سقط, جنین, ,, اهمیت, ,, خطرات, ,, نگاه, اجتماعی, و, ,,, بررسی سقط جنین : انواع سقط جنین ، اهمیت ، خطرات ، نگاه اجتماعی و .. ( مرجع کامل اطلاعات )
چرا سقط جنین اهمیت دارد؟
حاملگی موفق به بارداری اطلاق می شود که طی آن جنین رشد و تکامل خود را پیدا کرده و ضمن حفظ سلامت مادر منجر به تولد نوزادی سالم شود.
در خلال حاملگی ، سه ماهه اول ، دوم و سوم هر کدام خصوصیات مهم و خاص خود را دارا هستند . هر مرحله دارای عوامل خاص برای مادر و جنین است که می تواند تهدید کننده سلامت آنها باشد.

سقط جنین شایعترین عارضه حاملگی در سه ماهه اول حاملگی می باشد که موجب استرس روحی شدید در زوجهای مشتاق فرزند می شود.
۷۰-۸۰% حاملگی ها به مرحله حیات نمی رسد و براورد می شود ۵۰% بارداري ها قبل از تاخیر در اولین قاعدگی دفع می شوند.
حدود ۲۰-۱۵% بارداری های شناخته شده به سقط جنین منتهی می شوند.
سقط جنین یعنی به مقصد نرسیدن حاملگی و در واقع یکی از فوریتهای زنان و مامایی می باشد.
عوارض جدی سقط جنین شامل خونریزی ، عفونت ، شوک باکتریال( شوکی که در اثر عفونت ایجاد می شود) می باشند. همچنین خطر مرگ و میر مادر به دنبال سقط جنین وجود دارد .
در بیمارانی که سابقه یک بار سقط جنین داشته اند احتمال سقط جنین در حاملگی بعدی انها حدود ۲۰% است.
پیامدهای سقط جنین برای یک زن چیست؟
به دلیل اینکه در اکثر موارد سقط جنین به هر شكل همراه با خونریزی می باشد ادامه خونریزی به دنبال سقط جنین و یا خونریزی در طی آن می تواند برای سلامت مادر زیان بار بوده و منجر به کمخونی و مشکلات جسمی و روحی حتی به مرگ مادر منجر شود.
بروز عفونت و زخمهای عفونی در خارج و داخل رحم به دلیل دستکاری های انجام شده در حین ختم حاملگی می تواند منجر به عفونت لوله و چسبندگی داخل رحمی و عقیمی دائم زن شود.
زنانی که دچار سقط می شوند گرفتار واکنش سوگواری فوق العاده شدیدی می شوند. مهمترین پاسخ با احساس گناه مشخص می شود . کاملا” منطقی است که اگر فرض کنیم این ناراحتی عاطفی با از دست دادن بارداری های مکرر پیچیده تر خواهد شد.
پدیده سقط جنین چگونه اتفاق می افتد؟
بیش از ۸۰% سقط ها در سه ماهه اول حاملگی رخ می دهد و پس از آن این میزان به سرعت کاهش می یابد. علت بروز سقط جنین همیشه مشخص نیست ولی در ماههای اول حاملگی تقريبا” در همه موارد مرگ جنین ، قبل از سقط جنین صورت می گیرد. به این دلیل بررسی علل سقط جنین شامل تعیین علت مرگ جنین در صورت امکان می باشد.
عوامل

 

دانلود فایل