معارف اسلامی

دریافت امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت با کد 17588

امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت,, امام صادق ( ع ) ,عصر امام صادق ( ع) ,جنبش علمي ,خلق و خوی حضرت صادق ( ع ) ,امام صادق ( ع)

امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت

امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت

امام صادق ( ع )
عصر امام صادق ( ع)
جنبش علمي
خلق و خوی حضرت صادق ( ع )
امام صادق ( ع)
حضرت امام جعفر صادق عليه السلام رئيس مذهب جعفری ( شيعه ) در روز 17
ربيع الاول سال 83هجری چشم به جهان گشود .

پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش ‘ام فروه ‘ دختر قاسم بن محمد بن ابی
بکر مي باشد.

کنيه آن حضرت : ‘ابو عبدالله ‘ و لقبش ‘صادق ‘ است .
حضرت صادق تا سن 12سالگی معاصر جد گراميش حضرت سجاد بود و مسلما تربيت
اوليه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش
خوشه چينی کرده است .
پس از رحلت امام چهارم مدت 19سال نيز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد
باقر ( ع ) زندگی کرد و با اين ترتيب 31سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و
پدر بزرگوار خود که هر يک از آنان در زمان خويش حجت خدا بودند ، و از مبدأ
فيض کسب نور مي نمودند گذرانيد.
بنابراين صرف نظر از جنبه الهی و افاضات رحمانی که هر امامی آن را دار
مي باشد ، بهره مندی از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد
ذاتی و شم علمی و ذکاوت بسيار ، به حد کمال علم و ادب رسيد و در عصر خود
بزرگترين قهرمان علم و دانش گرديد .
پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34سال نيز دوره امامت او بود که در اين
مدت ‘مکتب جعفري ‘ را پايه ريزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگهداشتن شريعت
محمدی ( ص ) گرديد .
زندگی پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنی
اميه ( هشام بن عبدالملک – وليد بن يزيد – يزيد بن وليد – ابراهيم بن وليد-
مروان حمار ) که هر يک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم
( ع ) را فراهم مي کرده اند ، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نيز در
زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بيداد و ستم بر
امويان پيشی گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در 10سال آخر عمر شريفش در
ناامنی و ناراحتی بيشتری بسر مي برد .

عصر امام صادق ( ع )

دانلود فایل

دریافت دانلود مقاله حقانیت حضرت علی (ع) با کد 17587

دانلود مقاله حقانیت حضرت علی (ع),سند حديث غدير ,شناخت واقعه غدير ,غدير در قران ,روز تبريک و تهنيت ,جانشين پيامبر ,لزوم تعيين جانشين

دانلود مقاله حقانیت حضرت علی (ع)

مقدمه
1- سند حديث غدير 6
2- شناخت واقعه غدير 7
3- غدير در قران 9
4- روز تبريک و تهنيت 9
5- جانشين پيامبر 10
6- لزوم تعيين جانشين 10
7- پاره اي از سخنان حکمت آميز علي 17
8- نتيجه گيري 22
9- منابع و ماخذ 23

مقدمه
هر ملتي همواره سعي مي‏كند زيبائيهاي تاريخ خويش را بيرون بكشد و ارائه دهد و حتي الامكان روي زشتيهاي تاريخ خود را مي‏پوشاند . حوادث‏ غرورآميز تاريخ يك آيين و يا يك مسلك نشانه‏اي از اصالت و حقانيت آن‏ تلقي مي‏شود و رغبتها را بدان مي‏افزايد ، و اما حوادث نامطلوب تاريخ آن‏ سبب ترديد در اصالت آن مي‏گردد و نشانه‏اي از ضعف نيروي خلاقه آن تلقي مي‏شود . بحث در خلافت و امامت و حوادث ناگوار صدر اسلام و تكرار زياد آن جريانهاي نامطلوب مخصوصا در عصر حاضر كه نسل جديد از نظر ديني دچار بحران روحي است از ايمان و شور و علاقه آنها به اسلام مي‏كاهد . در گذشته‏ ممكن بود كه اين بحثها اثر مطلوب داشته باشد و توجهات را از يك شاخه‏ اسلامي به سوي شاخه ديگر آن معطوف سازد ، ولي در عصر حاضر بازگو كردن و ارائه دادن آنها افكار را نسبت به اصل و ريشه سست و متزلزل مي‏كند . چرا ديگران همواره در صدد كتمان زشتيهاي تاريخ خويش مي‏باشند و ما مسلمانان بر عكس همه سعيمان اينست كه آنها را بازگو كنيم و احيانا بزرگتر از آنچه بوده جلوه دهيم ؟ !
خداوند هيچ قوم و ملتي را به سيرت فرشتگان منزه ازگناه نيافريده است . تفاوت تاريخ ملل و اقوام و كيشها و آئينها از نظر زيبائي و زشتي در اين نيست كه يكي سراسر زيبائي است و ديگري سراسر زشتي‏
، بلكه در نسبت ميان زيبائيها و زشتيها است . قرآن كريم اين حقيقت را كه بشر مجموعه‏اي است از زشتي و زيبائي به‏ صورت لطيفي بيان كرده است . خلاصه‏اش اينست كه خداوند به فرشتگان اعلام‏ مي‏كند كه ي‏خواهم ‘ جانشين ‘ ( آدم ) بيافرينم . فرشتگان كه تنها تيرگيهاي وجود اين موجود را مي‏شناختند با تعجب حكمت اين كار را خواستار شدند . در پاسخ آنها گفته شد من در وجود اين موجود چيزها از روشني و زيبائي سراغ دارم كه شما نمي‏دانيد .
مردي يهودي براي اينكه اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام را به حوادث‏ نامطلوبي كه در صدر اسلام بر سر خلافت در ميان مسلمين رخ داد سر كوفت دهد گفت:
ما دفنتم نبيكم حتي اختلفتم فيه هنوز پيامبرتان را دفن نكرده بوديد كه درباره‏اش اختلاف كرديد . و چه زيبا پاسخ گفت علي . فرمود : « انما اختلفنا عنه لا فيه و لكنكم ما جفت ارجلكم من البحر حتي قلتم‏ لنبيكم اجعل لنا الها كما لهم آلهة فقال انكم قوم تجهلون » .
تو اشتباه مي‏كني ، ما درباره خود پيامبرمان اختلاف نكرديم ، اختلاف ما در باره دستوري بود كه از پيامبر ما رسيده است كه آيا چنين است يا چنان‏ . اما شما هنوز پايتان از دريا خشك نشده بود كه به پيامبر خود گفتيد براي ما مانند اين بت پرستان بتي بساز ، و پيامبرتان گفت همانا شما قومي هستيد كه ناداني مي‏كنيد يعني اختلاف ما با قبول توحيد و نبوت بود . اختلاف ما اين شكل را داشت كه آيا آنكه به حكم اسلام و قرآن بايد جانشين پيامبر شود شخص معين‏ و پيش بيني شده ا ست و يا شخصي كه خود مردم او را به عنوان جانشيني‏ انتخاب و تعيين مي‏كنند ؟ اما شما يهوديان در حال حيات پيامبرتان مطلبي‏ را پيش كشيديد كه از ريشه ضد با دين شما و تعليمات پيامبر شما بود .
در اين مقاله ما در مورد حديث غدير خم که يکي از احاديث مربوط امامت و ولايت علي (ع) مي باشد مطال

دانلود فایل

دریافت وصيت نامه هاي اميرالمومنين علي عليه السلام با کد 17622

وصيت, نامه, هاي, اميرالمومنين, علي, عليه, السلام

وصيت نامه هاي اميرالمومنين علي عليه السلام

وصيت نامه هاي اميرالمومنين علي عليه السلام
اين وصيت گرچه خطاب به حسنين- عليهما السلام-است ولي در حقيقت براي تمام بشر تا پايان عالم است.اين وصيت را عده اي از محدثان ومورخاني ك قبل از مرحوم سيد رضي و بعد از او مي زيسته اند با ذكر سند نقل كرده اند. البته اصل وصيت بيشتر از آن است كه مرحوم سيد رضي در نهج البلاغه آورده است.
اينك قسمتي از آن را مي آوريم:
اوصيكما بتقوي الله وان لاتبغيا الدنيا و ان بغتكما و لاتاسفا علي شي منها زوي عنكما وقولا بالحق و اعملا للاجر وكونا للظالم خصما وللمظلوم عونا.
شما را به تقوي و ترس از خدا سفارش مي كنم وانيكه در پي دنيا نباشيد، گرچه دنيا به سراغ شما آيد و بر آنچه از دنيا از دست مي دهيد تاسف نخوريد سخن حق را بگوييد وبراي اجر وپاداش (الهي) كاركنيد ودشمن ظالم و ياور مظلوم باشيد.
اوصيكما و جميع ولدي واهلي و من بلغه كتابي تقوي الله ونظم امركم و صلاح ذات بينكم، فاني سمعت جدكم صلي الله عليه وآله وسلم يقول:« صلاح ذات البين افضل من عامه الصلاه والصيام».
من شما وتمام فرزندان وخاندانم وكساني را كه اين وصيتنامه ام به آنان مي رسد به تقوي وترس از خداوند ونظم امور خود واصلاح ذات البين سفارش مي كنم زيرا كه من از جد شما صلي الله عليه وآله و سلم شنيدم كه مي فرمود: اصلاح ميان مردم از يك سال نماز و روزه برتر است.
الله الله في الايتام فلا تغبوا افواههم ولايضيعوا بحضرتكم. والله الله في جيرانكم فانهم وصيه نبيكم مازال يوصي بهم حتي ظننا انه سيورثهم.
خدا را خدا را در مورد يتيمان نكند كه گاهي سير وگاهي گرسنه بمانند نكند كه در حضور شما دراثر عد

دانلود فایل

دریافت مقاله وقف با کد 17628

مقاله, وقف

مقاله وقف

تعریف وقف
وقف را چنین تعریف کرده‌اند: منعفت حاصل از چیزی را در راه بخصوصی خرج کردن.
وقف در اسلام ثواب بسیاری دارد و پس از مرگ، به عنوان صدقه دایماً به شخص وقف‌کننده می‌رسد.
ائمه اطهار علیهم السلام خود در اجرای سنت وقف پیشقدم بودند؛ امام علی علیه السلام چاه‌ها و باغ‌های بسیاری را که به دست خود احداث فرموده بود، در راه خدا و مسلمانان وقف کرد. برخی از این چاه‌ها هنوز در کشور عربستان با عنوان «آبار علی» (چاه‌های علی) شناخته می‌شود و مورد استفاده است.
رفع بسیاری از نیازمندی‌های مستمندان و گشوده شدن بسیاری از گره های اقتصادی با سنت وقف، عملی است.

وقف، ثروت و مایملک را بسان چشمه ای همیشه جوشان می سازد، که هرگز از فیضان و جوشش باز نمی ایستد و برای همیشه روزگار خیر و برکت را بر بستر زمان و اجتماع جاری می سازد و صاحب خویش را از بهره های عظیم برخوردار می کند.
در اینجا یادآوری کلامی گرانسنگ از میان سخنان و تأکیدات بسیاری که پیامبر بزرگ اسلام در زمینه ترغیب و تشویق مؤمنان به انفاق داشته اند مناسب به نظر می رسد.
پیامبر اکرم می فرمایند، با مردن انسان طومار زندگی او پیچیده شده و برای همیشه ارتباط او با دنیا قطع می گردد، مگر سه گروه:
• دانشمندی که اثری علمی برای هدایت مردم، از خود به یادگار گذاشته باشد.
• صدقات و خیرات مستمری که مردم، به آنها سود برند، از کسی باقی مانده باشد.
• فرزند صالح و نیک کرداری که پدر و مادر را به دعای خیر یاد کنند.
حسب تأکید پیامبر عظیم الشأن اسلام از همان آغاز، مسلمانان وقف را مورد عمل خود قرار دادند.

در کتب تاریخ و حدیث آمده است اغلب صحابه پیغمبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از خود موقوفاتی را به یادگار گذاشتند، تا آنجا که جابر بن عبدالله انصاری می گوید: از یاران پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم کسی نبود که توانایی مالی داشته و چیزی را وقف نکرده باشد.

امام علی علیه السلام موقوفات بسیاری را از خود به جای گذاشت اسامی موقوفات و وقفنامه های امام علیعلیه‌السلام در مطاوی کتب حدیث آمده است، این وقفنامه ها خود همواره یک منبع الهام بخش، برای مسلمانان در طول تاریخ بوده است.
وقف
وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.» (ماده ۵۵ قانون مدنی). جمع این واژه اوقاف است. به مال و زمین وقف شده، موقوفه گفته می‌شود. وقف از جمله عقود معینی است که در فقه امامیه از اعتبار خاصی برخوردار می‌باشد.
پیشینه در ایران
در اواخر شاهنشاهی ساسانیان بنیادهای نیکوکاری به منظور رستگاری روان در ایران بنیاد شد که پول آن صرف کمک به تنگدستان و احداث تأسیسات عام‌المنفعه می‌شد. همین بنیادها بعدها الگویی برای وقف اسلامی شدند.[۱]
در ایران در تشکیلات اداری دورهٔ سامانیان (۲۶۱ – ۳۸۹ هجری) از دیوان موقوفات و یا دیوان اوقاف نام برده شده که کار آن رسیدگی به امور مساجد و اراضی موقوفه بوده‌است.
[ویرایش] انعقاد وقف
برای انعقاد وقف به جز «شرایط اساسی صحت قراردادها» شرایط خاصی ضروری می‌باشد که عبارت‌اند از:
1. حبس عین
2. تسبیل منفعت
3. قابلیت بقای عین
4. قبض عین
اینک

دانلود فایل

دریافت وقایع دوران خلافت عمر با کد 17627

وقایع, دوران, خلافت, عمر

وقایع دوران خلافت عمر

وقایع دوران خلافت عمر
در این دوران حوادث و وقایعی اتفاق افتاد که اهم آنها در ذیل فهرست می‏شوند.
1 ـ فتوحات که عمر را در کل دوران خلافتش به خود مشغول کرد و ما در عنوان جداگانه‏ای بدان می‏پردازیم.
2 ـ ایجاد دیوان: یکی از مهم‏ترین اقدامات اداری در دوره خلیفه دوم، ایجاد دیوان در سال 51 بود، زمانی که غنائم و درآمدهای دولت زیاد شده و راه مصرفی برای آنها وجود نداشت، صحبت از تقسیم آنها میان مردم شد.برخی اعتراض کردند که تقسیم این پول‏ها مردم را تنبل می‏کند.اما عمر گفت چاره‏ای جز این ندارد، چون فی‏ء زیاد شده و راه مصرفی ندارد.تشکیل دیوان برای کنترل درآمدها، دخل و خرج دولت، شمارش لشکر و معین ساختن حقوق آنان از خمس غنایم و سایر درآمدهایی بود که به دولت می‏رسید.اصل دیوان از ایرانیان بود و دستگاه خلافت با استفاده از خود ایرانی‏ها و نیز خط و زبان پهلوی آن را به راه انداخت.این خط و زبان تا زمان عبد الملک بن مروان، زبان رسمی دیوان بود و پس از آن عربی شد.
در دیوان نام قبایل و افراد نوشته شده و بر حسب موقعیت قبیله‏ای حقوقی به آنها تعلق می‏گرفت.این حقوق معمولا از خمس غنایم جنگ ـ که سهم دولت بود ـ و سایر درآمدهای عمومی مانند جزیه و …پرداخت می‏شد.ایجاد چنین روشی برای مراقبت از مسایل مالی، به احتمال برگرفته از تجربه‏هایی بود که در ایران و شام در کار بوده است.
در این دیوان، سپاهی عرب بر سپاهی عجم، عرب قحطان بر عرب عدنان، عرب مضر برعرب ربیعه، قریش بر غیرقریش وبنی هاشم بر بنی امیه تقدم داشت وحقوق گروه اول بیش از حقوق گروه دوم بود. تاریخنویسان معروفی مانند ابن اثیر ویعقوبی وجرجی زیدان، در تاریخهای خود نمونه ای از ارقام متفاوت مقرریهای سپاهیان وکارمندان دولت اسلامی را ذکر کرده‏اند. (1) اختلاف ارقام حقوق بهت آور است.حقوق عباس بن عبد المطلب، سرمایه دار معروف، در سال 12000 درهم بود، در حالی که حقوق یک سپاهی مصری در سال از 300 درهم تجاوز نمی‏کرد. حقوق سالانه هر یک از زنان رسول خدا 6000 درهم بود، در حالی که حقوق یک سپاهی یمنی در سال به 400 درهم نمی‏رسید. حقوق سالانه معاویه وپدر او ابوسفیان در سال 5000 درهم بود، در حالی که حقوق یک فرد عادی مکی که مهاجرت نکرده بود 600 درهم بود.
خلیفه، با این عمل، تبعیض نژادی را که از جانب قرآن وپیامبر صلی الله علیه و آله و سلم محکوم شده بود، بار دیگر احیا نمود وجامعه اسلامی را دچار اختلاف طبقاتی ناصحیح کرد .
چیزی نگذشت که در جامعه اسلامی شکاف هولناکی بروز کرد وزر اندوزان ودنیا پرستان، در تحت حمایت خلیفه، به گرد آوری سیم وزر پرداختند واستثمار کارگران وزحمتکشان آغاز شد .
با اینکه خلیفه وقت اموال گروهی از فرمانداران ودنیا پرستان، مانند سعد وقاص، عمرو عاص، ابو هریره و… را مصادره کرد وپیوسته می‏کوشید که فاصله طبقاتی بیش از حد گسترش پیدا نکند، ولی متأسفانه چون از نخست نظرات واقدامات اقتصادی او غلط وبر اساس برتریهای بی وجه استوار بود، مصادره اموال سودی نبخشید وکاری از پیش نبرد وکار را برای زمامدار آینده، که روحا نژادپرست بود، سهلتر

دانلود فایل

دریافت وظيفه انسان نسبت به خدا و والدين با کد 17626

وظيفه, انسان, نسبت, به, خدا, و, والدين

وظيفه انسان نسبت به خدا و والدين

وظيفه انسان نسبت به خدا و والدين
________________________________________
مقدمه
احترام به پدر و مادر در منطق اسلام
برترين توصيه نسبت به پدر و مادر
نتيجه

________________________________________

مقدمه

در مكتب اسلام در مجموع بايد و نبايدها، مجموعه‏اى از حقوق بيان شده، كه از آن جمله است: حقوق خدا بر انسان، و حقوق والدين (پدرو مادر) بر انسان، يكى از دقيقترين مسائلى كه اسلام به آن پرداخته، تقابل اين دو حق است. نحوه تعامل اين دو حق، باعث بحثهاى فراوانى مى‏شود كه البته اين بحث در بررسى و تامل در مسئله حقوق پدر و مادر بر فرزند و وظيفه‏اى كه فرزند نسبت به والدين دارد، اجتناب ناپذير خواهد بود.
اسلام در متن كتاب خود قرآن، به صورت ويژه‏اى به وظيفه فرد نسبت به والدين پرداخته است. همچنين به اين مسئله در احاديث فراوان معصومان (ع) توجه شده است. همچنين، قرآن در برخى آيات كه درباره اطاعت از پدر و مادر و احسان به آنها سخن مى‏گويد، به تعامل و رابطه اين اطاعت با پيروى از دستورهاى خداوند به صراحت تاكيد مى‏كند، و خطوط و مرزهاى آن را مشخص مى‏نمايد. در اين نوشتار سعى بر آن است كه وظيفه فرد نسبت به خداوند و والدين از ديدگاه قرآن و نحوه ارتباط وتعامل آنها بررسى شود.

احترام به پدر و مادر در منطق اسلام

اگر چه عواطف انسانى و حق شناسى به تنهايى براى رعايت احترام در برابر والدين كافى است. ولى از آنجا كه اسلام حتى در مسائلى كه هم عقل در آن استقلال كامل دارد و هم عاطفه آن رابوضوح در مى‏يابد سكوت روا نمى‏دارد و به عنوان تاكيد در اين گونه موارد هم دستورهاى لازم را صادر مى‏كند، درباره احترام به والدين آنقدر تاكيد كرده است كه در كمتر مسئله‏اى ديده مى‏شود به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى‏كنيم:
الف: در چهار سوره قرآن مجيد، به نيكى به والدين بلافاصله بعد از مسئله توحيد قرار گرفته است. اين همرديف بودن، بيانگر اين است كه اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام مى‏گذارد.
1- ( …..لا تعبدون الا الله و بالوالدين احساناً» بقره /83 (…. بجز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد).
2. (واعبدوا الله و لا تشركوا به شيئاً و بالوالدين احساناً» (نساء 36) و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك نكنيد و به پدر و مادر نيكى كنيد.
ب: اهميت اين موضوع تا آن پايه است كه هم قرآن و هم روايات، صريحاً توصيه مى‏كنند كه حتى اگر پدر و مادر كافر باشند، رعايت احترامشان لازم است.
1- ( وقضى ربك الا تعبدوا الا اياه و بالوالدين احساناً» (اسراء 23) و پروردگارت حكم كرد كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد.
2. (الا تشركوا به شيئاً و بالوالدين احساناً» (انعام 151) چيزى را با او شريك نكنيد و به پدر و مادر نيكى كنيد.
3. (و آن جاهداك على ا ن تشرك بى ماليس لك به علم فلا تطعمها و صاحبهما فى الدنيا معروفاً» (لقمان 15) و اگر آنان به تو اصرار كنند كه با من آنچه را كه علم به آن ندارى، شريك كنند اطلاعتشان مكن ولى در دنيا به نيكى با آنان رفتار كن.
ج: شكرگزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجيد در رديف شكرگزارى در برابر نعمتهاى خدا قرار داده شده است؛ چنانكه مى‏خوانيم: «ا ن اشكرلى ولوالديك الى المصير»

دانلود فایل

دریافت وظائف مسلمانان در برابر پيامبر (ص) با کد 17625

وظائف, مسلمانان, در, برابر, پيامبر, (ص)

وظائف مسلمانان در برابر پيامبر (ص)

وظائف مسلمانان در برابر پيامبر (ص)
از مسائلى كه قرآن به آن اهميت خاصى داده است، وظيفه جامعه اسلامى نسبت به پيامبر گرامى است، ما در اين بخش به وظائف دهگانه‏اى كه قرآن از آنها ياد مى‏كند، اشاره مى‏نمائيم و تشريح خصوصيات اين وظائف از قلمرو بحث ما بيرون است .
1- اطاعت از پيامبر (ص)
پيامبر گرامى را از آن نظر كه وحى الهى را از مقام ربوبى دريافت مى‏كند، نبى (آگاه از اخبار غيبى) و از آن نظر كه مأمور به ابلاغ پيامى از جانب خدا به مردم است، رسول مى‏نامند، پيامبر در اين دو مقام، فاقد امر و نهى و اطاعت و عصيان است و وظيفه‏اى جز پيام‏گيرى و پيام رسانى ندارد و لذا قرآن درباره او مى‏فرمايد:
«ما على الرسول الا البلاغ و الله يعلم ما تبدون و ما تكتمون (مائده /99): براى رسول وظيفه‏اى جز ابلاغ نيست و خدا از آنچه كه آشكار مى‏سازيد و يا پنهان مى‏داريد، آگاه است».
اگر قرآن در قلمرو رسالت، براى رسول حق اطاعت قائل مى‏شود و مى‏فرمايد: «و ما ارسلنا من رسول الا ليطاع باذن الله (نساء /64): هيچ رسولى را اعزام نكرديم مگر اينكه به فرمان خدا، از او اطاعت شود»، مقصود اطاعت طريقى است نه موضوعى، يعنى به پيامهاى او گوش فرا دهند و به گفته‏هاى او مانند انجام نماز و پرداخت زكات جامعه عمل بپوشانند، انجام چنين وظائفى در حقيقت، اطاعت فرمان خدا است، نه اطاعت پيامبر، هر چند به صورت ظاهر اطاعت پيامبر نيز به شمار مى‏رود و قرآن ماهيت اين نوع اطاعتها را در آيه ديگر به صورت روشن بيان مى‏كند و مى‏فرمايد: «من يطع الرسول فقد اطاع الله (نساء /80): هر كس رسول را فرمان برد، خدا را فرمان برده است».
بنابراين، در بعضى از موارد كه قرآن براى رسول به عنوان رسالت حق اطاعت قائل شده است، اطاعت حقيقى او نيست، بلكه اطاعت خدا است و به گونه‏اى به او نيز نسبت داده مى‏شود از اين جهت قرآن شخصيت رسول را از «مقام رسالت» چنين ترسيم مى‏كند:
«انما انت مذكر لست عليهم بمصيطر (غاشيه /1-22): يادآورى كن تو تذكر دهنده‏اى، نه مسلط بر آنها».
در قلمرو اطاعت: در حالى كه رسول گرامى يادآور و آموزنده و پيام رسانى بيش نيست، گاهى از جانب خدا داراى مقام امامت شده و «مفترض الطاعه» مى‏گردد كه با توجه به آن، خود شخصاً داراى مقام امر و نهى مى‏شود.
در اين قلمرو، پيامبر فقط گزارشگر وحى، و پيام رسان الهى نيست، بلكه رئيس دولت اسلامى است كه براى تنظيم امور امت، بايد به نصب و عزل فرماندهان و قاضيان و اعزام سپاه و عقد معاهدات بپردازد.
رسول گرامى آنگاه حقيقتاً داراى امر و نهى مى‏گردد كه از طرف خدا به عنوان زمامدار مسلمانان، قاضى و داور آنان، و مدير كليه شؤون اجتماعى و سياسى واقتصادى و دينى معرفى گردد؛ در اين هنگام است كه او علاوه بر اطاعت طريقى، داراى حق اطاعت موضوعى مى‏گردد كه فرمانبر از دستورات او مايه پاداش، و نافرمانى موجب كيفر مى‏گردد.
قرآن روى اطاعت پيامبر در موارد زيادى تكيه مى‏كند و بر مفسر محقق لازم است ميان دو نوع اطاعت (طريقى و موضوعى) فرق بگذارد و آيات را بر دو نوع تقسيم كند.
الف: گروهى كه بر اطاعت رسول فرمان مى‏دهند و قرائن گواهى مى‏دهد كه مقصود از اطاعت او، همان انجام دستورات الهى است كه او تبليغ مى‏كند، مانند انجام فرائض و دورى از محرمات در اين صورت اطاعت رسول راهى است براى اطاعت خدا،و خود رسول در حقيقت، اطاعت و عصيانى ندارد.
ب: گروهى كه او را به عنوان «اولى الامر» و فرمانده وقاضى و داور معرفى مى‏كند و دست او را در تنظيم امور اجتماع باز نهاده و به او حق امر و نهى مى‏دهد در چنين مواردى، اطاعت او خود، موضوعيت پيدا مى‏كند و داراى احكام و خصائص مى‏گردد.
آيات مربوط به بخش نخست به خاطر كثرت، نياز به بيان ندارد، مهم آيات مربوط به بخش دوم است كه برخى را يادآور مى‏شويم:
1- «اطيعو الله و اطيعوا الرسول و اولى الامرمنكم (نساء /59) : خدا را اطاعت كنيد و رسول و صاحبان فرمان از خود را اطاعت كنيد».
شكى نيست كه رسول

دانلود فایل

دریافت دانلود تحقیق بررسي حقوق زن در اسلام با کد 18439

دانلود تحقیق بررسي حقوق زن در اسلام

دانلود تحقیق بررسي حقوق زن در اسلام

مقاله اي در خصوص بررسي حقوق زن در اسلام :

مقدمه:
انسان از گذشته‏هاى دور تا به امروز در پى شناسايى حقوق خويش و در جهت تأمين‏و تضمين آن، همواره قربانى داده است. پرداخت هزينه‏هاى سنگين در اين راه به‏تدريج جامعه بشرى را به سوى تنظيم و تدوين حقوق بشر هدايت نمود. اعلاميه‏هاى حقوق كه سابقه تدوين برخى از آنها به قرنها قبل بازمى‏گردد نمونه‏اى از تلاش انسان در اين‏راستا مى‏باشد.
انسان همان موجودي است كه آفرينش وى در زيباترين شكل ممكن صورت پذيرفته و خداوند خود را نسبت به چنين آفرينشى تحسين نموده، وبرهمين اساس جايگاه شايسته و والاي او را موردتاكيدقراردادهاست. :
(و لَقَد كرّمنا بَنى آدَمَ وَ حَملناهُم فى البرّ و البحر و رزقناهم من الطيّبات و فضّلناهم على كثيرٍ ممّن خلقنا تفضيلاً )
بنابراين تنها انسان است كه تاج كرامت بر سر او نهاده شده، برترى او در جهان به روشنى اعلام گرديده و آنچه در آسمان و زمين است با اراده خداوندى در قبضه وى (انسان) قرار گرفتهاست. در اين نگرش الهى بر خلقت انسان كه سه محور آفرينش ويژه، جايگاه ويژه و اقتدار ويژه اين موجود مورد توجه قرار مى‏گيرد، برخوردارى از حقوق ويژه نيز امرى طبيعى بوده به گونه‏اى كه بدون آن، ويژگيهاى سه‏گانه فوق معنا و مفهومى نخواهند داشت. به تعبير دقيق‏تر، رابطه مستقيمى ميان گستره تواناييها و استعداد انسان با گستره و دامنه حقوق وى وجود دارد. به هر ميزانى كه استعداد خدادادى اين موجود بيشتر باشد دامنه استحقاق او نيز گسترده‏تر خواهد بود.
به حكم آيه شريفه «يا ايّها النّاس انّا خلقناكُم من ذكرٍ و انثى و جَعَلناكُم شعوباً و قبائل لتعارفوا انّ اكرمَكم عند اللَّهِ اَتقاكم » جنسيت هرگز ملاك برترى و امتياز نبوده بلكه امتياز انسان چه زن و چه مرد بر اساس تقوا است. زن و مرد گرچه از دو جنس متفاوتند اما از نظر انسانيت با هم برابرند:

«يا ايها النّاس اتقّوا ربّكم الذى خَلَقَكُم من نفسٍ واحدةٍ و خلق منها زوجها …؛»
برابرى زن با مرد در اصل هويت انسانى، دليل برابرى آنان در ساير زمينه‏هاى زندگى است از قبيل برابرى در كسب علم و دانش، برابرى در استقلال عمل و آزادى انتخاب، برابرى در اموراقتصادى وبرابرى درمجازاتها نظيرسرقت اين نمونه‏ها نشانگر آن است كه زن و مرد در حيثيت و حقوق انسانى با يكديگر برابرند. نكته‏اى كه لازم است مورد توجه قرار گيرد فرق ميان تساوى و تشابه حقوق است. تفاوتهاى فراوان زن و مرد از لحاظ جسمى ، روانى و احساسى سبب گرديده است، اسلام كه بر پايه فطرت انسانى ، حقوق خويش را وضع نموده است با عنايت به اين تفاوتها، حقوقى براى زن و حقوقى براى مرد قائل شود كه سرجمع آن برابرى و تساوى ميان آنان و نفى تبعيض جنسى است.
به تعبير شهيد مطهرى: «آنچه ميان طرفداران حقوق اسلامى از يك طرف و طرفداران پيروى از سيستمهاى غربى از طرف ديگر مطرح است مسأله وحدت و تشابه حقوق زن و مرد است نه تساوى حقوق آنها. كلمه «تساوى حقوق» يك مارك تقلبى است كه مقلّدان غرب بر روى اين ره‏آورد غربى چسبانيده‏اند … در نهضت عجولانه‏اى كه در كمتر از يك قرن اخير به نام زن و براى زن در اروپا صورت گرفت، زن كم و بيش حقوقى مشابه با مرد پيدا كرد؛ اما با توجه به وضع طبيعى و احتياجات جسمى و روحى زن، هرگز حقوق مساوى با مرد پيدا نكرد، زيرا زن اگر بخواهد حقوق مساوى حقوق مرد و سعادتى مساوى سعادت مرد پيدا كند راه منحصرش اين است كه مشابهت حقوقى را از ميان بردارد. براى مرد حقوقى متناسب با مرد و براىزن حقوقى متناسب با خودش قائل شود.»
علت تفاوتهاى حقوقى در امورى نظير ارث، طلاق، تعدد زوجات، ولايت، شهادت، قضاوت و امورى از اين قبيل را بايد در تفاوتهاى وجودى ميان اين دو جست و جو نمود.
با توجه به مطالب مذکور در اين مقاله سعی شده است تا مطالبي در خصوص وضعيت زنان در طول تاريخ و تفاوتهاي زنان و مردان در گذشته و حال و همچنين مطالبي پيرامون حقوق زنان از منظر فقهي و حقوقي و در قسمتي ديگر از زاويه اجتماعي و… ارائه شود .

دانلود فایل

دریافت مقاله آداب معاشرت در سیره ی نبوی با کد 18465

آداب, معاشرت, سیره نبوی,مقاله آداب معاشرت در سیره ی نبوی,احترام به افکار عمومی ,بخشش و گذشت,ساده زیستی و قناعت پیامبر

مقاله آداب معاشرت در سیره ی نبوی

فهرست

صفحه عنوان
اداب معاشرت…………………………………………………………………………..2
بخشش و گذشت ………………………………………………………………………..3
استقامت …………………………………………………………………………………4
احترام به افکار عمومی ……………………………………………………………….9
تنظیم وقت و تقسیم کار ………………………………………………………………12
دستور برای ثبت اطلاعات جهت برنامه ریزی ……………………………………14
ساده زیستی و قناعت پیامبر …………………………………………………..16
ساده زیستی فراگیر …………………………………………………………….17
برداشت کم و بازده زیاد ……………………………………………………….19
منابع …………………………………………………………21

در این مقاله با جلوه هایی از سیره ی اخلاقی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آشنا می شویم.   
  آداب معاشرت پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله در میان جمع گشاده رو در تنهایی سیمایی محزون و متفکر داشت. صلی پیامبر اکرم هرگز به روی کسی خیره نگاه نمی کرد و بیشتر اوقات چشم هایش را به زمین می دوخت. در سلام کردن به همه حتی بردگان و کودکان پیش دستی می کرد. اغلب دو زانو می نشست و پای خود را جلوی هیچ کس دراز نمی کرد هرگاه به مجلسی وارد می شد نزدیک ترین جای خالی را اختیار می کرد. اجازه نمی داد کسی جلوی پایش بایستد ویا برایش جا خالی کند. سخن همنشین خود را قطع نمی کرد وبا او طوری رفتار می کرد که او تصور می کرد هیچ کس نزد رسول خدا از او گرامی تر نیست.

بیش از حد لزوم سخن نمی گفت. آرام و شمرده سخن می گفت و هیچ گاه زبانش را به دشنام و ناسزا آلوده نمی ساخت. در حیا و شرم بی مانند بود. هر گاه از رفتار کسی آزرده می شد ناراحتی در سیمایش نمایان می شد ولی کلمه ی گله   و  اعتراض بر زبان نمی آورد. از بیماران عیادت می کرد ودر تشییع جنازه حضور می یافت. جز در مقام دادخواهی اجازه نمی داد کسی در حضور او علیه دیگری سخن بگوید یا به کسی دشنام بدهد یا سخن چینی کند.                                   

روزی چند نفر از یهودیان بر او وارد شدند و لا لحنی دو پهلو سلام کردند حضرت در جواب آنان گفت : و علیکم. عایشه متوجه قصد آنان شد و با عصبانیت به پرخاش و ناسزاگویی پرداخت. حضرت فرمود: عایشه آرام بگیر و بد زبانی نکن مگر نمی دانی خدا مهربانی با همه را دوست دارد.

 

                                                                                                               

بخشش و گذشت

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بد رفتاری و بی حرمتی نسبت به خود را ندیده می گرفت. کینه ی کسی را در دل نگاه نمی داشت و درصدد انتقام بر نمی آمد. روح نیرومندش که در سطح بسیار بالاتر از انفعالات نفسانی و عقده های روحی قرار داشت عفو و بخشایش را بر انتقام ترجیح می داد. حساسیتش در مقابل نا ملایمات از حد حزن و اندوه تجاوز نمی کرد. در جنگ احد آن همه وحشی گری و اهانت که به جنازه ی عموی ارجمندش حمزة بن عبدالمطلب روا داشته بودند و از مشاهده آن به شدت رنجیده بود دست به عمل متقابل با کشتگان قریش نزد و بعدها که به آن ها و از آن جمله هند – زن ابوسفیان – دست یافت در مقام انتقام بر نیامد.حتی ابوقتاده انصاری را که می خواست زبان به دشنام آنان بگشایداز بدگویی منع کرد.
پس از فتح خیبر جمعی از یهودیان که تسلیم شده بودند غذایی مسموم برای حضرت فرستادند. او  از سوء قصد و توطئه آنان آگاه شد اما آنان را به حال خودشان رها کرد. بار دیگر زنی از یهود به چنین عملی دست زد و خواست زهر در کامش کند او را نیز عفو کرد. عبدالله بن ابی سر دسته ی منافقان که با ادای کلمه ی شهادت مصونیت یافته بود در باطن امراز اینکه با هجرت رسول اکرم به مدینه بساط ریاست او برچیده شد دشمنی آن حضرت را در دل می پرورانید و با یهودیان مخالف نیز سرو سری داشت و از کارشکنی و کینه توزی و شایعه سازی علیه رسول اکرم فروگذار نمی کرد.هم او بود که در غزوه ی بنی المصطلق می گفت : چنان چه به مدینه برگشتیم این طفیلی های زبون را (مقصودش مهاجرین است) از خانه ی خود بیرون می رانیم. یاران رسول اکرم که دل پر خونی از او داشتند بارها اجازه خواستند او را به سزای اعمالش برسانند. آن حضرت نه تنها اجازه نمی داد بلکه با کمال مدارا با او رفتار می کرد و در حال بیماری به عیادتش رفت و سر جنازه اش حاضر شد و بر او نماز گذارد. در مراجعت از غزوه ی تبوک جمعی از منافقان در سوء قصدی به جان حضرت خواستند مرکبش را رم بدهند تا در پرتگاه سقوط کند و با این که همگی صورت خود را پوشانده بودند آنان را شناخت و با همه ی اصرار یارانش اسم آنان را فاش نساخت و از مجازاتشان صرف نظر کرد……

دانلود فایل

دریافت مختصری بر مفهوم ترس از مرگ با کد 18544

ترس از مرگ,مردن,رفتن از دنیا,مرگ مسلمانان,دين و ترس از مرگ,عوامل ترس از مرگ,فلسفه و ترس از مرگ,برخوردهاى گوناگون آدميان با مرگ,مرگ و زندگى حقيقى,مرگ انديشى و فوايد آن,ظهورهاى گوناگون مرگ,مرگ, تثبيت كننده ى سعادت يا شقاوت,اقسام مرگ از نظر

مختصری بر مفهوم ترس از مرگ

ترس از مرگ
فهرست مطالب
گفتار اول : تفسير و ضرورت مرگ
استدلال علم طبيعى بر ضرورت مرگ
استدلال هاى فلسفى بر ضرورت مرگ
تفسير مرگ در فلسفه ى غرب
اقسام مرگ از ديدگاه فلسفه اسلامى
مرگ اضطرارى
مرگ طبيعى
مرگ ارادى
نگرش فلسفه ى غرب به مسأله مرگ
گفتار دوم : مرگ از منظر قرآن و روايات
تفسير قرآن و روايات از مرگ
ضرورت وقوع مرگ
بازگيرندگان نفس در هنگام مرگ
اقسام مرگ از نظر قرآن
مرگ، تثبيت كننده ى سعادت يا شقاوت
ظهورهاى گوناگون مرگ
مرگ و زندگى حقيقى
مرگ انديشى و فوايد آن
گفتار سوم : ترس از مرگ
عوامل ترس از مرگ
فلسفه و ترس از مرگ
دين و ترس از مرگ
برخوردهاى گوناگون آدميان با مرگ

دانلود فایل