برهان

تحقیق اشکالات وارده بر برهان نظم | ویرایش نو baran

تحقیق اشکالات وارده بر برهان نظم تحقیق, اشکالات, وارده, بر, برهان, نظم موضوع تحقیق:اشکالات وارده بر برهان نظم

بررسی برهان نظم
خوب ایندفعه می خواهم یکی از عمومی ترین برهان ها را بررسی کنم ! برهانی به نام برهان نظم که به علت ساده بودنش در کنار برهان علیت از جمله برهان هایی است که معمولا باعث معتقد شدن افراد به خدا می شود ! این برهان از قدیم در کتابهای دینی دبستان و راهنمایی و دبیرستان و احتمالا دانشگاه وجود داشته و دارد و احتمالا خواهد داشت ( بستگی به اوضاع سیاسی زمان دارد ) خوب بریم سر تعریف برهان (اول از همه بگویم که این مطلب طولانی است ، لازم نیست که همه آن را یکجا مطالعه کنید ! وقت به اندازه کافی دارید ! در ضمن این مطلب هم با تغیراتی از سایت افشا برداشته شده است)
این برهان میگوید:
در جهان شكل هاي مختلفي از نظم وجود دارد، و مي دانيم كه نظم بدون ناظم ممكن نيست، و يك مجموعه ي منظم نمي تواند اتفاقي شكل گرفته باشد، پس جهان ناظمي دارد.
و البته پس از مطرح شدن آن معمولا مطرح کننده ( دبیر دینی و قران) مواردی مثل ساعت و درخت و چشم و .. را مثال می زنند (حالا دبیر یکی از دانش آموزان مذهبی کلاس را صدا می زند و از او می پرسد فلانی این ساعت منظم است یا نه ؟ جواب بله منظم است ! معلم :این ساعت کوچولو که منظم است آیا میتوانیم قبول کنیم که این نظم خود به خودی است و به وجود آورنده ای ندارد ؟ جواب : نه آقا ! نمیشه که بدون پدید آورنده باشد ، معلم : خوب آقای فلانی۲ ایا این جهان منظم است ؟ بله آقا منظم است !!!!! خوب حالا ما چه طوری میتونیم قبول بکنیم که این جهان با عظمتی بسار بسیار بیشتر از یک ساعت سازنده ای نداشته باشد ؟)

بررسی برهان :
همین اول ۲ تا ایراد از این برهان بگیرم که معمولا اگه مدرسه رفته باشیم با این نوع شیوه بیان آن آشنا هستیم ۱-این برهان شهودی است ۲- برهانی استقرایی است
برهان شهودی برهانی است که نیاز به شهادت (دیدن یا حس کردن) دارد، شما باید یک اصل را با شهادت قبول کنید، و آن اصل وجود نظم در دنیا است. برهان های شهودی یک درجه پائینتر از برهانهای منطقی (که نیاز به هیچگونه احساس و شهادتی ندارند) به شمار میروند.
استقرا در علم استفاده میشود اما استفاده از آن در فلسفه غلط و باطل است! استقرا یعنی بسط دادن یک مفهوم با نشان دادن وجود آن مفهوم در چند مثال، بعنوان مثال در علوم تجربی اگر کسی استدلال کند که، کلاغ تخم میگذارد، عقاب تخم میگذارد، پس پرندگان تخم میگذارند، میتوان برای چنین استدلالی اعتبار قائل شد اما اگر کسی استدلال کند، علی تهرانی است و پولدار است، رضا تهرانی است و پولدار است، پس هرکس تهرانی است پولدار است، این استدلال غلط خواهد بود! البته فرم منطقی این استدلال استقرائی نیست، اما معمولا خداپرستان غیر حرفه ای، این برهان را بصورت استقرائی بیان میکنند، یعنی مثلا چند چیز منظم نشان میدهند، بعد نتیجه میگیرند تمام دنیا که شامل تمام هستی است نیز منظم است، و این استدلال فاقد اعتبار است.
این برهان همچنین برهانی قیاسی است که در آن دو فرض وجود دارد.

 

دانلود فایل

تحقیق تحلیل و بررسى آخرین برهان دكارت | ویرایش نو baran

تحقیق تحلیل و بررسى آخرین برهان دكارت تحقیق, تحلیل, و, بررسى, آخرین, برهان, دكارت, تحلیل و بررسى آخرین برهان دكارت
________________________________________
پس از بحث و بررسى پیرامون «برهان وجودى» نوبت به نقد و بررسى برهان سوم دكارت مى رسد. این برهان مبتنى بر چند مقدمه است كه ما ابتدا این مقدمات را توضیح مى دهیم هر چند خود او این مقدمات را در كتب خود به وضوح تفكیك نكرده است(233):
1- مقدمه اول: هیچ امر حادثى بدون علت نمى تواند باشد. گفتنى است كه دكارت ملاك نیاز شیئى به علت را «حدوث» دانسته است.
2- مقدمه دوم: حقیقت علت كمتر از حقیقت معلول نیست. همیشه علت بیش از معلول داراى حقیقت است. مقدمه دوم مبهم است اما خود دكارت آن را در مواردى معنا كرده است – در واقع مراد این است كه علت، كمالى كمتر از معلول خود ندارد. كمال علت لااقل به اندازه كمال معلول است و كمتر از معلول نیست.
3- مقدمه سوم: مفهوم كمال، مفهومى است فطرى. این مقدمه در استدلال چندان مهم نیست و در مجراى بحث اهمیتى ندارد.
قبلاً گفتیم كه دكارت مفاهیم را سه دسته مى داند و مفهوم كمال را یك مفهوم فطرى مى داند. به راستى او از چه راهى اثبات مى كند كه مفهوم كمال فطرى است؟ از این راه اثبات مى كند كه مفهوم كمال خارجى و جعلى نیست، به این ترتیب كه هر چه با حواس خودمان به خارج رجوع كنیم مطلقاً كمال را نمى بینیم و چون مفاهیم خارجیه، مصادیقشان به توسط حواسمان ادراك مى شوند و در اینجا مصداق مفهوم كمال توسط حواس ادراك نمى شود پس این مفهوم از مفاهیم خارجیه (یا ماهوى) نیست. اما مفهوم كمال، یك مفهوم مجعوله هم نیست، ذهن ما آن را نساخته است، زیرا مفاهیم مجعوله یك سلسله ویژگیهایى دارند یكى از این ویژگیها این است كه كم و بیش كردن این ها به دست خود ماست، مثلاً «انسان پنج سر» را مى توانیم «چهارسر» یا بزرگ و كوچك بكنیم چون مال ما و ساخته ماست لذا كاملاً در اختیار و آلت دست ماست. اما مفهوم كمال اینطور نیست نمى توانیم آن را كم و بیش بكنیم و همین كه نمى توانیم هرگونه دخل و تصرفى در آن بكنیم نشان مى دهد كه این مفهوم مجعوله نیست. پس فطرى و مادرزادى است و از وقتى كه دنیا آمده ایم، ولو به شكل بالقوه، این مفهوم، مورد فهم ما بوده است و آن را با خود داشته ایم (البته در این مطلب اختلاف است كه فطریات، در انسان بالقوه هستند یا بالفعل. كسانى كه به مفاهیم فطرى معتقدند مثل دكارت و اسپینوزا و مالبرانش و لایب نیتس در این جهت اختلاف دارند دكارت مى گفته است بالقوه در ما هستند).
پس مفهوم كمال را با اثبات دو مطلب سلبى، از فطریات دانستیم. البته وقتى مقدمه دوم را به همان معنائى كه او اراده كرده است بگیریم مفهوم كمال به میدان مى آید. یعنى بگوئیم: علت ناقص تر از معلول نیست بلكه كامل تر از اوست، حال مى گوئیم اگر این حرف را هم بزنیم باز مقدمه سوم در حاشیه مى ماند و در متن استدلال اهمیت و نقش مهمى ندارد.
4- مقدمه چهارم: تصور، امرى حادث است. از این جمله شاید 3 چیز مراد شود كه در بیان دكارت كاملاً تفكیك نشده است.
الف: یك بار منظور از تصور، عملى نفسانى است كه ما انجام مى دهیم، مثل تخیل و اراده. در اینجا به معناى مصدرى خود به كار رفته است، یعنى صورت چیزى را در ذهن حاضر كردن.
ب: گاهى تصور معناى اسم مفعولى دارد – یعنى منظور، متصوّر است مثلاً: تصور آب در ذهن من است یعنى متصوّر در ذهن من است، به اقتضاى زبان، گاهى مصدر به معناى اسم مفعولى به كار مى رود، مثلاً مى گوئیم علم یا تصور است یا تصدیق. اگر علم، معناى مصدرى داشته باشد تصور و تصدیق هم معناى مصدرى خواهند یافت اما ما علم را معمولاً به معناى اسم مفعولى مى گیریم یعنى معلومات ما یا تصور

 

دانلود فایل

پاورپوینت درباره برهان صدیقین | ویرایش نو baran

پاورپوینت درباره برهان صدیقین پاورپوینت درباره برهان صدیقین,پاورپوینت, درباره ,برهان, صدیقین, دسته بندی: Powerpoint

نوع فایل: ppt (قابل ويرايش و آماده پرينت)

تعداد اسلاید: 52 اسلاید

قسمتی از متن فایل دانلودی

برهان صدیقین

معیارهای تمایز برهان صدیقین از سایر براهینِ خداشناسی

در یک تقسیم‏بندی، براهین خداشناسی از حیث سالکان طریق معرفت به پنج دسته تقسیم شده‏اند:

1- راه متکلمان که معمولاً به حدوث زمانی عالم استدلال می‏کنند

2- راه طبیعیون که از حرکت عالم بر محرک اولی استدلال می‏کنند

3- راه حکمای الهی که از امکان ماهوی به وجودحق می‏رسند

4- راه عرفا که همان بداهت وجود حق نزد ایشان است

5- طریقِ حکمای متأله که با نظر به حقیقت وجود پی به حق تعالی می‏برند.

تقسیم آخوند: براهین خداشناسی سه دسته است

1- راه‏هایی که در آن سالک و مسلک ومقصد از یکدیگر جدا هستند، مانند برهان نظم

2- راه‏هایی که در آن سالک و مسلک یکی ولی مقصد جدا است، مانند راه طبیعیون از طریق معرفت نفس

3- راه‏هایی که در آن مسلک و مقصد واحد و سالک جدا است، که همان برهان صدیقین می‏باشد (ر.ک: محقق طوسی، شرحی الاشارات، ص 214؛ ملاصدرا، اسفار:6/14و44)

عناوین برهان

شیخ رییس که موسس آن است او را «حکم صدیقین» (الاشارات و التنبیهات- چاپ‏ استاد شهابی- دانشگاه تهران، 1339، ص110) نامیده است

صدرالمتألهین «سبیل‏ الصدیقین» نامید (الحکمة المتعالیه، تهران، دایرة المعارف،1378،ج.6،ص.13)

متأخرین آن را «برهان صدیقین» تعبیر کرده‌اند (میرزا مهدی آشتیانی. تعلیقه شرح منظومه.چاپ آقایان دکتر محقق و دکتر فلاطوری، تهران، موسسه مطالعات، 1352، ص488)

پیشینه

براي اولين بار شيخ‌الرئيس، بوعلي‌سينا، در نمط چهارم از كتاب اشارات، برهاني را مطرح كرد و آن را برهان صديقين ناميد:

تنبيه: تأمل كيف لم يحتج بياننا لثبوت الاول و وحدانيته و برائته عن الصّمات الي تأمّلٍ لغير نفس الوجود و لم يحتج الي اعتبارٍ من خلقه و فعلهِ و اِن كان ذلك دليلا عليه لكن هذاالباب اوثق و اشراف.

 

دانلود فایل

دریافت تحقیق اشکالات وارده بر برهان نظم با کد 20182

تحقیق, اشکالات, وارده, بر, برهان, نظم

تحقیق اشکالات وارده بر برهان نظم

موضوع تحقیق:اشکالات وارده بر برهان نظم

بررسی برهان نظم
خوب ایندفعه می خواهم یکی از عمومی ترین برهان ها را بررسی کنم ! برهانی به نام برهان نظم که به علت ساده بودنش در کنار برهان علیت از جمله برهان هایی است که معمولا باعث معتقد شدن افراد به خدا می شود ! این برهان از قدیم در کتابهای دینی دبستان و راهنمایی و دبیرستان و احتمالا دانشگاه وجود داشته و دارد و احتمالا خواهد داشت ( بستگی به اوضاع سیاسی زمان دارد ) خوب بریم سر تعریف برهان (اول از همه بگویم که این مطلب طولانی است ، لازم نیست که همه آن را یکجا مطالعه کنید ! وقت به اندازه کافی دارید ! در ضمن این مطلب هم با تغیراتی از سایت افشا برداشته شده است)
این برهان میگوید:
در جهان شكل هاي مختلفي از نظم وجود دارد، و مي دانيم كه نظم بدون ناظم ممكن نيست، و يك مجموعه ي منظم نمي تواند اتفاقي شكل گرفته باشد، پس جهان ناظمي دارد.
و البته پس از مطرح شدن آن معمولا مطرح کننده ( دبیر دینی و قران) مواردی مثل ساعت و درخت و چشم و .. را مثال می زنند (حالا دبیر یکی از دانش آموزان مذهبی کلاس را صدا می زند و از او می پرسد فلانی این ساعت منظم است یا نه ؟ جواب بله منظم است ! معلم :این ساعت کوچولو که منظم است آیا میتوانیم قبول کنیم که این نظم خود به خودی است و به وجود آورنده ای ندارد ؟ جواب : نه آقا ! نمیشه که بدون پدید آورنده باشد ، معلم : خوب آقای فلانی۲ ایا این جهان منظم است ؟ بله آقا منظم است !!!!! خوب حالا ما چه طوری میتونیم قبول بکنیم که این جهان با عظمتی بسار بسیار بیشتر از یک ساعت سازنده ای نداشته باشد ؟)

بررسی برهان :
همین اول ۲ تا ایراد از این برهان بگیرم که معمولا اگه مدرسه رفته باشیم با این نوع شیوه بیان آن آشنا هستیم ۱-این برهان شهودی است ۲- برهانی استقرایی است
برهان شهودی برهانی است که نیاز به شهادت (دیدن یا حس کردن) دارد، شما باید یک اصل را با شهادت قبول کنید، و آن اصل وجود نظم در دنیا است. برهان های شهودی یک درجه پائینتر از برهانهای منطقی (که نیاز به هیچگونه احساس و شهادتی ندارند) به شمار میروند.
استقرا در علم استفاده میشود اما استفاده از آن در فلسفه غلط و باطل است! استقرا یعنی بسط دادن یک مفهوم با نشان دادن وجود آن مفهوم در چند مثال، بعنوان مثال در علوم تجربی اگر کسی استدلال کند که، کلاغ تخم میگذارد، عقاب تخم میگذارد، پس پرندگان تخم میگذارند، میتوان برای چنین استدلالی اعتبار قائل شد اما اگر کسی استدلال کند، علی تهرانی است و پولدار است، رضا تهرانی است و پولدار است، پس هرکس تهرانی است پولدار است، این استدلال غلط خواهد بود! البته فرم منطقی این استدلال استقرائی نیست، اما معمولا خداپرستان غیر حرفه ای، این برهان را بصورت استقرائی بیان میکنند، یعنی مثلا چند چیز منظم نشان میدهند، بعد نتیجه میگیرند تمام دنیا که شامل تمام هستی است نیز منظم است، و این استدلال فاقد اعتبار است.
این برهان همچنین برهانی قیاسی است که در آن دو فرض وجود دارد.

دانلود فایل

دریافت تحقیق تحلیل و بررسى آخرین برهان دكارت با کد 22318

تحقیق, تحلیل, و, بررسى, آخرین, برهان, دكارت,

تحقیق تحلیل و بررسى آخرین برهان دكارت

تحلیل و بررسى آخرین برهان دكارت
________________________________________
پس از بحث و بررسى پیرامون «برهان وجودى» نوبت به نقد و بررسى برهان سوم دكارت مى رسد. این برهان مبتنى بر چند مقدمه است كه ما ابتدا این مقدمات را توضیح مى دهیم هر چند خود او این مقدمات را در كتب خود به وضوح تفكیك نكرده است(233):
1- مقدمه اول: هیچ امر حادثى بدون علت نمى تواند باشد. گفتنى است كه دكارت ملاك نیاز شیئى به علت را «حدوث» دانسته است.
2- مقدمه دوم: حقیقت علت كمتر از حقیقت معلول نیست. همیشه علت بیش از معلول داراى حقیقت است. مقدمه دوم مبهم است اما خود دكارت آن را در مواردى معنا كرده است – در واقع مراد این است كه علت، كمالى كمتر از معلول خود ندارد. كمال علت لااقل به اندازه كمال معلول است و كمتر از معلول نیست.
3- مقدمه سوم: مفهوم كمال، مفهومى است فطرى. این مقدمه در استدلال چندان مهم نیست و در مجراى بحث اهمیتى ندارد.
قبلاً گفتیم كه دكارت مفاهیم را سه دسته مى داند و مفهوم كمال را یك مفهوم فطرى مى داند. به راستى او از چه راهى اثبات مى كند كه مفهوم كمال فطرى است؟ از این راه اثبات مى كند كه مفهوم كمال خارجى و جعلى نیست، به این ترتیب كه هر چه با حواس خودمان به خارج رجوع كنیم مطلقاً كمال را نمى بینیم و چون مفاهیم خارجیه، مصادیقشان به توسط حواسمان ادراك مى شوند و در اینجا مصداق مفهوم كمال توسط حواس ادراك نمى شود پس این مفهوم از مفاهیم خارجیه (یا ماهوى) نیست. اما مفهوم كمال، یك مفهوم مجعوله هم نیست، ذهن ما آن را نساخته است، زیرا مفاهیم مجعوله یك سلسله ویژگیهایى دارند یكى از این ویژگیها این است كه كم و بیش كردن این ها به دست خود ماست، مثلاً «انسان پنج سر» را مى توانیم «چهارسر» یا بزرگ و كوچك بكنیم چون مال ما و ساخته ماست لذا كاملاً در اختیار و آلت دست ماست. اما مفهوم كمال اینطور نیست نمى توانیم آن را كم و بیش بكنیم و همین كه نمى توانیم هرگونه دخل و تصرفى در آن بكنیم نشان مى دهد كه این مفهوم مجعوله نیست. پس فطرى و مادرزادى است و از وقتى كه دنیا آمده ایم، ولو به شكل بالقوه، این مفهوم، مورد فهم ما بوده است و آن را با خود داشته ایم (البته در این مطلب اختلاف است كه فطریات، در انسان بالقوه هستند یا بالفعل. كسانى كه به مفاهیم فطرى معتقدند مثل دكارت و اسپینوزا و مالبرانش و لایب نیتس در این جهت اختلاف دارند دكارت مى گفته است بالقوه در ما هستند).
پس مفهوم كمال را با اثبات دو مطلب سلبى، از فطریات دانستیم. البته وقتى مقدمه دوم را به همان معنائى كه او اراده كرده است بگیریم مفهوم كمال به میدان مى آید. یعنى بگوئیم: علت ناقص تر از معلول نیست بلكه كامل تر از اوست، حال مى گوئیم اگر این حرف را هم بزنیم باز مقدمه سوم در حاشیه مى ماند و در متن استدلال اهمیت و نقش مهمى ندارد.
4- مقدمه چهارم: تصور، امرى حادث است. از این جمله شاید 3 چیز مراد شود كه در بیان دكارت كاملاً تفكیك نشده است.
الف: یك بار منظور از تصور، عملى نفسانى است كه ما انجام مى دهیم، مثل تخیل و اراده. در اینجا به معناى مصدرى خود به كار رفته است، یعنى صورت چیزى را در ذهن حاضر كردن.
ب: گاهى تصور معناى اسم مفعولى دارد – یعنى منظور، متصوّر است مثلاً: تصور آب در ذهن من است یعنى متصوّر در ذهن من است، به اقتضاى زبان، گاهى مصدر به معناى اسم مفعولى به كار مى رود، مثلاً مى گوئیم علم یا تصور است یا تصدیق. اگر علم، معناى مصدرى داشته باشد تصور و تصدیق هم معناى مصدرى خواهند یافت اما ما علم را معمولاً به معناى اسم مفعولى مى گیریم یعنى معلومات ما یا تصور

دانلود فایل

دریافت پاورپوینت درباره برهان صدیقین با کد 27963

پاورپوینت درباره برهان صدیقین,پاورپوینت, درباره ,برهان, صدیقین,

پاورپوینت درباره برهان صدیقین

دسته بندی: Powerpoint

نوع فایل: ppt (قابل ويرايش و آماده پرينت)

تعداد اسلاید: 52 اسلاید

قسمتی از متن فایل دانلودی

برهان صدیقین

معیارهای تمایز برهان صدیقین از سایر براهینِ خداشناسی

در یک تقسیم‏بندی، براهین خداشناسی از حیث سالکان طریق معرفت به پنج دسته تقسیم شده‏اند:

1- راه متکلمان که معمولاً به حدوث زمانی عالم استدلال می‏کنند

2- راه طبیعیون که از حرکت عالم بر محرک اولی استدلال می‏کنند

3- راه حکمای الهی که از امکان ماهوی به وجودحق می‏رسند

4- راه عرفا که همان بداهت وجود حق نزد ایشان است

5- طریقِ حکمای متأله که با نظر به حقیقت وجود پی به حق تعالی می‏برند.

تقسیم آخوند: براهین خداشناسی سه دسته است

1- راه‏هایی که در آن سالک و مسلک ومقصد از یکدیگر جدا هستند، مانند برهان نظم

2- راه‏هایی که در آن سالک و مسلک یکی ولی مقصد جدا است، مانند راه طبیعیون از طریق معرفت نفس

3- راه‏هایی که در آن مسلک و مقصد واحد و سالک جدا است، که همان برهان صدیقین می‏باشد (ر.ک: محقق طوسی، شرحی الاشارات، ص 214؛ ملاصدرا، اسفار:6/14و44)

عناوین برهان

شیخ رییس که موسس آن است او را «حکم صدیقین» (الاشارات و التنبیهات- چاپ‏ استاد شهابی- دانشگاه تهران، 1339، ص110) نامیده است

صدرالمتألهین «سبیل‏ الصدیقین» نامید (الحکمة المتعالیه، تهران، دایرة المعارف،1378،ج.6،ص.13)

متأخرین آن را «برهان صدیقین» تعبیر کرده‌اند (میرزا مهدی آشتیانی. تعلیقه شرح منظومه.چاپ آقایان دکتر محقق و دکتر فلاطوری، تهران، موسسه مطالعات، 1352، ص488)

پیشینه

براي اولين بار شيخ‌الرئيس، بوعلي‌سينا، در نمط چهارم از كتاب اشارات، برهاني را مطرح كرد و آن را برهان صديقين ناميد:

تنبيه: تأمل كيف لم يحتج بياننا لثبوت الاول و وحدانيته و برائته عن الصّمات الي تأمّلٍ لغير نفس الوجود و لم يحتج الي اعتبارٍ من خلقه و فعلهِ و اِن كان ذلك دليلا عليه لكن هذاالباب اوثق و اشراف.

دانلود فایل