نوروسایکولوژی

دریافت پاورپوینت کتاب مبانی نوروسایکولوژی انسان جلد اول (فصل نوزدهم) با کد 22805

پاورپوینت, مبانی, نوروسایکولوژی, انسان,پاورپوینت کتاب مبانی نوروسایکولوژی انسان جلد اول (فصل نوزدهم),روایت ماجرای فروپاشی چند زبانی

پاورپوینت کتاب مبانی نوروسایکولوژی انسان جلد اول (فصل نوزدهم)

پاورپوینت کتاب مبانی نوروسایکولوژی انسان جلد اول (فصل نوزدهم)

بخشی از متن:
روایت ماجرای فروپاشی چند زبانی:

یک مهندس معمار اگرچه زبان مادری او آلمانی بود و به زبان های فرانسوی و ایتالیایی کاملا مسلط بود ولی انگلیسی زبان اصلی او تبدیل شده بود. از یکی از همکاران خود درخواست کرد تا دست نوشته اش راکند. همکارش به او گفت:
1.برخلاف قبل دستنوشته پر است از غلط املایی.
2. آن مهندس معمار کتوجه شد یک طرف صورت وی مسخره به نظر می آید
3.او به یک متخصص اعصاب مراجعه کرد که تومور کوچکی را رد پیوستگاه منطقه حرکتی صورت و منطقه بروکا در نیمکره چپ وی پیدا کرد

روند بهبود پس از جراحی تومور:
1.در پایان هفته نخست او می توانست زبان شفاهی را درک کند ولی گفتار وی همچنان غیر قابل درک بود و نمی توانست مطلبی را بخواند
2.در پایات هفته دوم  می توانست بلا تسلط به آلمانب حرف بزند ولی مشکلاتب در زمینه تکلم به زبان انگلیسی داشت
3. سالها از آن ماجرا او کماکان در هجا کردن به هر زبانی با مشکل روبروست و سرعت او در خواندن کمتراز انست که از فردی با سطح تحصیلات و هوش او انتظلر می رود.

دانلود فایل

دریافت مقاله نگاره بالینی فروپاشی چند زبانی (مبانی نوروسایکولوژی) با کد 22804

مبانی, نوروسایکولوژی, انسان,مقاله نگاره بالینی فروپاشی چند زبانی (مبانی نوروسایکولوژی)

مقاله نگاره بالینی فروپاشی چند زبانی (مبانی نوروسایکولوژی)

مقاله نگاره بالینی فروپاشی چند زبانی (مبانی نوروسایکولوژی)

بخشی از متن:
آقای ک. ه یک مهندس معمار متولد سویس بود که در یکی از دانشگاه ها ی بزرگ ایالات متحده به عنوان استاد معماری مشغول به کار بود. اگرچه زبان مادری او آلمانی بود و به زبان های فرانسوی و ایتالیایی کاملا مسلط بود ولی انگلیسی زبان اصلی او تبدیل شده بود. از آنجا که او یک دانشجوی ممتاز بود در نوشتن مطالب مهارت داشت و قواعد املایی و دستوری را به دقت رعایت می کرد، هنگامی که مادرش شکایت کرد که او در نامه هایی که (البته به زبان آلمانی) از وی دریافت می کند دچار اشتباهات  املایی و دستوری می شود آقای ک. ه متعجب شد. او حدس میزد که درحال فراموش کردن زبان آلمانی است و تصمیم گرفت که مانع از این کار شود.
چند هفته بعد آقای ک.ه از یکی از همکاران خود درخواست کرد تا دست نوشته ای که به تازگی به پایان رسانده بود را نقد و برسی کند همکار او دست نوشته را مطالعه کرد و اظهار داشت که آقای ک. ه به احتمال بسیار  به سختی کار میکند، زیرا دست نوشته او سرشار از اشتباهاتی است است که قبلا به طور معمول مرتکب نمی شده است. تقریبا در همان زمان آقای ک .ه متوجه شد که سمت راست صورت وی مسخره به نظر می رسد او به یک متخصص اعصاب مراجعه کرد که تومور کوچکی را رد پیوستگاه منطقه حرکتی صورت و منطقه بروکا در نیمکره چپ وی پیدا کرد.(تصویر پیوست که به روش کشش انتشاری تهیه شده است مسیر های مختلف زبان که منطقه بروکا و منطقه ورنیکه را در مغز بهم متصل می سازد نشان می دهد)
این تومور خوش خیم بود  و به روش جراحی برداشته شد. آقای ک. ه در چند روز نخست پس از عمل جراحی دچار زبان پریشی شدیدی بود او نمی توانست صحبت کند و نه زبان شفاهی و نه زبان کتبی را درک نمی کرد اگرچه به او هشدار داده شده بود که ایجاد زبان پریشی محتمل بوده و موقتی خواهد بود ولی او آشکارا در باره ی مشکلات زبانی اش غمگین بود. در پایان هفته نخست او می توانست زبان شفاهی را درک کند ولی گفتار وی همچنان غیر قابل درک بود و نمی توانست مطلبی را بخواند او در پایات هفته دوم  می توانست بلا تسلط به آلمانب حرف بزند ولی مشکلاتب در زمینه تکلم به زبان انگلیسی داشت. هرچند که زبان انگلیسی او نیز بی تزدید قابل فهم بود. او هنوز نمیتوانست هیچ مطلبی را به هیچ زبانی مطالعه کند ولی بر این باور بود  که می تواند  زبان آلمانی را بخواند و تنها زمانی قانع شد که نمی تواند زبان آلمانی را بخواند که به او گفته شد کتابی مطالعه می کند وارونه است. توانایی مطالعه کردن و تسلط او بر زبان  انگلیسی به آهستگی بهبود می یافتندولی حتی اکنون که سالها از آن ماجرا سپری شده است ائ در هجا کردن به هر زبانی با مشکل روبروست و سرعت او در خواندن کمتراز انست که از فردی با سطح تحصیلات و هوش او انتظلر می رود.

زبان یکی از ارزشمند ترین توانایی های ماست هرچند که اکثر ما انسان ها آنرا مقوله ای عادی قلمداد می کنیم. (همانطور که آقای ک. ه نیز قبل از ابتلا به بیماری آنرا چنین قلمداد میکرد). ما متوجه نیستیم که چه میزان از کارایی ما، به توانایی صحبت کردن، گوش دادن و خواندن بستگی دارد. ما حتی با خودمان نیز حرف میزنیم. ما در دوران کودکی زبان را مدت ها قبل از آنکه بتوانیم توپی را بگیریم یا سوار دوچرخه شویم فرامیگیریم. و از واژه ها برای شناسایی اشیا موجود در محیط اطراف خود و نیز یادگیری مطالبی درباره انها استفاده می کنیم. ما از زبان برای سرگرم کردن خویش در قالب شعر ترانه و مزاح استفاده میکنیم. در حقیقت بخش عمده ای از مراح بر پایه  توانایی ظریف زبان و نیز بر پایه این عبارات استوار است. از آنجا که استفاده از زبان پیچیده ترین مهارت می آید روش های پر شماری برای مطالعه آن نیز وجود دارد. یک نقطه آغاز آن است که ببینیم زبان چیست؟

زبان چیست؟
هیچگونه تعریف مورد قبول همگان برای زبان وجود ندارد. این واژه از کلمه  ‘langue’ برگرفته شده که یک واژه انگلیسی_فرانسوی به معنی عضو زبان است و به این قاعده اشاره دارد که زبان عبارت است از به کارگیری ترکیبی از صداها مختلف براغی برقراری ارتباط با دیگران. ولی این واژه این انگاره را نیز در بردارد که این نوع کاربرد صداها تحت هدایت قوانینی است که در هنگام ترجمه کردن به ابعاد حسی دیگر امکان برقراری ارتباط مشابهی را از طریق حرکات بیانگر لمس ها و تصاویر دیداری فراهم می آورند. هیچ گونه حیوان دیگری به گونه ای که انسان از زبان  استفاده می کند از آن استغاده نمیکند. ولی بسیاری گونه های حیوانی دارای شکل های تکامل یافته ای از برقراری ار تباط از طریق شنیداری دبداری لمسی و پویایی هستند.

مولفه های زبان
 اگر به احتمال زیاد اکثر ما انسان ها واژه ها را به عنوان واحد های معنا دار زبان قلمداد می کنیم ولی زبان شناسان زبان را به گونه دیگری تجزیه می کنند. آنان معتقدند  وازه ها از صدایی بنیادین موسوم به واج تشکیل شده اند. تحلیل چگونگی پردازش واج ها تحلیل واج شناختی نام دارد.
واج ها نیز به نوبه خود با یکدیگر ترکیب شده تا وا واژک را تشکیل دهند. واژک کوچکترین واحد معنادار تشکیل دهنده واژه هاست. واژک می تواند پایه(رو در واژه بروید). وند( نا در واژهی نادان یا گر در واژه افسونگر)، و یا ادات صرف( می در واژه می دهد یا ها در واژه دخترها) باشد. برخی واژک ها به خودی خود واژه ای کامل هستند. برخی واژک های دیگر باید ترکیب شوند تا واژه هایی را تشکیل دهند. واژگان عبارت است از مجموعه تمامی واژه های موجود در یک زبان خاص.
واژه ها در قالب الگوهایی به یکدیگر مرتبط بوده و تحت قواعد دستور زبان قرار دارند که نحو نامیده می شود. یکی از جنبه های مهم نحو انتخاب زمان صحیح برای فعل ها است. نکته جالب آن است که کودکان مهارت های نحوی را مستقل از آموزش های رسمی کسب می کنند. این ویژگی زبان شناسی بنام نوام چامسکی را به این باور رساند که انسان درای یک سازماندهی مغزی ذاتی جهت تکوین زبان است.
معانی واژه ها و جملات را در کل معناشناسی می گویند. آهنگ های کلامی یعنی لحنی از صدا که می تواند معنی دقیق واژه ها و جملات را تغییر دهد در کل عروض نامیده می شود. سرانجام پیوند دان جملات به یکدیگر به منظور تشکیل یک حکایت معنی دار سخن(گفتمان) نامیده می شود. اگرچه در این بحث بر ماهیت صوتی این بخش های پایه زبان تاکید شده است ولی در زبان دیداری (مانند اشاره امریکا یا همان ASL یا آمسلان) نیز معادل هایی برای آن وجود دارد. برای مثال واژک در ASL همان کوچک ترین واحد معنی دار خواهد بود.

دانلود فایل

دریافت پاورپوینت خاستگاه مغز و رفتار انسان (مبانی نوروسایکولوژی) با کد 22801

پاورپوینت, کتاب, مبانی, نوروسایکولوژی, انسان,پاورپوینت خاستگاه مغز و رفتار انسان (کتاب مبانی نوروسایکولوژی انسان جلد اول, فصل دوم) ,پاورپوینت خاستگاه مغز و رفتار انسان ,, جلد, 1, فصل, 2

پاورپوینت خاستگاه مغز و رفتار انسان (مبانی نوروسایکولوژی)

پاورپوینت خاستگاه مغز و رفتار انسان (کتاب مبانی نوروسایکولوژی انسان جلد اول، فصل دوم)

بخشی از متن:
نمودار زیست شناختی:

از لحاظ یک یا چند ویژگی جسمی یا رفتاری، جانورانی که قبل از آن زمان قرار می گیرند را از جانورانی که پس از آن زمان قرار می گیرند، متمایز می کند.

دلایل مطالعه جانوران:
مطالعات تطبیقی مغز و رفتار گونه های متفاوت جانوران تردیدی ایجاد نمی کند که مغز و رفتار انسان با مغز و رفتار دیگر جانوران متفاوت است. اما این مطالعات شباهت هایی را بین انسان ها و دیگر جانوران بر ملا کرد که می تواند در تکامل انسان روشنگر باشد.

سه گونه از پژوهش های اولیه تحقیقات عصب روان شناختی با جانوران را به پیش برد
درک سازوکارهای اساسی مغز: مقایسه های میان گونه ها موجب دستیابی به درک سازوکارهای اساسی کار کرد مغز مانند بینایی شده است که نشان می دهد ژن های مشابهی در انواع مختلف گونه ها دخیل هستند.
طرح ریزی الگوی حیوانی از اختلالات عصب شناختی انسان: تصور بر این است که اصول مشابه یکسانی مبنای بروز و درمان اختلال در انسان و حیوان است و مثلاً بیماری پارکینسون که علاوه بر اینکه در انسانها وجود دارد در حیواناتی مثل موش ها  و میمون ها نیز ایجاد شده است.

دانلود فایل

دریافت مقاله خاستگاه مغز و رفتار انسان (نگاره بالینی :پرورش ظرفیت زبانی) با کد 22800

وورد, کتاب, مبانی, نوروسایکولوژی, انسان,مقاله خاستگاه مغز و رفتار انسان (نگاره بالینی :پرورش ظرفیت زبانی), جلد1, فصل, 2

مقاله خاستگاه مغز و رفتار انسان (نگاره بالینی :پرورش ظرفیت زبانی)

مقاله خاستگاه مغز و رفتار انسان (نگاره بالینی :پرورش ظرفیت زبانی)
زبان آن ویژگی برجسته انسان است که دکارت آن را ویژگی شاخص وجود ذهن انسان می دانست.زمانی تصور بر این بود که زبان در میان دیگر صفات ، به انسان ها اختصاص دارد . همچنان که نظریه تکامل پیشرفت های گام به گامی را پیش بینی می کند ، در هر گام میزان جدیدی از پیچیدگی را به رفتارها از جمله به زبان می افزاید. مانند ابزارسازی بعید است زبان هم به یکباره پدیدار شده باشد و در انسان های امروزی به شکفتگی رسیده است. این مهارت های شناختی در دیگر گونه ها به ویژه گونه هایی که ارتباط بسیار نزدیکی با ما دارند ،هم وجود دارد. اولین اقدام در آموزش زبان آوایی انسان به شامپانزه شکستی خفت بار بود. تا سال 1971 ، زمانی که آلن و بیتریس گاردنر ، نوعی از زبان اشاره ی آمریکایی را به یک شامپانزه به نام واشو آموزش دادند ، پژوهشگران در نیافته بودند که ارتباط غیرکلامی ممکن است بر زبان کلامی مقدم باشد سوسویچ-رامبو و همکارانش به منظور بررسی این موضوع شروع به آموزش زبانی نمادین به نام یرکیش به شامپانزه ای کوتوله به نام مالاتا کردند (تصور بر این استکه شامپانزه کوتوله یا بونوبو، نسبت به شامپانزه های معمولی گونه ی بسیار نزدیکتری به انسان است ). مالاتا و پسرش کانزی در محیط طبیعی شان مورد آموزش قرار گرفتند و کانزی در جلسه های آموزش مادرش را همراهی می کرد . هر چند کانزی به طور اختصاصی آموزش نمی دید ، او بیشتر از مادرش یرکیش آموخته بود . جالب این که کانزی شواهد روش ن تری از درک گفتار پیچیده انسان از خود نشان می داد.
پی بردن به اینکه شامپانزه ها در محیط طبیعی شان دارایه خزانه ی آوایی غنی هستند و به ویژه در ارتباط با غذا صداهای آوایی تولید می کنند ، جارد تاگلیا لاتلا ( که تصویر او با شامپانزه در عکس دیده می شود) و همکارانش آوا سازی کانزی را که موقع خوردن انواع متفاوت غذاها با دیگران ارتباط برقرار می کرد ، ضبط کردند . از بین تصاویر ضبط شده فراوان از برقراری ارتباط او با انسان ها ،  دانشمندان آواسازی های مرتبط با ( موز) ، ( انگور )  ( آب میوه ) و ( بله )  را انتخاب کردند . تحلیل طیفی صداها مرتبط با بافت معنایی و معنای هر یک از موقعیت ها مورد تحلیل قرار گرفت تا مشخص شود که آیا صداهای تولید شده توسط کانزی در موقعیت های مشابه شبیه به هم و در موقعیت های متفاوت با هم فرق دارند یا نه .
این تحلیل ثابت کرد که در واقع صداهای کانزی در آواسازی های تولید شده در بافت معنایی خاص شبیه به هم هستند و از نظر ساختاری در بین بافت های متفاوت با هم فرق دارند . هر چند کانزی یک شامپانزه ی دارای توانایی زبانی است ، این یافته که او از زبان ( شامپانزه ای ) در موقعیت های خاص برای برقراری ارتباط با دیگر انسان ها استفاده می کند تأیید بیشتری در مورد این عقیده به دست می دهد که ممکن است زبان انسان از اشکال بسیار ابتدایی ارتباطی استفاده شده توسط اجداد انسانی نشأت گرفته باشد .
کانزی مانند بسیاری از ما انسان ها به راسته ی نخستی ها تعلق دارد ، گروهی از خانواده ی جانوری که لمورها ، تارسیه ها ، میمون ها و میمون های انسان نما ، که همگی از یک جد مشترک منشعب شده اند را در بر می گیرد. راسته ی نخستی ها در شکل 1-2 به صورت نمودار زیست شناختی ، نموداری که زمان تقریبی منشأ گروه های گوناگون که ارتباط تنگاتنگی با هم دارند را نشان می دهد ، به نمایش درآمده است . هر شاخه از نمودار زیست شناختی ، از لحاظ یک یا چند ویژگی جسمی یا رفتاری ، جانورانی که قبل از آن زمان قرار می گیرند ، متمایز می کند . به عنوان نمونه ، تمام میمون های انسان نما می توانند دستشان را بالا برده و از شاخه ای به شاخه ی دیگر بپرند ( در میان درختان تاب بخورند ) . هیچ یک از نخستی های قبل از میمون انسان نما نمی تواند چنین کاری را انجام دهد .
نخستی ها دارای رنگ بینی فوق العاده و ادراک عمق پیشرفته ای هستند و از این بینایی عالی در هدایت ماهرانه ی حرکات دست هایشان استفاده می کنند . میمون های انسان نمای ماده معمولا در هر حاملگی تنها یک نوزاد می زایند و در مقایسه با دیگر جانوران زمان بیشتری را صرف مراقبت از نوزاد خود می کنند .
در 5 تا 8 میلیون سال پیش آدم سان ها اجدا شبه انسان ما ، با کسب ویژگی هایی که آنها را از دیگر میمون های انسان نما متمایز می کرد ، از این میمون های انسان نما ، یعنی نیاکان پیشین ، منشعب شدند . آدم سان ها بلندقدتر بودند و بین نر و ماده ها از لحاظ قد تفاوت کمی وجود داشت . آنها روی دو پا راه می رفتند ، پایی بلند داشتند و چنان رهنوردان ماهری بودند که نوادگانشان در هر قاره ی قابل سکونت سکنا گزیدند .
تغییراتی در ساختمان دستان آدم سان ها این مکان را فراهم کرد که از ابزارها با مهارت استفاده نمایند و تغییراتی در ساختمان دندان ها و اندازه ی آرواره هایشان خوردن غذاهای متنوع را راحت تر کرد . مغز آدم سان ها از نظر اندازه ی دستخوش تکامل بی مانند شده و به بیش از سه برابر حجم اولیه اش افزایش یافت . سرنخ هایی مهم در شناخت مغز انسان جدید از بررسی خاستگاه های مغز نیروهای تکاملی که آن را شکل داده اند و از آن چه پژوهشگران از طریق مطالعه ی دستگاه عصبی دیگر جانوران در توصیف چگونگی کارکرد مغز به عمل آورده اند ، به دست آمده است .

دانلود فایل